۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'المنهاج (ابهام زدایی)' به 'المنهاج (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =کتاب الطهاره | | عنوانهای دیگر =کتاب الطهاره | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[طباطبایی حکیم، محمد سعید]] ( | [[طباطبایی حکیم، محمد سعید]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 185/1 /ط2م6 | | کد کنگره =BP 185/1 /ط2م6 | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| سال نشر = 1417 ق | | سال نشر = 1417 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00417AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =964-8276-54-4 | | شابک =964-8276-54-4 | ||
| تعداد جلد =9 | | تعداد جلد =9 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =00417 | |||
| کتابخوان همراه نور =00417 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|المنهاج (ابهامزدایی)}} | |||
'''مصباح المنهاج، كتاب الطهارة'''، مباحث فقه استدلالى باب طهارت است كه به زبان عربى، در سه جلد، توسط [[طباطبایی حکیم، محمد سعید|آیتالله محمد سعيد طباطبايى حكيم]] به عنوان شرحى بر كتاب منهاج الصالحين حضرت [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خويى]](ره) تأليف گرديده است. | '''مصباح المنهاج، كتاب الطهارة'''، مباحث فقه استدلالى باب طهارت است كه به زبان عربى، در سه جلد، توسط [[طباطبایی حکیم، محمد سعید|آیتالله محمد سعيد طباطبايى حكيم]] به عنوان شرحى بر كتاب منهاج الصالحين حضرت [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خويى]](ره) تأليف گرديده است. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، در سه جلد طراحى شده كه جلد اول آن شامل مبحث آبها است كه در پنج فصل تقسيم آب به مطلق و مضاف، احكام آب مطلق، آب مستعمل، آب مشکوک و آب مضاف و نيم خورده حيوانات مىباشد. در جلد دوم دو بخش وجود دارد: احكام تخلى و وضو. | |||
كتاب، در سه جلد طراحى شده كه جلد اول آن شامل مبحث آبها است كه در پنج فصل تقسيم آب به مطلق و مضاف، احكام آب مطلق، آب مستعمل، آب | |||
بخش اول داراى چهار فصل است: | بخش اول داراى چهار فصل است: | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
#استنجا. | #استنجا. | ||
#آداب تخلى. | #آداب تخلى. | ||
# | #کیفیت استبرا از بول. | ||
بخش دوم كه بحث وضو است به اجزا و شرايط وضو و وضوى جيره پرداخته است. ادامه بحث وضو در جلد سوم است كه خلل وضو، نواقض وضو، مسلوس و مبطون و غايات وضو در اين جلد مورد بررسى قرار گرفتهاند. | بخش دوم كه بحث وضو است به اجزا و شرايط وضو و وضوى جيره پرداخته است. ادامه بحث وضو در جلد سوم است كه خلل وضو، نواقض وضو، مسلوس و مبطون و غايات وضو در اين جلد مورد بررسى قرار گرفتهاند. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۶: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
اقسام آبها | اقسام آبها | ||
در اين قسمت از كتاب از انواع آبها و چگونگى | در اين قسمت از كتاب از انواع آبها و چگونگى پاک كنندگيشان سخن به ميان آمده كه با نگاهى به ادله و اعلام نظر مؤلف همراه است. | ||
ايشان بعد از مقدمهاى كوتاه راجع به تقسيم آب به مطلق و مضاف و معناى حقيقى لفظ ماء، وارد بحث آب مطلق مىشوند كه داراى بيست مسئله است. | ايشان بعد از مقدمهاى كوتاه راجع به تقسيم آب به مطلق و مضاف و معناى حقيقى لفظ ماء، وارد بحث آب مطلق مىشوند كه داراى بيست مسئله است. | ||
