عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زندگی (ابهام زدایی)' به 'زندگی (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR18423J1.jpg | |||
| عنوان =عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[مظاهری، حسین]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = | |||
| | | موضوع = | ||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
| ناشر = | |||
ذکر | |||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1386 ش | |||
== | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18423AUTOMATIONCODE | ||
'''عوامل كنترل غرائز در زندگى انسان'''، نوشته حسين مظاهرى است. كتاب به زبان فارسى و با موضوع مسائل اخلاقى منتشر شده است. كتاب در حقيقت سلسله سخنرانىهاى آيتالله مظاهرى در طى دوازده جلسه در ماه صفر است كه پس از پياده شدن نوارهاى جلسات، با ويرايش استاد منتشر شده است | | چاپ =13 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18423 | |||
| کتابخوان همراه نور =18423 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر| زندگی (ابهامزدایی)}} | |||
'''عوامل كنترل غرائز در زندگى انسان'''، نوشته [[مظاهری، حسین|حسين مظاهرى]] است. كتاب به زبان فارسى و با موضوع مسائل اخلاقى منتشر شده است. كتاب در حقيقت سلسله سخنرانىهاى [[مظاهری، حسین|آيتالله مظاهرى]] در طى دوازده جلسه در ماه صفر است كه پس از پياده شدن نوارهاى جلسات، با ويرايش استاد منتشر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/3 عوامل كنترل غرائز در زندگى انسان، ص 6-3]</ref> | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، از دوازده بخش با عنوان مجلس تشكيل شده است. در اين دوازده مجلس به مباحثى از جمله ارزش و مقام انسان از ديدگاه اسلام، ارزش و احترام انسان، تعادل در زندگى انسان از ديدگاه اسلام، عوامل هشتگانه كنترل نيروها و غرايز انسان، اهميت علم در اسلام، آثار وجدان اخلاقى، نقش قانون در كنترل غرايز، نظارت ملى يا امر به معروف و نهى از منكر، نقش ايمان عقلى در كنترل غرايز، ايمان قلبى عامل منحصربهفرد در كنترل غرايز، ايمان قلبى چگونه حاصل مىشود، پرورش ايمان در قلب<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/7 همان، ص 12-7]</ref> | |||
كتاب، از دوازده بخش با عنوان مجلس تشكيل شده است. در اين دوازده مجلس به مباحثى از جمله ارزش و مقام انسان از ديدگاه اسلام، ارزش و احترام انسان، تعادل در زندگى انسان از ديدگاه اسلام، عوامل هشتگانه كنترل نيروها و غرايز انسان، اهميت علم در اسلام، آثار وجدان اخلاقى، نقش قانون در كنترل غرايز، نظارت ملى يا امر به معروف و نهى از منكر، نقش ايمان عقلى در كنترل غرايز، ايمان قلبى عامل منحصربهفرد در كنترل غرايز، ايمان قلبى چگونه حاصل مىشود، پرورش ايمان در قلب | |||
روش كتاب برگرفته از يك روش خطابى در سخنرانىهاى مؤلف است كه با عنوان قرار دادن موضوع اخلاقى، مطالب خود در راستاى اين موضوع، با كمك گرفتن از احاديث، آيات قرآن، كلام بزرگان و همچنين استفاده از داستانهاى مرتبط با موضوع، جمعبندى از مطالب را ارائه مىدهد. | روش كتاب برگرفته از يك روش خطابى در سخنرانىهاى مؤلف است كه با عنوان قرار دادن موضوع اخلاقى، مطالب خود در راستاى اين موضوع، با كمك گرفتن از احاديث، آيات قرآن، كلام بزرگان و همچنين استفاده از داستانهاى مرتبط با موضوع، جمعبندى از مطالب را ارائه مىدهد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مجلس