الضعفاء والمتروكون: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - 'الضعفاء والمتروكون (ابهام زدایی)' به 'الضعفاء والمتروكون (ابهام‌زدایی)')
     
    (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
     
    {{کاربردهای دیگر|الضعفاء والمتروكون (ابهام‌زدایی)}}
     
    {{کاربردهای دیگر|الضعفاء والمتروكون (ابهام زدایی)}}
     
     


    '''الضعفاء والمتروكون'''، تألیف [[دارقطنی، علی بن عمر|علی بن عمر دارقطنی بغدادی]] (متوفی 385ق)، مشتمل بر شرح حال 631 راوی است. [[ابن عبدالقادر، موفق بن عبدالله|موفق بن عبدالله بن عبدالقادر]]، این اثر را به‌عنوان پایان‌نامه فوق لیسانس مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.  
    '''الضعفاء والمتروكون'''، تألیف [[دارقطنی، علی بن عمر|علی بن عمر دارقطنی بغدادی]] (متوفی 385ق)، مشتمل بر شرح حال 631 راوی است. [[ابن عبدالقادر، موفق بن عبدالله|موفق بن عبدالله بن عبدالقادر]]، این اثر را به‌عنوان پایان‌نامه فوق لیسانس مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.  
    خط ۴۹: خط ۴۵:
    شیوه [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در نقد، شیوه‌ای است متمایز که حکایت از احاطه بسیار خوب او بر راوی دارد که از او سخن می‌گوید؛ زیرا او به هنگام ارائه نظر درباره مردی که از او بی‌خبر است، توقف می‌کند؛ چنان‌که در ترجمه 622 از ضعفا و 109 از سؤالات حمزه این‌گونه عمل کرده است. شخصیت [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در نقد، به هنگام مخالفت با حفاظ و نقّاد بزرگ و ارائه دیدگاه خاصی که مبتنی بر درایت کامل است، مشخص می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص‌46</ref>‏.  
    شیوه [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در نقد، شیوه‌ای است متمایز که حکایت از احاطه بسیار خوب او بر راوی دارد که از او سخن می‌گوید؛ زیرا او به هنگام ارائه نظر درباره مردی که از او بی‌خبر است، توقف می‌کند؛ چنان‌که در ترجمه 622 از ضعفا و 109 از سؤالات حمزه این‌گونه عمل کرده است. شخصیت [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در نقد، به هنگام مخالفت با حفاظ و نقّاد بزرگ و ارائه دیدگاه خاصی که مبتنی بر درایت کامل است، مشخص می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص‌46</ref>‏.  


    معاصران [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] جایگاه عالی او را می‌دانستند، پس دست‌به‌دامان او شده و در زمینه رجال و علل حدیث از او سؤال می‌کردند. سؤالات برقانی، سلمی، سهمی و عبدالله بن ابی‌بکر و دیگر مشایخ و سؤالات [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، دلیلی است قاطع بر جایگاه علمی دارقطنی بین علمای معاصرش. حاکم در مقدمه سوالاتش از [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]]، می‌نویسد: اسامی تعدادی از مشایخ و رجال عراق که احوال آنها در منابع جرح و تعدیل روشن نیست را نوشتم و به استادمان ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی دادم. او به خط خود زیر اسامی ایشان آنچه از احوالات آنها که برایش مسجل بود را نوشت و سپس به‌طور شفاهی نیز به من گفت<ref>ر.ک: همان، ص‌48</ref>‏.  
    معاصران [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] جایگاه عالی او را می‌دانستند، پس دست‌به‌دامان او شده و در زمینه رجال و علل حدیث از او سؤال می‌کردند. سؤالات برقانی، سلمی، سهمی و عبدالله بن ابی‌بکر و دیگر مشایخ و سؤالات [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، دلیلی است قاطع بر جایگاه علمی دارقطنی بین علمای معاصرش. حاکم در مقدمه سؤالاتش از [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]]، می‌نویسد: اسامی تعدادی از مشایخ و رجال عراق که احوال آنها در منابع جرح و تعدیل روشن نیست را نوشتم و به استادمان ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی دادم. او به خط خود زیر اسامی ایشان آنچه از احوالات آنها که برایش مسجل بود را نوشت و سپس به‌طور شفاهی نیز به من گفت<ref>ر.ک: همان، ص‌48</ref>‏.  


