۱۱۸٬۶۸۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تاریخ دمشق (ابهام زدایی)' به 'تاریخ دمشق (ابهامزدایی)') |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| تعداد جلد = 80 | | تعداد جلد = 80 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02317 | ||
| کد کنگره = DS 99 /د8 الف243 | | کد کنگره = DS 99 /د8 الف243 | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02317AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02317AUTOMATIONCODE | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|تاریخ دمشق (ابهامزدایی)}} | |||
'''تاريخ مدينة دمشق و ذكر فضلها و تسمية من حلّها من الأماثل أو اجتاز بنواحيها من وارديها و أهلها'''، مشهور به «تاریخ[[ابن عساکر، علی بن حسن| | '''تاريخ مدينة دمشق و ذكر فضلها و تسمية من حلّها من الأماثل أو اجتاز بنواحيها من وارديها و أهلها'''، مشهور به «تاریخ ابن عساکر»، اثر [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابوالقاسم علی بن حسن بن هبةالله بن عبدالله شافعی]]، معروف به [[ابن عساکر، علی بن حسن| ابن عساکر]] (499-571ق)، با تحقیق [[شیری، علی|علی شیری]]، کتابی است متضمن شرح احوال مشاهیر، راویان، محدثان، حافظان و دیگر سیاستمداران و عالمانی که از صدر اسلام تا روزگار خود[[ابن عساکر، علی بن حسن| ابن عساکر]]، ساکن دمشق شده یا در آن منزل کردهاند.<ref>ر.ک: عواد، کورکیس، ص60</ref> | ||
در حقیقت مىتوان گفت این کتاب، تراجم و شرح حال است و افزون بر رجال شهر دمشق، صحابه بزرگ اسلامى و نیز خلفاى راشدین را در بر مىگیرد.<ref>قایدان، اصغر، ص25</ref> | در حقیقت مىتوان گفت این کتاب، تراجم و شرح حال است و افزون بر رجال شهر دمشق، صحابه بزرگ اسلامى و نیز خلفاى راشدین را در بر مىگیرد.<ref>قایدان، اصغر، ص25</ref> | ||
==تاریخ نگارش کتاب== | |||
تألیف کتاب در خلال اقامت در دمشق و پیش از سفر به خراسان آغاز شد و تا 549ق، که نورالدین بر دمشق دست یافت، حدود 57 مجلد 10 جزئى از آن آماده شده بود. از آن پس با تشویق نورالدین باقىمانده کار، با سرعت دنبال شد و در 559-560ق؛ یعنى در 60 سالگى مؤلف قسمت اعظم کتاب به پایان رسید و عمادالدین کاتب در سفر اول خود به دمشق (562 ق) 700 جزء از این کتاب را دید و بخشهایى از آن را نزد مؤلف خواند. به گفته پسرش قاسم که پاکنویس و ویرایش آن به کوشش او صورت گرفت، تألیف این کتاب در 565ق، به پایان رسیده است.<ref>کسائی، نورالله، ج4، ص293</ref> | تألیف کتاب در خلال اقامت در دمشق و پیش از سفر به خراسان آغاز شد و تا 549ق، که نورالدین بر دمشق دست یافت، حدود 57 مجلد 10 جزئى از آن آماده شده بود. از آن پس با تشویق نورالدین باقىمانده کار، با سرعت دنبال شد و در 559-560ق؛ یعنى در 60 سالگى مؤلف قسمت اعظم کتاب به پایان رسید و عمادالدین کاتب در سفر اول خود به دمشق (562 ق) 700 جزء از این کتاب را دید و بخشهایى از آن را نزد مؤلف خواند. به گفته پسرش قاسم که پاکنویس و ویرایش آن به کوشش او صورت گرفت، تألیف این کتاب در 565ق، به پایان رسیده است.<ref>کسائی، نورالله، ج4، ص293</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
ابن عساکر در شیوه تألیفى خویش راه مستندسازى را انتخاب کرده و براى هر رویدادى بهدقت اسنا آن را ارائه مىکند و هر خبر را به یک یا چند منبع مستند مىسازد. بسیارى از تراجمى که وى ارائه کرده، برگرفته از تاریخ خطیب بغدادى است و اگر آن افراد را از تألیف[[ابن عساکر، علی بن حسن| ابن عساکر]] خارج نماییم، حجم آن به نصف کاهش خواهد یافت. چنانکه مىدانیم بین[[ابن عساکر، علی بن حسن| ابن عساکر]] و خطیب بغدادى فاصله کوتاهى به اندازه یک نسل یا طبقه فاصله است؛ لذا راویان اسناد آنان یکى هستند. شمار راویان خطیب بغدادى 24 نفر مىباشد که سیزده نفر دمشقى و ده نفر بغدادى هستند و راویان[[ابن عساکر، علی بن حسن| ابن عساکر]] از [[تاریخ بغداد]] هشتاد نفر مىباشند که پنجاه نفر دمشقى و سى نفر بغدادى هستند. پس در حقیقت بسیارى از راویان براى هر دو گزارش کرده، ولذا تراجم آنان نیز مشترک هستند که در هر دو منبع آمدهاند.<ref>همان</ref> | ابن عساکر در شیوه تألیفى خویش راه مستندسازى را انتخاب کرده و براى هر رویدادى بهدقت اسنا آن را ارائه مىکند و هر خبر را به یک یا چند منبع مستند مىسازد. بسیارى از تراجمى که وى ارائه کرده، برگرفته از تاریخ خطیب بغدادى است و اگر آن افراد را از تألیف[[ابن عساکر، علی بن حسن| ابن عساکر]] خارج نماییم، حجم آن به نصف کاهش خواهد یافت. چنانکه مىدانیم بین[[ابن عساکر، علی بن حسن| ابن عساکر]] و خطیب بغدادى فاصله کوتاهى به اندازه یک نسل یا طبقه فاصله است؛ لذا راویان اسناد آنان یکى هستند. شمار راویان خطیب بغدادى 24 نفر مىباشد که سیزده نفر دمشقى و ده نفر بغدادى هستند و راویان[[ابن عساکر، علی بن حسن| ابن عساکر]] از [[تاریخ بغداد]] هشتاد نفر مىباشند که پنجاه نفر دمشقى و سى نفر بغدادى هستند. پس در حقیقت بسیارى از راویان براى هر دو گزارش کرده، ولذا تراجم آنان نیز مشترک هستند که در هر دو منبع آمدهاند.<ref>همان</ref> | ||
