صحاح الأخبار فی نسب السادة الفاطمیة الأخیار: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR38523J1.jpg | عنوان = صحاح الأخبار فی نسب السادة الفاطمیة الأخیار | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = مخزومی، محمد بن عبدالله (نويسنده) عبدالغنی، عارف احمد (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /م3ص3 53/7...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''صحاح الأخبار في نسب السادة الفاطمية الأخيار'''، اثر عبدالله محمد سراجالدین بن سید عبدالله رفاعی مخزومی واسطی (متوفی 885ق)، کتابی است ارزشمند در معرفی نسب برخی از سادات فاطمی که با تحقیق عارف احمد | '''صحاح الأخبار في نسب السادة الفاطمية الأخيار'''، اثر [[مخزومی، محمد بن عبدالله|عبدالله محمد سراجالدین بن سید عبدالله رفاعی مخزومی واسطی]] (متوفی 885ق)، کتابی است ارزشمند در معرفی نسب برخی از سادات فاطمی که با تحقیق [[عبدالغنی، عارف احمد|عارف احمد عبدالغنی]]، منتشر شده است. | ||
اثر حاضر، حاوی اطلاعات نادر، دقیق و ارزشمندی درباره برخی از ذریه و فرزندان بزرگوار خاندان پیامبر(ص) است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. | اثر حاضر، حاوی اطلاعات نادر، دقیق و ارزشمندی درباره برخی از ذریه و فرزندان بزرگوار خاندان پیامبر(ص) است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. | ||
اهمیت کتاب، در این است که نویسنده آن، از نوادگان خاندان رفاعی، از اصحاب رواق ابوعبیده در واسط عراق بوده که خدمات فراوانی انجام داده و آثار ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشتهاند. علاوه بر این، وی در نویسندگی، تجربهای طولانی داشته و در کار پیرامون کتابهای نسبشناسی که پیش از او نوشته شده است، تسلط کاملی از خود نشان داده و بهاحتمال زیاد، در زمان خود، شجرهنامهها را دیده و درباره آنها، تحقیق و پژوهش نموده است؛ دلیل این مدعا آن است که وی در چندین جای کتاب، از مطالب | اهمیت کتاب، در این است که نویسنده آن، از نوادگان خاندان رفاعی، از اصحاب رواق ابوعبیده در واسط عراق بوده که خدمات فراوانی انجام داده و آثار ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشتهاند. علاوه بر این، وی در نویسندگی، تجربهای طولانی داشته و در کار پیرامون کتابهای نسبشناسی که پیش از او نوشته شده است، تسلط کاملی از خود نشان داده و بهاحتمال زیاد، در زمان خود، شجرهنامهها را دیده و درباره آنها، تحقیق و پژوهش نموده است؛ دلیل این مدعا آن است که وی در چندین جای کتاب، از مطالب «[[المشجر الكشاف لتحقيق أصول السادة الأشراف]]» [[عمیدالدین نجفی]] (زنده در 927ق) استفاده کرده است و در اثنای مطالب، از کتاب «[[المشجر الكشاف لتحقيق أصول السادة الأشراف|المشجر الكشاف لأصول السادة الأشراف]]» [[محمد بن احمد عمیدی حسینی]]، یاد کرده است و این نشاندهنده آن است که وی از این آثار، اطلاع داشته و از مطالب آنها، بهره برده است<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>. | ||
کتاب با مقدمهای از محقق در معرفی و اشاره به اهمیت و برخی ویژگیهای آن آغاز شده و مطالب، بدون تبویب و فصلبندی خاصی، عرضه شده است. نویسنده مبحث نسبشناسی خود را از بحث پیرامون نسب حضرت نوح(ع) آغاز نموده و سپس، به بررسی نسب پیامبر(ص) از معد بن عدنان و نزار بن معد بن عدنان، پرداخته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15</ref>. | کتاب با مقدمهای از محقق در معرفی و اشاره به اهمیت و برخی ویژگیهای آن آغاز شده و مطالب، بدون تبویب و فصلبندی خاصی، عرضه شده است. نویسنده مبحث نسبشناسی خود را از بحث پیرامون نسب حضرت نوح(ع) آغاز نموده و سپس، به بررسی نسب پیامبر(ص) از معد بن عدنان و نزار بن معد بن عدنان، پرداخته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15</ref>. | ||
