۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'الغدير (ابهام زدایی)' به 'الغدير (ابهامزدایی)') |
||
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =11 | | تعداد جلد =11 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02320 | ||
| کتابخوان همراه نور =02320 | |||
| کد پدیدآور =00144 | | کد پدیدآور =00144 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|الغدير (ابهامزدایی)}} | |||
'''الغدير في الكتاب و السنة و الأدب''' تألیف [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه مرحوم آیتالله عبدالحسين امينى]] است كه درباره مسئله غدير و جانشينى [[امام على(ع)| | '''الغدير في الكتاب و السنة و الأدب''' تألیف [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه مرحوم آیتالله عبدالحسين امينى]] است كه درباره مسئله غدير و جانشينى [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] بعد از پيامبر(ص) به رشته تحرير درآمده است. | ||
==ساختار == | ==ساختار == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
عالم جليل القدر مرحوم ميرزا محمّدعلى اورد آبادى، در مقالهاى تحت عنوان (بين الحقايق و الاوهام) كه در ابتداى جلد سوم «الغدير» نسخه قديمى درج گرديده و دقايق فصاحت و بلاغت از مضامين آن آشكار است به اين نكته با بيانى زيبا اشاره فرموده كه بخشى از ترجمه آن اينچنين است: | عالم جليل القدر مرحوم ميرزا محمّدعلى اورد آبادى، در مقالهاى تحت عنوان (بين الحقايق و الاوهام) كه در ابتداى جلد سوم «الغدير» نسخه قديمى درج گرديده و دقايق فصاحت و بلاغت از مضامين آن آشكار است به اين نكته با بيانى زيبا اشاره فرموده كه بخشى از ترجمه آن اينچنين است: | ||
«هر كه در اولین وهله نام اين كتاب (الغدير) را بشنود گمان خواهد نمود كه اين كتاب فقط شامل موضوعى است كه بدان ناميده شده: ولى پس از ورود باين منبع گوارا خواهد يافت كه در آن. پيرامون بسيارى از دلائل و | «هر كه در اولین وهله نام اين كتاب (الغدير) را بشنود گمان خواهد نمود كه اين كتاب فقط شامل موضوعى است كه بدان ناميده شده: ولى پس از ورود باين منبع گوارا خواهد يافت كه در آن. پيرامون بسيارى از دلائل و براهین امامت گفتگو و كاوش و بررسى شده و با بيان مستدلّ آن تمام خار و خاشاكهاى اشكالات از جلو راه سالكين طريق حق زدوده گشته و سخنان ناروا و دردناك كه پيوسته موجب شكاف و باعث اختلاف بين ملل مسلمان گرديده، همه را ابطال و آنچه نيات سوء و كينهتوزىها و عوامل بنيان كن در اين ميان بوده، همه را نابود ساخته و نسبتهاى ناروا و ننگینى كه از قديم الايام قلمهاى خائن و مزدور به پيروان اهلبيت پيغمبر(ص) چسبانيدهاند، همه را از ميان برداشته و ملت خود را از آن افتراها مبرّا نموده، به طورى كه ديگر مجال و فرصت و دستآويزى براى سودطلبان و ماجراجويان و خرافات منفورشان كه به منظور تفرقه ميان امت اسلامى و دامنزدن اختلاف و دشمنى بكار مىبردند، باقى نگذارده است». | ||
و نيز در تقريظى كه به قلم آقاى | و نيز در تقريظى كه به قلم آقاى سيد عبدالمهدى منتفكى به رشته تحرير در آمده و در ابتداى جلد هشتم كتاب چاپ شده، مىفرمايد: | ||