مؤلف از نوشتههای پیشینیان چون احمد بن معلى ( | مؤلف از نوشتههای پیشینیان چون احمد بن معلى (متوفای 286ق) و ابن حمید بن ابىالعجائز بهره برده است. زندگىنامه رجال را به شیوه ابونعیم در ذکر اخبار اصبهان با نام احمد و از پیامبر اسلام(ص) آغاز کرده و زنان محدثه و شاعره دمشق و زنان ناموری را که از دیار شام دیدار کردهاند، به دنبال آورده است.<ref>کسائی، نورالله، ج4، ص293</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۹: | ||
تاریخ دمشق در همان زمان مؤلف شهرت و اعتبار فراوان یافت و ابن عساکر خود در دارالحدیث نوریه و جامع دمشق به تدریس آن پرداخت و چون درگذشت، قاسم، کار پدر را دنبال کرد.<ref>همان</ref> | تاریخ دمشق در همان زمان مؤلف شهرت و اعتبار فراوان یافت و ابن عساکر خود در دارالحدیث نوریه و جامع دمشق به تدریس آن پرداخت و چون درگذشت، قاسم، کار پدر را دنبال کرد.<ref>همان</ref> | ||
بهمنظور پی بردن به اهمیت کتاب، توجه به این نکته ضروری است که پس از درگذشت ابن عساکر، تاریخ دمشق همچنان محل مراجعه مورخان و جغرافىنویسان و منبع تدریس حافظان حدیث و دانشمندان شافعى بود. هنوز نیم قرن از تاریخ تألیف آن نگذشته بود که یاقوت در تدوین بزرگترین معجم جغرافیایى خود، بهویژه در مطالب مربوط به خطه شام از آن بهره بسیار برد. عبدالقادر رهاوی ( | بهمنظور پی بردن به اهمیت کتاب، توجه به این نکته ضروری است که پس از درگذشت ابن عساکر، تاریخ دمشق همچنان محل مراجعه مورخان و جغرافىنویسان و منبع تدریس حافظان حدیث و دانشمندان شافعى بود. هنوز نیم قرن از تاریخ تألیف آن نگذشته بود که یاقوت در تدوین بزرگترین معجم جغرافیایى خود، بهویژه در مطالب مربوط به خطه شام از آن بهره بسیار برد. عبدالقادر رهاوی (متوفای 612 ق) نیز مدتها در مدرسه ابن حنبلى دمشق ماند و کتاب را از آغاز تا انجام به خط خویش نوشت. ابن شداد در کتاب «الأعلاق الخطیرة في ذكر أمراء الشام و الجزيرة» در بخش مربوط به تاریخ دمشق از این کتاب بهره جست. قاسم بن عساکر (متوفای 600 ق)، ابوعمرو بن حاجب، قاسم بن محمد برزالى هرکدام ذیلى بر تاریخ دمشق نوشتند و نیز قاسم بن عساکر، کرم بن عبدالواحد صفار، ابوشامه مقدسى، احمد بن عبدالدائم مقدسى، ابن منظور، شمسالدین ذهبى، ابن قاضى شهبه، عبدالرحمان [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطى]] ، ابوالفتح خطیب و چند تن دیگر آن را خلاصه کردند.<ref>همان</ref> | ||
از جمله ویژگیهای کتاب آن است که ابن عساکر در حاشیه تراجمنویسى خویش، از شهرهاى شام و موقعیت سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى آنها در پیش و پس از اسلام سخن گفته و همین امر بر امتیاز تألیف او مىافزاید. تصویرى که وى از شهرهاى شام و سرزمینهاى اسلامى به دست مىدهد، از آغاز تا قرن ششم هجرى است و به همین گونه شرح رجال را نیز تا سال 571 هجرى مىرساند.<ref>قایدان، اصغر، ص25</ref> | از جمله ویژگیهای کتاب آن است که ابن عساکر در حاشیه تراجمنویسى خویش، از شهرهاى شام و موقعیت سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى آنها در پیش و پس از اسلام سخن گفته و همین امر بر امتیاز تألیف او مىافزاید. تصویرى که وى از شهرهاى شام و سرزمینهاى اسلامى به دست مىدهد، از آغاز تا قرن ششم هجرى است و به همین گونه شرح رجال را نیز تا سال 571 هجرى مىرساند.<ref>قایدان، اصغر، ص25</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۷۹: | خط ۸۰: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[تاريخ دمشق 360 - 555 | [[تاريخ دمشق 360 - 555 ه (ابن قلانسي)]] | ||
[[مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر]] | |||
[[تاریخ مدینة دمشق (تحقیق المنجد)]] | |||
[[الإكتفاء بما روي في اصحاب الكساء]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |