۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" | | | data-type="authorWritings" |صفوة التصوف | ||
کتاب معرفة الألقاب | |||
[[الإلماع إلی معرفة أصول الرواية و تقييد السماع]] | |||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۴۱: | خط ۴۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن قيسرانى، ابوالفضل محمد بن طاهر بن على بن احمد مقدسى''' | '''ابن قيسرانى، ابوالفضل محمد بن طاهر بن على بن احمد مقدسى'''(448 - 507ق)، محدث و نویسنده متصوف بوده است. شهرت او به ابن قيسرانى به لحاظ نسبت اوست به قيساريه، شهركى در شام، بر ساحل بحر روم. | ||
برخى از مؤلفان به شهرت او نسبت «شيبانى» را نيز افزودهاند. | برخى از مؤلفان به شهرت او نسبت «شيبانى» را نيز افزودهاند. | ||
== | ==ولادت== | ||
وى در قدس زاده شد و از خردسالى در زادگاهش به استماع حديث پرداخت. در 467ق، به بغداد رفت و پس از چندى به بيتالمقدس بازگشت، سپس به شهرهاى مختلف شام، مصر، حجاز، عراق و ایران سفر كرد. نيز مىدانيم كه در 471ق، در دمشق بوده است. | وى در قدس زاده شد و از خردسالى در زادگاهش به استماع حديث پرداخت. در 467ق، به بغداد رفت و پس از چندى به بيتالمقدس بازگشت، سپس به شهرهاى مختلف شام، مصر، حجاز، عراق و ایران سفر كرد. نيز مىدانيم كه در 471ق، در دمشق بوده است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۶: | ||
چنانكه پيشتر اشاره شد، شديدترين انتقاداتى كه بر وى وارد شده، به جهت گرايش اوست به تصوف؛ بهطورىكه بعضى او را از صوفيان ملامتى دانستهاند. آنچه مسلم مىنمايد، این است كه اگر ابن قيسرانى پيش از ورودش به ایران با تصوف آشنا نبوده باشد، بىترديد در شهرهاى خراسان با افكار صوفيانه الفت گرفته است؛ بهخصوص كه در هرات با [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] آشنا بوده و از او بهره گرفته است. بههرحال آنچه از نوشتههاى خود وى برمىآيد، این است كه او در مقام یک محدث، نهتنها با تصوف و پسندهاى صوفيانه برخوردى صمیمانه داشته است، بلكه از روى آگاهى و بصيرت، معارف صوفيه را پذيرفته و به آن دل داده و در شناسانيدن آداب و عادات ايشان اهتمام كرده است. در واقع همان گونه كه گفتهاند با تأليف «صَفْوة التصوف»، اهل طريقت را يارى كرده و آراى آنان را با نصوص سنت تطبيق و توفيق داده است. از نظر مذهب فقهى، [[ذهبى]] او را از اهل ظاهر شمرده است. مضامین آثار او بهویژه «السماع» مىتواند مؤيد این مدعا باشد؛ درحالىكه ادعاى ياقوت كه ابن قيسرانى حنبلى بوده، جاى تأمل دارد. | چنانكه پيشتر اشاره شد، شديدترين انتقاداتى كه بر وى وارد شده، به جهت گرايش اوست به تصوف؛ بهطورىكه بعضى او را از صوفيان ملامتى دانستهاند. آنچه مسلم مىنمايد، این است كه اگر ابن قيسرانى پيش از ورودش به ایران با تصوف آشنا نبوده باشد، بىترديد در شهرهاى خراسان با افكار صوفيانه الفت گرفته است؛ بهخصوص كه در هرات با [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] آشنا بوده و از او بهره گرفته است. بههرحال آنچه از نوشتههاى خود وى برمىآيد، این است كه او در مقام یک محدث، نهتنها با تصوف و پسندهاى صوفيانه برخوردى صمیمانه داشته است، بلكه از روى آگاهى و بصيرت، معارف صوفيه را پذيرفته و به آن دل داده و در شناسانيدن آداب و عادات ايشان اهتمام كرده است. در واقع همان گونه كه گفتهاند با تأليف «صَفْوة التصوف»، اهل طريقت را يارى كرده و آراى آنان را با نصوص سنت تطبيق و توفيق داده است. از نظر مذهب فقهى، [[ذهبى]] او را از اهل ظاهر شمرده است. مضامین آثار او بهویژه «السماع» مىتواند مؤيد این مدعا باشد؛ درحالىكه ادعاى ياقوت كه ابن قيسرانى حنبلى بوده، جاى تأمل دارد. | ||
