التقريب و الإرشاد (الصغير): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'البحر المحیط (ابهام زدایی)' به 'البحر المحیط (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'ی الدین' به 'ی‌الدین')
جز (جایگزینی متن - 'البحر المحیط (ابهام زدایی)' به 'البحر المحیط (ابهام‌زدایی)')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۵: خط ۴۵:
در تقریر و تنقیح قواعد علم اصول فقه‌، مکاتب‌ مختلفی ظهور کرده‌اند. مشهورترین این مکاتب، دو مکتب متکلمان و فقیهان است. این دو مکتب، از حیث روش طرح و ترتیب مسائل و شیوه استدلال و تنقیح و تهذیب مسائل اصولی، تفاوت‌هایی‌ با‌ هم‌ دارند. بر خلاف مکتب فقیهان که به روشی استقرائی و با ملاحظه فروع فتاوای فقهی متقدمان به طرح و تقریر مسائل‌ اصولی‌ می‌پردازد و در واقع، قواعد فقهی را از راه‌ تحقیق‌ و تتبع در مآخذ و مبانی فتاوای فقهی و از بطن همین فتاوا استخراج می‌کند. متکلمان، غالباً به شیوه‌ای قیاسی‌ و از‌ راه‌ تنقیح گرایی قضایا و بدون دخالت فروع فتاوا، به تقریر و تکوین‌ قواعد اصولی پرداخته‌اند و در واقع فروع عملی را به تبعیت از قواعد کلی الزام کرده‌اند.
در تقریر و تنقیح قواعد علم اصول فقه‌، مکاتب‌ مختلفی ظهور کرده‌اند. مشهورترین این مکاتب، دو مکتب متکلمان و فقیهان است. این دو مکتب، از حیث روش طرح و ترتیب مسائل و شیوه استدلال و تنقیح و تهذیب مسائل اصولی، تفاوت‌هایی‌ با‌ هم‌ دارند. بر خلاف مکتب فقیهان که به روشی استقرائی و با ملاحظه فروع فتاوای فقهی متقدمان به طرح و تقریر مسائل‌ اصولی‌ می‌پردازد و در واقع، قواعد فقهی را از راه‌ تحقیق‌ و تتبع در مآخذ و مبانی فتاوای فقهی و از بطن همین فتاوا استخراج می‌کند. متکلمان، غالباً به شیوه‌ای قیاسی‌ و از‌ راه‌ تنقیح گرایی قضایا و بدون دخالت فروع فتاوا، به تقریر و تکوین‌ قواعد اصولی پرداخته‌اند و در واقع فروع عملی را به تبعیت از قواعد کلی الزام کرده‌اند.


اصولیون‌ شافعیه‌، مالکیه‌، حنابله، معتزله و اباضیه در مکتب متکلمان ساماندهی می‌شوند. از بانیان‌ و مشاهیر‌ این مکتب، می‌توان به امام شافعی، قاضی ابوبکر باقلانی، [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضی عبدالجبار معتزلی]]، امام الحرمین، غزالی‌، فخر‌ رازی‌، ابوالحسین بصری معتزلی، ابوالولید باجی، قاضی ابویعلی حنبلی و ... اشاره کرد. این روش‌ تدوین‌ و ترتیب‌ مسائل که به واسطه متکلم‌بودن بانیان و طراحان آن، به مکتب یا روش متکلمان‌ موسوم‌ است.‌<ref>پارسا، فرزاد، ص 11-12</ref>
اصولیون‌ شافعیه‌، مالکیه‌، حنابله، معتزله و اباضیه در مکتب متکلمان ساماندهی می‌شوند. از بانیان‌ و مشاهیر‌ این مکتب، می‌توان به امام شافعی، قاضی ابوبکر باقلانی، [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضی عبدالجبار معتزلی]]، امام الحرمین، غزالی‌، فخر‌ رازی‌، ابوالحسین بصری معتزلی، ابوالولید باجی، قاضی ابویعلی حنبلی و... اشاره کرد. این روش‌ تدوین‌ و ترتیب‌ مسائل که به واسطه متکلم‌بودن بانیان و طراحان آن، به مکتب یا روش متکلمان‌ موسوم‌ است.‌<ref>پارسا، فرزاد، ص 11-12</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۸: خط ۵۸:
جوینی، حس کرده که این کتاب، نیازمند اختصار است و ازاین‌رو پیش از اینکه کتاب «البرهان»ش را بنگارد، دست به این کار زده است. وی اثرش را «تلخیص التقریب» نام نهاده است. وی در این کتاب، تقریباً تا نیمی از کتاب [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] را تلخیص کرده و در این اختصار به اقوال وی اقرار کرده و کمتر موردی را شاهدیم که وی با نظرات [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]، مخالفت کرده باشد. بسیاری از متأخرینی که آرای [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] را نقل کرده‌اند، از نقل آرای وی در «تلخیص التقریب» [[جوینی، عطاملک بن محمد|جوینی]] استفاده کرده‌اند. این امر باعث شده که برخی اصولیان میان کتاب جوینی و کتاب حاضر یعنی میان «تلخیص التقریب» و خود کتاب «التقریب»، خلط کنند؛ منشأ این خلط، این بوده که برخی اصولیون کتاب حاضر یعنی کتاب [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] را «مختصر التقریب» نامیده‌اند و ازاین‌رو با «تلخیص التقریب» جوینی، اشتباه شده است. درهرحال، برخی دیگر، برای جلوگیری از این اشتباه، هنگام ذکر نام کتاب، نام مؤلف را نیز در پس آن آورده‌اند و مثلاً گفته‌اند «تلخیص التقریب» جوینی یا «مختصر التقریب» [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]، تا این اشتباه، رخ ندهد.<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>
جوینی، حس کرده که این کتاب، نیازمند اختصار است و ازاین‌رو پیش از اینکه کتاب «البرهان»ش را بنگارد، دست به این کار زده است. وی اثرش را «تلخیص التقریب» نام نهاده است. وی در این کتاب، تقریباً تا نیمی از کتاب [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] را تلخیص کرده و در این اختصار به اقوال وی اقرار کرده و کمتر موردی را شاهدیم که وی با نظرات [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]، مخالفت کرده باشد. بسیاری از متأخرینی که آرای [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] را نقل کرده‌اند، از نقل آرای وی در «تلخیص التقریب» [[جوینی، عطاملک بن محمد|جوینی]] استفاده کرده‌اند. این امر باعث شده که برخی اصولیان میان کتاب جوینی و کتاب حاضر یعنی میان «تلخیص التقریب» و خود کتاب «التقریب»، خلط کنند؛ منشأ این خلط، این بوده که برخی اصولیون کتاب حاضر یعنی کتاب [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] را «مختصر التقریب» نامیده‌اند و ازاین‌رو با «تلخیص التقریب» جوینی، اشتباه شده است. درهرحال، برخی دیگر، برای جلوگیری از این اشتباه، هنگام ذکر نام کتاب، نام مؤلف را نیز در پس آن آورده‌اند و مثلاً گفته‌اند «تلخیص التقریب» جوینی یا «مختصر التقریب» [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]]، تا این اشتباه، رخ ندهد.<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>