هر روز صدها كتب و نشريات از چاپخانها بيرون آمده و در دسترس ارباب مطالعه قرار گرفته است؛ ولى: بسيار كم است نشريه و كتابى كه مقصود خواننده را در برداشته و از هر حيث و هر جهت اطمينان و ميل ارباب مطالعه را تأمين نمايد! | هر روز صدها كتب و نشريات از چاپخانها بيرون آمده و در دسترس ارباب مطالعه قرار گرفته است؛ ولى: بسيار كم است نشريه و كتابى كه مقصود خواننده را در برداشته و از هر حيث و هر جهت اطمينان و ميل ارباب مطالعه را تأمين نمايد! | ||
خط ۵۸: | خط ۵۹: | ||
اين كتاب، مجموعه عظيم و گرانبهائى است كه از هر حيث جامع و كامل است، و بمانند چراغ روشنى بخش و راهنماى حساسى است، براى اهل بينش و كمال، اين كتاب بالاتر از آنست كه ارزشى براى آن تعيين و يا وزن واقعى آن با مقياسها سنجيده شود! | اين كتاب، مجموعه عظيم و گرانبهائى است كه از هر حيث جامع و كامل است، و بمانند چراغ روشنى بخش و راهنماى حساسى است، براى اهل بينش و كمال، اين كتاب بالاتر از آنست كه ارزشى براى آن تعيين و يا وزن واقعى آن با مقياسها سنجيده شود! | ||
اين مجموعه با | اين مجموعه با کیفیت مخصوص به خود بر هر نسبتى فزونى دارد و اثر و فايده آن از هر نظر بر هر مقياسى غلبه مىنمايد! | ||
در خور اعجاب و شگفتى نيست! چه؟! اين كتاب تراوشى از افكار يك شخصيتى است كه دريائى انباشته از علوم معقول و منقول است. اين كتاب از نتايج قريحه فروزانى است كه بدانشمند بزرگوار ما آقاى شيخ عبدالحسين (ابن) احمد امينى اعطاء شده، خداوند عمر او را دراز و ما را از آثار گرانبهاى او بهرمند فرمايد. | در خور اعجاب و شگفتى نيست! چه؟! اين كتاب تراوشى از افكار يك شخصيتى است كه دريائى انباشته از علوم معقول و منقول است. اين كتاب از نتايج قريحه فروزانى است كه بدانشمند بزرگوار ما آقاى شيخ عبدالحسين (ابن) احمد امينى اعطاء شده، خداوند عمر او را دراز و ما را از آثار گرانبهاى او بهرمند فرمايد. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۳: | ||
براستى مطالبى را كه درباره خليفه دوم بيان داشتهايد، توجه مخصوص مرا به خود جلب نمود. خير زياد خداوندى براى شما باد چقدر استدلال شما قوى است؟! و برهان شما روشن و تابانست؟! | براستى مطالبى را كه درباره خليفه دوم بيان داشتهايد، توجه مخصوص مرا به خود جلب نمود. خير زياد خداوندى براى شما باد چقدر استدلال شما قوى است؟! و برهان شما روشن و تابانست؟! | ||
اگر بعد از اين دلايل و | اگر بعد از اين دلايل و براهین متين و استوار شما؛ لجوج و مكابرى آهنگ ردّ و انكار آنها را بنمايد، درست مانند آن بز كوهى است كه با شاخهاى خود با قطعه سنگ بزرگ و سختى معارضه و نبرد نمايد..؟! | ||
=== جدال احسن === | === جدال احسن === | ||
علامه بزرگوار در اثبات مباحث و مطالب از شيوه «الزام الخصم بما يدعيه» تبعيت نموده و با ذكر كتب و مداركى از دست نوشتههاى آنان به طريق جدال احسن برخورد و آنان را ملزم به قبول مىنمايد، به طور مثال در اثبات تواتر حديث شريف غدير پس از ذكر راويان از صحابه و تابعين و علماء به مؤلفان پيرامون اين حديث اشاره و مصادر و مسانيد و مداركى كه راويان مذكور حديث غدير را از آن ذكر نمودهاند را، بيان نموده، آن هم با تعيين خصوصيات هر يك از كتب مذكوره و تصريح به ذكر شماره صفحات و بيان توثيقات در حول راوى و مؤلف مذكور | [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه بزرگوار]] در اثبات مباحث و مطالب از شيوه «الزام الخصم بما