    کتاب «الضعفاء والمتروكون» [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]]، کتابی کم‌حجم است که نسخه ظاهریه آن یازده ورقه است، اما با وجود کم‌حجمی بسیار مفید است؛ چراکه مشتمل بر تعدادی زیادی از تراجم است. در نسخه اصلی، تعداد رجالی که شرح حال آنها را آورده 631 شخصیت است و البته تعداد زیادی نیز در اثنای تراجم ذکر شده‌اند. در بین این افراد کسانی هستند که ترجمه آنها را در غیر این کتاب با وجود جستجوی طاقت‌فرسا در کتب رجالی متقدم و متأخر نیافتیم؛ از جمله این افراد حسن بن محمد بن عبیدالله عزرمی است که نامش در ترجمه 340 [339] آمده است. او برادر عبدالرحمان بن محمد بن عبیدالله عزرمی است. همچنین [[خالد بن قدامه]] که اسمش در ترجمه 365 [364] آمده و عبدالسلام بن ابی‌جنوب از وی روایت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص‌49-48</ref>‏.  
    کتاب «الضعفاء والمتروكون» [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]]، کتابی کم‌حجم است که نسخه ظاهریه آن یازده ورقه است، اما با وجود کم‌حجمی بسیار مفید است؛ چراکه مشتمل بر تعدادی زیادی از تراجم است. در نسخه اصلی، تعداد رجالی که شرح حال آنها را آورده 631 شخصیت است و البته تعداد زیادی نیز در اثنای تراجم ذکر شده‌اند. در بین این افراد کسانی هستند که ترجمه آنها را در غیر این کتاب با وجود جستجوی طاقت‌فرسا در کتب رجالی متقدم و متأخر نیافتیم؛ از جمله این افراد حسن بن محمد بن عبیدالله عزرمی است که نامش در ترجمه 340 [339] آمده است. او برادر عبدالرحمان بن محمد بن عبیدالله عزرمی است. همچنین [[خالد بن قدامه]] که اسمش در ترجمه 365 [364] آمده و عبدالسلام بن ابی‌جنوب از وی روایت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص‌49-48</ref>‏.  

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۷

    الضعفاء والمتروكون
    الضعفاء والمتروكون
    پدیدآورانابن عبدالقادر، موفق بن عبدالله (مصحح) دارقطنی، علی بن عمر (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرکتاب الضعفاء و المتروکين
    ناشرمکتبة المعارف
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشر1404ق. = 1984م.
    چاپچاپ اول
    موضوعضعفا (حديث)

    حديث - علم الرجال

    محدثان اهل سنت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏د‎‏2‎‏ض‎‏7 / 114/5 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الضعفاء والمتروكون، تألیف علی بن عمر دارقطنی بغدادی (متوفی 385ق)، مشتمل بر شرح حال 631 راوی است. موفق بن عبدالله بن عبدالقادر، این اثر را به‌عنوان پایان‌نامه فوق لیسانس مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق و 631 ترجمه است که تا شماره 611 بر اساس اسم و به‌ترتیب حروف الفبا و از شماره 612 بر اساس کنیه مطرح شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه کتاب به نقل از دکتر اکرم ضیاء العمری، لیستی سی‌ودو نفره از مؤلفین در موضوع «ضعفاء» ارائه شده است؛ از جمله این افرادند: محمد بن اسماعیل بخاری (متوفی 256ق) با کتاب «الضعفاء الكبير» و «الضعفاء الصغير»؛ نسائی (متوفی 303ق) با کتاب «الضعفاء والمتروكون»؛ عبدالرحمان بن جوزی (متوفی 597ق) با کتاب «الضعفاء والمتروكون» و ابن حجر عسقلانی (متوفی 852ق) با کتاب «لسان الميزان»[۱]‏.

    محقق کتاب در بخشی دیگری از مقدمه، شرح حال مختصری از نویسنده ارائه کرده است: «با توجه به شهرت دارقطنی، به این ترجمه موجز از حیات، اساتید، شاگردان و سفرهای علمی او بسنده می‌کنم...»[۲]‏. اگرچه محقق از شرح‌ حالی مختصر سخن گفته، اما در بخش اساتید و کسانی که دارقطنی از آنها تأثیر پذیرفته، به نام چهل تن اشاره کرده و در چند سطر هریک را معرفی و تأثیرپذیری دارقطنی از ایشان را متذکر می‌شود[۳] و در بخش آثار، 48 اثر او را لیست می‌کند[۴]‏.

    شیوه دارقطنی در نقد، شیوه‌ای است متمایز که حکایت از احاطه بسیار خوب او بر راوی دارد که از او سخن می‌گوید؛ زیرا او به هنگام ارائه نظر درباره مردی که از او بی‌خبر است، توقف می‌کند؛ چنان‌که در ترجمه 622 از ضعفا و 109 از سؤالات حمزه این‌گونه عمل کرده است. شخصیت دارقطنی در نقد، به هنگام مخالفت با حفاظ و نقّاد بزرگ و ارائه دیدگاه خاصی که مبتنی بر درایت کامل است، مشخص می‌شود[۵]‏.

