۱۱۹٬۵۰۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ثلاث رسائل (ابهام زدایی)' به 'ثلاث رسائل (ابهامزدایی)') |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =في الدراسات القرآنية و النقد الأدبي | | عنوانهای دیگر =في الدراسات القرآنية و النقد الأدبي | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[رمانی، علی بن عیسی]] (نویسنده) | ||
[[ | [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان]] (نویسنده) | ||
[[سلام، محمد زغلول]] (محقق) | [[سلام، محمد زغلول]] (محقق) | ||
[[ | [[بستی خطابی، حمد بن محمد]] (نویسنده) | ||
[[احمد، محمد خلف الله]] (محقق) | [[احمد، محمد خلف الله]] (محقق) | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 83 /ث8 | | کد کنگره =BP 83 /ث8 | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| چاپ =5 | | چاپ =5 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =17684 | ||
| کتابخوان همراه نور =17684 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| ثلاث رسائل (ابهامزدایی)}} | |||
'''ثلاث رسائل في إعجاز القرآن'''، مشتمل بر سه رساله عربی با نامهای «بيان إعجاز قرآن» اثر ابوسلیمان حمد بن محمد ابراهیم خطابی بستی (متوفی 388ق)، «النكت في إعجاز القرآن» نوشته ابوالحسن علی بن عیسی رمانی (متوفی 386ق) و «الرسالة الشافية» نوشته عبدالقاهر بن عبدالرحمن جرجانی (متوفی 471ق)، پیرامون اعجاز قرآن کریم است. تحقیق اثر توسط محمد خلف الله و محمد زغلول سلام انجام شده است. | '''ثلاث رسائل في إعجاز القرآن'''، مشتمل بر سه رساله عربی با نامهای «بيان إعجاز قرآن» اثر [[بستی خطابی، حمد بن محمد|ابوسلیمان حمد بن محمد ابراهیم خطابی بستی]] (متوفی 388ق)، «النكت في إعجاز القرآن» نوشته [[رمانی، علی بن عیسی|ابوالحسن علی بن عیسی رمانی]] (متوفی 386ق) و «الرسالة الشافية» نوشته [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر بن عبدالرحمن جرجانی]] (متوفی 471ق)، پیرامون اعجاز قرآن کریم است. تحقیق اثر توسط محمد خلف الله و محمد زغلول سلام انجام شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
اولین رساله «بيان إعجاز القرآن» یا «رسالة في إعجاز القرآن» خطابی، کمحجمترین کتاب اوست. به نظر میرسد در نگارش آن نگاه منتقدانهای به دیدگاههای معتزله درباره اعجاز قرآن داشته و در مقدمه کوتاه کتاب به این مطلب اشاره کرده است.<ref>ر.ک: باقری، حمید، ص620</ref>. | اولین رساله «بيان إعجاز القرآن» یا «رسالة في إعجاز القرآن» خطابی، کمحجمترین کتاب اوست. به نظر میرسد در نگارش آن نگاه منتقدانهای به دیدگاههای معتزله درباره اعجاز قرآن داشته و در مقدمه کوتاه کتاب به این مطلب اشاره کرده است.<ref>ر.ک: باقری، حمید، ص620</ref>. | ||
وی کتاب إعجاز القرآن را چنین آغاز میکند: «انسانها در قدیم و جدید در اینباره زیاد سخن گفته و به | وی کتاب إعجاز القرآن را چنین آغاز میکند: «انسانها در قدیم و جدید در اینباره زیاد سخن گفته و به راههای مختلفی رفتهاند، اما آنها را زیبا نیافتیم و این بهخاطر نشناختن وجه اعجاز قرآن و نشناختن امر از جهت وقوف نداشتن بر کیفیت آن است». سپس سخنانی را که قبل از وی در اینباره گفتهاند مطرح و آن را با این نظر صاحبنظران آغاز میکند که پیامبر(ص) با همه عرب بر آوردن سورهای مانند قرآن تحدّی کرد، اما از آن عاجز شدند و درماندند<ref>ر.ک: صقر، احمد، ص42؛ متن کتاب، ص21</ref>. | ||
