جامع التواریخ (تاریخ سلاطین خوارزم): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جامع التواریخ (ابهام زدایی)' به 'جامع التواریخ (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'می آید' به 'می‌آید')
جز (جایگزینی متن - 'جامع التواریخ (ابهام زدایی)' به 'جامع التواریخ (ابهام‌زدایی)')
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۲: خط ۳۲:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر| جامع التواریخ (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| جامع التواریخ (ابهام‌زدایی)}}


'''جامع التواریخ (تاریخ سلاطین خوارزم)'''، تألیف [[رشیدالدین فضل‌الله|رشیدالدین فضل‌الله همدانی]] (متوفی 718ق)، به تصحیح «[[روشن، محمد|محمد روشن]]»، از سوی میراث مکتوب منتشر شده است. این کتاب، بخش دیگری از کتاب ارزشمند «جامع التواریخ» است که طی آن، داستان نابودی دولت خوارزمشاهیان و غلبه مغول بر ایران مرور شده است.<ref>ر.ک: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1395</ref>
'''جامع التواریخ (تاریخ سلاطین خوارزم)'''، تألیف [[رشیدالدین فضل‌الله|رشیدالدین فضل‌الله همدانی]] (متوفی 718ق)، به تصحیح «[[روشن، محمد|محمد روشن]]»، از سوی میراث مکتوب منتشر شده است. این کتاب، بخش دیگری از کتاب ارزشمند «جامع التواریخ» است که طی آن، داستان نابودی دولت خوارزمشاهیان و غلبه مغول بر ایران مرور شده است.<ref>ر.ک: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1395</ref>
خط ۴۳: خط ۴۳:
کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب دربردارنده قسمت تاریخ خوارزمشاهیان، از ابتدای دولت تا انقراض آن به دست مغول می‌باشد.
کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب دربردارنده قسمت تاریخ خوارزمشاهیان، از ابتدای دولت تا انقراض آن به دست مغول می‌باشد.


«جامع التواریخ» بخش‌های مختلفی دارد که برخی از اساس تألیف است و برخی بازنویسی متون دیگر. از جمله همین بخش که تاریخ سلاطین خوارزم است بازنویسی شده و درعین حال تلخیص شده ای از بخش خوارزمشاهیان «جهان گشای جوینی» است.<ref>ر.ک: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1395</ref>
«جامع التواریخ» بخش‌های مختلفی دارد که برخی از اساس تألیف است و برخی بازنویسی متون دیگر. از جمله همین بخش که تاریخ سلاطین خوارزم است بازنویسی شده و درعین حال تلخیص شده‌ای از بخش خوارزمشاهیان «جهان گشای جوینی» است.<ref>ر.ک: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1395</ref>


این کتاب برخلاف «جهان گشای جوینی» که نثری دبیرانه و فخیم دارد و «تاریخ وصاف» که بسیار مغلق و پر از حشو و زواید است، به زبانی ساده و پیراسته نوشته شده است.<ref>ر.ک: موسوی، مصطفی، ج17، ص348</ref>
این کتاب برخلاف «جهان گشای جوینی» که نثری دبیرانه و فخیم دارد و «تاریخ وصاف» که بسیار مغلق و پر از حشو و زواید است، به زبانی ساده و پیراسته نوشته شده است.<ref>ر.ک: موسوی، مصطفی، ج17، ص348</ref>
خط ۵۰: خط ۵۰:
در مقدمه، به بیان ویژگی‌های نسخ خطی کتاب پرداخته شده است.<ref>مقدمه، صفحه نه - شانزده</ref>
در مقدمه، به بیان ویژگی‌های نسخ خطی کتاب پرداخته شده است.<ref>مقدمه، صفحه نه - شانزده</ref>


طبعاً اهمیت «جامع التواریخ» به آن است که بر اساس مکتب تاریخ نگاری ایرانی و نیز نگاهی که رشیدالدین فضل‌الله به جهان و جغرافیای سیاسی آن روزگار داشته، نوشته شده است. مهم‌ترین ویژگی آن «جهانی» بودن آن است و دلیلش هم اینکه در دوره ای نوشته شد که به آرامی نگاه جهانی خود را نشان می‌داد. شاید خواجه نخستین کسی بود که این پیام را در عالم جدید گرفت و در این کتاب عظیم به کار بست<ref>ر.ک: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1395</ref>
طبعاً اهمیت «جامع التواریخ» به آن است که بر اساس مکتب تاریخ‌نگاری ایرانی و نیز نگاهی که رشیدالدین فضل‌الله به جهان و جغرافیای سیاسی آن روزگار داشته، نوشته شده است. مهم‌ترین ویژگی آن «جهانی» بودن آن است و دلیلش هم اینکه در دوره‌ای نوشته شد که به آرامی نگاه جهانی خود را نشان می‌داد. شاید خواجه نخستین کسی بود که این پیام را در عالم جدید گرفت و در این کتاب عظیم به کار بست<ref>ر.ک: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1395</ref>


اما در خصوص خوارزمشاهیان وقتی انسان آن را مطالعه می‌کند، بیش از ادوار دیگر متأثر می‌شود. از این که ایران در حال گسسته شدن است. از این که دولت استقراری ندارد؛ از اینکه امنیتی در کار نیست و بدتر از همه از اینکه مغولان می‌آیند و می‌سوزند و می‌کشند و خون ریزی می‌کنند. تاریخ خوارزمشاهیان به ویژه اواخر سلطان محمد و بعد هم جلال‌الدین منکبرنی یا منکبرتی، داستان ایران متلاطم است. نه پایتختی وجود دارد و نه شکست و پیروزی آن معلوم است و عاقبت هم جلال‌الدین که گم می‌شود و برای مدتی به صورت یک اسطوره درمی‌آید و عاقبت هم در عمق تاریخ فرو می‌رود<ref>ر.ک: همان</ref>
اما در خصوص خوارزمشاهیان وقتی انسان آن را مطالعه می‌کند، بیش از ادوار دیگر متأثر می‌شود. از این که ایران در حال گسسته شدن است. از این که دولت استقراری ندارد؛ از اینکه امنیتی در کار نیست و بدتر از همه از اینکه مغولان می‌آیند و می‌سوزند و می‌کشند و خون ریزی می‌کنند. تاریخ خوارزمشاهیان به ویژه اواخر سلطان محمد و بعد هم جلال‌الدین منکبرنی یا منکبرتی، داستان ایران متلاطم است. نه پایتختی وجود دارد و نه شکست و پیروزی آن معلوم است و عاقبت هم جلال‌الدین که گم می‌شود و برای مدتی به صورت یک اسطوره درمی‌آید و عاقبت هم در عمق تاریخ فرو می‌رود<ref>ر.ک: همان</ref>