بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'زندگی (ابهام زدایی)' به 'زندگی (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای ')
جز (جایگزینی متن - 'زندگی (ابهام زدایی)' به 'زندگی (ابهام‌زدایی)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| پیش از =
| پیش از =
}}  
}}  
{{کاربردهای دیگر| زندگی (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| زندگی (ابهام‌زدایی)}}
''' بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)''' نوشته‌ی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و اندیشه‌های عارف کمتر شناخته، یعنی [[بهاءالدین ولد، محمد بن حسین|بهاء الدّین ولد]] با لقب سلطان العلمای بلخ و بیشتر به عنوان پدر حضرت مولانا می‌پردازد. این کار مطوّل و سترگ پژوهشی که از حجم بالایی هم برخوردار است در بین فارسی زبانان نخستین اثری است که مستقیماً با این عنوان منتشر می‌شود. هر چند که مولّف این اثر ارزشمند، پیش از این در سلسله برنامه‌هایی تحت عنوان «نقد حال» که از رادیو فرهنگ از سال 1391 تا 1393به طور مستمر و در روزهای فرد پخش می‌شد و حدود 380 قسمت را در بر می‌گرفت منحصراً و کاملاً پژوهشی به مولانا و آنچه که به او مربوط بود می‌پرداخت به پدر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و لالای او یعنی [[محقق ترمذی، سید برهان‌الدین حسین|سیّد برهان‌الدّین محقّق ترمذی]] هم پرداخته است که از بین آن برنامه‌ها تاکنون چهار جلد از آنها بدین شرح منتشر شده است: [[پیشینه‌ی عرفان و تصوّف مولانا]]، [[بهاء ولد (سلطان العلمای بلخ)]]، [[سیّد برهان لالای مولانا]] و [[مولانا و شهان آسمانی]]. غیر از این نیز کتابی مستقل و پژوهشی در باره‌ی سیّد برهان تحت عنوان [[سید برهان‌الدین، مرشد مولانا|سیّد برهان‌الدّین مرشد مولانا]] به انتشار رسانده است. در واقع این حجم از کار پژوهشی در باره‌ی مولانا و حواشیِ او نشان از تخصّص و تسلّط نویسنده در این باره است، گر چه در مجموعه‌ی مثنوی پژوهی و مولوی شناسی که توسّط انتشاران نجم کبری از همین نویسنده به انتشار رسیده است تا کنون بییش از 20 عنوان را شامل می‌شود. و جای خوشوقتی است که در این خصوص با یک مولوی شناس چیره دست در شناخت بهینه‌ی اندیشه‌ها و زندگی عرفانی مولانا و منسوبان او همراه می‌شویم.
''' بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)''' نوشته‌ی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و اندیشه‌های عارف کمتر شناخته، یعنی [[بهاءالدین ولد، محمد بن حسین|بهاء الدّین ولد]] با لقب سلطان العلمای بلخ و بیشتر به عنوان پدر حضرت مولانا می‌پردازد. این کار مطوّل و سترگ پژوهشی که از حجم بالایی هم برخوردار است در بین فارسی زبانان نخستین اثری است که مستقیماً با این عنوان منتشر می‌شود. هر چند که مولّف این اثر ارزشمند، پیش از این در سلسله برنامه‌هایی تحت عنوان «نقد حال» که از رادیو فرهنگ از سال 1391 تا 1393به طور مستمر و در روزهای فرد پخش می‌شد و حدود 380 قسمت را در بر می‌گرفت منحصراً و کاملاً پژوهشی به مولانا و آنچه که به او مربوط بود می‌پرداخت به پدر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و لالای او یعنی [[محقق ترمذی، سید برهان‌الدین حسین|سیّد برهان‌الدّین محقّق ترمذی]] هم پرداخته است که از بین آن برنامه‌ها تاکنون چهار جلد از آنها بدین شرح منتشر شده است: [[پیشینه‌ی عرفان و تصوّف مولانا]]، [[بهاء ولد (سلطان العلمای بلخ)]]، [[سیّد برهان لالای مولانا]] و [[مولانا و شهان آسمانی]]. غیر از این نیز کتابی مستقل و پژوهشی در باره‌ی سیّد برهان تحت عنوان [[سید برهان‌الدین، مرشد مولانا|سیّد برهان‌الدّین مرشد مولانا]] به انتشار رسانده است. در واقع این حجم از کار پژوهشی در باره‌ی مولانا و حواشیِ او نشان از تخصّص و تسلّط نویسنده در این باره است، گر چه در مجموعه‌ی مثنوی پژوهی و مولوی شناسی که توسّط انتشاران نجم کبری از همین نویسنده به انتشار رسیده است تا کنون بییش از 20 عنوان را شامل می‌شود. و جای خوشوقتی است که در این خصوص با یک مولوی شناس چیره دست در شناخت بهینه‌ی اندیشه‌ها و زندگی عرفانی مولانا و منسوبان او همراه می‌شویم.