    معاصران دارقطنی جایگاه عالی او را می‌دانستند، پس دست‌به‌دامان او شده و در زمینه رجال و علل حدیث از او سؤال می‌کردند. سؤالات برقانی، سلمی، سهمی و عبدالله بن ابی‌بکر و دیگر مشایخ و سؤالات حاکم نیشابوری، دلیلی است قاطع بر جایگاه علمی دارقطنی بین علمای معاصرش. حاکم در مقدمه سؤالاتش از دارقطنی، می‌نویسد: اسامی تعدادی از مشایخ و رجال عراق که احوال آنها در منابع جرح و تعدیل روشن نیست را نوشتم و به استادمان ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی دادم. او به خط خود زیر اسامی ایشان آنچه از احوالات آنها که برایش مسجل بود را نوشت و سپس به‌طور شفاهی نیز به من گفت[۶]‏.

    کتاب «الضعفاء والمتروكون» دارقطنی، کتابی کم‌حجم است که نسخه ظاهریه آن یازده ورقه است، اما با وجود کم‌حجمی بسیار مفید است؛ چراکه مشتمل بر تعدادی زیادی از تراجم است. در نسخه اصلی، تعداد رجالی که شرح حال آنها را آورده 631 شخصیت است و البته تعداد زیادی نیز در اثنای تراجم ذکر شده‌اند. در بین این افراد کسانی هستند که ترجمه آنها را در غیر این کتاب با وجود جستجوی طاقت‌فرسا در کتب رجالی متقدم و متأخر نیافتیم؛ از جمله این افراد حسن بن محمد بن عبیدالله عزرمی است که نامش در ترجمه 340 [339] آمده است. او برادر عبدالرحمان بن محمد بن عبیدالله عزرمی است. همچنین خالد بن قدامه که اسمش در ترجمه 365 [364] آمده و عبدالسلام بن ابی‌جنوب از وی روایت کرده است[۷]‏.

    تراجم ذکرشده در کتاب عموماً مختصر است، به‌گونه‌ای که نویسنده جز در تراجم معدودی، نوشته را به درازا نکشیده، ولیکن با این وجود بسیاری از عناصر اساسی در ترجمه راوی را ذکر می‌کند. اسم، نسب، لقب، کنیه، بعضی از اساتید و شاگردان و مرویات و حال راوی به‌لحاظ ثقه و غیر ثقه بودن را ذکر می‌کند. بلکه گاه نام کسی را هم که خویشاوندی با راوی داشته، ذکر و حالش را تبیین می‌کند؛ اگرچه ملتزم به ذکر این عناصر در هر ترجمه، به جهت رعایت ایجاز، نیست. در حقیقت مقصود اول و اساسی، بیان حال راوی از جهت توثیق و تجریح است[۸]‏.

    کتاب بر طبق حروف الفبا مرتب شده است؛ این ترتیب نسبت به اسم راوی است، اما در رابطه با اسم پدر یا جد ملتزم به مراعات ترتیب نبوده است؛ به‌گونه‌ای که می‌بینیم مثلا ابراهیم بن فضل پیش از ابراهیم بن حکم آمده است.

    مراعات فقط اسم راوی در ترتیب تراجم، شیوه‌ عموم متقدمین بر دارقطنی مانند بخاری در التاريخ الكبير و نسائی در الضعفاء، عقیلی در الضعفاء و ابن عدی در الكامل است. لکن شیوه متأخرین از دارقطنی و برقانی مانند ذهبی در الميزان و المغنیو ابن حجر در اللسان، لحاظ ترتیب الفبایی در اسم راوی و اسم پدرش است. این شیوه دقیق‌تر از شیوه متقدمین است؛ زیرا جوینده را بر یافتن راوی مورد نظرش، از راهی آسان‌تر از راه اول یاری می‌رساند[۹]‏.

    کتاب با اسم ابراهیم آغاز و به‌ترتیب تا حرف یاء ادامه یافته است. سپس بابی برای کنیه‌ها معین شده و البته ترتیب الفبایی در آن مراعات نشده؛ زیرا با کنیه ابوبکر آغاز و پس از آن ابوداود و ابوکرز و سپس ابوسوره و ابوادام آمده است[۱۰]‏.

    وضعیت کتاب

    فهارس اعلام بر طبق اسامی و کنیه در انتهای کتاب ارائه شده است.

    پانوشت صفحات به دو بخش تقسیم شده است که در قسم اول مستندات مطالب و در بخش دوم معرفی برخی اعلام، اختلاف نسخ و ارجات مفیدی ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص16-13
    2. ر.ک: همان، ص17
    3. ر.ک: همان، ص36-26
    4. ر.ک: همان، ص45-40
    5. ر.ک: همان، ص‌46
    6. ر.ک: همان، ص‌48
    7. ر.ک: همان، ص‌49-48
    8. ر.ک: همان، ص72
    9. ر.ک: همان، ص73-72
    10. ر.ک: متن کتاب، ص‌410-408

    منابع مقاله

    مقدمه محقق و متن کتاب.

    وابسته‌ها