يدعيه» تبعيت نموده و با ذكر كتب و مداركى از دست نوشتههاى آنان به طريق جدال احسن برخورد و آنان را ملزم به قبول مىنمايد، به طور مثال در اثبات تواتر حديث شريف غدير پس از ذكر راويان از صحابه و تابعين و علماء به مؤلفان پيرامون اين حديث اشاره و مصادر و مسانيد و مداركى كه راويان مذكور حديث غدير را از آن ذكر نمودهاند را، بيان نموده، آن هم با تعيين خصوصيات هر يك از كتب مذكوره و تصريح به ذكر شماره صفحات و بيان توثيقات در حول راوى و مؤلف مذكور و يا در اثبات وصايت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] و در حمايت از حريم ولايت به ذكر حديث تهنيت پرداخته و از مورخ مشهور [[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جرير طبرى]] در كتاب «الولايه» حديثى را از پيامبر گرامى اسلام نقل مىنمايند: | ||
و يا در اثبات وصايت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] و در حمايت از حريم ولايت به ذكر حديث تهنيت پرداخته و از مورخ مشهور [[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جرير طبرى]] در كتاب «الولايه» حديثى را از پيامبر گرامى اسلام نقل مىنمايند: | |||
امام طبرى- محمّد بن جرير- در كتاب (الولايه) حديثى را به اسناد خود آورده، از زيد بن ارقم كه قسمت زيادى از آن در صفحات 92 -89 ذكر شد و در پایان حديث مزبور است كه رسول خدا(ص) فرمود، اى گروه مردم بگوئيد: پيمان بستيم با تو از صميم قلب و عهد نموديم با زبان و دست بيعت داديم بر اين امر، عهد و پيمان و بيعتى كه اولاد و اهلبيت و كسان خود را بدان وادار نمائيم و به جاى اين سيره مقدّس روش ديگرى را نپذيريم و تو گواه بر ما هستى و خداوند از حيث گواهى كافى است، بگوئيد آنچه را بشما تلقين و تعليم نمودم و سلام كنيد بر على با تصريح بفرماندهى اهل ايمان و بگوئيد: الحمد لله الذى هدانا لهذا و ما كنا لنهتدى لولا ان هدانا الله همانا خداوند هر صدا و آهنگى را مىشناسد و مىشنود و به خيانت هر خائن واقف است، پس هر كس پيمان شكنى كند به زيان خود كرده و كسى كه به پيمان خدائى وفادار بماند، خداى پاداش بزرگ به او خواهد داد، بگوئيد چيزى را كه موجب رضايت خداوند است و اگر ناسپاسى كنيد خداوند از شما بىنياز خواهد بود. | امام طبرى- محمّد بن جرير- در كتاب (الولايه) حديثى را به اسناد خود آورده، از زيد بن ارقم كه قسمت زيادى از آن در صفحات 92 -89 ذكر شد و در پایان حديث مزبور است كه رسول خدا(ص) فرمود، اى گروه مردم بگوئيد: پيمان بستيم با تو از صميم قلب و عهد نموديم با زبان و دست بيعت داديم بر اين امر، عهد و پيمان و بيعتى كه اولاد و اهلبيت و كسان خود را بدان وادار نمائيم و به جاى اين سيره مقدّس روش ديگرى را نپذيريم و تو گواه بر ما هستى و خداوند از حيث گواهى كافى است، بگوئيد آنچه را بشما تلقين و تعليم نمودم و سلام كنيد بر على با تصريح بفرماندهى اهل ايمان و بگوئيد: الحمد لله الذى هدانا لهذا و ما كنا لنهتدى لولا ان هدانا الله همانا خداوند هر صدا و آهنگى را مىشناسد و مىشنود و به خيانت هر خائن واقف است، پس هر كس پيمان شكنى كند به زيان خود كرده و كسى كه به پيمان خدائى وفادار بماند، خداى پاداش بزرگ به او خواهد داد، بگوئيد چيزى را كه موجب رضايت خداوند است و اگر ناسپاسى كنيد خداوند از شما بىنياز خواهد بود. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۳: | ||
