۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ترجمه قرآن (ابهام زدایی)' به 'ترجمه قرآن (ابهامزدایی)') |
||
| (۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| کد کنگره =BP 59/66 /آ9 1374 | | کد کنگره =BP 59/66 /آ9 1374 | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
قرآن - | قرآن - ترجمهها | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، انتشارات سروش | صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، انتشارات سروش | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1374 ش | | سال نشر = 1374 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02066AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =4 | | چاپ =4 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02066 | |||
| کتابخوان همراه نور =02066 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۲۵: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''ترجمه قرآن (آيتى)'''، از جمله ترجمههاى معاصر از قرآن كريم به قلم آقاى [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد | {{کاربردهای دیگر|ترجمه قرآن (ابهامزدایی)}} | ||
'''ترجمه قرآن (آيتى)'''، از جمله ترجمههاى معاصر از قرآن كريم به قلم آقاى [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] است. در ميان ترجمههاى موجود از قرآن كريم، ترجمه آقاى عبدالمحمد آیتی، از امتيازات خاصى برخوردار است و اثرى است كه ارزش ادبى فراوانى داشته و از جمله آثار ماندنى و جاويدان بشمار مىرود. سلامت و استحكام جملهبندى و پرهيز از سرهنويسى فارسى و عربىگرايى افراطى و دورى از هرگونه حشو و زوائد، از ويژگىهاى اين ترجمه ارزشمند است<ref>كوشا، محمدعلى، ص 22</ref> | |||
اين ترجمه، در مقايسه با ترجمههاى پيشين و گاه معاصر، مزاياى بسيارى دارد، | اين ترجمه، در مقايسه با ترجمههاى پيشين و گاه معاصر، مزاياى بسيارى دارد، غالباً معادلهاى بسيار زيبايى براى كلمات موجود در قرآن، انتخاب كرده، از جمله: واژه «پيروزمند» كه براى ترجمه «عزيز» به كار گرفته است. پيروزمند به كسى گفته مىشود كه از هر صحنهاى پيروز بيرون بيايد، وقتى به معنى عزيز توجه مىكنيم، زيبايى و تناسب اين معادل، آشكارتر مىشود. روانى ترجمه و نيز توجه به تعادل ساختارى ترجمه ايشان، گاه با روش «ترجمه ارتباطى» عبارتى را كه در فارسى معادل پيامى دارد، ترجمه مىكند و آنجا كه «ترجمه معنايى» بهتر است، از اين روش استفاده مىكند و اينها دستاورد طبيعى تلاش مترجم در ترجمه «معلقات سبع» و «تاريخ ادبيات عرب» و تجربيات ديگر علمى - ادبى است<ref>علوىنژاد، سيد حيدر، ص 253</ref> | ||
اما موارد قابل تأمل و تصحيح در اين ترجمه را مىتوان در سطور زير، بررسى نمود. تجربه نشان داده است كه حتى متنهاى ادبى و معمولى، وقتى از فنون فصاحت و بلاغت استفاده و مضامينى را با بيان هنرى القا مىكنند، ظرافتهايشان ديريابند و گاه از نظر مخفى مىمانند، چه رسد به قرآن كه اعجاز بيانى است و گاه در يك آيه آن، وجوه مختلف هنرى وجود دارد. با توجه به اين نكته، شايد هيچ فردى بهتنهايى نتواند از عهده ترجمه قرآن، با حفظ تمامى اين جهات و در حد امكان فرايند ترجمه و ظرفيت زبان فارسى برآيد. به همين سبب همواره خللها و اشكالهايى را مىتوان در تمام ترجمههاى فردى يافت. موارد قابل تأمل و تصحيح در اين ترجمه را مىتوان در مؤلفههاى زير، بررسى نمود: | اما موارد قابل تأمل و تصحيح در اين ترجمه را مىتوان در سطور زير، بررسى نمود. تجربه نشان داده است كه حتى متنهاى ادبى و معمولى، وقتى از فنون فصاحت و بلاغت استفاده و مضامينى را با بيان هنرى القا مىكنند، ظرافتهايشان ديريابند و گاه از نظر مخفى مىمانند، چه رسد به قرآن كه اعجاز بيانى است و گاه در يك آيه آن، وجوه مختلف هنرى وجود دارد. با توجه به اين نكته، شايد هيچ فردى بهتنهايى نتواند از عهده ترجمه قرآن، با حفظ تمامى اين جهات و در حد امكان فرايند ترجمه و ظرفيت زبان فارسى برآيد. به همين سبب همواره خللها و اشكالهايى را مىتوان در تمام ترجمههاى فردى يافت. موارد قابل تأمل و تصحيح در اين ترجمه را مىتوان در مؤلفههاى زير، بررسى نمود: | ||
| خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
