السیرة النبویة لابن هشام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'السيرة النبوية (ابهام زدایی)' به 'السيرة النبوية (ابهام‌زدایی)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'السيرة النبوية (ابهام زدایی)' به 'السيرة النبوية (ابهام‌زدایی)')
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن هشام، عبد الملک بن هشام]] (نويسنده)
[[ابن هشام، عبد الملک بن هشام]] (نويسنده)
[[سقا، مصطفی ]] (محقق)
[[سقا، مصطفی]] (محقق)
[[ابیاری، ابراهیم ]] ( محقق)
[[ابیاری، ابراهیم]] (محقق)
[[شلبی، عبدالحفیظ]] ( محقق)
[[شلبی، عبدالحفیظ]] (محقق)
|زبان
|زبان
| زبان = عربی
| زبان = عربی
| کد کنگره =   ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏س‎‏9‎‏ ‎‏1300 22/2 BP  
| کد کنگره =/‎‏الف‎‏2‎‏س‎‏9‎‏ ‎‏1300 22/2 BP  
| موضوع =اسلام - تاریخ - از آغاز تا 41ق. - محمد(ص)، پیامبر اسلام، ۵۳ قبل از هجرت - ۱۱ق. -- سرگذشتنامه
| موضوع =اسلام - تاریخ - از آغاز تا 41ق. - محمد(ص)، پیامبر اسلام، ۵۳ قبل از هجرت - ۱۱ق. -- سرگذشتنامه
|ناشر  
|ناشر  
| ناشر = دار إحياء التراث العربي
| ناشر = دار إحياء التراث العربي
| مکان نشر = لبنان - بیروت
| مکان نشر = لبنان - بیروت
| سال نشر = 13سده
| سال نشر = سده13
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19231AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE19231AUTOMATIONCODE
| چاپ = 1
| چاپ = 1
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|السيرة النبوية (ابهام‌زدایی)}}
'''السيرة النبوية''' تأليف [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|عبدالملك بن هشام معافرى مصرى]] كه به [[السيرة النبوية|سيره ابن هشام]] شهرت يافته است؛ يكى از دو منبعى است كه در سيره و مغازى پيامبر گرامى اسلام(ص) از اعتبار و شهرت زيادى برخوردار است. اين كتاب در واقع سيره ابن اسحاق است كه ابن هشام آن را تهذيب و تلخيص كرده است.
'''السيرة النبوية''' تأليف [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|عبدالملك بن هشام معافرى مصرى]] كه به [[السيرة النبوية|سيره ابن هشام]] شهرت يافته است؛ يكى از دو منبعى است كه در سيره و مغازى پيامبر گرامى اسلام(ص) از اعتبار و شهرت زيادى برخوردار است. اين كتاب در واقع سيره ابن اسحاق است كه ابن هشام آن را تهذيب و تلخيص كرده است.


خط ۳۷: خط ۳۸:


==حذفیات==
==حذفیات==
ابن هشام که سیرهء ابن اسحاق را از یکی از کامل‌ترین و دقیق‌ترین‌ روایات یعنی‌ روایت‌ زیاد بن عبد اللّه بکّایی‌ اخذ‌ کرده است، مقید به‌ نقل همهء اقوال و گفته‌‌های ابن اسحاق نبوده و برخی مطالب را افزوده‌ و از برخی کاسته است به‌طور کلی آنچه را که‌ ابن‌ هشام بنابه قول‌ خودش‌ از‌ کتاب ابن اسحاق حذف کرده است به چهار قسمت تقسیم‌ می‌شوند:  
ابن هشام که سیرهء ابن اسحاق را از یکی از کامل‌ترین و دقیق‌ترین‌ روایات یعنی‌ روایت‌ زیاد بن عبداللّه بکّایی‌ اخذ‌ کرده است، مقید به‌ نقل همهء اقوال و گفته‌‌های ابن اسحاق نبوده و برخی مطالب را افزوده‌ و از برخی کاسته است به‌طور کلی آنچه را که‌ ابن‌ هشام بنابه قول‌ خودش‌ از‌ کتاب ابن اسحاق حذف کرده است به چهار قسمت تقسیم‌ می‌شوند:  