زرکشی در مقدمه «[[البحر المحیط (ابهام زدایی)|البحر المحیط]]» می‌نویسد: بعد از شافعی (که اولین نگارنده در علم اصول فقه بود) افرادی آمدند که مباحث این علم را تبیین کرده و توضیح و بسط و شرح دادند تا اینکه دو قاضی، یعنی ابوبکر بن طیب و قاضی عبدالجبار بن احمد آمدند و عبارات را توسعه دادند و اجمال‌ها را رفع کرده و اشکالات را پاسخ دادند. کتاب‌های «التقریب» و «الارشاد» و «العمد» این دو نویسنده، اولین کتاب‌هایی هستند که فواید و مسائل اصول فقه را در خود جمع کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref>
زرکشی در مقدمه «[[البحر المحیط (ابهام‌زدایی)|البحر المحیط]]» می‌نویسد: بعد از شافعی (که اولین نگارنده در علم اصول فقه بود) افرادی آمدند که مباحث این علم را تبیین کرده و توضیح و بسط و شرح دادند تا اینکه دو قاضی، یعنی ابوبکر بن طیب و قاضی عبدالجبار بن احمد آمدند و عبارات را توسعه دادند و اجمال‌ها را رفع کرده و اشکالات را پاسخ دادند. کتاب‌های «التقریب» و «الارشاد» و «العمد» این دو نویسنده، اولین کتاب‌هایی هستند که فواید و مسائل اصول فقه را در خود جمع کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref>


کتاب [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] یعنی کتاب حاضر، از اولین کتاب‌هایی شمرده می‌شود که جمیع مباحث اصول فقه را در خود جای داده و تفاوتش با کتاب «العمد» قاضی عبدالجبار در خالی بودنش از قواعد اصولی معتزلی است. حتی باقلانی در این کتاب، توانش را بر ابطال قواعد معتزله که ارتباطی با اصول فقه دارد، مانند قول به تحسین و تقبیح عقلی و وجوب اصلح بر الله تعالی، خلق عباد و افعال آنان و... قرار داده است. از دیگر وجوه اهمیت این کتاب این است که تمام متکلمانی که پس از [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] آمده‌اند، کتاب‌هایشان سرشار از نقل اقوال [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] است که در این کتاب، ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref>
کتاب [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] یعنی کتاب حاضر، از اولین کتاب‌هایی شمرده می‌شود که جمیع مباحث اصول فقه را در خود جای داده و تفاوتش با کتاب «العمد» قاضی عبدالجبار در خالی بودنش از قواعد اصولی معتزلی است. حتی باقلانی در این کتاب، توانش را بر ابطال قواعد معتزله که ارتباطی با اصول فقه دارد، مانند قول به تحسین و تقبیح عقلی و وجوب اصلح بر الله تعالی، خلق عباد و افعال آنان و... قرار داده است. از دیگر وجوه اهمیت این کتاب این است که تمام متکلمانی که پس از [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] آمده‌اند، کتاب‌هایشان سرشار از نقل اقوال [[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانی]] است که در این کتاب، ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref>