التبيان في أقسام القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ابن‌قيم جوزيه، محمد بن ابي‌بکر' به 'ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر')
    جز (جایگزینی متن - 'التبيان (ابهام زدایی)' به 'التبيان (ابهام‌زدایی)')
     
    (۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    | شابک =9953-34-165-6
    | شابک =9953-34-165-6
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =28823
    | کتابخوان همراه نور =28823
    | کد پدیدآور =01180
    | کد پدیدآور =01180
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}  
    }}  
     
    {{کاربردهای دیگر|التبيان (ابهام‌زدایی)}}
    '''التبيان في أقسام القرآن'''، اثر عالم حنبلی قرن هشتم، محمد بن ابی‎بکر بن ایوب بن سعد بن حریز زرعی دمشقی، معروف به ابن قیم جوزیه (متوفی 751ق)، کتابی است که نویسنده در آن از سوگندهای‎ قرآن‎ با ادله کلام‎ حنبلى‎ سخن‎ گفته‎ است. این اثر توسط محمد عرب مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
    '''التبيان في أقسام القرآن'''، اثر عالم حنبلی قرن هشتم، [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|محمد بن ابی‌بکر بن ایوب بن سعد بن حریز زرعی دمشقی]]، معروف به [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزیه]] (متوفی 751ق)، کتابی است که نویسنده در آن از سوگندهای‎ قرآن‎ با ادله کلام‎ حنبلى‎ سخن‎ گفته‎ است. این اثر توسط [[عرب، محمد|محمد عرب]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    نویسنده در این اثر، تفسیر قسم‎های (سوگندهای) قرآن را در 151 فصل آورده و محقق در ابتدای این اثر مقدمه‎ای نوشته است.
    نویسنده در این اثر، تفسیر قسم‎های (سوگندهای) قرآن را در 151 فصل آورده و محقق در ابتدای این اثر مقدمه‌ای نوشته است.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    محقق بعد از یادآوری عظمت قرآن، به ترجمه نویسنده پرداخته، سپس از محتویات کتاب سخن به میان آورده است. او می‎گوید: علوم قرآن، دریای متلاطم و وسیعی است که آرام و قرار ندارد. خداوند در کتاب خود دانش هر چیزی را به ودیعت نهاده... پس فقیه در آن به دنبال استنباط احکام، نحوی به دنبال قواعد زبان عربی، عالم علم بیان و بلاغت به دنبال فرمول فصاحت و بلاغت و مفسر به دنبال شرح غرایب قرآن است. بر همین اساس قرآن مورد توجه صحابه، عالمان و تمام مسلمین بوده است و آنان سعی در یادگیری و حفظ آن می‎نمودند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3</ref>.
    محقق بعد از یادآوری عظمت قرآن، به ترجمه نویسنده پرداخته، سپس از محتویات کتاب سخن به میان آورده است. او می‌گوید: علوم قرآن، دریای متلاطم و وسیعی است که آرام و قرار ندارد. خداوند در کتاب خود دانش هر چیزی را به ودیعت نهاده... پس فقیه در آن به دنبال استنباط احکام، نحوی به دنبال قواعد زبان عربی، عالم علم بیان و بلاغت به دنبال فرمول فصاحت و بلاغت و مفسر به دنبال شرح غرایب قرآن است. بر همین اساس قرآن مورد توجه صحابه، عالمان و تمام مسلمین بوده است و آنان سعی در یادگیری و حفظ آن می‌نمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/3 ر.ک: مقدمه محقق، ص3]</ref>.


    ابن قیم در این اثرش در پی گردآوری و تفسیر آیاتی از قرآن است که در آن خداوند سوگند یاد نموده است. او اقسام سوگندها را توضیح داده و از دلالت آنها سخن گفته و معنای آنها را به‎نیکویی یادآوری کرده و نشان داده که این سوگندها را باید از شگفتی‎های قرآن بشمار آورد. ایشان از زیبایی و بلاغت محتوای این آیات نیز سخن گفته است؛ به‎نحوی‎که انسان را ناخودآگاه به تفکر در کلام خداوند و عظمت او وامی‎دارد<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>.
    ابن قیم در این اثرش در پی گردآوری و تفسیر آیاتی از قرآن است که در آن خداوند سوگند یاد نموده است. او اقسام سوگندها را توضیح داده و از دلالت آنها سخن گفته و معنای آنها را به‌نیکویی یادآوری کرده و نشان داده که این سوگندها را باید از شگفتی‌های قرآن بشمار آورد. ایشان از زیبایی و بلاغت محتوای این آیات نیز سخن گفته است؛ به‌نحوی‌که انسان را ناخودآگاه به تفکر در کلام خداوند و عظمت او وامی‌دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/4 ر.ک: همان، ص4]</ref>.