#: گاه بين دو قسمت يك جمله بهوسيله حرف خاص ارتباط برقرار شده است؛ مثلاًعلت و معلول، يا نتيجهگيرى و تفريع، ترتيب زمانى و... با واژههايى چون: «لأن» و «ف» براى علت و معلول يا «ف» براى تفريع و نتيجهگيرى و «ثم» براى ترتيب زمانى بيان شده است. در موارد بسيارى، اين كلمات ربطدهنده در ترجمه ناديده گرفته شدهاند، از جمله: '''«... ثم عفونا عنكم من بعد ذلك لعلكم تشكرون»'''<ref>بقره / 52</ref>؛ (پس گناهانتان را عفو كرديم، شايد كه سپاسگزار باشيد). «پس» ترجمه «ثم» است، «من بعد ذلك» كه اشاره به موضوع عفو دارد، ناديده گرفته شده است. اين اشاره دوباره به موضوع در آيه، بزرگى گناه را مىرساند و رابطه سپاس با عفو گناه به آن بزرگى (گوسالهپرستى) در ترجمه از بين رفته است<ref>همان</ref> | #: گاه بين دو قسمت يك جمله بهوسيله حرف خاص ارتباط برقرار شده است؛ مثلاًعلت و معلول، يا نتيجهگيرى و تفريع، ترتيب زمانى و... با واژههايى چون: «لأن» و «ف» براى علت و معلول يا «ف» براى تفريع و نتيجهگيرى و «ثم» براى ترتيب زمانى بيان شده است. در موارد بسيارى، اين كلمات ربطدهنده در ترجمه ناديده گرفته شدهاند، از جمله: '''«... ثم عفونا عنكم من بعد ذلك لعلكم تشكرون»'''<ref>بقره / 52</ref>؛ (پس گناهانتان را عفو كرديم، شايد كه سپاسگزار باشيد). «پس» ترجمه «ثم» است، «من بعد ذلك» كه اشاره به موضوع عفو دارد، ناديده گرفته شده است. اين اشاره دوباره به موضوع در آيه، بزرگى گناه را مىرساند و رابطه سپاس با عفو گناه به آن بزرگى (گوسالهپرستى) در ترجمه از بين رفته است<ref>همان</ref> | ||
#افزودنهاى بىمورد: | #افزودنهاى بىمورد: | ||
#:در مواردى هم براى ايجاد ارتباط، عبارت يا كلمهاى افزوده شده است كه يا استنباط شخصى مترجم است و يا وجهى تفسيرى دارد و اين افزودن، بدون علامت مشخصكننده، (كروشه يا پرانتز) صورت گرفته است؛ با اينكه نكته افزودهشده، امرى مسلم نبوده و قابل خدشه است، از جمله: '''«و بشر الذين آمنوا و عملوا الصالحات أن لهم جنات تجري من تحتها الأنهار، كلما رزقوا منها من ثمرة رزقا قالوا هذا الذي رزقنا من قبل و...»'''<ref>بقره / 25</ref>؛ «به آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، بشارت ده كه | #:در مواردى هم براى ايجاد ارتباط، عبارت يا كلمهاى افزوده شده است كه يا استنباط شخصى مترجم است و يا وجهى تفسيرى دارد و اين افزودن، بدون علامت مشخصكننده، (كروشه يا پرانتز) صورت گرفته است؛ با اينكه نكته افزودهشده، امرى مسلم نبوده و قابل خدشه است، از جمله: '''«و بشر الذين آمنوا و عملوا الصالحات أن لهم جنات تجري من تحتها الأنهار، كلما رزقوا منها من ثمرة رزقا قالوا هذا الذي رزقنا من قبل و...»'''<ref>بقره / 25</ref>؛ «به آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، بشارت ده كه برایشان بهشتهايى است كه در آن، نهرها جارى است و هرگاه از ميوههايى برخوردار شوند، گويند: پيش از اين در دنيا، از چنين ميوههايى برخوردار شده بوديم كه...». در اين جمله، تعبير «در دنيا» افزودهاى است كه در آيه وجود ندارد؛ البته ممكن است يكى از وجوه تفسيرى باشد، ولى، اولا: اين افزوده شايد درست نباشد؛ چه، اينكه دو نظريه تفسيرى ديگر در «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» آمده كه قوىتر مىنمايد؛ از جمله: «عالم برزخ» كه احتمال ضعيفى هم نيست؛ ثانيا: وجه تفسيرى استنباط شخصى را بهعنوان مطلب مسلم گرفتن و در ترجمه وارد كردن، اصولا روا نيست؛ ثالثا: اينكه در آيه، منظور از «من قبل» توضيح داده نشده كه اين «قبل از اين»، چه زمانى بوده، برزخ، قيامت يا عالم دنيا؟ جاى توضيحش تفسير است، نه ترجمه، مگر اينكه در پاورقى و بيرون از متن ترجمه آورده شود<ref>همان، ص 256</ref> | ||
#موارد حذف مفهوم حصر: | #موارد حذف مفهوم حصر: | ||
#:در موارد متعددى مفهوم حصر ناديده گرفته شده است، از جمله: '''«إياك نعبدو إياك نستعين»'''<ref>فاتحه / 5</ref>؛ «تو را مىپرستيم و تو را يارى مىجوييم»؛ درصورتىكه ترجمه صحيح آن، اين است: «فقط تو را مىپرستيم و تنها از تو يارى مىجوييم»<ref>همان</ref> | #:در موارد متعددى مفهوم حصر ناديده گرفته شده است، از جمله: '''«إياك نعبدو إياك نستعين»'''<ref>فاتحه / 5</ref>؛ «تو را مىپرستيم و تو را يارى مىجوييم»؛ درصورتىكه ترجمه صحيح آن، اين است: «فقط تو را مىپرستيم و تنها از تو يارى مىجوييم»<ref>همان</ref> | ||
| خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
1. كوشا، محمدعلى «نقدى بر ترجمه آقاى عبدالمحمد | 1. كوشا، محمدعلى «نقدى بر ترجمه آقاى عبدالمحمد آیتی از قرآن كريم»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: وقف ميراث جاويدان، بهار 1375، شماره 13 (24 صفحه، از 22 تا 45). | ||
2. علوىنژاد، سيد حيدر «نگرشى به ترجمه قرآن استاد آيتى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: پژوهشهاى قرآنى، بهار 1374، شماره 1 (18 صفحه، از 249 تا 266). | 2. علوىنژاد، سيد حيدر «نگرشى به ترجمه قرآن استاد آيتى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: پژوهشهاى قرآنى، بهار 1374، شماره 1 (18 صفحه، از 249 تا 266). | ||