جواهر الكلام في معرفة الإمامة و الإمام: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'امامت (ابهام زدایی)' به 'امامت (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جواهر الكلام (ابهام زدایی)' به 'جواهر الكلام (ابهامزدایی)') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|جواهر الكلام ( | {{کاربردهای دیگر|جواهر الكلام (ابهامزدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|امامت (ابهامزدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|امامت (ابهامزدایی)}} | ||
'''جواهر الكلام في معرفة الإمامة و الإمام'''، سلسله درسهای آیتالله [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]] در موضوع امامت و ولایت است. نویسنده در این اثر ضمن تبیین دیدگاه شیعه، دیدگاه اهل سنت را مطرح و شبهات مرتبط را نیز پاسخ گفته است. | '''جواهر الكلام في معرفة الإمامة و الإمام'''، سلسله درسهای آیتالله [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]] در موضوع امامت و ولایت است. نویسنده در این اثر ضمن تبیین دیدگاه شیعه، دیدگاه اهل سنت را مطرح و شبهات مرتبط را نیز پاسخ گفته است. |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۴۰
جواهر الكلام في معرفة الإمامة و الإمام | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی میلانی، علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | دروس خارج امامت |
ناشر | مرکز الحقائق الإسلامية |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1389ش |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP۲۲۳/ح۵ج۹ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جواهر الكلام في معرفة الإمامة و الإمام، سلسله درسهای آیتالله سید علی حسینی میلانی در موضوع امامت و ولایت است. نویسنده در این اثر ضمن تبیین دیدگاه شیعه، دیدگاه اهل سنت را مطرح و شبهات مرتبط را نیز پاسخ گفته است. نویسنده دلیل نامیدن کتاب به «جواهر الکلام» را اینگونه توضیح میدهد: از آنجا كه تمام مطالب كتاب بر پايه ادله و براهین محكم به تفصيل پىريزى شده است، نام جواهر الكلام في معرفة الامامة والامام را براى آن برگزيديم. جهت اين نامگذارى، تشبيه كتاب حاضر به كتاب جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام في مسائل الحلال والحرام است، چنانكه مىدانيد كتاب جواهر يكى از بزرگترين كتب فقهى ما است كه هر يك از فروعات را بهطور مفصل مورد بحث قرار داده است.[۱]
ساختار
کتاب در پنج جلد تدوین شده است. جلد اول مشتمل بر مقدمههای ناشر و نویسنده و سه فصل کلی است. جلدهای دیگر فاقد فصلبندی خاصی است. شیوه نویسنده در ارائه مطالب بدینترتیب است که ابتدا دیدگاه شیعه و سپس دیدگاه اهل سنت را بیان میکند و به نقد و بررسی آن میپردازد. در برخی مباحث نیز لازم میداند که خلاصه یا نتیجه بحث را ذکر کند.
اين مجموعه با نگاهى نو، با تكيه بر اصول مسلم عقلى و با استناد و ارجاع به مصادر و منابع معتبر اهل سنت، به مسأله امامت و ولايت پرداخته و به بهترين شكل آن را ارائه كرده و راهى را پيش روى حقيقتجويان قرار داده است.[۲]