اول كه با عنوان ارزش و مقام انسان از ديدگاه اسلام شروع مىشود، به مباحثى همچون قدرت و منزلت انسان، خليفه كيست، مقام شهيد، هدف و غايت انسان و... پرداخته است. مؤلف در توصيف خليفه به نقل از مرحوم [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]](ره) در [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] مىفرمايد: «خليفه بايد از نظر شئون وجودى، مظهرى از صفات منعم باشد و انسان بايد مظهر صفات خدا باشد؛ يعنى صفات جمال و جلال خداوند بر دل او حكومت كند و دل انسان بايد از آن خداوند باشد»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/16 همان، 16]</ref> | |||
ايشان در بيان مقام شهيد، حديثى از رسول(ص) را نقل نموده و منظور آن را چنين بيان مىكند: «لذت شهيد و امثال شهيد مانند نبى كه انسان كامل است اين است كه در چهره خدا بنگرد، نظر به ذات ربوبى كند. لذت براى آنها اين امر است نه بهشت»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/19 همان، 19]</ref> | |||
مؤلف در مجلس دوم به موضوعاتى مانند ارزش و احترام انسان، انسان موجود دو بعدى، كنترل بعد حيوانى، انسان و نفس اماره، انسان سعيد است يا شقى و... توجه دارد. ايشان در پاسخ به اين سؤال كه انسان سعيد است يا شقى، بيان مىكند كه اختلاف نظر عجيبى در ميان فلاسفه مشاهده مىشود. اين اختلاف نظر در ميان فلاسفه قبل از حضرت مسيح(ع) بوده و آنچه ما از قرآن استفاده مىكنيم، اين است كه بايد قائل به تفكيك بشويم؛ يعنى انسان از نظر روح، سعيد بالفطره است و جنبه ملكوتى دارد، اما از جنبه ناسوتى شقى بالفطره است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/40 همان، ص 41-40]</ref> | |||
مؤلف در مجلس دوم به موضوعاتى مانند ارزش و احترام انسان، انسان موجود دو بعدى، كنترل بعد حيوانى، انسان و نفس اماره، انسان سعيد است يا شقى و... توجه دارد. ايشان در پاسخ به اين سؤال كه انسان سعيد است يا شقى، بيان مىكند كه اختلاف نظر عجيبى در ميان فلاسفه مشاهده مىشود. اين اختلاف نظر در ميان فلاسفه قبل از حضرت مسيح(ع) بوده و آنچه ما از قرآن استفاده مىكنيم، اين است كه بايد قائل به تفكيك بشويم؛ يعنى انسان از نظر روح، سعيد بالفطره است و جنبه ملكوتى دارد، اما از جنبه ناسوتى شقى بالفطره است | |||
در بخش سوم كتاب با عنوان تعادل در زندگى انسان از ديدگاه اسلام، ايشان در باب اينكه انسان مسلمان منزوى را قبول ندارد مىگويند: على(ع) در همان روز اول آمدن به كوفه وارد مسجد شدند و مشاهده كردند كه دستهاى در گوشهاى نشستهاند، فرمودند: اينان چه كسانى هستند؟ جواب دادند، اينها رجال الحق هستند، پس فرمودند: رجال الحق؛ يعنى چه؟ جواب دادند كه اينها به مسجد آمدهاند و عبادت مىكنند؛ اگر چيزى گيرشان آمد مىخورند و اگر چيزى گيرشان نيامد صبر مىكنند. على(ع) فرمود: سگ هم همينطور است. پس تازيانه كشيده و بر سر آنها كوبيد و فرمود: رجال الحق؛ يعنى چه؟ | در بخش سوم كتاب با عنوان تعادل در زندگى انسان از ديدگاه اسلام، ايشان در باب اينكه انسان مسلمان منزوى را قبول ندارد مىگويند: [[امام على(ع)|على(ع)]] در همان روز اول آمدن به كوفه وارد مسجد شدند و مشاهده كردند كه دستهاى در گوشهاى نشستهاند، فرمودند: اينان چه كسانى هستند؟ جواب دادند، اينها رجال الحق هستند، پس فرمودند: رجال الحق؛ يعنى چه؟ جواب دادند كه اينها به مسجد آمدهاند و عبادت مىكنند؛ اگر چيزى گيرشان آمد مىخورند و اگر چيزى گيرشان نيامد صبر مىكنند. [[امام على(ع)|على(ع)]] فرمود: سگ هم همينطور است. پس تازيانه كشيده و بر سر آنها كوبيد و فرمود: رجال الحق؛ يعنى چه؟ برخیزيد، برويد و كار كنيد و كسب و فعاليت داشته باشيد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/62 همان، ص 63-62]</ref> | ||
