۱۴۴٬۸۴۰
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به '{{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تربیت اسلامی (ابهام زدایی)' به 'تربیت اسلامی (ابهامزدایی)') |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|تربیت اسلامی ( | {{کاربردهای دیگر|تربیت اسلامی (ابهامزدایی)}} | ||
تطور مفهوم النظریة التربویة | '''تطور مفهوم النظریة التربویة الإسلامیة'''، اثر [[کیلانی، ماجد عرسان|ماجد عرسان کیلانی]]، کتابی است که با نگرشى تاریخى به سیر تحول و تطور مفهوم تربیت در اسلام پرداخته و این نکته را در چند دورۀ تاریخى بررسى کرده است و از تأثیر نحلههای فقهى، کلامى، اخلاقى در این روند گفته است؛ اما، به سهم رخدادهای سیاسى و اجتماعى در این تطور معنایى بسیار کم پرداخته و در بحثها کمتر به ریشهیابى عمیق توجه کرده است؛ البته در مجموع کارى خوب و درخور توجه عرضه کرده است. | ||
از دیدگاههای شیعیان دوازده امامى نگفته و به نقش امامان شیعه در تطور معنایى تربیت اسلامى نپرداخته است، مگر در یکى دو سطر. به مفهوم اجتماعى و سیاسى و اقتصادى تربیت و تطور آن هیچ نپرداخته است. از تحول روشها و هدفها اندک گفته است. از نقش احتمالى فرهنگهای بیگانه (هلنى، ایرانى و مصرى) در این تحول هم به اندازه نگفته است. منابع کتاب دست اول و معتبر و البته غیرشیعى است مگر یکى دو مورد. نگارنده از کسانى چون ابن تیمیه در فصل ششم، با تجلیل یاد کرده است. وى از نقش ایرانیان در تحول مورد نظرش هیچ نگفته است. گاه آراء دیگران را نقد نکرده است (ص 71-73 و 187-188). در صفحۀ 66 جسارت کرده و امام سجاد | از دیدگاههای شیعیان دوازده امامى نگفته و به نقش امامان شیعه در تطور معنایى تربیت اسلامى نپرداخته است، مگر در یکى دو سطر. به مفهوم اجتماعى و سیاسى و اقتصادى تربیت و تطور آن هیچ نپرداخته است. از تحول روشها و هدفها اندک گفته است. از نقش احتمالى فرهنگهای بیگانه (هلنى، ایرانى و مصرى) در این تحول هم به اندازه نگفته است. منابع کتاب دست اول و معتبر و البته غیرشیعى است مگر یکى دو مورد. نگارنده از کسانى چون ابن تیمیه در فصل ششم، با تجلیل یاد کرده است. وى از نقش ایرانیان در تحول مورد نظرش هیچ نگفته است. گاه آراء دیگران را نقد نکرده است (ص 71-73 و 187-188). در صفحۀ 66 جسارت کرده و امام سجاد علیهالسّلام را در ردیف امثال ابو موسى اشعرى نهاده است؛ همچنین، از برخى شخصیتهای تاریخى نام برده و به آرا و اقوال آنها پرداخته است که از نظر شیعه مطلوب نیستند. وى در صفحۀ 70 در بند چهارم مطلبى آورده است که کاملا بىمدرک است. این کتاب روى هم رفته، به لحاظ تازگى موضوع و پرداخت مطالب شایسته مطالعه است. | ||
گفتنى است که مطالب این اثر را مىتوان دو قسمت دانست. یکى مطالب فصل یکم که از تربیت اسلامى براساس کتاب و سنت گفته است و بواقع نگارنده کوشیده است حاق مطلب را از کتاب و سنت برگیرد و مطالبش بیان تربیت اسلامى باشد، نه تربیت در اسلام؛ و در قسمت دوم که شامل دیگر فصلهای کتاب است، به تربیت در اسلام و به دیگر سخن، به تربیت از نگاه مسلمانان صاحبنظر پرداخته است. درست است که قسم اخیر هم کمابیش مبتنى بر کتاب و سنت است؛ اما، بىتأثیر از دیدگاههای شخصى دانشمندان مسلمان نیست و از آنجا که نگارنده بحث تحول را تنها در قسمت دوم بررسى کرده است (و جز این هم نمىتواند باشد!) براى نشان دادن ثبوت و ثبات در «تربیت اسلامى» و تحول و تطور «تربیت در اسلام» عنوان کتابش را تحول در مفهوم نظریۀ تربیتى اسلام نهاده است. مراد وى از نظریه، آموزههای تربیتى مربیان مسلمان است؛ پس بواقع سخن او دربارۀ تحول تربیت در تاریخ اسلام است؛ بنابراین، شایسته بود نام کتاب را دقیقتر و نزدیکتر به واقع برمىگزید و مثلا آن را تطور مفهوم النظریة التربویة فى الاسلام، مىنامید؛ زیرا، نگارنده خود معترف است که حقیقت و اصل تربیت اسلامى ثابت و لایتغیر و تاریخ آن متحول است. | گفتنى است که مطالب این اثر را مىتوان دو قسمت دانست. یکى مطالب فصل یکم که از تربیت اسلامى براساس کتاب و سنت گفته است و بواقع نگارنده کوشیده است حاق مطلب را از کتاب و سنت برگیرد و مطالبش بیان تربیت اسلامى باشد، نه تربیت در اسلام؛ و در قسمت دوم که شامل دیگر فصلهای کتاب است، به تربیت در اسلام و به دیگر سخن، به تربیت از نگاه مسلمانان صاحبنظر پرداخته است. درست است که قسم اخیر هم کمابیش مبتنى بر کتاب و سنت است؛ اما، بىتأثیر از دیدگاههای شخصى دانشمندان مسلمان نیست و از آنجا که نگارنده بحث تحول را تنها در قسمت دوم بررسى کرده است (و جز این هم نمىتواند باشد!) براى نشان دادن ثبوت و ثبات در «تربیت اسلامى» و تحول و تطور «تربیت در اسلام» عنوان کتابش را تحول در مفهوم نظریۀ تربیتى اسلام نهاده است. مراد وى از نظریه، آموزههای تربیتى مربیان مسلمان است؛ پس بواقع سخن او دربارۀ تحول تربیت در تاریخ اسلام است؛ بنابراین، شایسته بود نام کتاب را دقیقتر و نزدیکتر به واقع برمىگزید و مثلا آن را تطور مفهوم النظریة التربویة فى الاسلام، مىنامید؛ زیرا، نگارنده خود معترف است که حقیقت و اصل تربیت اسلامى ثابت و لایتغیر و تاریخ آن متحول است. | ||
| خط ۶۸: | خط ۶۷: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:آموزش و پرورش]] | |||
[[رده:آموزش و پروش "تعلیم و تربیت"(کلیات)]] | |||
[[رده:جنبههای ویژه آموزش و پرورش]] | |||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] | ||