خط ۵۹: خط ۵۹:
در خصوص این که بهاء ولد منسوب به سلطان است و از آن خانواده است با ذکر منابعی چند که موافق و به ندرت مخالف وجود دارد که در این کتاب نقل می‌شود در توضیح پایانی می‌نویسد:  
در خصوص این که بهاء ولد منسوب به سلطان است و از آن خانواده است با ذکر منابعی چند که موافق و به ندرت مخالف وجود دارد که در این کتاب نقل می‌شود در توضیح پایانی می‌نویسد:  


بنابر تمام این تحقیقات می‌توان به قوّت اصل این ماجرا را رد کرد و آنرا حکایت و داستانی ساختگی دانست که البتّه به خوبی هم معلوم نیست که از کجا داخل زندگی مولانا شده است و اگر هم واقعیّت می‌داشت چندان مهم و ارزشمند نبود، و این در حالی است که پادشاهانی را که می‌شناخته‌ایم و یا حاکمان و امیران که البتّه از یک شاهزاده خانم برتر و بالاتر بوده‌اند خود با اراده خود و با معرفتی که یافته‌اند ترک سلطنت و امارت و حکومت کرده‌اند. کسانی به مانند بودا، ابراهیم ادهم و علاءالدّوله‌ی سمنانی. و اگر آنچه که داشته‌اند بهائی می‌داشت به آن بها داده و ساکن می‌شدند و هرگز مهاجرت معنوی و ترک دیار صوری نمی‌کردند<ref>متن، ص 90</ref>. از دیگر موارد نقدی در این کتاب  اشکال به بیان منابع و اشخاصی است که برای بهاء ولد شجره‌ای را برساخته‌اند و وی را به خطا به ابوبکر منسوب کرده‌اند. نویسنده در این باره هم می‌گوید: ساختن و نمودن شجره، اعم از خانوادگی و یا طریقتی، به درست یا غلط چیزی را در وجود فرد تغییر نمی‌دهد. این که بهاء ولد را از طریقی نا معمول و غیر صحیح منسوب به یکی از خلفای راشدین بکنند برای وی حُسنی نیست، چنان که نبودنش نیز برای وی قبحی محسوب نمی‌شود. و لذا چه نسبت او به ابابکر برسد و چه نرسد فرقی به حال وی نخواهد کرد، چنان که اشارت دادیم فرزندان مستقیم او در دو جهت متخاصم و مقابل هم ایستادند، و رویاروی هم به پیکار پرداختند، دختر در سویی و پسر در سویی دیگر و تاریخ نشان داده که حق با پسر بوده و دختر به بیراهه رفته و فریب سیاستمداران ناراست و هواپرست را خورده است، پسر هم راهی که موافق با راه پدر باشد را طی نکرد و به ارادت [[امام علی علیه‌السلام|امیر المؤمنین علی(ع)]] در آمد. بر این اساس حُسنی برای بهاء ولد نخواهد بود اگر هم این ماجرا قابل تصدیق و تأیید بود، ولی از اساس بی اساس است و باطل. مهم این است که بهاء ولد به عنوان عارفی صاحب معرفت بر پایه‌ی خود ایستاده و نیازی به شجره سازی و تأیید شدن از این طریق را نداشته است، دانش و معرفت او، قرآن دانی، حدیث شناسی، و آشنایی با اصول و فقه برای وی بسنده بوده است و این که در زمان خود اندیشه‌ای لطیف و عرفانی را با قلمی شیوا و بیانی زیبا ارائه داده در ارزش و اعتبارش کافی است <ref>مقدّمه، صص 104-103</ref>.
