۱۰۶٬۴۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جامع التواریخ (ابهام زدایی)' به 'جامع التواریخ (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR10059J1.jpg | |||
| عنوان =جامع التواریخ (تاریخ اغوز) | |||
| عنوانهای دیگر =جامع التواریخ. برگزیده | |||
| پدیدآوران = | |||
[[رشیدالدین فضلالله]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[روشن، محمد]] (مصحح) | [[روشن، محمد]] (مصحح) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =DSR 953 /ر5 ج2014 | ||
| موضوع = | |||
ایران - تاریخ - مغولان و ایلخانان، 616 - 756ق. | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
نثر فارسی - قرن 7ق. | نثر فارسی - قرن 7ق. | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1384 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10059AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10059 | |||
| کتابخوان همراه نور =10059 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر| جامع التواریخ (ابهامزدایی)}} | |||
'''جامع التواریخ (تاریخ اغوز)''' نوشته [[رشیدالدین فضلالله|رشيدالدين فضلالله همدانى]]، تصحيح [[روشن، محمد|محمد روشن]] اين كتاب در نخستين سالهاى سده هشتم هجرى قمرى، در دوره غازانخان (704 - 695) به دستور وى و به فارسى نوشته شده است. | |||
برخى از مورخان گفتهاند كه مغولان از محو شدن در فرهنگ و تمدن ايرانى بيمناك بودند و از اين رو، غازانخان كوشيد تا با تدوين تاريخ ترك و مغول و شرح جنگها و فتوحاتشان و گرد آورى گزارشهایى از روزگار و فرزندان چنگيزخان، نام خود و نياكانش را ماندگار سازد و خواجه رشيدالدين، پزشک و وزير درگاهش را به سامان دادن اين كار بزرگ؛ يعنى نوشتن تاريخى خصوصى فرمان داد. | |||
او از 702 هجرى، بر پايه يادداشتها و نوشتههاى «نامدون و نامرتب» خزانه شاهى يا مكتوبات موجود نزد شمارى از افراد يا متون ميانه مغولى - تركى، به نوشتن اين كتاب دست گشاد، اما پيش از اين كه كارش به فرجام برسد، غازانخان درگذشت (704ق) و رشيدالدين در دوره جانشين و برادر او، سلطان محمد اولجايتو (خوبنده / خدابنده) فرمان يافت كه تاريخى عمومى بنويسد و او نوشتن جامع التواريخ را آغاز كرد و پس از پنجاه سال آن را به پايان رساند. «تاريخ اغوز»، پارهاى از بخش «تاريخ عالَم» اين كتاب است كه با فصاحت و بلاغت، درباره افسانهها و داستانهاى فراوانى از آن قوم گزارش مىدهد و «شرح حال اغوز و اعقاب او» و پادشاهان ترك (ملوك اتراك) را در بر دارد. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
اين كتاب، هجده بخش دارد كه از «تاريخ اغوز و حال او» آغاز مىشود و به «ذكر ابتداى پادشاهى بغراخان (پسرقراخان) و جلوس او بر تخت شاهى» پايان مىيابد. هر يك از صفحات اين اثر، به انگيزه ساده كردن كار پژوهشگر در يافتن نسخه بدلها، به سه يا چهار پاره تقسيم شدهاند كه هر پاره، پنج خط دارد. | اين كتاب، هجده بخش دارد كه از «تاريخ اغوز و حال او» آغاز مىشود و به «ذكر ابتداى پادشاهى بغراخان (پسرقراخان) و جلوس او بر تخت شاهى» پايان مىيابد. هر يك از صفحات اين اثر، به انگيزه ساده كردن كار پژوهشگر در يافتن نسخه بدلها، به سه يا چهار پاره تقسيم شدهاند كه هر پاره، پنج خط دارد. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