در مجلس چهارم كه با عنوان عوامل هشتگانه كنترل نيروها و غرايز آمده، مؤلف آنها را به ترتيب، عقل، علم، وجدان اخلاقى، تربيت، قانون، نظارت ملى، ايمان عقلى و ايمان قلبى دانسته و در ادامه، اين سؤال را مطرح كرده كه آيا عقل مىتواند جلوى غرايز را بگيريد؟ ايشان با بيان داستان قحطى در اصفهان نتيجه مىگيرد كه اگر عقل باشد جلوى رفتن به جهنم گرفته مىشود. اگر انسان، عاقل باشد در حالى كه غريزه جنسى او طوفانى نباشد، عقل اين غريزه را مىتواند مهار كند كه فرد بىعفت نشود | در مجلس چهارم كه با عنوان عوامل هشتگانه كنترل نيروها و غرايز آمده، مؤلف آنها را به ترتيب، عقل، علم، وجدان اخلاقى، تربيت، قانون، نظارت ملى، ايمان عقلى و ايمان قلبى دانسته و در ادامه، اين سؤال را مطرح كرده كه آيا عقل مىتواند جلوى غرايز را بگيريد؟ ايشان با بيان داستان قحطى در اصفهان نتيجه مىگيرد كه اگر عقل باشد جلوى رفتن به جهنم گرفته مىشود. اگر انسان، عاقل باشد در حالى كه غريزه جنسى او طوفانى نباشد، عقل اين غريزه را مىتواند مهار كند كه فرد بىعفت نشود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/93 همان، 93]</ref> | ||
در مجلس پنجم كه به اهميت علم در اسلام اختصاص دارد، عناوين مختلف مربوطه را بررسى كرده است. | در مجلس پنجم كه به اهميت علم در اسلام اختصاص دارد، عناوين مختلف مربوطه را بررسى كرده است. | ||
خط ۶۳: | خط ۴۶: | ||
در مجلس ششم كه اختصاص به آثار وجدان اخلاقى دارد، مؤلف در مورد نفس لوامه از ديدگاه قرآن نفس مىگويد: قرآن به نفس لوامه به اعتبار قوه ملامتگرى و سرزنش آن نظر دارد؛ يعنى به اين اعتبار به آن نفس لوامه گويند كه وجدان بعد از عمل، ملامت و سرزنش مىكند. | در مجلس ششم كه اختصاص به آثار وجدان اخلاقى دارد، مؤلف در مورد نفس لوامه از ديدگاه قرآن نفس مىگويد: قرآن به نفس لوامه به اعتبار قوه ملامتگرى و سرزنش آن نظر دارد؛ يعنى به اين اعتبار به آن نفس لوامه گويند كه وجدان بعد از عمل، ملامت و سرزنش مىكند. | ||
ايشان مىگويند: | ايشان مىگويند: «از نظر علم، وجدان اخلاقى زيربناى بسيارى از كارهاست و مىتوان گفت كه موضوع بعضى از رشتههاى جامعهشناسى هم بوده و علماى اخلاق نيز از آن استفاده میكردند. اسلام براى وجدان اخلاقى اهميت زيادى قائل است و براى اهميتش همين بس كه قرآن كريم به آن قسم خورده و علاوه بر قسم، آن را در رديف روز قيامت قرار داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/117 همان، ص 118-117]</ref> | ||
در مجلس هفتم كه با عنوان نقش قانون در كنترل غرايز است، به مباحثى همچون انسان و قانون، نارسايىهاى قانون، نقش قانون در خلوت، قانون براى همه نيست، قانون و غضب و... پرداخته است. | در مجلس هفتم كه با عنوان نقش قانون در كنترل غرايز است، به مباحثى همچون انسان و قانون، نارسايىهاى قانون، نقش قانون در خلوت، قانون براى همه نيست، قانون و غضب و... پرداخته است. | ||
خط ۶۹: | خط ۵۲: | ||
در فصل هشتم، به تفصيل از امر به معروف و نهى از منكر بحث شده است. | در فصل هشتم، به تفصيل از امر به معروف و نهى از منكر بحث شده است. | ||
