۱۰۶٬۶۸۰
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR73508J1.jpg | عنوان = المذكر و المؤنث | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابو حاتم سجستانی، سهل بن محمد (نويسنده) ضامن، حاتم صالح (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = الف2م4 6131 PJ | موضوع = |ناشر | ناشر = د...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'المذكر و المؤنث (ابهام زدایی)' به 'المذكر و المؤنث (ابهامزدایی)') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآورندگان | | پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد]] (نويسنده) | ||
[[ضامن، حاتم صالح]] (محقق) | [[ضامن، حاتم صالح]] (محقق) | ||
|زبان | |زبان | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''المذکر و المؤنث'''، از آثار قرائتشناس، قرآنپژوه، مفسّر، محدّث و ادیب بصری قرن سوم هجری قمری، [[سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جُشَمی]]، معروف به [[ابوحاتم سجستانی]] ( | {{کاربردهای دیگر|المذكر و المؤنث (ابهامزدایی)}} | ||
'''المذکر و المؤنث'''، از آثار قرائتشناس، قرآنپژوه، مفسّر، محدّث و ادیب بصری قرن سوم هجری قمری، [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جُشَمی]]، معروف به [[ابوحاتم سجستانی]] (متوفای 255ق)، چگونگی شناسایی تذکیر و تأنیث در اسامی و صفات و افعال زبان عربی را همراه با بیان مثالهایی از آیات قرآن و اشعار و امثال توضیح داده است. مدرس، مورخ، مصحح، محقق عراقی و ریاست بخش زبان عربی دانشکده ادبیات دانشگاه بغداد، [[ضامن، حاتم صالح|حاتم صالح ضامن]] (متوفای 1434ق)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای روشمند و ارزنده نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده و همچنین پاورقیهایی بر آن افزوده و منابع مطالبش را تعیین کرده است. | |||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
* نویسنده در مقدمه ادبی خودش با اشاره به اینکه فصاحت زینت است و باعث افزایش ارزش آدمی میشود، افزوده است: سرآغاز فصاحت، شناسایی تأنیث و تذکیر است و این موضوع، حتی در مقایسه با «شناخت اعراب» نیز اهمیت بیشتری دارد... و | * نویسنده در مقدمه ادبی خودش با اشاره به اینکه فصاحت زینت است و باعث افزایش ارزش آدمی میشود، افزوده است: سرآغاز فصاحت، شناسایی تأنیث و تذکیر است و این موضوع، حتی در مقایسه با «شناخت اعراب» نیز اهمیت بیشتری دارد... و «مذکّر شمردن مؤنّث و مؤنّث قرار دادن مذکّر»، در نظر هر عربی، چه اعراب را مراعات کند چه نکند، از نشانههای عجم بودن و «زبانندانی» است...<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص33-34</ref>. | ||
* [[حاتم صالح ضامن]]، چند ویژگی برای کتاب حاضر ذکر کرده است؛ از جمله: | * [[حاتم صالح ضامن]]، چند ویژگی برای کتاب حاضر ذکر کرده است؛ از جمله: | ||
# عنایت خاصّ به آوردن شواهدی از قرآن کریم؛ | # عنایت خاصّ به آوردن شواهدی از قرآن کریم؛ | ||
خط ۳۵: | خط ۳۶: | ||
# توجه به واژگان دخیل، مانند «طست» که مؤنّث و معرّب واژه فارسی «طشت» است؛ | # توجه به واژگان دخیل، مانند «طست» که مؤنّث و معرّب واژه فارسی «طشت» است؛ | ||
# لحنها و اشتباهات مردمان عوام را نیز مطرح کرده است؛ | # لحنها و اشتباهات مردمان عوام را نیز مطرح کرده است؛ | ||
# بسیاری از سخنان نحویان بصری را بیان کرده و بر گرایش ادبی خودش (مکتب نحوی بصریان) اصرار ورزیده و آرای نحویان کوفه را ردّ کرده و اسامی آنان را نیز بهعمد به فراموشی سپرده است؛ مانند | # بسیاری از سخنان نحویان بصری را بیان کرده و بر گرایش ادبی خودش (مکتب نحوی بصریان) اصرار ورزیده و آرای نحویان کوفه را ردّ کرده و اسامی آنان را نیز بهعمد به فراموشی سپرده است؛ مانند فرّاء که از او با تعبیر «زعم من لا أثق بروايته» و «قد رواه من لا أثق به»، یاد کرده است که بر بیاعتمادی دلالت دارد؛ | ||
# فراوانی استشهادها به آیات، روایات، امثال، اقوال، اشعار و رجزها<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص23-25</ref>. | # فراوانی استشهادها به آیات، روایات، امثال، اقوال، اشعار و رجزها<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص23-25</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
* اگر اسم مؤنّث، «هاء» تأنیث ندارد، در هنگام تصغیر «هاء» را به آن بیفزا؛ مانند «اُذُن» که «اُذَینَة» میشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص102</ref>. | * اگر اسم مؤنّث، «هاء» تأنیث ندارد، در هنگام تصغیر «هاء» را به آن بیفزا؛ مانند «اُذُن» که «اُذَینَة» میشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص102</ref>. | ||
* واژه «زوج» (جفت و همسر) برای زن و مرد هر دو، استفاده میشود<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | * واژه «زوج» (جفت و همسر) برای زن و مرد هر دو، استفاده میشود<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | ||
* کاربرد کلمه «سلطان» گاهی مذکر و گاه مؤنّث است. از شخصی مورد وثوق شنیدم که میگفت: أتيتُ سلطاناً جائرةً و «قضت به عليك السلطانُ»<ref>ر.ک: همان، ص134</ref>؛ یعنی برای | * کاربرد کلمه «سلطان» گاهی مذکر و گاه مؤنّث است. از شخصی مورد وثوق شنیدم که میگفت: أتيتُ سلطاناً جائرةً و «قضت به عليك السلطانُ»<ref>ر.ک: همان، ص134</ref>؛ یعنی برای سلطان، فعل و نعت مؤنّث آورده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1403]] | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اسفند 1402 توسط محمد خردمند]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اسفند 1402 توسط محمد خردمند]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اسفند 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اسفند 1402 توسط محسن عزیزی]] |