ثلاث رسائل: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ اوت ۲۰۲۴
جز
جایگزینی متن - 'ثلاث رسائل (ابهام زدایی)' به 'ثلاث رسائل (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ثلاث رسائل (ابهام زدایی)' به 'ثلاث رسائل (ابهام‌زدایی)')
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۳: خط ۱۳:
| کد کنگره =
| کد کنگره =
| ناشر =  
| ناشر =  
آستان قدس رضوي، بنياد پژوهشهای اسلامى  
آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى  
| مکان نشر =ايران - مشهد مقدس
| مکان نشر =ايران - مشهد مقدس
| سال نشر = |مجلد1: 1411ق ,  
| سال نشر = |مجلد1: 1411ق ,  
خط ۲۰: خط ۲۰:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 11652
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01801
| کتابخوان همراه نور =01801
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر| ثلاث رسائل (ابهام‌زدایی)}} 
'''ثلاث رسائل'''، مجموعه سه کتاب از [[دوانی، محمد بن اسعد|جلال‌الدین محمد بن اسعد دوانی]] است که یک رساله از [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‌الدین سهروردی (شیخ اشراق)]]، نیز به آن ضمیمه شده است.


'''ثلاث رسائل'''، مجموعه سه کتاب از [[دوانی، محمد بن اسعد|جلال‎الدین محمد بن اسعد دوانی]] است که یک رساله از [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‎الدین سهروردی (شیخ اشراق)]]، نیز به آن ضمیمه شده است.
این مجموعه که به تحقیق [[تویسرکانی، سید احمد|دکتر سید احمد تویسرکانی]]رسیده است، حاوی موضوعات مختلف فلسفی، منطقی، کلامی، ریاضی، فقهی، اصولی و... می‌باشد.
 
این مجموعه که به تحقیق [[تویسرکانی، سید احمد|دکتر سید احمد تویسرکانی]]رسیده است، حاوی موضوعات مختلف فلسفی، منطقی، کلامی، ریاضی، فقهی، اصولی و... می‎باشد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق کتاب در مقدمه‌ای که برای این مجموعه نوشته، مطالب کتاب‌های مذکور در آن را چنین توصیف می‌کند: «تفسير سورة الكافرون، تاکنون چاپ نشده و نسخه‌های آن نادر و کمیاب است... مؤلف، این تفسیر را به سال 905 در یکی از جزایر جرون (بندرعباس) نگاشته، چنان‎که خود در آغاز به آن اشاره فرموده است، با این مضمون: مطالب این کتاب، نکات و مسائلی است متعلق به سوره‌ای که معادل با یک‎چهارم از قرآن است. برخی از این نکات، از مطالبی هستند که آنها را از تفاسیری که میان علمای زمانه‎ متداول بوده، استخراج کرد‎ه‌ام و برخی دیگر از استنتاجات فکری خودم می‎باشد و تاکنون شایع نبوده است. آن را در یکی از جزایر جرون - که خداوند آن را و بقیه سرزمین‎های مسلمانان را از آفات دوران مصون بدارد - در ماه‌های سال 905 نگاشته‌ام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/7 ر.ک: مقدمه محقق، ص7]</ref>.
محقق کتاب در مقدمه‌ای که برای این مجموعه نوشته، مطالب کتاب‌های مذکور در آن را چنین توصیف می‌کند: «تفسير سورة الكافرون، تاکنون چاپ نشده و نسخه‌های آن نادر و کمیاب است... مؤلف، این تفسیر را به سال 905 در یکی از جزایر جرون (بندرعباس) نگاشته، چنان‌که خود در آغاز به آن اشاره فرموده است، با این مضمون: مطالب این کتاب، نکات و مسائلی است متعلق به سوره‌ای که معادل با یک‎چهارم از قرآن است. برخی از این نکات، از مطالبی هستند که آنها را از تفاسیری که میان علمای زمانه‎ متداول بوده، استخراج کرد‎ه‌ام و برخی دیگر از استنتاجات فکری خودم می‌باشد و تاکنون شایع نبوده است. آن را در یکی از جزایر جرون - که خداوند آن را و بقیه سرزمین‌های مسلمانان را از آفات دوران مصون بدارد - در ماه‌های سال 905 نگاشته‌ام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/7 ر.ک: مقدمه محقق، ص7]</ref>.