وی در بخشی از مباحث چنین مینویسد: بشر نمیتواند مانند قرآن را بیاورد؛ زیرا علم بشر به همه اسماء زبان عربی و اوضاع آنها که ظروف معانی است و معانی آنها احاطه ندارد. فهم بشر همه معانی اشیا را که بر این الفاظ حمل میشود درنمییابد و معرفت او | وی در بخشی از مباحث چنین مینویسد: بشر نمیتواند مانند قرآن را بیاورد؛ زیرا علم بشر به همه اسماء زبان عربی و اوضاع آنها که ظروف معانی است و معانی آنها احاطه ندارد. فهم بشر همه معانی اشیا را که بر این الفاظ حمل میشود درنمییابد و معرفت او آنقدر نیست که همه وجوه نظامهایی را که موجب ائتلاف و ارتباط الفاظ باهم میشود، درک کند؛ لذا نمیتواند سخن افضل را با استفاده از نیکوترین وجه آن انتخاب کند تا در نتیجه سخنی مانند آن بیاورد. معلوم است که آوردن همانند چنین اموری و جمع بین این امور پراکنده در نظم و نسقی مشخص، امری است که قوای بشر از آن عاجز است و قدرت او بدان نمیرسد<ref>ر.ک: همان، ص43؛ همان، ص27-26</ref>. | ||
همچنین میگوید: «در اعجاز قرآن وجه دیگری هم هست که مردم بدان توجه ندارند و جز افراد نادر آن را نتوانند شناخت و آن همان کاری است که با دلها میکند و تأثیری است که در نفوس مینهد؛ چراکه سخنی غیر قرآن - چه منظوم و چه منثور - نیست که وقتی آن را بشنوی در یک حال در قلب لذت و حلاوت احساس کنی و در حال دیگر ترس و مهابت!... چه بسیار دشمنان پیامبر(ص) از رجال و شجاعان عرب که با قصد غافلگیر کردن و قتل به سمت او رفتند و آیات قرآن را شنیدند و تا آیات به گوششان خورد نتوانستند به رأی دلشان بازگردند و از در مسالمت و قبول دین او درآمدند و دشمنیشان به دوستی و کفرشان به ایمان بدل شد». سپس در اینباره مثالهایی تاریخی و آیات قرآنی و مصادیقی درباره وصفی که از قرآن کرده آورده و با آن کتاب خود را پایان داده است.<ref>ر.ک: صقر، احمد، ص43</ref>. | همچنین میگوید: «در اعجاز قرآن وجه دیگری هم هست که مردم بدان توجه ندارند و جز افراد نادر آن را نتوانند شناخت و آن همان کاری است که با دلها میکند و تأثیری است که در نفوس مینهد؛ چراکه سخنی غیر قرآن - چه منظوم و چه منثور - نیست که وقتی آن را بشنوی در یک حال در قلب لذت و حلاوت احساس کنی و در حال دیگر ترس و مهابت!... چه بسیار دشمنان پیامبر(ص) از رجال و شجاعان عرب که با قصد غافلگیر کردن و قتل به سمت او رفتند و آیات قرآن را شنیدند و تا آیات به گوششان خورد نتوانستند به رأی دلشان بازگردند و از در مسالمت و قبول دین او درآمدند و دشمنیشان به دوستی و کفرشان به ایمان بدل شد». سپس در اینباره مثالهایی تاریخی و آیات قرآنی و مصادیقی درباره وصفی که از قرآن کرده آورده و با آن کتاب خود را پایان داده است.<ref>ر.ک: صقر، احمد، ص43</ref>. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
رمانی بر آن است که قرآن سجع ندارد، بلکه فواصل دارد؛ چراکه سجع دادن عیب است و فواصل بلاغت است؛ زیرا فاصله تابع معناست، اما در سجع دادن معنا تابع سجع است و این خلاف چیزی است که حکمت بر آن دلالت میکند<ref>ر.ک: صقر، احمد، ص42</ref>. | رمانی بر آن است که قرآن سجع ندارد، بلکه فواصل دارد؛ چراکه سجع دادن عیب است و فواصل بلاغت است؛ زیرا فاصله تابع معناست، اما در سجع دادن معنا تابع سجع است و این خلاف چیزی است که حکمت بر آن دلالت میکند<ref>ر.ک: صقر، احمد، ص42</ref>. | ||
