روض الریاحین في حکایات الصالحین: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'حکایت (ابهام زدایی)' به 'حکایت (ابهامزدایی)') |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR14968J1.jpg | | تصویر =NUR14968J1.jpg | ||
| عنوان = روض الریاحین | | عنوان = روض الریاحین في حکایات الصالحین | ||
| عنوانهای دیگر = نزهة العیون النواظر و تحفة القلوب الحواظر | | عنوانهای دیگر = نزهة العیون النواظر و تحفة القلوب الحواظر في حکایات الصالحین و الأولیاء و الأکابر | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| حکایت (ابهامزدایی)}} | |||
'''روض الریاحین في حکایات الصالحین''' ملقب به «نزهة العیون النواظر و تحفة القلوب الحواظر في حکایات الصالحین و الأولیاء و الأکابر» تألیف [[یافعی، عبدالله بن اسعد|عبدالله بن اسعد یافعی یمنی]] (متوفی 768ق)، مشتمل بر پانصد حکایت عرفانی در ذکر فضائل عرفا و مشایخ صوفیه است. | |||
آنگونه که مؤلف در مقدمه نوشته این کتاب را از کتابهای فراوان علمای بزرگ صاحب مناقب ستوده، گزینش و گردآوری و تألیف کرده است؛ [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]]، [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشیری]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین سهروردی]]، [[ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد|ابن عطاء الله شاذلی سکندری]] و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابوالفرج بن جوزی]] از آن جملهاند.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص8</ref>. | |||
مقدمه نویسنده مشتمل بر دو فصل است: در فصل اول گوشهای از فضایل اولیاء، صالحین و فقراء و مساکین از قرآن کریم و اخبار و آثار گردآوری شده است. فصل دوم نیز در اثبات کرامات اولیاء نوشته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص10، ص32</ref> | مقدمه نویسنده مشتمل بر دو فصل است: در فصل اول گوشهای از فضایل اولیاء، صالحین و فقراء و مساکین از قرآن کریم و اخبار و آثار گردآوری شده است. فصل دوم نیز در اثبات کرامات اولیاء نوشته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص10، ص32</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۵: | ||
اولین حکایت کتاب در ذکر ذوالنون مصری است. این حکایت به نقل از شخصی مجهول که عازم حج بیت الله الحرام بوده بیان شده است. او از جوانی با سیمای صالحین یاد کرده که همراه کاروانش بوده و پس از انجام مناسب حج خدمت ذوالنون میرسند. نشانه خوف از پروردگار را از ذوالنون میپرسد و جواب میشنود: اینکه خوف خداوند تو را از خوفی غیر خوف الهی در امان بدارد. جوان با شنیدن این پرسش فریادی زده و بیهوش میشود. او سپس از علامت محبت الله میپرسد تا اینکه جوان صیحهای زده و جان به جانآفرین تسلیم میکند. ذوالنون او را بوسیده و میگرید و میگوید: این است فروتنی خائفین و درجه محبین.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص44-42</ref> | اولین حکایت کتاب در ذکر ذوالنون مصری است. این حکایت به نقل از شخصی مجهول که عازم حج بیت الله الحرام بوده بیان شده است. او از جوانی با سیمای صالحین یاد کرده که همراه کاروانش بوده و پس از انجام مناسب حج خدمت ذوالنون میرسند. نشانه خوف از پروردگار را از ذوالنون میپرسد و جواب میشنود: اینکه خوف خداوند تو را از خوفی غیر خوف الهی در امان بدارد. جوان با شنیدن این پرسش فریادی زده و بیهوش میشود. او سپس از علامت محبت الله میپرسد تا اینکه جوان صیحهای زده و جان به جانآفرین تسلیم میکند. ذوالنون او را بوسیده و میگرید و میگوید: این است فروتنی خائفین و درجه محبین.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص44-42</ref> | ||
در آخرین حکایت کتاب نیز از امیرالمؤمنین علی(ع) چنین نقل شده که به مقابر بقیع برای زیارت دوستان داخل میشود و یکیک بر ایشان سلام کرده و اشعاری را خطاب به ایشان میخواند و پاسخ میشنود.<ref>ر.ک: همان، ص433</ref> | در آخرین حکایت کتاب نیز از [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] چنین نقل شده که به مقابر بقیع برای زیارت دوستان داخل میشود و یکیک بر ایشان سلام کرده و اشعاری را خطاب به ایشان میخواند و پاسخ میشنود.<ref>ر.ک: همان، ص433</ref> | ||