دومین کتاب این مجموعه، در شرح کتاب «هياكل النور» [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نوشته شده است. محقق دوانی، در یازدهم ماه شوال 872 از نگارش این رساله فراغت یافته و آن را به سلطان محمود کجراتی، ملقب به خواجه جهان تقدیم داشته است.
دومین کتاب این مجموعه، در شرح کتاب «هياكل النور» [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نوشته شده است. محقق دوانی، در یازدهم ماه شوال 872 از نگارش این رساله فراغت یافته و آن را به سلطان محمود کجراتی، ملقب به خواجه جهان تقدیم داشته است.
خط ۴۴: خط ۴۵:
# هیکل دوم، ‎پیرامون اثبات تجرد نفس و قوای آن و رابطه نفس ناطقه انسانی با خداوند متعال از دیدگاه اشراق.
# هیکل دوم، ‎پیرامون اثبات تجرد نفس و قوای آن و رابطه نفس ناطقه انسانی با خداوند متعال از دیدگاه اشراق.
# هیکل سوم، ‎در بیان وجوب و امکان و امتناع.
# هیکل سوم، ‎در بیان وجوب و امکان و امتناع.
# هیکل چهارم، ‎که مفصل‎ترین هیاکل است، در پنج فصل آمده: فصل اول، ‎در اثبات یگانگی واجب‌الوجود؛ فصل دوم، ‎در اثبات وجود واجب‌الوجود، از طریق اثبات نفس ناطقه؛ فصل سوم، ‎در بیان قاعده الواحد و کیفیت صدور کثرت از مبدأ واحد؛ فصل چهارم، ‎در اثبات عوالم سه‎گانه (عالم عقل، ‎عالم نفس و ‎عالم جسم)؛ فصل پنجم، ‎در بیان ازلیت فعل خداوند تبارک و تعالی.
# هیکل چهارم، ‎که مفصل‌ترین هیاکل است، در پنج فصل آمده: فصل اول، ‎در اثبات یگانگی واجب‌الوجود؛ فصل دوم، ‎در اثبات وجود واجب‌الوجود، از طریق اثبات نفس ناطقه؛ فصل سوم، ‎در بیان قاعده الواحد و کیفیت صدور کثرت از مبدأ واحد؛ فصل چهارم، ‎در اثبات عوالم سه‌گانه (عالم عقل، ‎عالم نفس و ‎عالم جسم)؛ فصل پنجم، ‎در بیان ازلیت فعل خداوند تبارک و تعالی.
# هیکل پنجم، ‎در بیان حدوث و قدم و رابطه بین جهان و خداوند.
# هیکل پنجم، ‎در بیان حدوث و قدم و رابطه بین جهان و خداوند.
# هیکل ششم، ‎در بیان بقای نفس پس از فساد بدن و احوال آن.
# هیکل ششم، ‎در بیان بقای نفس پس از فساد بدن و احوال آن.
# هیکل هفتم، ‎در بیان اتصال و پیوند نفس ناطقه انسانی پس از مفارقت بدن به عالم ملکوت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان، ص8]</ref>.
# هیکل هفتم، ‎در بیان اتصال و پیوند نفس ناطقه انسانی پس از مفارقت بدن به عالم ملکوت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان، ص8]</ref>.


هیکل - ‎به فتح اول و سوم و سکون دوم - اصل لغت عبری است به کسر اول، به معنای «قصر»، «معبد». یهود این کلمه را به معنای «خانه خدا» استعمال می‌کردند که سلیمان آن را بنا کرده بود و در عربی به معنای «ستبر و درشت از هر چیزی» و «اسب ستبر و بلند» و «گیاه برآمده و بالیده» و «کالبد و پیکر» و «بنای رفیع و بلند» و «ساختمانی بلند و عظیم که درون آن به طلا و جواهرات مزین و آراسته باشد و در آن عبادت خدایان کنند و یا در آن بت نهند» و «خانه ترسایان که در آن صورت مریم(ع) باشد» و یا «کلیسای ایشان» به‎کار رفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان]</ref>.
هیکل - ‎به فتح اول و سوم و سکون دوم - اصل لغت عبری است به کسر اول، به معنای «قصر»، «معبد». یهود این کلمه را به معنای «خانه خدا» استعمال می‌کردند که سلیمان آن را بنا کرده بود و در عربی به معنای «ستبر و درشت از هر چیزی» و «اسب ستبر و بلند» و «گیاه برآمده و بالیده» و «کالبد و پیکر» و «بنای رفیع و بلند» و «ساختمانی بلند و عظیم که درون آن به طلا و جواهرات مزین و آراسته باشد و در آن عبادت خدایان کنند و یا در آن بت نهند» و «خانه ترسایان که در آن صورت مریم(ع) باشد» و یا «کلیسای ایشان» به‌کار رفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان]</ref>.