1) مطالبی که در آناز پیامبر اکرم(ص)ذکری نبوده و یا آی‌های از آیات قرآن در مورد آن نازل نشده‌ است‌ و یا مطلبی از مطالب مربوط به قرآن را تأیید یا تبیین نکرده و یا به درستی آن گواه نبوده است. این‌ مطالب عبارتند از: اخبار و قصص مربوط به آغاز خلقت و تاریخ‌‌ انبیاء‌ از آدم‌ تا عیسی(ع)به استثنای قسمت مربوط به فرزندان اسماعیل‌ و اخبار مربوط به ملوک یمن و پدیدار شدن دین‌ عیسی در نجران، حکایات مربوط به تاریخ مکه در دوران قبل‌ از‌ اسلام‌ به جز آن قسمت‌ که با بعثت پیامبر(ص)مرتبط بوده نیز حذف شده است.  
1) مطالبی که در آناز پیامبر اکرم(ص)ذکری نبوده و یا آی‌های از آیات قرآن در مورد آن نازل نشده‌ است‌ و یا مطلبی از مطالب مربوط به قرآن را تأیید یا تبیین نکرده و یا به درستی آن گواه نبوده است. این‌ مطالب عبارتند از: اخبار و قصص مربوط به آغاز خلقت و تاریخ‌‌ انبیاء‌ از آدم‌ تا عیسی(ع)به استثنای قسمت مربوط به فرزندان اسماعیل‌ و اخبار مربوط به ملوک یمن و پدیدار شدن دین‌ عیسی در نجران، حکایات مربوط به تاریخ مکه در دوران قبل‌ از‌ اسلام‌ به جز آن قسمت‌ که با بعثت پیامبر(ص)مرتبط بوده نیز حذف شده است.  
خط ۴۵: خط ۴۶:
3)اخبار و روایاتی‌ که‌ ممکن‌ بوده است بعضی از مردم را بیازارد ویا گفتن آنها قبیح شمرده شود.  
3)اخبار و روایاتی‌ که‌ ممکن‌ بوده است بعضی از مردم را بیازارد ویا گفتن آنها قبیح شمرده شود.  


4)اخباری که‌ زیاد بن عبد اللّه بکّایی تأیید نکرده و از ذکر آنها اجتناب کرده است‌.  
4)اخباری که‌ زیاد بن عبداللّه بکّایی تأیید نکرده و از ذکر آنها اجتناب کرده است‌.  


حذف مطالب مربوط به‌ قسمت‌ اول می‌تواند یک حذف طبیعی‌ باشد. هرچند ذکر آنها می‌توانست فواید تاریخی دیگری داشته باشد ولی با توجه به عدم ارتباط آنها با زندگی پیامبر اسلام، به تاریخ پیامبر اسلام و زندگینامه‌ آن حضرت لطم‌های نمی‌زند و حتی این کار می‌تواند در مورد سیره یک کار پسندیده نیز باشد.  
حذف مطالب مربوط به‌ قسمت‌ اول می‌تواند یک حذف طبیعی‌ باشد. هرچند ذکر آنها می‌توانست فواید تاریخی دیگری داشته باشد ولی با توجه به عدم ارتباط آنها با زندگی پیامبر اسلام، به تاریخ پیامبر اسلام و زندگی‌نامه‌ آن حضرت لطم‌های نمی‌زند و حتی این کار می‌تواند در مورد سیره یک کار پسندیده نیز باشد.  


در مورد مطالب مربوط به قسمت دوم باوجوداین که گاهی‌ ابن هشام اشعاری را به‌ خاطر‌ انکار شعرشناسان حذف کرده است، ولی در بسیاری از مواقع نیز هرگاه که وی اانکار شعرشناسان در مورد شعری را می‌آورد بعد از نقل خود اشعار است، مثلا در یکی‌ از‌ سریه‌ها که حمزه عهده‌دار آن بوده است، 14 بیت شعر از او نقل‌ کرده و در جواب آن نیز 15 بیت از ابو جهل نقل نقل می‌کند و بعد از نقل‌‌ هرکدام‌، می‌گوید اکثر دانایان به شعر آن را انکار کرده‌اند. 23
در مورد مطالب مربوط به قسمت دوم باوجوداین که گاهی‌ ابن هشام اشعاری را به‌ خاطر‌ انکار شعرشناسان حذف کرده است، ولی در بسیاری از مواقع نیز هرگاه که وی اانکار شعرشناسان در مورد شعری را می‌آورد بعد از نقل خود اشعار است، مثلا در یکی‌ از‌ سریه‌ها که حمزه عهده‌دار آن بوده است، 14 بیت شعر از او نقل‌ کرده و در جواب آن نیز 15 بیت از ابو جهل نقل نقل می‌کند و بعد از نقل‌‌ هرکدام‌، می‌گوید اکثر دانایان به شعر آن را انکار کرده‌اند. 23