زيد بن ارقم گفت: در اين هنگام مردم رو بطرف رسول خدا(ص) شتافتند؛ در حالى كه همه مىگفتند: «سمعنا و اطعنا على امر اللّه و رسوله بقلوبنا»؛ يعنى: شنيديم و بر امر خدا و رسولش از صميم قلب فرمانبرداريم، و اول كسانى كه دست خود را به عنوان اطاعت و بيعت با پيغمبر(ص) و على(ع) رسانيدند، ابىبكر و عمر و عثمان و طلحه و زبير بودند با باقى مهاجرين و انصار، و ساير مردم تا هنگامى كه نماز ظهر و عصر در يك وقت خوانده شد و اين جريان امتداد يافت تا نماز مغرب و عشاء نيز در يك وقت خوانده شد و تا سه روز امر دست دادن و بيعت پيوسته ادامه داشت. | زيد بن ارقم گفت: در اين هنگام مردم رو بطرف رسول خدا(ص) شتافتند؛ در حالى كه همه مىگفتند: «سمعنا و اطعنا على امر اللّه و رسوله بقلوبنا»؛ يعنى: شنيديم و بر امر خدا و رسولش از صميم قلب فرمانبرداريم، و اول كسانى كه دست خود را به عنوان اطاعت و بيعت با پيغمبر(ص) و على(ع) رسانيدند، ابىبكر و عمر و عثمان و طلحه و زبير بودند با باقى مهاجرين و انصار، و ساير مردم تا هنگامى كه نماز ظهر و عصر در يك وقت خوانده شد و اين جريان امتداد يافت تا نماز مغرب و عشاء نيز در يك وقت خوانده شد و تا سه روز امر دست دادن و بيعت پيوسته ادامه داشت. | ||
و نيز نقل داستان تهنيت شيخين و تقدم و پيشى گرفتن آنان بر ديگران در تبريك گوئى به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]]، از قول تعداد كثيرى از پيشوايان حديث و تفسير و تاريخ اهل سنّت، چون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، [[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جرير طبرى]]، ابن بطه، ابن مردويه، ابواسحاق ثعلبى، [[بیهقی، احمد بن حسین|بيهقى]]، [[ابن مغازلی، علی بن محمد|ابن مغازلى]]، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]]، خوارزمى، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدين سيوطى]] و.... چه آنها كه اين داستان را به طور مرسل ترديد ناپذير روايت نمودهاند و چه آنها كه آن را به مسانيد صحيح - و رجال ثقه و مورد اعتماد روايت نموده و سلسله ناقلين آن را به تعدادى از صحابه؛ مانند [[ | و نيز نقل داستان تهنيت شيخين و تقدم و پيشى گرفتن آنان بر ديگران در تبريك گوئى به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]]، از قول تعداد كثيرى از پيشوايان حديث و تفسير و تاريخ اهل سنّت، چون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، [[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جرير طبرى]]، ابن بطه، ابن مردويه، ابواسحاق ثعلبى، [[بیهقی، احمد بن حسین|بيهقى]]، [[ابن مغازلی، علی بن محمد|ابن مغازلى]]، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]]، خوارزمى، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدين سيوطى]] و.... چه آنها كه اين داستان را به طور مرسل ترديد ناپذير روايت نمودهاند و چه آنها كه آن را به مسانيد صحيح - و رجال ثقه و مورد اعتماد روايت نموده و سلسله ناقلين آن را به تعدادى از صحابه؛ مانند [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و ابى هريره و براء بن عازب و زيد بن ارقم منتهى كردهاند، قابل توجه است و برهانى است روشن و قاطع كه انكار آن جز مكابره و لجاجت و عناد چيز ديگرى نخواهد بود. | ||