الف) افسانه اُغوز | الف) افسانه اُغوز | ||
خط ۶۵: | خط ۵۰: | ||
ج) فصلهاى كتاب | ج) فصلهاى كتاب | ||
رشيدالدين كه از فرهنگ اسلامى تأثير پذيرفته، در روايت خود از اين داستان، قلمرو پدر اغوزخان را تلاس و صيرم تا بخارا دانسته و از تصرف «تمام ممالك ايران و توران و شام و مصر و روم افرنج» سخن به ميان آورده است. هنگامى كه ايلچيان فرستاده اغوز، او را از پاسخهاى درشت | رشيدالدين كه از فرهنگ اسلامى تأثير پذيرفته، در روايت خود از اين داستان، قلمرو پدر اغوزخان را تلاس و صيرم تا بخارا دانسته و از تصرف «تمام ممالك ايران و توران و شام و مصر و روم افرنج» سخن به ميان آورده است. هنگامى كه ايلچيان فرستاده اغوز، او را از پاسخهاى درشت هندیان آگاه ساختند، وى به قصد هندوستان روان شد و گرفتن سرزمينهاى شرقى را آغاز كرد و پس از آن با قوم «قيل براق» در «حدود تاريكى» جنگيد و پس از شكست خوردن از آنان، با مشورت و همكارى زنان براق، بر آن قوم چيره شد و به سوى سرزمين تاريكى (ظلمات) رفت. | ||
مورخ با اشاره به ويژگىهاى زمين ظلمات و راه اغوز بدان جا، از رويدادهاى پيش آمده در اين مسير حكايت مىكند و از رفتن ايلچى (پيك) به فرمان اغوز به «شروان» و «شماخى» گزارش مىدهد. مردمان آنجا ايلچى را پاس داشتند و به فرمان پذيرى از اغوز سر سپردند. | مورخ با اشاره به ويژگىهاى زمين ظلمات و راه اغوز بدان جا، از رويدادهاى پيش آمده در اين مسير حكايت مىكند و از رفتن ايلچى (پيك) به فرمان اغوز به «شروان» و «شماخى» گزارش مىدهد. مردمان آنجا ايلچى را پاس داشتند و به فرمان پذيرى از اغوز سر سپردند. | ||
خط ۷۱: | خط ۵۶: | ||
اغوز پس از آن، «به جانب ارّان و موغان» رفت و بر اثر گرمى هوا، در كوههاى «يايلاق» ماند و همه ولايتهاى آنجا را گرفت و از خاک، پشتهاى ساخت و آن را «آدربايگان» ناميد و از آن پس به مردم بغداد و گرجستان و «ديار بكر و رقّه» پيام فرستاد كه بدان جاها خواهم آمد. | اغوز پس از آن، «به جانب ارّان و موغان» رفت و بر اثر گرمى هوا، در كوههاى «يايلاق» ماند و همه ولايتهاى آنجا را گرفت و از خاک، پشتهاى ساخت و آن را «آدربايگان» ناميد و از آن پس به مردم بغداد و گرجستان و «ديار بكر و رقّه» پيام فرستاد كه بدان جاها خواهم آمد. | ||
وى پس از گرفتن گرجستان، به سوى كردستان روان شد و پس از | وى پس از گرفتن گرجستان، به سوى كردستان روان شد و پس از پاکسازى كوههاى آنجا از مفسدان به سوى ديار بكر رفت. مردم ولايتهاى اربل و موصل و بغداد از او فرمان پذيرفتند و او در بهار، به قصد شام راه افتاد. جز انطاكيه ديگر شهرها بدو سر سپردند و انطاكيه پس از يك سال جنگ به دست اغوز افتاد. گزارش فرستادن ايلچيان همراه با صد مرد، به دمشق و مصر و ماجراى جنگ و صلح مردمان آنجا با اين فرستادگان نيز در همين بخش آمده است. | ||