همان‌طوری‌که گاهی مطالب مربوط به علی(ع)را حذف کرده‌ است، اشعار و یا اخباری که دلالت برایمان ابو طالب به‌ پیامبر‌ اسلام‌‌ (ص)داشته نیز حذف شده است‌ که‌ در‌ تحقیقات جدید نیز به آنها اشاره شده است. 24این امر نیز ناشی از کوشش عباسیان برای برتری‌ دادن خود و آل‌ عباس‌ برعلویان‌ بوده است که به نویسندگان اجازه‌ نمی‌داده است‌ هر‌ مطلبی در مورد ابو طاللب و یا علی(ع)بیان شود. البته در سیرهء ابن هشام مطالبی فراوانی در مورد جان‌فشانی‌‌های‌‌ ابو‌ طالب‌ آمده ولی گاهی اشعار و اخباری نیز حذف شده است.  
همان‌طوری‌که گاهی مطالب مربوط به علی(ع) را حذف کرده‌ است، اشعار و یا اخباری که دلالت برایمان ابو طالب به‌ پیامبر‌ اسلام‌‌(ص)داشته نیز حذف شده است‌ که‌ در‌ تحقیقات جدید نیز به آنها اشاره شده است. 24این امر نیز ناشی از کوشش عباسیان برای برتری‌ دادن خود و آل‌ عباس‌ برعلویان‌ بوده است که به نویسندگان اجازه‌ نمی‌داده است‌ هر‌ مطلبی در مورد ابو طاللب و یا علی(ع)بیان شود. البته در سیرهء ابن هشام مطالبی فراوانی در مورد جان‌فشانی‌‌های‌‌ ابو‌ طالب‌ آمده ولی گاهی اشعار و اخباری نیز حذف شده است.  


یکی‌ دیگر از مواردی که ابن هشام مطلبی را حذف کرده و اشکال‌ شکی نیست که در تمامی‌ ادوار سیره‌نویسی‌، گرایش‌‌های‌ سیاسی‌، مذهبی و قبیل‌های در نگارش سیره‌ها نقش‌ داشته است
یکی‌ دیگر از مواردی که ابن هشام مطلبی را حذف کرده و اشکال‌ شکی نیست که در تمامی‌ ادوار سیره‌نویسی‌، گرایش‌‌های‌ سیاسی‌، مذهبی و قبیل‌های در نگارش سیره‌ها نقش‌ داشته است