خط ۶۱: | خط ۵۸: | ||
آب مستعمل، عنوان فصل بعدى است كه به عقيده ماتن آب قليل مستعمل در رفع حدث اصغر، طاهر بوده و مطهر از حدث و خبث مىباشد. | آب مستعمل، عنوان فصل بعدى است كه به عقيده ماتن آب قليل مستعمل در رفع حدث اصغر، طاهر بوده و مطهر از حدث و خبث مىباشد. | ||
شارح به عنوان مثال آبى را كه در وضوى تجديدى استعمال شده است، نام مىبرد كه | شارح به عنوان مثال آبى را كه در وضوى تجديدى استعمال شده است، نام مىبرد كه پاک بوده و پاک كننده نيز مىباشد. | ||
فصل بعدى درباره آب | فصل بعدى درباره آب مشکوک است كه در مبحث علم اجمالى اصول فقه كاربرد زيادى دارد و در طول ساليان متمادى به عنوان مثالى جا افتاده در بين اصوليون مطرح مىباشد. | ||
مسئله به اين صورت است كه وقتى دو ظرف آب وجود دارد كه ما اجمالا مىدانيم يكى از آنها نجس است، مجاز نيستيم كه با هيچيك از آن دو معامله آب طاهر بنماييم. | مسئله به اين صورت است كه وقتى دو ظرف آب وجود دارد كه ما اجمالا مىدانيم يكى از آنها نجس است، مجاز نيستيم كه با هيچيك از آن دو معامله آب طاهر بنماييم. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۲: | ||
مراعات قبله، عدم جواز نظر به عورت از پشت شيشه يا در آينه، ديگر مباحث اين بخش را تشكيل مىدهند. | مراعات قبله، عدم جواز نظر به عورت از پشت شيشه يا در آينه، ديگر مباحث اين بخش را تشكيل مىدهند. | ||
در فصل دوم هم كه بحث از استنجا است، پنج مسئله مطرح شده كه استنجا با سه سنگ | در فصل دوم هم كه بحث از استنجا است، پنج مسئله مطرح شده كه استنجا با سه سنگ پاک متن اين مباحث بوده و حواشى آن مورد بررسى قرار گرفته است. | ||
در سومين فصل اين قسمت آداب و مستحبات تخلى مطرح شده و يك مسئله هم دارد و آن عبارت است از | در سومين فصل اين قسمت آداب و مستحبات تخلى مطرح شده و يك مسئله هم دارد و آن عبارت است از پاک بودن آب استنجا على الاحوط. | ||
استبرا هم كه آثار زيادى در طهارت و | استبرا هم كه آثار زيادى در طهارت و پاکيزگى دارد، آخرين عنوان از مسائل مربوط به تخلى بوده و در چند زمينه از آن بحث شده است؛ از جمله اينكه اگر انسان شك كرد كه استبرا كرده يا نه اصل بر عدم استبرا مىباشد. | ||
وضو | وضو | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۲: | ||
وضو، سومين مبحث از مباحث كتاب است كه مجموعا هفت فصل دارد و بخشى از آن در جلد دوم و بخشى ديگر در جلد سوم كتاب واقع شده است. ماتن بحث از وضو را با بيان اجزاى وضو آغاز كرده و غسل و شستن دستها و صورت و مسح سر و پاها را اجزاى وضو مىداند كه شارح عدم وجوب ما زاد بر آنها را از ضروريات مذهب مىشمارد و آيه 6 سوره مائده را كافى و وافى در بيان وضو مىداند كه مىفرمايد: '''«إذا قمتم إلى الصلاة فاغسلوا وجوهكم و أيديكم إلى المرافق و امسحوا برؤسكم و أرجلكم إلى الكعبين»'''. | وضو، سومين مبحث از مباحث كتاب است كه مجموعا هفت فصل دارد و بخشى از آن در جلد دوم و بخشى ديگر در جلد سوم كتاب واقع شده است. ماتن بحث از وضو را با بيان اجزاى وضو آغاز كرده و غسل و شستن دستها و صورت و مسح سر و پاها را اجزاى وضو مىداند كه شارح عدم وجوب ما زاد بر آنها را از ضروريات مذهب مىشمارد و آيه 6 سوره مائده را كافى و وافى در بيان وضو مىداند كه مىفرمايد: '''«إذا قمتم إلى الصلاة فاغسلوا وجوهكم و أيديكم إلى المرافق و امسحوا برؤسكم و أرجلكم إلى الكعبين»'''. | ||