در مجلس نهم كه با عنوان نقش ايمان عقلى در كنترل غرايز آمده، مؤلف، ايمان عقلى را اين گونه تعريف مىكند: ايمان عقلى؛ يعنى اينكه انسان بتواند از راه برهان و علم كلام، وجود خداوند، نبوت، امامت، معاد و بهشت و جهنم را اثبات كند و بالاخره با دليل، اصول دين را بفهمد و اين عامل، نيروى كنترلكنندهاى براى انسان است؛ به اين معنى كه وقتى انسان توسط برهان يقين پيدا كرد بهشت وجود دارد و افراد نيكوكار به آنجا مىروند و جهنمى نيز وجود دارد كه افراد بدكار به آنجا مىروند يا اينكه از طريق برهان فهميد كه خداوند در همه جا حاضر و ناظر است، اگر غريزه بخواهد برانگيخته شود، اين اعتقاد، مانع او مىشود | در مجلس نهم كه با عنوان نقش ايمان عقلى در كنترل غرايز آمده، مؤلف، ايمان عقلى را اين گونه تعريف مىكند: ايمان عقلى؛ يعنى اينكه انسان بتواند از راه برهان و علم كلام، وجود خداوند، نبوت، امامت، معاد و بهشت و جهنم را اثبات كند و بالاخره با دليل، اصول دين را بفهمد و اين عامل، نيروى كنترلكنندهاى براى انسان است؛ به اين معنى كه وقتى انسان توسط برهان يقين پيدا كرد بهشت وجود دارد و افراد نيكوكار به آنجا مىروند و جهنمى نيز وجود دارد كه افراد بدكار به آنجا مىروند يا اينكه از طريق برهان فهميد كه خداوند در همه جا حاضر و ناظر است، اگر غريزه بخواهد برانگيخته شود، اين اعتقاد، مانع او مىشود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/166 همان، ص 166]</ref> | ||
در ادامه نيز در بخشهاى دهم تا دوازدهم، عناوينى از جمله اقسام و مراتب ايمان، ايمان عاطفى و يقينى، عين اليقين، حق اليقين، ايمان قلبى چگونه حاصل مىشود، عوامل سهگانه در حصول ايمان قلبى، توسل به | در ادامه نيز در بخشهاى دهم تا دوازدهم، عناوينى از جمله اقسام و مراتب ايمان، ايمان عاطفى و يقينى، عين اليقين، حق اليقين، ايمان قلبى چگونه حاصل مىشود، عوامل سهگانه در حصول ايمان قلبى، توسل به اهلبيت(ع)، پرورش ايمان در قلب، توبه از گناه، صبر مقابل مصيبت، اقسام صبر و... آمده است. | ||
ايشان در پايان، با عنوان خلاصه سخن، مىگويد: هيچ چيز جز ايمان قلبى نمىتواند انسان را كنترل كند و اين ايمان قلبى از سه چيز حاصل مىشود: | ايشان در پايان، با عنوان خلاصه سخن، مىگويد: هيچ چيز جز ايمان قلبى نمىتواند انسان را كنترل كند و اين ايمان قلبى از سه چيز حاصل مىشود: | ||
#تقيد به ظواهر شرع؛ | |||
#صبر در بحرانها و مصايب؛ | |||
#رفع صفات رذيله كه سومى بسيار مشكل، اما امرى واجب است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18703/1/245 همان، 245]</ref> | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۸۶: | خط ۶۷: | ||
فهرست موضوعات، در آغاز كتاب و فهرست اعلام، امكنه، كتب و متفرقه در پايان آن ذكر شده است. | فهرست موضوعات، در آغاز كتاب و فهرست اعلام، امكنه، كتب و متفرقه در پايان آن ذكر شده است. | ||
== منابع == | ==پانويس == | ||
<references/> | |||
== منابع مقاله == | |||
مقدمه و متن كتاب. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[خانواده در اسلام]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۱
عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان | |
---|---|
پدیدآوران | مظاهری، حسین (نویسنده) |
ناشر | ذکر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 13 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عوامل كنترل غرائز در زندگى انسان، نوشته حسين مظاهرى است. كتاب به زبان فارسى و با موضوع مسائل اخلاقى منتشر شده است. كتاب در حقيقت سلسله سخنرانىهاى آيتالله مظاهرى در طى دوازده جلسه در ماه صفر است كه پس از پياده شدن نوارهاى جلسات، با ويرايش استاد منتشر شده است[۱]
ساختار