    ابن قیم، کتابش را با این جمله آغاز می‎کند: بدان‎ که‎ خداوند سبحان‎ به‎ اموری‎ سوگند یاد کرده است. سوگند خداوند‎ یا‎ به ذات مقدس خویش است که موصوف به صفات جمال و جلال است‎ و یا‎ به آیات و نشانه‎هایش که مستلزم ذات‎ و صفات اویند. سوگند او‎ به‎ برخی از مخلوقاتش نیز دلیل‎ بر‎ آن است که آن‎ها از آیات عظیمه الهی‎اند<ref>ر.ک: خرقانی، حسن، ص103؛ متن کتاب، ص5</ref>.
    ابن قیم، کتابش را با این جمله آغاز می‌کند: بدان‎ که‎ خداوند سبحان‎ به‎ اموری‎ سوگند یاد کرده است. سوگند خداوند‎ یا‎ به ذات مقدس خویش است که موصوف به صفات جمال و جلال است‎ و یا‎ به آیات و نشانه‌هایش که مستلزم ذات‎ و صفات اویند. سوگند او‎ به‎ برخی از مخلوقاتش نیز دلیل‎ بر‎ آن است که آن‌ها از آیات عظیمه الهی‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1326/103 ر.ک: خرقانی، حسن، ص103] </ref>؛<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 متن کتاب، ص5]</ref>.


    او می‎گوید: قسم یا سوگند، غالباً در قالب جمله خبریه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ''' (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ''' (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‎کنیم، از اعمالی که همواره انجام می‎داده‎اند) (حجر: 92-93).
    او می‌گوید: قسم یا سوگند، غالباً ً در قالب جمله خبریه است؛ همچون:'''فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ''' (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون:'''فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ''' (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‌کنیم، از اعمالی که همواره انجام می‌داده‌اند) (حجر: 92-93).
    ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان می‎آورد و می‎گوید: مقسم‎علیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد می‎شود؛ پس می‎بایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده می‎شود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد می‎شود، نه بر آنها<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>.
    ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: مقسم‌علیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد می‌شود؛ پس می‌بایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده می‌شود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد می‌شود، نه بر آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 ر.ک: متن کتاب، ص5]</ref>.


    قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال می‎شود، بنابراین به‎صورت خلاصه و مختصر می‎آید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا می‎شود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال می‎گردد؛ همچون: '''وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ''' (انبیاء: 57)<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>.
    قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال می‌شود، بنابراین به‌صورت خلاصه و مختصر می‌آید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا می‌شود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال می‌گردد؛ همچون:'''وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ''' (انبیاء: 57)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>.


    نویسنده در فصل دوم می‎گوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان می‎خورد (مقسم‎علیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسان‎ها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد می‎کند.
    نویسنده در فصل دوم می‌گوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان می‌خورد (مقسم‌علیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسان‌ها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد می‌کند.
    نویسنده برای این موارد، مثال‎هایی نیز می‎آورد؛ همچون: '''وَ اَلصَّافّٰاتِ صَفًّا فَالزّٰاجِرٰاتِ زَجْراً فَالتّٰالِيٰاتِ ذِكراً إِنَّ إِلٰهَكمْ لَوٰاحِدٌ''' (سوگند به‎صف‎بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفی [منظم و استوار] بسته‎اند و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به‎شدت بازمی‎دارند و به‎ تلاوت‎کنندگان وحی، که بی‎تردید معبود شما یگانه است) (صافات: 1-4)؛
    نویسنده برای این موارد، مثال‎هایی نیز می‌آورد؛ همچون:'''وَ اَلصَّافّٰاتِ صَفًّا فَالزّٰاجِرٰاتِ زَجْراً فَالتّٰالِيٰاتِ ذِكراً إِنَّ إِلٰهَكمْ لَوٰاحِدٌ''' (سوگند به‌صف‎بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفی [منظم و استوار] بسته‌اند و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به‌شدت بازمی‌دارند و به‎ تلاوت‎کنندگان وحی، که بی‌تردید معبود شما یگانه است) (صافات: 1-4)؛
    '''فَلاٰ أُقْسِمُ بِمَوٰاقِعِ اَلنُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كرِيم''' (پس به جایگاه ستارگان سوگند می‎خورم - و اگر بدانید بی‎تردید این سوگندی بس بزرگ است - که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش) (واقعه: 75-77)؛
    '''فَلاٰ أُقْسِمُ بِمَوٰاقِعِ اَلنُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كرِيم''' (پس به جایگاه ستارگان سوگند می‌خورم - و اگر بدانید بی‌تردید این سوگندی بس بزرگ است - که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش) (واقعه: 75-77)؛
    '''حم وَ اَلْكتٰابِ اَلْمُبِينِ إِنّٰا جَعَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيا لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ''' (حم، سوگند به [این] کتاب روشنگر که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقل کنند''' (زخرف: 1-3)؛
    '''حم وَ اَلْكتٰابِ اَلْمُبِينِ إِنّٰا جَعَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيا لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ''' (حم، سوگند به [این] کتاب روشنگر که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقل کنند''' (زخرف: 1-3)؛'''
    '''يس وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكيمِ إِنَّك لَمِنَ اَلْمُرْسَلِينَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ''' (یس. سوگند به قرآن کریم، که بی‎تردید تو از فرستادگانی، بر راهی راست [قرار داری]) (یس: 1-4) و...<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>.
    '''يس وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكيمِ إِنَّك لَمِنَ اَلْمُرْسَلِينَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ''' (یس. سوگند به قرآن کریم، که بی‌تردید تو از فرستادگانی، بر راهی راست [قرار داری]) (یس: 1-4) و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6-7]</ref>.


    گاه خداوند بر صفت انسان قسم یاد می‎کند؛ همچون '''وَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً... إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لِرَبِّهِ لَكنُودٌ''' (سوگند به اسبان دونده‎ای که همهمه‎کنان [به‎سوی جنگ] می‎تازند... [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است) (عادیات: 1-6) و یا اینکه بر عاقبت وی سوگند می‎خورد که این در واقع قسم بر جزاء است؛ همچون سوره عصر<ref>ر.ک: همان، ص8-9</ref>.
    گاه خداوند بر صفت انسان قسم یاد می‌کند؛ همچون'''وَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً... إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لِرَبِّهِ لَكنُودٌ''' (سوگند به اسبان دونده‌ای که همهمه‌کنان [به‌سوی جنگ] می‌تازند... [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است) (عادیات: 1-6) و یا اینکه بر عاقبت وی سوگند می‌خورد که این در واقع قسم بر جزاء است؛ همچون سوره عصر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>.


    نویسنده درباره سوره فجر می‎گوید: گفته شده آیه '''إِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصٰادِ''' (فجر: 14) جواب قسم است؛ ولی این قول به دو دلیل ضعیف است:
    نویسنده درباره سوره فجر می‌گوید: گفته شده آیه'''إِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصٰادِ''' (فجر: 14) جواب قسم است؛ ولی این قول به دو دلیل ضعیف است:
    # طولانی شدن سخن و فاصله شدن جملات فراوان بین قسم و جواب آن؛
    # طولانی شدن سخن و فاصله شدن جملات فراوان بین قسم و جواب آن؛
    # آیه مزبور برای تقریر و تأکید عقوبت عاد و ثمود و فرعون آمده است...<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>.
    # آیه مزبور برای تقریر و تأکید عقوبت عاد و ثمود و فرعون آمده است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/19 ر.ک: همان، ص19-20]</ref>.


    ابن قیم جوزیه در بیشتر فصول کتاب، مباحثی غیر از مباحث قسم را مطرح نموده و آنها را توضیح داده است. ایشان در فصل ششم به داستان ثمود در قرآن<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>، در فصل یازده به انواع و اقسام هدایت<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>، در فصل پانزدهم درباره مفهوم علم<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>، در فصل بیست‎وسوم درباره معنای «عسعس»<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>، در فصل بیست‎وپنجم درباره صفات قرآن<ref>ر.ک: همان، ص75</ref> و... اشاره نموده است. در واقع این فصول، تفسیری برای آیات قسم یا آیات مرتبط با آیات قسم است.
    [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزیه]] در بیشتر فصول کتاب، مباحثی غیر از مباحث قسم را مطرح نموده و آنها را توضیح داده است. ایشان در فصل ششم به داستان ثمود در قرآن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>، در فصل یازده به انواع و اقسام هدایت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>، در فصل پانزدهم درباره مفهوم علم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>، در فصل بیست‌وسوم درباره معنای «عسعس»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/70 ر.ک: همان، ص70]</ref>، در فصل بیست‌وپنجم درباره صفات قرآن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/75 ر.ک: همان، ص75]</ref> و... اشاره نموده است. در واقع این فصول، تفسیری برای آیات قسم یا آیات مرتبط با آیات قسم است.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.
    فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.