اين شيوه و روش است كه «الغدير» را در نظر خواننده، به مانند دريائى بىكران نمايان نموده و در آن كتب معتبرهاى؛ مانند: اسد الغابه، الاصابه، [[تهذيب التهذيب]]، تاريخ | اين شيوه و روش است كه «الغدير» را در نظر خواننده، به مانند دريائى بىكران نمايان نموده و در آن كتب معتبرهاى؛ مانند: اسد الغابه، الاصابه، [[تهذيب التهذيب]]، تاريخ خطیب بغدادى، تهذيب الكمال، [[تاريخ الخلفاء]] سيوطى، البداية و النهایه [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، نخب المناقب، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]]، [[سنن ابن ماجة|سنن ابن ماجه]]، و دهها كتب حديث و تفسير و تاريخ چون سيل خروشان جلوهگر است. | ||
=== دفاع شجاعانه از حريم تشيع و دفع اتهامات === | === دفاع شجاعانه از حريم تشيع و دفع اتهامات === | ||
علامه بزرگوار در اين كتاب سعى | [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه بزرگوار]] در اين كتاب سعى بلیغ در دفاع از حريم تشيع و دفع اتهامات وارده پيرامون اين مكتب و پيروان آن دارد، به طورى كه همواره و در موارد متعدد به نقد كتبى كه خواسته و يا ناخواسته عقائد حقه را مورد هجمه خود قرار داده و بهتانهاى ناروا بر آن وارد ساختهاند، مىپردازد و با استدلالهاى محكم آن را رد مىسازد. | ||
به طور مثال در بخشى از شرح حال | به طور مثال در بخشى از شرح حال سيد حميرى، پس از بيان دين، آئين و مذهب سيد و سخن اعلام پيرامون عقايدش، به نقد كلام دكتر [[حسین، طه|طه حسین مصرى]] در صفحه 385 كتاب «ذكرى ابى العلاء» كه در آن قول به تناسخ را به سيد نسبت داده مىپردازد و مىفرمايد: | ||
اگر اين نسبت ساختگى، از پيشينيان [[طه | اگر اين نسبت ساختگى، از پيشينيان [[حسین، طه|طه حسین]]، آن ياوه سرايان عصر خرافات و سخنگويان نادان و نويسندگان بىكنكاش و نسبت دهندگان بىپروا، صادر شده بود، مرا به تعجب نمىانداخت؛ امّا شگفتا كه اين سخن، از مردى است كه خود را جستجوگر مىداند و خويشتن را، انسان عصر طلائى، عصر نور و روزگار كاوش مىشناسد. | ||
روزگارى كه به بلاى وجود اين دكتر و ياوه سرايان و دروغ پردازانى چون او گرفتار آمده است، مردمى كه مىخواهند گروه بزرگ و بزرگوارى از امت اسلامى را با نسبت كفر آميز: تناسخ و حلول، خوار و زبون كنند تا گروه مخالف، با اعتقاد به كفر اين دسته، آنان را دشنام دهند و اين دسته نيز از شنيدن چنين نسبت نادرستى به خشم آيند و كار به سرانجام ناستوده پراكندگى و جدائى انجامد و آرزوى آن كه [[طه | روزگارى كه به بلاى وجود اين دكتر و ياوه سرايان و دروغ پردازانى چون او گرفتار آمده است، مردمى كه مىخواهند گروه بزرگ و بزرگوارى از امت اسلامى را با نسبت كفر آميز: تناسخ و حلول، خوار و زبون كنند تا گروه مخالف، با اعتقاد به كفر اين دسته، آنان را دشنام دهند و اين دسته نيز از شنيدن چنين نسبت نادرستى به خشم آيند و كار به سرانجام ناستوده پراكندگى و جدائى انجامد و آرزوى آن كه [[حسین، طه|طه حسین]] را به چنين كار ناروائى مىگمارد و وادار مىكند، نيز همين است. | ||