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه، در ضمن چهار عنوان، اهمیت بحث امامت، طرح مباحث امامت و بحث تقریب بین مذاهب و شیوه طرح مباحث امامت را مطرح کرده است. وی در ذکر شیوه طرح مباحث امامت در این اثر چنین مینویسد: بحث امامت از دو منظر قابل پىگيرى است: امامت از ديدگاه شيعه و امامت از ديدگاه ساير مذاهب. در منظر نخست، بايد به روايات اهلبيت(ع) در كتب معتبر شيعه مراجعه كرد. بحث امامت در مكتب شيعه بسيار غنى، پر محتوا و دامنهدار است. اما در اين كتاب بررسى امامت از ديدگاه اهل سنّت مورد نظر است بدينمنظور آراى اهل سنّت از كتب و اقوال عالمانى كه در نظر ايشان معتبر هستند، نقل و بررسى خواهد شد؛ زيرا قانون مناظره و آداب بحث ايجاب مىكند كه انسان به مطالبى استناد كند كه نزد طرف ديگر حجت است. علامه حلّى كتاب خود را در بحث با اهل سنّت با اين روش نگاشته و تماماً به كتابهاى آنان استدلال كرده است؛ تا آنجا كه ابن روزبهان در ردّى كه بر كتاب علامه نوشته، مىگويد: عجيب است كه اين مرد حديثى نقل نمىكند مگر از اهل سنّت چرا كه شیعیان نه كتاب دارند، نه راوى و نه عالمان مجتهدى براى استخراج اخبار؛ بنابراین او براى اثبات ادعاهاى خود هميشه به كتابهاى اهل سنّت نيازمند است. حال آنكه علامه كتاب خود را در نقد عقيدۀ اهل سنّت نوشته و لذا بايستى براساس مبانى و كتابهاى خودشان بوده باشد تا بتواند بر آنها به آنچه خودشان روايت كردهاند احتجاج كند. بنابراین ابن روزبهان يا اين نكته را نفهميده و يا تغافل كرده است. در كتاب پيشرو نيز با رعايت تمام موازين مباحثه و قواعد مناظره، به دور از تعصبات و به عنوان محققى بىطرف و منصف به بررسى آراء خواهيم پرداخت[۳]
جلد اول از سه بخش تشكيل شده است:
مباحث مقدماتى:
چون در اين كتاب جنبه مناظره و محاجه با اهل سنت مورد نظر مىباشد، لازم است پيش از ورود به بحث اصلى، مباحثى چون: اصول مناظره، بررسى كتب حديثى اهل سنّت، شناخت فقهاى اهل سنّت، شناخت ائمه جرح و تعديل، ضابطههاى جرح و تعديل و طبقات مفسرين مطرح گردد[۴] در نتیجه بحث از اصول مناظره چنین میخوانیم: «در ساز و كار بحثى ما فراگيرى فنون و اصول مناظره و بهكارگيرى قواعد متناسب با مقام ضرورى مىنمايد. همچنين مناظره نيازمند لوازم و مقدماتى است كه از جمله مهمترين آنها آشنايى با منابعى است كه نزد مخالفان حجيت دارد. بدينروى لازم است از منابع حديثى معتبر نزد اهل سنّت شناخت داشته باشيم. تفاسير و مفسران مورد اعتماد آنان را بشناسیم. با فقهاى اهل سنّت آشنا شويم و به قدر ضرورت از آراء فقهى آنان مطلع باشيم. با كتب تاريخ و رجالى آنها آشنايى داشته باشيم و ضوابط جرح و تعديل آنان را بدانيم»[۵]
تعریف امامت:
نویسنده در تعریف امامت از نظر متکلمان شیعه به دیدگاه علامه حلی و فاضل مقداد اشاره کرده است. علامه حلی امامت را ریاست عمومی در امور دین و دنیا برای شخصی از اشخاص و به نیابت از پیامبر دانسته است.[۶] در تعریف امامت نزد متکلمان سنی نیز به دیدگاه تفتازانی، فخر رازی و مانند آن اشاره میکند. تفتازانی امامت را ریاست عمومی در امر دین و دنیا و از باب جانشینی پیامبر میداند[۷] مؤلف پس از بررسی تعریف امامت از دیدگاه هر دو فرقه چنین نتیجه میگیرد که تعریف امامت نزد شیعه و سنی واحد است و متکلمان شیعه و سنی در محورهای اصلی تعریف، اتفاق دارند[۸]
مبانی امامت:
در اين بخش مبانى امامت از نظر فريقين، از قبيل اين كه:آيا امامت از اصول است يا فروع؟ آيا امامت به نصب الاهى است يا به دست مردم؟ شرايط امامت و صفات امام چيست؟ و مسائلى ديگر...مطرح خواهد شد. آنگاه وارد ادلّه امامت اعم از عقلی و نقلی میشود و نقل هم شامل كتاب و سنّت میشود[۹] نویسنده معتقد است که با توجه به آيات قرآن مجيد و روايات مورد اتفاق فريقين، به روشنى اثبات میشود كه امامت از اصول دين است، امّا اهل سنّت بدون توجه به كتاب خدا و سنّت منقول در منابع معتبر خود، امامت را از فروع دين مىشمارند. اما برخى از عالمان سنّى مانند قاضی بیضاوی ضمن اشاره به اعتقاد شیعه –مبنی بر اصل بودن امامت- آن را پذیرفتهاند تا به زعم خود از این طریق اعتقاد به امامت بلافصل امیرالمؤمنین(ع) را مخدوش سازند. منظور بيضاوى آنست كه چون امامت از اصول دين است و انكار آن موجب بدعت و كفر مىگردد؛ لذا چنانچه نصى در اين زمينه وجود داشت، مىبايست افراد زيادى آن را نقل میكردند.