نویسنده نسب پیامبر(ص) را یکبهیک شمرده تا به نام پدر بزرگوار ایشان رسیده و سپس، شرح حال مختصری از پیامبر(ص) ارائه نموده و به ذکر نام فرزندان آن حضرت: قاسم، عبدالله، زینب، امکلثوم، رقیه و حضرت فاطمه(س) پرداخته و پس از آن، اولاد حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) را بهصورت مفصلتر، معرفی کرده است که از جمله آنها، عبارتند از: امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، محمد اکبر معروف به ابوحنیفه، عباس(ع)، عثمان، جعفر، عبدالله، عمر الاطرف و...<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | نویسنده نسب پیامبر(ص) را یکبهیک شمرده تا به نام پدر بزرگوار ایشان رسیده و سپس، شرح حال مختصری از پیامبر(ص) ارائه نموده و به ذکر نام فرزندان آن حضرت: قاسم، عبدالله، زینب، امکلثوم، رقیه و حضرت فاطمه(س) پرداخته و پس از آن، اولاد حضرت فاطمه(س) و [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] را بهصورت مفصلتر، معرفی کرده است که از جمله آنها، عبارتند از: [[امام حسن علیهالسلام|امام حسن(ع)]]، [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]، محمد اکبر معروف به ابوحنیفه، عباس(ع)، عثمان، جعفر، عبدالله، عمر الاطرف و...<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
نسخهٔ ۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۳
صحاح الأخبار فی نسب السادة الفاطمیة الأخیار | |
---|---|
پدیدآوران | مخزومی، محمد بن عبدالله (نويسنده) عبدالغنی، عارف احمد (محقق) |
ناشر | دار العرب ** نور معارف |
مکان نشر | سوریه - دمشق |
سال نشر | 2014م |
چاپ | 1 |
شابک | ---- |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /م3ص3 53/7 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
صحاح الأخبار في نسب السادة الفاطمية الأخيار، اثر عبدالله محمد سراجالدین بن سید عبدالله رفاعی مخزومی واسطی (متوفی 885ق)، کتابی است ارزشمند در معرفی نسب برخی از سادات فاطمی که با تحقیق عارف احمد عبدالغنی، منتشر شده است.
اثر حاضر، حاوی اطلاعات نادر، دقیق و ارزشمندی درباره برخی از ذریه و فرزندان بزرگوار خاندان پیامبر(ص) است[۱].
اهمیت کتاب، در این است که نویسنده آن، از نوادگان خاندان رفاعی، از اصحاب رواق ابوعبیده در واسط عراق بوده که خدمات فراوانی انجام داده و آثار ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشتهاند. علاوه بر این، وی در نویسندگی، تجربهای طولانی داشته و در کار پیرامون کتابهای نسبشناسی که پیش از او نوشته شده است، تسلط کاملی از خود نشان داده و بهاحتمال زیاد، در زمان خود، شجرهنامهها را دیده و درباره آنها، تحقیق و پژوهش نموده است؛ دلیل این مدعا آن است که وی در چندین جای کتاب، از مطالب «المشجر الكشاف لتحقيق أصول السادة الأشراف» عمیدالدین نجفی (زنده در 927ق) استفاده کرده است و در اثنای مطالب، از کتاب «المشجر الكشاف لأصول السادة الأشراف» محمد بن احمد عمیدی حسینی، یاد کرده است و این نشاندهنده آن است که وی از این آثار، اطلاع داشته و از مطالب آنها، بهره برده است[۲].
کتاب با مقدمهای از محقق در معرفی و اشاره به اهمیت و برخی ویژگیهای آن آغاز شده و مطالب، بدون تبویب و فصلبندی خاصی، عرضه شده است. نویسنده مبحث نسبشناسی خود را از بحث پیرامون نسب حضرت نوح(ع) آغاز نموده و سپس، به بررسی نسب پیامبر(ص) از معد بن عدنان و نزار بن معد بن عدنان، پرداخته است[۳].
نویسنده نسب پیامبر(ص) را یکبهیک شمرده تا به نام پدر بزرگوار ایشان رسیده و سپس، شرح حال مختصری از پیامبر(ص) ارائه نموده و به ذکر نام فرزندان آن حضرت: قاسم، عبدالله، زینب، امکلثوم، رقیه و حضرت فاطمه(س) پرداخته و پس از آن، اولاد حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) را بهصورت مفصلتر، معرفی کرده است که از جمله آنها، عبارتند از: امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، محمد اکبر معروف به ابوحنیفه، عباس(ع)، عثمان، جعفر، عبدالله، عمر الاطرف و...[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.