هنگامى كه اغوز احوال فرنگ و روم را شناخت، پسرانش را بدان جاها فرستاد تا كنار آب دريا جايى بگيرند و پيكهايى نزد فرنگيان بفرستند. داستان رفتن ايلچيان تكفور (پسر اغوز) به فرنگ، و آمدن فرستادگان پادشاه آنجا نزد اغوز و گفتوگوهاى آنان و نمايش شكوه و بزرگى سپاه اغوز بدانان، و جنگيدن ديگر پسران اغوز با روميان و شرح احوال و ويژگىهاى لشكر روم، درونمايه گزارشهاى رشيدالدين در اين بخش است. | هنگامى كه اغوز احوال فرنگ و روم را شناخت، پسرانش را بدان جاها فرستاد تا كنار آب دريا جايى بگيرند و پيكهايى نزد فرنگيان بفرستند. داستان رفتن ايلچيان تكفور (پسر اغوز) به فرنگ، و آمدن فرستادگان پادشاه آنجا نزد اغوز و گفتوگوهاى آنان و نمايش شكوه و بزرگى سپاه اغوز بدانان، و جنگيدن ديگر پسران اغوز با روميان و شرح احوال و ويژگىهاى لشكر روم، درونمايه گزارشهاى رشيدالدين در اين بخش است. | ||
خط ۸۲: | خط ۶۷: | ||
==وضعيت كتاب== | ==وضعيت كتاب== | ||
مصحح اين كتاب، براى بخشهاى بدون عنوان آن، عنوانهايى پيشنهاد كرده و پيش از عنوانهاى خود نویسنده، واژه «ذكر» را در قلاب آورده و فهرست آيههاى قرآن، عبارتهاى تازى (عربى)، شعرهاى فارسى و نمايه كسان و شهرها و... را در پايان گنجانده است. همچنين فهرستى دراز دامن از تركيبها و واژگان مهم در پايان كتاب وجود دارد. | |||
مصحح اين كتاب، براى بخشهاى بدون عنوان آن، عنوانهايى پيشنهاد كرده و پيش از عنوانهاى خود | |||
نسخه بدلهاى تاريخ اغوز بر پايه شماره صفحات و سطرهاى اين كتاب، پيش از فهرستها جاى گرفته و نشانههاى اختصارى نسخهها، در بخش نسخه شناسى پيش گفتار مصحح آمده و از اين رو كه صورت لاتين نامها و لقبها در پانوشت هر صفحه عرضه شده، به انگيزه خوانش درستتر اين واژگان، بخشى با نام «آوا نگارى» نيز در آغاز كتاب گنجانده شده است. | نسخه بدلهاى تاريخ اغوز بر پايه شماره صفحات و سطرهاى اين كتاب، پيش از فهرستها جاى گرفته و نشانههاى اختصارى نسخهها، در بخش نسخه شناسى پيش گفتار مصحح آمده و از اين رو كه صورت لاتين نامها و لقبها در پانوشت هر صفحه عرضه شده، به انگيزه خوانش درستتر اين واژگان، بخشى با نام «آوا نگارى» نيز در آغاز كتاب گنجانده شده است. | ||
خط ۹۱: | خط ۷۴: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# متن كتاب. | |||
# پيش گفتار مصحح كتاب. | |||
متن كتاب. | # موسوى بجنوردى، كاظم (1379)، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، تهران، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى. | ||
# روشن، محمد (تابستان 1379)، «در آستانه تحقيق و نشر جامع التواريخ منسوب رشيدى»، آيينه ميراث، سال سوم، شماره يكم. | |||
پيش گفتار مصحح كتاب. | # كامران مقدم، شهيندخت (تير و مرداد 1352)، «خواجه [[رشیدالدین فضلالله|رشيدالدين فضلالله همدانى]] و فصلى از جامع التواريخ»، وحيد، شماره 116 و 115. | ||
# مرتضوى، منوچهر (تابستان 1341)، «مقلدين شاهنامه در دوره مغول و تيمورى و تاريخ منظوم شمسالدين كاشانى»، دانشکده ادبيات و علوم انسانى تبريز، شماره 61. | |||
موسوى بجنوردى، كاظم (1379)، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، تهران، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى. | |||
روشن، محمد (تابستان 1379)، «در آستانه تحقيق و نشر جامع التواريخ منسوب رشيدى»، آيينه ميراث، سال سوم، شماره يكم. | |||
كامران مقدم، شهيندخت (تير و مرداد 1352)، «خواجه [[رشیدالدین | |||
مرتضوى، منوچهر (تابستان 1341)، «مقلدين | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده: تاریخ ایران]] | [[رده: تاریخ ایران]] |