كتاب، از دوازده بخش با عنوان مجلس تشكيل شده است. در اين دوازده مجلس به مباحثى از جمله ارزش و مقام انسان از ديدگاه اسلام، ارزش و احترام انسان، تعادل در زندگى انسان از ديدگاه اسلام، عوامل هشتگانه كنترل نيروها و غرايز انسان، اهميت علم در اسلام، آثار وجدان اخلاقى، نقش قانون در كنترل غرايز، نظارت ملى يا امر به معروف و نهى از منكر، نقش ايمان عقلى در كنترل غرايز، ايمان قلبى عامل منحصربهفرد در كنترل غرايز، ايمان قلبى چگونه حاصل مىشود، پرورش ايمان در قلب[۲]
روش كتاب برگرفته از يك روش خطابى در سخنرانىهاى مؤلف است كه با عنوان قرار دادن موضوع اخلاقى، مطالب خود در راستاى اين موضوع، با كمك گرفتن از احاديث، آيات قرآن، كلام بزرگان و همچنين استفاده از داستانهاى مرتبط با موضوع، جمعبندى از مطالب را ارائه مىدهد.
گزارش محتوا
در مجلس اول كه با عنوان ارزش و مقام انسان از ديدگاه اسلام شروع مىشود، به مباحثى همچون قدرت و منزلت انسان، خليفه كيست، مقام شهيد، هدف و غايت انسان و... پرداخته است. مؤلف در توصيف خليفه به نقل از مرحوم علامه طباطبايى(ره) در تفسير الميزان مىفرمايد: «خليفه بايد از نظر شئون وجودى، مظهرى از صفات منعم باشد و انسان بايد مظهر صفات خدا باشد؛ يعنى صفات جمال و جلال خداوند بر دل او حكومت كند و دل انسان بايد از آن خداوند باشد»[۳]
ايشان در بيان مقام شهيد، حديثى از رسول(ص) را نقل نموده و منظور آن را چنين بيان مىكند: «لذت شهيد و امثال شهيد مانند نبى كه انسان كامل است اين است كه در چهره خدا بنگرد، نظر به ذات ربوبى كند. لذت براى آنها اين امر است نه بهشت»[۴]
مؤلف در مجلس دوم به موضوعاتى مانند ارزش و احترام انسان، انسان موجود دو بعدى، كنترل بعد حيوانى، انسان و نفس اماره، انسان سعيد است يا شقى و... توجه دارد. ايشان در پاسخ به اين سؤال كه انسان سعيد است يا شقى، بيان مىكند كه اختلاف نظر عجيبى در ميان فلاسفه مشاهده مىشود. اين اختلاف نظر در ميان فلاسفه قبل از حضرت مسيح(ع) بوده و آنچه ما از قرآن استفاده مىكنيم، اين است كه بايد قائل به تفكيك بشويم؛ يعنى انسان از نظر روح، سعيد بالفطره است و جنبه ملكوتى دارد، اما از جنبه ناسوتى شقى بالفطره است[۵]
در بخش سوم كتاب با عنوان تعادل در زندگى انسان از ديدگاه اسلام، ايشان در باب اينكه انسان مسلمان منزوى را قبول ندارد مىگويند: على(ع) در همان روز اول آمدن به كوفه وارد مسجد شدند و مشاهده كردند كه دستهاى در گوشهاى نشستهاند، فرمودند: اينان چه كسانى هستند؟ جواب دادند، اينها رجال الحق هستند، پس فرمودند: رجال الحق؛ يعنى چه؟ جواب دادند كه اينها به مسجد آمدهاند و عبادت مىكنند؛ اگر چيزى گيرشان آمد مىخورند و اگر چيزى گيرشان نيامد صبر مىكنند. على(ع) فرمود: سگ هم همينطور است. پس تازيانه كشيده و بر سر آنها كوبيد و فرمود: رجال الحق؛ يعنى چه؟ برخیزيد، برويد و كار كنيد و كسب و فعاليت داشته باشيد[۶]
در مجلس چهارم كه با عنوان عوامل هشتگانه كنترل نيروها و غرايز آمده، مؤلف آنها را به ترتيب، عقل، علم، وجدان اخلاقى، تربيت، قانون، نظارت ملى، ايمان عقلى و ايمان قلبى دانسته و در ادامه، اين سؤال را مطرح كرده كه آيا عقل مىتواند جلوى غرايز را بگيريد؟ ايشان با بيان داستان قحطى در اصفهان نتيجه مىگيرد كه اگر عقل باشد جلوى رفتن به جهنم گرفته مىشود. اگر انسان، عاقل باشد در حالى كه غريزه جنسى او طوفانى نباشد، عقل اين غريزه را مىتواند مهار كند كه فرد بىعفت نشود[۷]
در مجلس پنجم كه به اهميت علم در اسلام اختصاص دارد، عناوين مختلف مربوطه را بررسى كرده است.