خاتمه کتاب نیز در دو فصل: فصل اول نوشتهای در رد کسانی است که صوفیه را انکار میکنند. فصل دوم نیز مشتمل بر عقاید مشایخ صوفیه، سه قصیده و صفات محمود و مذموم است .<ref>ر.ک: همان، ص434، ص452</ref> نویسنده در انتهای کتاب تذکر میدهد که شایسته نیست برخی خوارق عادات ذکر شده در کتاب انکار شود. | خاتمه کتاب نیز در دو فصل: فصل اول نوشتهای در رد کسانی است که صوفیه را انکار میکنند. فصل دوم نیز مشتمل بر عقاید مشایخ صوفیه، سه قصیده و صفات محمود و مذموم است.<ref>ر.ک: همان، ص434، ص452</ref> نویسنده در انتهای کتاب تذکر میدهد که شایسته نیست برخی خوارق عادات ذکر شده در کتاب انکار شود. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۲: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:اخلاق اسلامی]] | |||
[[رده:مواعظ، حکم، نصیحت، حکایات اخلاقی]] | |||
[[رده:مقالات مرداد 01 موسوی]] | [[رده:مقالات مرداد 01 موسوی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده1]] | [[رده:مقالات بازبینی شده1]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1401]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۳۳
روض الریاحین في حکایات الصالحین | |
---|---|
پدیدآوران | یافعی، عبدالله بن اسعد (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | نزهة العیون النواظر و تحفة القلوب الحواظر في حکایات الصالحین و الأولیاء و الأکابر |
ناشر | مکتبة زهران |
مکان نشر | قاهره - مصر |
چاپ | یکم |
موضوع | داستانهای اخلاقی - مجموعهها، احاديث اخلاقی - قرن 8ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ي2ر9 / 249/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
روض الریاحین في حکایات الصالحین ملقب به «نزهة العیون النواظر و تحفة القلوب الحواظر في حکایات الصالحین و الأولیاء و الأکابر» تألیف عبدالله بن اسعد یافعی یمنی (متوفی 768ق)، مشتمل بر پانصد حکایت عرفانی در ذکر فضائل عرفا و مشایخ صوفیه است.
آنگونه که مؤلف در مقدمه نوشته این کتاب را از کتابهای فراوان علمای بزرگ صاحب مناقب ستوده، گزینش و گردآوری و تألیف کرده است؛ ابوحامد غزالی، ابوالقاسم قشیری، شهابالدین سهروردی، ابن عطاء الله شاذلی سکندری و ابوالفرج بن جوزی از آن جملهاند.[۱].
مقدمه نویسنده مشتمل بر دو فصل است: در فصل اول گوشهای از فضایل اولیاء، صالحین و فقراء و مساکین از قرآن کریم و اخبار و آثار گردآوری شده است. فصل دوم نیز در اثبات کرامات اولیاء نوشته شده است.[۲]
اولین حکایت کتاب در ذکر ذوالنون مصری است. این حکایت به نقل از شخصی مجهول که عازم حج بیت الله الحرام بوده بیان شده است. او از جوانی با سیمای صالحین یاد کرده که همراه کاروانش بوده و پس از انجام مناسب حج خدمت ذوالنون میرسند. نشانه خوف از پروردگار را از ذوالنون میپرسد و جواب میشنود: اینکه خوف خداوند تو را از خوفی غیر خوف الهی در امان بدارد. جوان با شنیدن این پرسش فریادی زده و بیهوش میشود. او سپس از علامت محبت الله میپرسد تا اینکه جوان صیحهای زده و جان به جانآفرین تسلیم میکند. ذوالنون او را بوسیده و میگرید و میگوید: این است فروتنی خائفین و درجه محبین.[۳]
در آخرین حکایت کتاب نیز از امیرالمؤمنین علی(ع) چنین نقل شده که به مقابر بقیع برای زیارت دوستان داخل میشود و یکیک بر ایشان سلام کرده و اشعاری را خطاب به ایشان میخواند و پاسخ میشنود.[۴]
خاتمه کتاب نیز در دو فصل: فصل اول نوشتهای در رد کسانی است که صوفیه را انکار میکنند. فصل دوم نیز مشتمل بر عقاید مشایخ صوفیه، سه قصیده و صفات محمود و مذموم است.[۵] نویسنده در انتهای کتاب تذکر میدهد که شایسته نیست برخی خوارق عادات ذکر شده در کتاب انکار شود.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه مؤلف و متن کتاب.