بههرصورت او در کتاب «السماع» به حليت سماع قائل شده و به استناد احاديث و اخبار و اقوال صحابه و تابعين به اثبات آن پرداخته است. گفتنى است كه ابن قيسرانى در تطبيق آداب خانقاهى با سنن نبوى، جانب حزم و احتياط را رعايت نكرده و حتى به پارهاى از قياسات نااستوار در این خصوص پرداخته است؛ چنانكه جامه دريدن صوفيان را به هنگام سماع، با حديثى حاكى از پاره شدن پرده حجله در نتيجه كشيدن آن توسط رسولاكرم(ص)، قياس كرده است. اينگونه قياسها و استنباطها بوده كه موجب | بههرصورت او در کتاب «السماع» به حليت سماع قائل شده و به استناد احاديث و اخبار و اقوال صحابه و تابعين به اثبات آن پرداخته است. گفتنى است كه ابن قيسرانى در تطبيق آداب خانقاهى با سنن نبوى، جانب حزم و احتياط را رعايت نكرده و حتى به پارهاى از قياسات نااستوار در این خصوص پرداخته است؛ چنانكه جامه دريدن صوفيان را به هنگام سماع، با حديثى حاكى از پاره شدن پرده حجله در نتيجه كشيدن آن توسط رسولاكرم(ص)، قياس كرده است. اينگونه قياسها و استنباطها بوده كه موجب خردهگیرى بر او شده است. عدهاى نيز به وى نسبت كذب داده و او را اباحى و بدعقيده خوانده و گرفتار وساوس شيطان پنداشتهاند و مدعى شدهاند كه با دو کتاب «صفوة التصوف» و «السماع» خود فضيحت كرده است. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۷۷: | خط ۸۱: | ||
#منتخب من معرفة الألقاب. | #منتخب من معرفة الألقاب. | ||
گویا ابن قيسرانى ديوان يا مجموعه شعرى نيز داشته است. شعر او را بسيارى از معاصران وى و نيز گروهى از متأخران ستودهاند، اما به دليل دفاع از آراى صوفيانه، مردود شناختهاند<ref>مایل هروی، نجیب، ج4، ص494</ref>. | گویا ابن قيسرانى ديوان يا مجموعه شعرى نيز داشته است. شعر او را بسيارى از معاصران وى و نيز گروهى از متأخران ستودهاند، اما به دليل دفاع از آراى صوفيانه، مردود شناختهاند<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2762 مایل هروی، نجیب، ج4، ص494]</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مایل | [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2762 مایل هروی، نجیب، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377] | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[الإلماع إلی معرفة أصول الرواية و تقييد السماع]] | |||
[[شروط الأئمة الستة]] | |||
[[المؤتلف و المختلف المعروف بالأنساب المتفقة في الخط المتماثلة في النقط والضبط]] | |||
[[صفوة التصوف]] | [[صفوة التصوف]] | ||
[[تذكرة الموضوعات (ابن قیسرانی)]] | |||
[[السماع (ابن قیسرانی)]] | |||
[[کتاب معرفة الألقاب]] | [[کتاب معرفة الألقاب]] | ||
[[ | [[ثلاث رسائل في علم مصطلح الحديث]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |