۱۱۸٬۷۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'البداية (ابهام زدایی)' به 'البداية (ابهامزدایی)') |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =البدایة و النهایة (دار الفکر) | | عنوان =البدایة و النهایة (دار الفکر) | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر]] (نویسنده) | ||
[[شحاده، خلیل]] (اعداد) | [[شحاده، خلیل]] (اعداد) | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =15 | | تعداد جلد =15 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02351 | ||
| کتابخوان همراه نور =02351 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|البداية (ابهامزدایی)}} | |||
'''البداية و النهایة'''، مهمترین و معروفترین اثر [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر دمشقی]] (701774ق)، در تاریخ عمومى و اسلام از آغاز تا عصر مؤلف و از گستردهترین منابع تاریخ اسلام است. به نظر میرسد که قصد مؤلف، نگاشتن اثری با هدف تاریخنگاری نبوده است و آنگونه که ترکیب موضوع اثر و روش مؤلف در گزینش اخبار مندرج در آن نشان میدهد، بیان دیدگاه و نگرش اسلامى درباره آغاز و انجام آفرینش و خلقت انسان موردنظر بوده است. | '''البداية و النهایة'''، مهمترین و معروفترین اثر [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر دمشقی]] (701774ق)، در تاریخ عمومى و اسلام از آغاز تا عصر مؤلف و از گستردهترین منابع تاریخ اسلام است. به نظر میرسد که قصد مؤلف، نگاشتن اثری با هدف تاریخنگاری نبوده است و آنگونه که ترکیب موضوع اثر و روش مؤلف در گزینش اخبار مندرج در آن نشان میدهد، بیان دیدگاه و نگرش اسلامى درباره آغاز و انجام آفرینش و خلقت انسان موردنظر بوده است. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۵: | ||
قسمت دوم بخش دوم، یعنى دوره حیات ابن کثیر مانند دوره اخیر قسمت نخست این بخش ناظر بر تاریخ شام و دمشق و خود در دو بخش است: بخش اول متکى بر ذیل برزالى بر تاریخ [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] است و بخش دوم بیان دیدهها و شنیدههای خود ابن کثیر؛ این قسمت مأخذ باارزشى برای تاریخ شهر دمشق شمرده میشود. واپسین مطالب بخش دوم به وقایع سال 767ق /1366م مربوط است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7434 همان]</ref>. | قسمت دوم بخش دوم، یعنى دوره حیات ابن کثیر مانند دوره اخیر قسمت نخست این بخش ناظر بر تاریخ شام و دمشق و خود در دو بخش است: بخش اول متکى بر ذیل برزالى بر تاریخ [[ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل|ابوشامه]] است و بخش دوم بیان دیدهها و شنیدههای خود ابن کثیر؛ این قسمت مأخذ باارزشى برای تاریخ شهر دمشق شمرده میشود. واپسین مطالب بخش دوم به وقایع سال 767ق /1366م مربوط است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7434 همان]</ref>. | ||
وجود تناقضهای درونی در هر تألیفی از بزرگترین و قویترین نقدهایی است که بر آن وارد میشود و مؤلف هیچ توجیهی برای آن نمیتواند داشته باشد. این مسئله سستی استدلالات و | وجود تناقضهای درونی در هر تألیفی از بزرگترین و قویترین نقدهایی است که بر آن وارد میشود و مؤلف هیچ توجیهی برای آن نمیتواند داشته باشد. این مسئله سستی استدلالات و نتیجیریهای مؤلف را نشان میدهد و اعتماد خواننده به دیگر مطالب و ادعاهای نویسنده را کم میکند. نمونه اول: او درجایی چنین اظهارنظر میکند: صحیح این است که سر امام حسین(ع) به شام فرستاده نشد، درحالیکه در جای دیگری مینویسد: در این زمینه دو قول وجود دارد و اظهر این است که ابن زیاد سر امام حسین(ع) را بهسوی یزید فرستاد و در این زمینه روایات فراوانی وجود دارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60558/70 میرجانی، وحید؛ صفری، نعمتالله، ص70]</ref>. | ||
نمونه دوم: مؤلف مینویسد: امام حسین(ع) سه چیز از ابن زیاد - و در جایی دیگر میگوید: از عمر سعد- خواستند: اینکه رها شوند تا دستشان را در دست یزید بگذارند و بهحکم یزید گردن نهند؛ یا اینکه به یکی از مرزها بروند و با ترکان بجنگند؛ یا اینکه به حجاز برگردند. ابن کثیر مطلب مزبور را در سه بخش متفاوت از کتاب خود گفته است که در دو جا قطعاً اظهارنظر خود وی است - و نه نقلقول- و در جای دیگر هم بهاحتمالزیاد، نقلقول و روایت نیست و دیدگاه خود را بیان کرده است؛ اما او در بخشی که محل اصلی این بحث است و از منابع تاریخی استفاده میکند - در فصل مربوط به شهادت امام حسین(ع)- مینویسد: ابومخنف و غیر او روایت کردهاند که (نقل به مضمون) امام حسین(ع) و عمر سعد صحبتهایی کردند که کسی نفهمید؛ برخی گمان کردند که امام(ع) خواستند با عمر سعد به شام، نزد یزید بروند و دو لشکر را متوقف نگه دارند؛ برخی هم گفتند که خواسته امام(ع) این بود که یا هر دو نزد یزید بروند، یا امام(ع) به حجاز برگردند و یا به مرزها برای جهاد بروند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60558/71 همان، ص71]</ref>. | نمونه دوم: مؤلف مینویسد: امام حسین(ع) سه چیز از ابن زیاد - و در جایی دیگر میگوید: از عمر سعد- خواستند: اینکه رها شوند تا دستشان را در دست یزید بگذارند و بهحکم یزید گردن نهند؛ یا اینکه به یکی از مرزها بروند و با ترکان بجنگند؛ یا اینکه به حجاز برگردند. ابن کثیر مطلب مزبور را در سه بخش متفاوت از کتاب خود گفته است که در دو جا قطعاً اظهارنظر خود وی است - و نه نقلقول- و در جای دیگر هم بهاحتمالزیاد، نقلقول و روایت نیست و دیدگاه خود را بیان کرده است؛ اما او در بخشی که محل اصلی این بحث است و از منابع تاریخی استفاده میکند - در فصل مربوط به شهادت امام حسین(ع)- مینویسد: ابومخنف و غیر او روایت کردهاند که (نقل به مضمون) امام حسین(ع) و عمر سعد صحبتهایی کردند که کسی نفهمید؛ برخی گمان کردند که امام(ع) خواستند با عمر سعد به شام، نزد یزید بروند و دو لشکر را متوقف نگه دارند؛ برخی هم گفتند که خواسته امام(ع) این بود که یا هر دو نزد یزید بروند، یا امام(ع) به حجاز برگردند و یا به مرزها برای جهاد بروند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60558/71 همان، ص71]</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۷۱: | ||
#[[:noormags:878580|حضرتی، حسن؛ شریعتجو، منیره، «نقد درونی و بیرونی تاریخنگاری ابن کثیر در البدایة و النهایة»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله تاریخ اسلام، بهار 1388، شماره 37، ص149تا 186]]. | #[[:noormags:878580|حضرتی، حسن؛ شریعتجو، منیره، «نقد درونی و بیرونی تاریخنگاری ابن کثیر در البدایة و النهایة»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله تاریخ اسلام، بهار 1388، شماره 37، ص149تا 186]]. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[البدایة و النهایة]] | |||
[[البداية و النهاية (دارالکتب العلمیه)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده: تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] | ||