ادب الملوك فی بیان حقائق التصوف: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR143143J1.jpg | عنوان = ادب الملوك فی بیان حقائق التصوف | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = مؤلف ناشناخته (نويسنده) راتکه، برند (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = 4الف 288/3 BP | موضوع =تصوف -- آداب و اعم...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۱
ادب الملوك فی بیان حقائق التصوف | |
---|---|
پدیدآوران | مؤلف ناشناخته (نويسنده) راتکه، برند (محقق) |
ناشر | کنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ اعظم انصاری. دبیرخانه |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1370ش - 1991م |
چاپ | 1 |
موضوع | تصوف -- آداب و اعمال - تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 4الف 288/3 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أدب الملوك في بيان حقائق التصوف، اثری از مؤلفی ناشناخته در موضوع صوفیه و آداب و سلوک ایشان است که به اهتمام محقق و خاورشناس مشهور بیرند راتکه منتشر شده است.
کتاب مشتمل بر مقدمه، 28 باب و خاتمه است. نویسنده در مقدمه بهاختصار حقیقت علوم مختلف و هدف هریک (اعم از فقه، حدیث، قرائت و تفسیر، لغت و نحو و معانی) را بیان کرده و از قصور صاحبان این علوم در بهکار گرفتن علم خویش سخن گفته است و در ادامه نوشته است: سپس به علمای این عصر نگاه کردم و در رسوم و احکام ایشان دقت کردم، پس ظواهر ایشان را مخالف با آثار و اخبار دیدم. ابتدا به لباس ایشان نگاه کردم و آن را از جهت طول آستینها و دامنها و نرمی و نازکی، مخالف با سنت یافتم؛ مثل اینکه لباس متکبرین است. طعام ایشان نیز رنگانگ و همنشینی ایشان نیز با اغنیا برای طلب ریاست و اعراض ایشان از فقرا و تلاش ایشان در طلب دنیا را مشاهده کردم و البته اندکند علمایی که به علم تمسک جسته و به عمل کردن به آن مشغول شده و از شبهات پرهیز کرده و به سنت متمسک شدهاند[۱].
همچنین در سبب نامگذاری کتاب مینویسد: در این کتاب اصول و قواعد صوفیه و آداب و رسوم و احکام و حقایق آن و همه لوازم ایشان در موافقت با سنت نبوی را بیان کردم و آن را «أدب الملوك» نامیدم؛ چراکه صوفیه در همه اسباب و لوازم دنیا زهد ورزیدهاند و ملوک گشتهاند و چرا مستحق نام ملوکیت نباشند، درحالیکه همتی غیر خدا ندارند و از دنیا به کمترین آن راضی شدهاند؟![۲].
نویسنده «فقر» را اولین چیزی میداند که تصوف بر آن بنا شده است و برای صوفیه در فقر اشارات و احکامی است و نام فقر سبب جمع ایشان است و...[۳].
در باب نهم کتاب، علوم صوفیه اینگونه معرفی شده است: «و اما علوم صوفیه همان علم باطن و علم الهام و سر بین خداوند و اولیائش بدون واسطه است؛ همان علم لدنی که خداوند عزوجل میفرماید: «و علمناه من لدنا علما»[۴].
در انتهای کتاب نیز اشاره شده که سیاحت صوفیه، خروج از شهری به شهری است، وطن صوفیه مسجد، نشستن صوفیه حلقهوار و خوراک ایشان تنگدستی و گرسنگی است[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.