بنابر تمام این تحقیقات می‌توان به قوّت اصل این ماجرا را رد کرد و آنرا حکایت و داستانی ساختگی دانست که البتّه به خوبی هم معلوم نیست که از کجا داخل زندگی مولانا شده است و اگر هم واقعیّت می‌داشت چندان مهم و ارزشمند نبود، و این در حالی است که پادشاهانی را که می‌شناخته‌ایم و یا حاکمان و امیران که البتّه از یک شاهزاده خانم برتر و بالاتر بوده‌اند خود با اراده خود و با معرفتی که یافته‌اند ترک سلطنت و امارت و حکومت کرده‌اند. کسانی به مانند بودا، ابراهیم ادهم و علاءالدّوله‌ی سمنانی. و اگر آنچه که داشته‌اند بهائی می‌داشت به آن بها داده و ساکن می‌شدند و هرگز مهاجرت معنوی و ترک دیار صوری نمی‌کردند<ref>متن، ص 90</ref>. از دیگر موارد نقدی در این کتاب  اشکال به بیان منابع و اشخاصی است که برای بهاء ولد شجره‌ای را برساخته‌اند و وی را به خطا به ابوبکر منسوب کرده‌اند. نویسنده در این باره هم می‌گوید: ساختن و نمودن شجره، اعم از خانوادگی و یا طریقتی، به درست یا غلط چیزی را در وجود فرد تغییر نمی‌دهد. این که بهاء ولد را از طریقی نا معمول و غیر صحیح منسوب به یکی از خلفای راشدین بکنند برای وی حُسنی نیست، چنان که نبودنش نیز برای وی قبحی محسوب نمی‌شود. و لذا چه نسبت او به ابابکر برسد و چه نرسد فرقی به حال وی نخواهد کرد، چنان که اشارت دادیم فرزندان مستقیم او در دو جهت متخاصم و مقابل هم ایستادند، و رویاروی هم به پیکار پرداختند، دختر در سویی و پسر در سویی دیگر و تاریخ نشان داده که حق با پسر بوده و دختر به بیراهه رفته و فریب سیاستمداران ناراست و هواپرست را خورده است، پسر هم راهی که موافق با راه پدر باشد را طی نکرد و به ارادت [[امام علی علیه‌السلام|امیر المؤمنین علی(ع)]] در آمد. بر این اساس حُسنی برای بهاء ولد نخواهد بود اگر هم این ماجرا قابل تصدیق و تأیید بود، ولی از اساس بی اساس است و باطل. مهم این است که بهاء ولد به عنوان عارفی صاحب معرفت بر پایه‌ی خود ایستاده و نیازی به شجره‌سازی و تأیید شدن از این طریق را نداشته است، دانش و معرفت او، قرآن دانی، حدیث شناسی، و آشنایی با اصول و فقه برای وی بسنده بوده است و این که در زمان خود اندیشه‌ای لطیف و عرفانی را با قلمی شیوا و بیانی زیبا ارائه داده در ارزش و اعتبارش کافی است <ref>مقدّمه، صص 104-103</ref>.