رساله سوم «الرسالة الشافية» نوشته عبدالقاهر بن عبدالرحمن جرجانی (متوفی 471ق) پیرامون اعجاز قرآن کریم است. وی در این اثر به مبحث تحدی قرآن و ناتوانی مردم عرب در معارضه با قرآن پرداخته و اعجاز قرآن را در نظم آن دانسته است.<ref>ر.ک: قربانی زرین، باقر، ص173</ref>. | رساله سوم «الرسالة الشافية» نوشته [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر بن عبدالرحمن جرجانی]] (متوفی 471ق) پیرامون اعجاز قرآن کریم است. وی در این اثر به مبحث تحدی قرآن و ناتوانی مردم عرب در معارضه با قرآن پرداخته و اعجاز قرآن را در نظم آن دانسته است.<ref>ر.ک: قربانی زرین، باقر، ص173</ref>. | ||
همچنین با تأکید بر اینکه اعجاز قرآن به نظم و ترکیب آن بازمیگردد، نظریه صرفه را رد کرده است.<ref>ر.ک: باقر، علیرضا، ص701</ref>. | همچنین با تأکید بر اینکه اعجاز قرآن به نظم و ترکیب آن بازمیگردد، نظریه صرفه را رد کرده است.<ref>ر.ک: باقر، علیرضا، ص701</ref>. | ||
جرجانی اثر معروف دیگری با نام «دلائل الإعجاز» نیز نوشته است که بیشتر دربرگیرنده آراء وی در دانش معانی است.<ref>ر.ک: همان، ص700</ref>. | [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|جرجانی]] اثر معروف دیگری با نام «دلائل الإعجاز» نیز نوشته است که بیشتر دربرگیرنده آراء وی در دانش معانی است.<ref>ر.ک: همان، ص700</ref>. | ||
برخی هم رساله شافیه را بخشی از دلائل الإعجاز دانستهاند<ref>ر.ک: همان، ص701</ref>. | برخی هم رساله شافیه را بخشی از دلائل الإعجاز دانستهاند<ref>ر.ک: همان، ص701</ref>. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۳: | ||
در بخش دوم، «تعلیقات کسانی که بعد از رمانی بر دیدگاههای بلاغی او نوشتهاند و از آراء او اقتباس کردهاند» در یازده عنوان مانند: بلاغت، شواهد ایجاز، تشبیه، استعاره و مانند آن مطرح شده است؛ قاضی ابوبکر باقلانی (متوفی403ق) و [[خفاجی، عبدالله بن محمد|ابن سنان خفاجی]] (متوفی 466ق) از بارزترین این افراد هستند<ref>ر.ک: همان، ص195-164</ref>. | در بخش دوم، «تعلیقات کسانی که بعد از رمانی بر دیدگاههای بلاغی او نوشتهاند و از آراء او اقتباس کردهاند» در یازده عنوان مانند: بلاغت، شواهد ایجاز، تشبیه، استعاره و مانند آن مطرح شده است؛ قاضی ابوبکر باقلانی (متوفی403ق) و [[خفاجی، عبدالله بن محمد|ابن سنان خفاجی]] (متوفی 466ق) از بارزترین این افراد هستند<ref>ر.ک: همان، ص195-164</ref>. | ||
در سومین بخش تعلیقات، خلاصه نظریات عبدالقاهر جرجانی درباره اعجاز قرآن با استناد به «[[دلائل الإعجاز في علم المعاني|دلائل الإعجاز]]» مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص197</ref>. | در سومین بخش تعلیقات، خلاصه نظریات [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر جرجانی]] درباره اعجاز قرآن با استناد به «[[دلائل الإعجاز في علم المعاني|دلائل الإعجاز]]» مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص197</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۹: | خط ۸۱: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۸۹: | خط ۹۱: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۴: | ||
[[رده: مسائل بلاغی قرآن]] | [[رده: مسائل بلاغی قرآن]] | ||