    پاورقی‎های اندک کتاب به توضیح لغات و منابع روایات در متن اختصاص یافته است.
    پاورقی‌های اندک کتاب به توضیح لغات و منابع روایات در متن اختصاص یافته است.


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    # مقدمه و متن کتاب.
    # مقدمه و متن کتاب.
    # خرقانی، حسن، «حکمت‎های سوگند در قرآن»، الهیات و حقوق، بهار 1383، شماره یازده، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)، به آدرس:
    #[[:noormags:22687|خرقانی، حسن، «حکمت‎های سوگند در قرآن»، الهیات و حقوق، بهار 1383، شماره یازده، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]].
    http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22687
     
    ==وابسته‌ها==
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:قرآن و علوم قرآنی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:علوم قرآنی]]
    [[رده:قربانی-باقی زاده]]
    [[رده:سال97-25مهر الی24 آبان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۱

    ‏التبيان في أقسام القرآن
    التبيان في أقسام القرآن
    پدیدآورانابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر (نويسنده) عرب، محمد (مصحح)
    عنوان‌های دیگرالتبيان في أقسام القرآن
    ناشرالمکتبة العصرية المکتبة العصرية
    مکان نشرلبنان - بيروت لبنان - صيدا
    سال نشرمجلد1: 2005م , 1426ق,
    شابک9953-34-165-6
    موضوعسوگند در قرآن
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏87‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ت‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التبيان في أقسام القرآن، اثر عالم حنبلی قرن هشتم، محمد بن ابی‌بکر بن ایوب بن سعد بن حریز زرعی دمشقی، معروف به ابن قیم جوزیه (متوفی 751ق)، کتابی است که نویسنده در آن از سوگندهای‎ قرآن‎ با ادله کلام‎ حنبلى‎ سخن‎ گفته‎ است. این اثر توسط محمد عرب مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.

    ساختار

    نویسنده در این اثر، تفسیر قسم‎های (سوگندهای) قرآن را در 151 فصل آورده و محقق در ابتدای این اثر مقدمه‌ای نوشته است.

    گزارش محتوا

    محقق بعد از یادآوری عظمت قرآن، به ترجمه نویسنده پرداخته، سپس از محتویات کتاب سخن به میان آورده است. او می‌گوید: علوم قرآن، دریای متلاطم و وسیعی است که آرام و قرار ندارد. خداوند در کتاب خود دانش هر چیزی را به ودیعت نهاده... پس فقیه در آن به دنبال استنباط احکام، نحوی به دنبال قواعد زبان عربی، عالم علم بیان و بلاغت به دنبال فرمول فصاحت و بلاغت و مفسر به دنبال شرح غرایب قرآن است. بر همین اساس قرآن مورد توجه صحابه، عالمان و تمام مسلمین بوده است و آنان سعی در یادگیری و حفظ آن می‌نمودند[۱].

    ابن قیم در این اثرش در پی گردآوری و تفسیر آیاتی از قرآن است که در آن خداوند سوگند یاد نموده است. او اقسام سوگندها را توضیح داده و از دلالت آنها سخن گفته و معنای آنها را به‌نیکویی یادآوری کرده و نشان داده که این سوگندها را باید از شگفتی‌های قرآن بشمار آورد. ایشان از زیبایی و بلاغت محتوای این آیات نیز سخن گفته است؛ به‌نحوی‌که انسان را ناخودآگاه به تفکر در کلام خداوند و عظمت او وامی‌دارد[۲].

    ابن قیم، کتابش را با این جمله آغاز می‌کند: بدان‎ که‎ خداوند سبحان‎ به‎ اموری‎ سوگند یاد کرده است. سوگند خداوند‎ یا‎ به ذات مقدس خویش است که موصوف به صفات جمال و جلال است‎ و یا‎ به آیات و نشانه‌هایش که مستلزم ذات‎ و صفات اویند. سوگند او‎ به‎ برخی از مخلوقاتش نیز دلیل‎ بر‎ آن است که آن‌ها از آیات عظیمه الهی‌اند[۳]؛[۴].