آيا جستجوگرى از اين مرد نپرسيده است: مصدر اين نسبت نادرست چيست، آيا در كتابى از كتب شيعه خواندهاى يا از شيعهاى شنيدهاى؟ يا خبر چنين نسبتى از ناحيه دانشمندى از دانشمندان اماميّه به تو رسيده است؟ اين شيعه و كتابهاى اوست كه از نخستين روز تا به امروز، به كفر قائلان به تناسخ و حلول، حكم كرده است، و به برائت از آنان گرايش دارد. پس چرا اين دكتر، پيش از آن كه چنين تهمتى زند و چنين ناروائى نويسد، به اين كتب مراجعه نكرده است؟ آرى قبل از او، «[[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم اندلسى]]» در كتاب «الفصل» نسبت تناسخ را به | آيا جستجوگرى از اين مرد نپرسيده است: مصدر اين نسبت نادرست چيست، آيا در كتابى از كتب شيعه خواندهاى يا از شيعهاى شنيدهاى؟ يا خبر چنين نسبتى از ناحيه دانشمندى از دانشمندان اماميّه به تو رسيده است؟ اين شيعه و كتابهاى اوست كه از نخستين روز تا به امروز، به كفر قائلان به تناسخ و حلول، حكم كرده است، و به برائت از آنان گرايش دارد. پس چرا اين دكتر، پيش از آن كه چنين تهمتى زند و چنين ناروائى نويسد، به اين كتب مراجعه نكرده است؟ آرى قبل از او، «[[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم اندلسى]]» در كتاب «الفصل» نسبت تناسخ را به سيد داده است و تو اى خواننده! در صفحه 322 -329 جلد اول اين كتاب، ابن حزم و جدلهاى وى را باز شناختهاى. امّا قول به رجعت از سنخ قول به تناسخ و حلول نيست، زيرا كتاب و سنت به آن ناطق است، همان طور كه تفصيل آن، در كتب كلامى آمده است و تأليفات جداگانه اعلام نيز، متضمن اين مطلب هست و آن كه وقوفى بر اخبار و اشعار و حجتآورىهاى سيد دارد، مىداند كه ساحت وى ازين نسبتهاى ناروا دور است، اگر اين دكتر از آن كسانى نباشد كه كوشش بسيار در محبّت خاندان پيغمبر و مهرورزى و ستايشگرى و جانبدارى از آنان را سخافت داند. | ||
همان طور كه قبلا گذشت، اين كتاب يكى از بزرگترين كتابهاى دائرهالمعارف است كه مشتمل بر بسيارى از آراء و نظرات متقن و مستدل دينى است و اگرچه هدف اصلى و اولیه آن اثبات حديث شريف غدير و تواتر آن بوده، ولى در عين حال به جهت وسعت فكر | همان طور كه قبلا گذشت، اين كتاب يكى از بزرگترين كتابهاى دائرهالمعارف است كه مشتمل بر بسيارى از آراء و نظرات متقن و مستدل دينى است و اگرچه هدف اصلى و اولیه آن اثبات حديث شريف غدير و تواتر آن بوده، ولى در عين حال به جهت وسعت فكر و جودت انديشه هر آنچه را كه براى امت اسلامى حائز اهميت مىدانسته، در اين كتاب جمعآورى نموده است كه به ذكر اجمالى آن مىپردازيم: | ||
===بررسى واقعه غدير=== | ===بررسى واقعه غدير=== | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۸: | ||
اين بسط كلام در شرح احوال شعرا شگفتى ندارد، بلكه منتهاى شگفتى در نيروى شگرف و طاقت فرساى اين مؤلّف بزرگوار است كه در مطالعه دوران زندگى و خصوصيّات هر يك از اين شعرا بكار برده!! چه آنكه تنها در مورد ابن رومى و تنظيم شرح حال و زندگى او، اين دانشمند بىنظير، به دهها كتب قديم و جديد مراجعه و حتى نوادر مطالب و تطوّرات گوناگون هر يك را از مصادرى استخراج نموده كه بسيارى از ارباب دانش و اهل تتبّع بر آن مصادر وقوف نداشتهاند. | اين بسط كلام در شرح احوال شعرا شگفتى ندارد، بلكه منتهاى شگفتى در نيروى شگرف و طاقت فرساى اين مؤلّف بزرگوار است كه در مطالعه دوران زندگى و خصوصيّات هر يك از اين شعرا بكار برده!! چه آنكه تنها در مورد ابن رومى و تنظيم شرح حال و زندگى او، اين دانشمند بىنظير، به دهها كتب قديم و جديد مراجعه و حتى نوادر مطالب و تطوّرات گوناگون هر يك را از مصادرى استخراج نموده كه بسيارى از ارباب دانش و اهل تتبّع بر آن مصادر وقوف نداشتهاند. | ||