علامه دوانی در شرح هیاکل می‌فرماید: هیکل، در اصل به معنای «صورت» است و حکمای باستان بر این عقیده بودند که ستارگان‎ ظل و نمودی هستند از انوار مجرده و برای هریک از سیارات سبعه، متناسب با حالات و خصوصیات آن از فلزی مناسب با آن سیاره صورتی بساختند و آن را در ساختمانی که به طالع خاص و هیئتی خاص بنا شده بود، بنهادند و در مواقع و زمان خاص آن کوکب، آهنگ آن می‌کردند و روشنی می‌افروختند و قربانی می‌کردند و این بناها را «هياكل النور» می‌نامیدند و آن را محترم و بزرگ می‌داشتند... رساله «هياكل النور» به عربی است و مصنّف خود آن را به فارسی ترجمه کرده‎..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>.
علامه دوانی در شرح هیاکل می‌فرماید: هیکل، در اصل به معنای «صورت» است و حکمای باستان بر این عقیده بودند که ستارگان‎ ظل و نمودی هستند از انوار مجرده و برای هریک از سیارات سبعه، متناسب با حالات و خصوصیات آن از فلزی مناسب با آن سیاره صورتی بساختند و آن را در ساختمانی که به طالع خاص و هیئتی خاص بنا شده بود، بنهادند و در مواقع و زمان خاص آن کوکب، آهنگ آن می‌کردند و روشنی می‌افروختند و قربانی می‌کردند و این بناها را «هياكل النور» می‌نامیدند و آن را محترم و بزرگ می‌داشتند... رساله «هياكل النور» به عربی است و مصنّف خود آن را به فارسی ترجمه کرده‎..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>.
خط ۵۹: خط ۶۰:
# ‎مسئله‌ای در فقه؛
# ‎مسئله‌ای در فقه؛
# ‎مسئله‌ای در خلافیات از مسائل فقهی در ترتیب وضو؛
# ‎مسئله‌ای در خلافیات از مسائل فقهی در ترتیب وضو؛
# ‎مسئله حدوث و قدم که از مشروح‎ترین مباحث این رساله است. این مسئله در دو رساله از مؤلفات وی به‎طور مشروح مورد بحث و تحقیق قرار گرفته: یکی در این رساله و دیگری در شرح عقائد عضدی؛
# ‎مسئله حدوث و قدم که از مشروح‌ترین مباحث این رساله است. این مسئله در دو رساله از مؤلفات وی به‌طور مشروح مورد بحث و تحقیق قرار گرفته: یکی در این رساله و دیگری در شرح عقائد عضدی؛
# ‎مسئله‌ای در تفسیر؛
# ‎مسئله‌ای در تفسیر؛
# ‎مسئله‌ای در هندسه؛
# ‎مسئله‌ای در هندسه؛
خط ۶۵: خط ۶۶:
# ‎مسئله‌ای در منطق؛
# ‎مسئله‌ای در منطق؛
# ‎مسئله‌ای در ریاضی.
# ‎مسئله‌ای در ریاضی.
نویسنده در مقدمه کتاب مزبور، از اساتید و مشایخ خود در علوم مختلف، چون ادبیات و تفسیر و حدیث و فقه و اصول و فلسفه به‎تفصیل یاد می‌فرماید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>.
نویسنده در مقدمه کتاب مزبور، از اساتید و مشایخ خود در علوم مختلف، چون ادبیات و تفسیر و حدیث و فقه و اصول و فلسفه به‌تفصیل یاد می‌فرماید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۷۸: خط ۷۹:
کتاب «شواكل الحور»، به سال 1373ق، در مدارس هند به همت دکتر محمد عبدالحق با مقدمه‌ای در شرح حال شیخ اشراق و محقق دوانی به طبع رسیده که از آن در تصحیح استفاده شده و با حرف «ط» از آن یاد می‌گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>.
کتاب «شواكل الحور»، به سال 1373ق، در مدارس هند به همت دکتر محمد عبدالحق با مقدمه‌ای در شرح حال شیخ اشراق و محقق دوانی به طبع رسیده که از آن در تصحیح استفاده شده و با حرف «ط» از آن یاد می‌گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>.


در «مجالس المؤمنين» آمده که امیر غیاث‎الدین منصور شیرازی، ردی بر «أنموذج العلوم» نوشته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/12 همان، ص12]</ref>.
در «مجالس المؤمنين» آمده که امیر غیاث‌الدین منصور شیرازی، ردی بر «أنموذج العلوم» نوشته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/12 همان، ص12]</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۸۸: خط ۸۹:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[اشراق هياکل النور]]
[[اشراق هياکل النور]]


[[مجموعه‌ مـصنفات‌ شـیخ اشـراق]]
[[مجموعه مصنفات شیخ اشراق]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:25 دی الی 24 بهمن]]
[[رده:25 دی الی 24 بهمن96]]
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند(97)]]