در مجلس ششم كه اختصاص به آثار وجدان اخلاقى دارد، مؤلف در مورد نفس لوامه از ديدگاه قرآن نفس مىگويد: قرآن به نفس لوامه به اعتبار قوه ملامتگرى و سرزنش آن نظر دارد؛ يعنى به اين اعتبار به آن نفس لوامه گويند كه وجدان بعد از عمل، ملامت و سرزنش مىكند.
ايشان مىگويند: «از نظر علم، وجدان اخلاقى زيربناى بسيارى از كارهاست و مىتوان گفت كه موضوع بعضى از رشتههاى جامعهشناسى هم بوده و علماى اخلاق نيز از آن استفاده میكردند. اسلام براى وجدان اخلاقى اهميت زيادى قائل است و براى اهميتش همين بس كه قرآن كريم به آن قسم خورده و علاوه بر قسم، آن را در رديف روز قيامت قرار داده است[۸]
در مجلس هفتم كه با عنوان نقش قانون در كنترل غرايز است، به مباحثى همچون انسان و قانون، نارسايىهاى قانون، نقش قانون در خلوت، قانون براى همه نيست، قانون و غضب و... پرداخته است.
در فصل هشتم، به تفصيل از امر به معروف و نهى از منكر بحث شده است.
در مجلس نهم كه با عنوان نقش ايمان عقلى در كنترل غرايز آمده، مؤلف، ايمان عقلى را اين گونه تعريف مىكند: ايمان عقلى؛ يعنى اينكه انسان بتواند از راه برهان و علم كلام، وجود خداوند، نبوت، امامت، معاد و بهشت و جهنم را اثبات كند و بالاخره با دليل، اصول دين را بفهمد و اين عامل، نيروى كنترلكنندهاى براى انسان است؛ به اين معنى كه وقتى انسان توسط برهان يقين پيدا كرد بهشت وجود دارد و افراد نيكوكار به آنجا مىروند و جهنمى نيز وجود دارد كه افراد بدكار به آنجا مىروند يا اينكه از طريق برهان فهميد كه خداوند در همه جا حاضر و ناظر است، اگر غريزه بخواهد برانگيخته شود، اين اعتقاد، مانع او مىشود[۹]
در ادامه نيز در بخشهاى دهم تا دوازدهم، عناوينى از جمله اقسام و مراتب ايمان، ايمان عاطفى و يقينى، عين اليقين، حق اليقين، ايمان قلبى چگونه حاصل مىشود، عوامل سهگانه در حصول ايمان قلبى، توسل به اهلبيت(ع)، پرورش ايمان در قلب، توبه از گناه، صبر مقابل مصيبت، اقسام صبر و... آمده است.
ايشان در پايان، با عنوان خلاصه سخن، مىگويد: هيچ چيز جز ايمان قلبى نمىتواند انسان را كنترل كند و اين ايمان قلبى از سه چيز حاصل مىشود:
- تقيد به ظواهر شرع؛
- صبر در بحرانها و مصايب؛
- رفع صفات رذيله كه سومى بسيار مشكل، اما امرى واجب است[۱۰]
وضعيت كتاب
فهرست موضوعات، در آغاز كتاب و فهرست اعلام، امكنه، كتب و متفرقه در پايان آن ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.