مثلاًمقاله استاد عباس محمود عقّاد مندرج در مجله «الهدى» چاپ عراق كه متضمّن قسمتى مربوط به شاعر نامبرده بوده، مورد بررسى مؤلّف بزرگوار (الغدير) واقع شده و مباحث آن درج گشته و يا در ترجمه عمرو بن عاص كه در جلد دوم الغدير درج گرديده، پس از بيان شرح حال مفصل او، بيش از 40 مصدر براى نامبرده، ذكر مىنمايد كه با كتاب [[صحيح مسلم]] شروع و به كتاب دائرةالمعارف فريد وجدى پایان مىيابد. | مثلاًمقاله استاد [[عقاد، عباس محمود|عباس محمود عقّاد]] مندرج در مجله «الهدى» چاپ عراق كه متضمّن قسمتى مربوط به شاعر نامبرده بوده، مورد بررسى مؤلّف بزرگوار (الغدير) واقع شده و مباحث آن درج گشته و يا در ترجمه عمرو بن عاص كه در جلد دوم الغدير درج گرديده، پس از بيان شرح حال مفصل او، بيش از 40 مصدر براى نامبرده، ذكر مىنمايد كه با كتاب [[صحيح مسلم]] شروع و به كتاب دائرةالمعارف فريد وجدى پایان مىيابد. | ||
و يا در مورد ابى تمام شاعر كه در جلد دوم «الغدير» شرح حال او درج گرديده، نام بيست و هفت تن از افراد مشهور كه بر ديوان حماسه او شرح نوشتهاند ذكر شده كه از ابوعبداللّه محمّد بن قاسم شروع و به مرحوم شيخ سيّد بن على مرصفى كه از رجال علم و ادب زمان ما بوده منتهى مىشود. | و يا در مورد ابى تمام شاعر كه در جلد دوم «الغدير» شرح حال او درج گرديده، نام بيست و هفت تن از افراد مشهور كه بر ديوان حماسه او شرح نوشتهاند ذكر شده كه از ابوعبداللّه محمّد بن قاسم شروع و به مرحوم شيخ سيّد بن على مرصفى كه از رجال علم و ادب زمان ما بوده منتهى مىشود. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۵۹: | ||
و در آخر پس از ذكر گزافههاى پيرامون خليفه سوم مىفرمايد: | و در آخر پس از ذكر گزافههاى پيرامون خليفه سوم مىفرمايد: | ||
شايد آنچه در اين كتاب نوشتهايم، گر چه جز اندكى از بسيار نيست؛ ولى براى شناساندن جنبههاى گوناگون روحيه عثمان و بهرهاش از علم و تقوى و چگونگى آراء و اخلاقش كفايت كند. و اينها چيزهائى است كه معاصران و معاشرانش ديده و وصف كرده و دربارهاش همداستانند، حتى همگى رفتار و و | شايد آنچه در اين كتاب نوشتهايم، گر چه جز اندكى از بسيار نيست؛ ولى براى شناساندن جنبههاى گوناگون روحيه عثمان و بهرهاش از علم و تقوى و چگونگى آراء و اخلاقش كفايت كند. و اينها چيزهائى است كه معاصران و معاشرانش ديده و وصف كرده و دربارهاش همداستانند، حتى همگى رفتار و و موضعگیرى واحدى نسبت به او داشتهاند. | ||
===ذكر وضاعين و احاديث موضوعه=== | ===ذكر وضاعين و احاديث موضوعه=== | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۶: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
{{امام علی علیهالسلام}} | |||
{{جوامع روایی شیعه}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۱۷: | ||
[[الغدير في التراث الإسلامي]] | [[الغدير في التراث الإسلامي]] | ||
[[المولی في الغدير]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۲۲۰: | خط ۲۲۴: | ||
[[رده:کلام و عقاید]] | [[رده:کلام و عقاید]] | ||
[[رده: مباحث خاص کلامی]] | [[رده: مباحث خاص کلامی]] | ||
[[رده: | [[رده:امام علی(ع)]] | ||
[[رده:امامت]] |