امّا از آن جا كه اين نص به تواتر به ما نرسيده است، پس چنين نصى وجود نداشته است. آیتالله میلانی، این شبهه را اینگونه پاسخ میدهد: در مورد امیرالمؤمنین(ع) نه یک نص، بلکه نصوص متواتری وجود دارد. حديث غدير، حديث منزلت و حديث ثقلين از جمله نصوصی هستند که به روشنی بر امامت اميرالمؤمنين علی(ع) دلالت دارند و اهل سنّت در منابع خود آنها را نقل كردهاند[۱۰]
در جلد دوم کتاب، شرایط امام، عصمت و راههای تعیین امام ذکر شده است. بحث عصمت يكى از مباحث مهم در حوزه اعتقادات است كه هر يك از فرقههاى اسلامى از نگاه خود به آن پرداخته است. ارتباط بحث «عصمت» با حجيّت قول و فعل فرستادگان و برگزيدگان پروردگار، اين بحث را از حساسيت و اهميت فوقالعادهاى برخوردار نموده است. از آنجا كه اهل تسنّن به عصمت حاكمان و زمامداران مسلمين اعتقاد ندارند؛ از اينرو بحث عصمت را صرفاً ذيل مباحث نبوت مطرح مىكنند. اما شيعه كه تمام حجتهاى خداى تعالى- اعم از نبى، رسول و امام- را معصوم میداند، هم ذيل مباحث نبوت و هم در ضمن ويژگیهاى امام به اين بحث مىپردازد. با اين وجود مىتوان موضوع «عصمت» را از موضوعات مشترك بين مسلمانان بهشمار آورد، هر چند كه در مصاديق و جزئيات اين بحث اختلافات ريشهاى و فراوانى وجود دارد[۱۱]
آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»[۱۲]که به آیه تطهیر معروف است و آیه شریفه «فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم...»[۱۳]که به آیه مباهله نامگذاری شده، موضوع جلد سوم کتاب است. یکی از مهمترین دلائل قرآنی بر عصمت اهلبیت(ع) آیه مبارک تطهیر است. نویسنده میگوید: برای اثبات این مدعا، ابتدا با استناد به روایات اهل سنت ثابت خواهیم کرد که آیه تطهیر درباره اهلبیت(ع) رسول خدا(ص)؛ یعنی امیرالمؤمنین(ع)، حضرت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین(ع) نازل شده است و پس از اثبات این موضوع، پیرامون دلالت آیه و اینکه به چه دلیل آیه بر عصمت اهلبیت(ع) دلالت دارد سخن خواهیم گفت. در آخر نیز به بررسی اقوال دیگر و اشکالهای مطرح شده خواهیم پرداخت[۱۴] نویسنده در جلدهای چهارم و پنجم کتاب آیات مودّت، غدیر، اکمال و سأل سائل و... مورد بررسی قرار داده و مناقشات علمای اهل سنت از جمله ابن تیمیه را پاسخ گفته است.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد در ابتدای آن و فهرست منابع نیز به ترتیب حروف الفبا در انتهای آن ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب نیز آدرس دقیق مطالب با ذکر جلد و صفحه ذکر شده است.
پانویس
- ↑ مقدمه نویسنده، ج1، ص29
- ↑ ر.ک: مقدمه ناشر، ج1، ص19
- ↑ ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص29-28
- ↑ ر.ک: مقدمه نویسنده، ج 1، ص30
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص40
- ↑ ر.ک: همان، ص278
- ↑ ر.ک: همان، ص279
- ↑ ر.ک: همان، ص281
- ↑ ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص30
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص323-319
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص39-38
- ↑ احزاب: 33
- ↑ آلعمران: 61
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج3، ص14-13
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.