بخش نخست هرچند از بابت شناخت صوری و شناسنامه‌ای بهاء ولد مهم است ولی بخش دوّم که به بیان سلوک معنوی و عقاید و آراء عرفانی او می‌پردازد چیز دیگری است. ضمن این که نویسنده در این باره با دانشمندانی به مانند استاد  [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|بدیع الزّمان فروزانفر]] و استاد [[زرین‌کوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرّین کوب]] در می‌افتد و رأی ایشان را در نسبت بهاء ولد و تحلیل ایشان را در وابستگی به آن طریقتی که می‌گویند باطل و خطا می‌داند. البتّه این چالش شاید به بیست سال پیش از این برسد زیرا در کتاب [[نجم کبری (محمّدی)]] که در سال 1380 توسّط انتشارات طرح نو منتشر شد در آنجا نیز چالشی جدّی با این دو استاد بزرگ در خصوص بهاء ولد و [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ عطار]] داشته است. غیر از آن کتاب در برخی دیگر آثار نیز این اختلاف شدید وجود داشته که در اینجا مجالی برای طرح آن نیست ولی به هر حال بخش دوّم کتاب بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه) نیز بسیار جذّاب و گیرا و البتّه پر چالش است. چالش در طریقت و وابستگیِ او به مکتب عرفانی کبرویه و نقدّ سخنان دکتر زرّین کوب و استاد فروزانفر در این باره به ویژه در خصوص استنادات فرد اخیر در خصوص نحوه‌ی سلوک و شیوه‌ی ادای ذکر با نمونه‌های ذکر.
بخش نخست هرچند از بابت شناخت صوری و شناسنامه‌ای بهاء ولد مهم است ولی بخش دوّم که به بیان سلوک معنوی و عقاید و آراء عرفانی او می‌پردازد چیز دیگری است. ضمن این که نویسنده در این باره با دانشمندانی به مانند استاد  [[فروزانفر، بدیع‌الزمان|بدیع الزّمان فروزانفر]] و استاد [[زرین‌کوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرّین کوب]] در می‌افتد و رأی ایشان را در نسبت بهاء ولد و تحلیل ایشان را در وابستگی به آن طریقتی که می‌گویند باطل و خطا می‌داند. البتّه این چالش شاید به بیست سال پیش از این برسد زیرا در کتاب [[نجم کبری (محمّدی)]] که در سال 1380 توسّط انتشارات طرح نو منتشر شد در آنجا نیز چالشی جدّی با این دو استاد بزرگ در خصوص بهاء ولد و [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ عطار]] داشته است. غیر از آن کتاب در برخی دیگر آثار نیز این اختلاف شدید وجود داشته که در اینجا مجالی برای طرح آن نیست ولی به هر حال بخش دوّم کتاب بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه) نیز بسیار جذّاب و گیرا و البتّه پر چالش است. چالش در طریقت و وابستگیِ او به مکتب عرفانی کبرویه و نقدّ سخنان دکتر زرّین کوب و استاد فروزانفر در این باره به ویژه در خصوص استنادات فرد اخیر در خصوص نحوه‌ی سلوک و شیوه‌ی ادای ذکر با نمونه‌های ذکر.
خط ۶۹: خط ۶۹:
==ویژگیها==
==ویژگیها==
کتاب بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه) به مانند دیگر آثاری که از [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]  در مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به انتشار رسیده در راستای معرّفی درست بزرگانی است که اندیشه و راه درست زیستن را از طریق سلوک و اندیشه برای ما باقی گذاشته‌اند. در این کتاب هم نکات مهمی وجود دارد که به آن اشاره می‌شود:
کتاب بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه) به مانند دیگر آثاری که از [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]  در مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به انتشار رسیده در راستای معرّفی درست بزرگانی است که اندیشه و راه درست زیستن را از طریق سلوک و اندیشه برای ما باقی گذاشته‌اند. در این کتاب هم نکات مهمی وجود دارد که به آن اشاره می‌شود:
# اینکه برای نخستین بار در بین ایرانیان کسی با استقلال از بهاء ولد می نویسد شاید از بهترین اتّفاقات در طول این هشتصد سال در این باره بوده باشد.
# اینکه برای نخستین بار در بین ایرانیان کسی با استقلال از بهاء ولد می‌نویسد شاید از بهترین اتّفاقات در طول این هشتصد سال در این باره بوده باشد.
# این که شخصیّت بهاء ولد هم به تمامی و هم به خوبی نوشته و بیان شده است.
# این که شخصیّت بهاء ولد هم به تمامی و هم به خوبی نوشته و بیان شده است.
# کتاب در هر دو بخش آن کاملاً عالمانه و با نقدهایی مستدل در اثبات مراد نویسنده تدوین شده است.
# کتاب در هر دو بخش آن کاملاً عالمانه و با نقدهایی مستدل در اثبات مراد نویسنده تدوین شده است.