    او می‌گوید: قسم یا سوگند، غالباً ً در قالب جمله خبریه است؛ همچون:فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون:فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می‌کنیم، از اعمالی که همواره انجام می‌داده‌اند) (حجر: 92-93). ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: مقسم‌علیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد می‌شود؛ پس می‌بایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده می‌شود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد می‌شود، نه بر آنها[۵].

    قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال می‌شود، بنابراین به‌صورت خلاصه و مختصر می‌آید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا می‌شود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال می‌گردد؛ همچون:وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ (انبیاء: 57)[۶].

    نویسنده در فصل دوم می‌گوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان می‌خورد (مقسم‌علیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسان‌ها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد می‌کند. نویسنده برای این موارد، مثال‎هایی نیز می‌آورد؛ همچون:وَ اَلصَّافّٰاتِ صَفًّا فَالزّٰاجِرٰاتِ زَجْراً فَالتّٰالِيٰاتِ ذِكراً إِنَّ إِلٰهَكمْ لَوٰاحِدٌ (سوگند به‌صف‎بستگان [مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران] که صفی [منظم و استوار] بسته‌اند و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به‌شدت بازمی‌دارند و به‎ تلاوت‎کنندگان وحی، که بی‌تردید معبود شما یگانه است) (صافات: 1-4)؛ فَلاٰ أُقْسِمُ بِمَوٰاقِعِ اَلنُّجُومِ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كرِيم (پس به جایگاه ستارگان سوگند می‌خورم - و اگر بدانید بی‌تردید این سوگندی بس بزرگ است - که یقیناً این قرآن، قرآنی است ارجمند و باارزش) (واقعه: 75-77)؛ حم وَ اَلْكتٰابِ اَلْمُبِينِ إِنّٰا جَعَلْنٰاهُ قُرْآناً عَرَبِيا لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ (حم، سوگند به [این] کتاب روشنگر که ما آن را [به زبان] عربی [فصیح و گویا] قرار دادیم تا [در آن] تعقل کنند (زخرف: 1-3)؛ يس وَ اَلْقُرْآنِ اَلْحَكيمِ إِنَّك لَمِنَ اَلْمُرْسَلِينَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ (یس. سوگند به قرآن کریم، که بی‌تردید تو از فرستادگانی، بر راهی راست [قرار داری]) (یس: 1-4) و...[۷].

    گاه خداوند بر صفت انسان قسم یاد می‌کند؛ همچونوَ اَلْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً... إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لِرَبِّهِ لَكنُودٌ (سوگند به اسبان دونده‌ای که همهمه‌کنان [به‌سوی جنگ] می‌تازند... [که] قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است) (عادیات: 1-6) و یا اینکه بر عاقبت وی سوگند می‌خورد که این در واقع قسم بر جزاء است؛ همچون سوره عصر[۸].

    نویسنده درباره سوره فجر می‌گوید: گفته شده آیهإِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرْصٰادِ (فجر: 14) جواب قسم است؛ ولی این قول به دو دلیل ضعیف است:

    1. طولانی شدن سخن و فاصله شدن جملات فراوان بین قسم و جواب آن؛
    2. آیه مزبور برای تقریر و تأکید عقوبت عاد و ثمود و فرعون آمده است...[۹].

    ابن قیم جوزیه در بیشتر فصول کتاب، مباحثی غیر از مباحث قسم را مطرح نموده و آنها را توضیح داده است. ایشان در فصل ششم به داستان ثمود در قرآن[۱۰]، در فصل یازده به انواع و اقسام هدایت[۱۱]، در فصل پانزدهم درباره مفهوم علم[۱۲]، در فصل بیست‌وسوم درباره معنای «عسعس»[۱۳]، در فصل بیست‌وپنجم درباره صفات قرآن[۱۴] و... اشاره نموده است. در واقع این فصول، تفسیری برای آیات قسم یا آیات مرتبط با آیات قسم است.

    وضعیت کتاب

    فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.

    پاورقی‌های اندک کتاب به توضیح لغات و منابع روایات در متن اختصاص یافته است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. خرقانی، حسن، «حکمت‎های سوگند در قرآن»، الهیات و حقوق، بهار 1383، شماره یازده، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز).

    وابسته‌ها