ما بقى نصوص نيز در راستاى شرح آيه مذكور مىباشند. سپس وارد | ما بقى نصوص نيز در راستاى شرح آيه مذكور مىباشند. سپس وارد کیفیت و محدوده اين اجزا شدهاند كه محدوده لازم براى شستن صورت در وضو، اولين آنها مىباشد. غسل دستها كه از آرنج شروع شده و تا نوك انگشتان ادامه مىيابد، بخش دوم است و ضرورت ابتدا از مرفق بحثى است كه ماتن اشاره نموده و شارح به تفصيل در مورد آن توضيحاتى ارائه نموده است. يازده مسئله در اينجا مطرح است كه فقط به توضيح چگونگى شستن دستها پرداختهاند. | ||
عبارت ماتن در مورد مسح سر اين است كه يجب مسح مقدم الرأس. شارح مىفرمايد: براى اين مطلب دلالتى واضح از كتاب بوده و سنت مستفيضه بلكه متواتره هم بر آن دلالت دارند، ادعاى اجماع مسلمين هم بر آن شده است، لكن از شافعى و احمد قدرى خلاف نقل شده است. اما در مسح پاها فقط اجماع اماميه وجود دارد و عامه داراى اختلافات قابل توجهى در اين بخش مىباشند. | عبارت ماتن در مورد مسح سر اين است كه يجب مسح مقدم الرأس. شارح مىفرمايد: براى اين مطلب دلالتى واضح از كتاب بوده و سنت مستفيضه بلكه متواتره هم بر آن دلالت دارند، ادعاى اجماع مسلمين هم بر آن شده است، لكن از شافعى و احمد قدرى خلاف نقل شده است. اما در مسح پاها فقط اجماع اماميه وجود دارد و عامه داراى اختلافات قابل توجهى در اين بخش مىباشند. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۲: | ||
چهارمين و آخرين مبحث از مباحث كتاب مربوط به غسل است. غسلهاى واجب در ابتدا از سوى ماتن نام برده شدهاند كه عبارتند از: غسل جنابت، غسل حيض، غسل استحاضه، غسل نفاس، غسل مس ميت و غسل ميت. | چهارمين و آخرين مبحث از مباحث كتاب مربوط به غسل است. غسلهاى واجب در ابتدا از سوى ماتن نام برده شدهاند كه عبارتند از: غسل جنابت، غسل حيض، غسل استحاضه، غسل نفاس، غسل مس ميت و غسل ميت. | ||
اغسال مذكور هر يك در فصلى جداگانه بحث شدهاند كه طبق همان ترتيب، غسل جنابت در صدر قرار گرفته است. خروج منى و جماع دو سبب براى جنابت مىباشند كه بحثى لغوى از سوى شارح در اينجا مطرح گرديده و سپس اجماعى بودن حكم جنابت در دو صورت مذكور از خلاف، غنيه، معتبر، [[كشف اللثام عن قواعد الأحكام|كشف اللثام]]، تذكره، ذكرى و جواهر نقل شده است. در هر يك از اين دو سبب چند مسئله مطرح شده است؛ براى مثال | اغسال مذكور هر يك در فصلى جداگانه بحث شدهاند كه طبق همان ترتيب، غسل جنابت در صدر قرار گرفته است. خروج منى و جماع دو سبب براى جنابت مىباشند كه بحثى لغوى از سوى شارح در اينجا مطرح گرديده و سپس اجماعى بودن حكم جنابت در دو صورت مذكور از خلاف، غنيه، معتبر، [[كشف اللثام عن قواعد الأحكام|كشف اللثام]]، تذكره، ذكرى و جواهر نقل شده است. در هر يك از اين دو سبب چند مسئله مطرح شده است؛ براى مثال کیفیت خروج منى در زن و مرد براى كسى كه مىداند و هم كسى كه نمىداند از آن جمله مىباشد. | ||
در مورد جماع هم اگر تحقق يابد بر فاعل و مفعول هر دو غسل واجب مىگردد. شارح مىفرمايد: اشكال و خلافى در اين وجود ندارد، بلكه هر دو قسم اجماع؛ يعنى محصل و منقول بر آن قائم گرديده است. | در مورد جماع هم اگر تحقق يابد بر فاعل و مفعول هر دو غسل واجب مىگردد. شارح مىفرمايد: اشكال و خلافى در اين وجود ندارد، بلكه هر دو قسم اجماع؛ يعنى محصل و منقول بر آن قائم گرديده است. |