سیره‌نویسی در مدینه‌‌ آغاز‌ شد و مهم‌ترین و بهترین سیره‌ها مربوط به‌ نسل‌‌های سه گانهء سیره‌نویسان مدینه است سندی نداشته است و عدم ذکر آن به دلیل رد اعتبار آن از سوی‌ دیگر‌ مورخان‌ و محدثان نبوده، این است که در سال دوم هجرت، پیامبر (ص)در آغاز غزوهء بدر‌ با‌ یاران خود به مشورت پرداخت. ابن هشام‌ می‌نویسد در پاسخ به نظرخواهی پیامبر‌(ص)ابو‌ بکر‌ برخاست و به‌ خوبی سخن گفت. سپس عمر برخاست و سخن گفت و به خوبی‌ سخن گفت‌. ولی‌ در سیرهء ابن هشام به گفته‌‌های آنها اشاره نمی‌کند، اما در مورد مقداد‌ می‌نویسد‌ که‌ او برخاست و گفت: «آنچه خداوند به تو رائه داده است انجام بده، ما با تو‌ هستیم‌. به خدا سوگند ما آنچه را بنی اسرائیل به موسی گفتند به‌ تو‌ نخواهیم‌ گفت. رسول خدا (ص)او را دعای خیر کرد. سعد بن معاذ نیز برخاست و گفت یا‌ رسول‌ اللّه‌ به آنچه اراده داری عمل کن ما با تو هستیم. سوگند به‌ آن‌‌ خدایی که تو را به حق مبعوث داشته است اگر به این دریا داخل شوی‌ ما‌ نیز‌ به همراه تو بدان داخل خواهیم شد و یک تن از ما تخلف‌ نخواهد‌ ورزید. 25»اما سخنان خوب ابو بکر‌ و عمر‌ چه‌ بوده، آورده نشده‌ است. مسلم در صحیح‌ خود‌ آورده است که پیامبر(ص)«در پاسخ‌ به سخنان آن دو از آنها روی‌ بگردانید‌»26. و این نشان می‌دهد که‌ ‌آنها‌ سخنانی که‌ مورد‌ پسند‌ و رضایت پیامبر(ص)باشد نگفته‌اند. از موارد‌ دیگر‌ حذف حدیث یوم الدّار، واقعهء غدیر و بلکه کل جریان‌ بازگشت پیامبر اسلام‌(ص)از‌ حجة الوداع می‌باشد به این ترتیب‌‌ مشخص می‌شود که ابن‌ هشام‌ مطالبی که مربوط به فضایل‌ علی‌(ع) بوده کم و بیش حذف کرده است.  
سیره‌نویسی در مدینه‌‌ آغاز‌ شد و مهم‌ترین و بهترین سیره‌ها مربوط به‌ نسل‌‌های سه گانهء سیره‌نویسان مدینه است سندی نداشته است و عدم ذکر آن به دلیل رد اعتبار آن از سوی‌ دیگر‌ مورخان‌ و محدثان نبوده، این است که در سال دوم هجرت، پیامبر(ص)در آغاز غزوهء بدر‌ با‌ یاران خود به مشورت پرداخت. ابن هشام‌ می‌نویسد در پاسخ به نظرخواهی پیامبر‌(ص)ابو‌ بکر‌ برخاست و به‌ خوبی سخن گفت. سپس عمر برخاست و سخن گفت و به خوبی‌ سخن گفت‌. ولی‌ در سیرهء ابن هشام به گفته‌‌های آنها اشاره نمی‌کند، اما در مورد مقداد‌ می‌نویسد‌ که‌ او برخاست و گفت: «آنچه خداوند به تو رائه داده است انجام بده، ما با تو‌ هستیم‌. به خدا سوگند ما آنچه را بنی اسرائیل به موسی گفتند به‌ تو‌ نخواهیم‌ گفت. رسول خدا(ص)او را دعای خیر کرد. سعد بن معاذ نیز برخاست و گفت یا‌ رسول‌ اللّه‌ به آنچه اراده داری عمل کن ما با تو هستیم. سوگند به‌ آن‌‌ خدایی که تو را به حق مبعوث داشته است اگر به این دریا داخل شوی‌ ما‌ نیز‌ به همراه تو بدان داخل خواهیم شد و یک تن از ما تخلف‌ نخواهد‌ ورزید. 25»اما سخنان خوب ابو بکر‌ و عمر‌ چه‌ بوده، آورده نشده‌ است. مسلم در صحیح‌ خود‌ آورده است که پیامبر(ص)«در پاسخ‌ به سخنان آن دو از آنها روی‌ بگردانید‌»26. و این نشان می‌دهد که‌ ‌آنها‌ سخنانی که‌ مورد‌ پسند‌ و رضایت پیامبر(ص)باشد نگفته‌اند. از موارد‌ دیگر‌ حذف حدیث یوم الدّار، واقعهء غدیر و بلکه کل جریان‌ بازگشت پیامبر اسلام‌(ص)از‌ حجة الوداع می‌باشد به این ترتیب‌‌ مشخص می‌شود که ابن‌ هشام‌ مطالبی که مربوط به فضایل‌ علی‌(ع) بوده کم و بیش حذف کرده است.  


==اضافات ابن هشام برسیرهء ابن اسحاق‌==
==اضافات ابن هشام برسیرهء ابن اسحاق‌==