۱۰۶٬۷۶۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها == ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'الأئمة الاثنيعشر(ع) (ابهام زدایی)' به 'الأئمة الاثنيعشر(ع) (ابهامزدایی)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR59234J1.jpg | | تصویر =NUR59234J1.jpg | ||
| عنوان =نهج المحجة في إثبات إمامة | | عنوان =نهج المحجة في إثبات إمامة الاثني عشر علیهمالسلام | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =59234 | ||
| کتابخوان همراه نور =59234 | | کتابخوان همراه نور =59234 | ||
| کد پدیدآور =47726 | | کد پدیدآور =47726 | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|الأئمة الاثنيعشر(ع) (ابهامزدایی)}} | |||
'''نهج المحجة في إثبات إمامة الاثنيعشر علیهمالسلام'''، اثر [[احسائی، علینقی بن احمد|شیخ علینقی احسائی]] (متوفی 1246ق)، کتابی است در دو جلد به زبان عربی با موضوع کلام اسلامی. نویسنده در این اثر به بیان فضائل امامان دوازدگانه شیعه، بهویژه [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] میپردازد. نویسنده مدعی است در این راستا، روایات اهل سنت را مبنا قرار داده و اگر روایاتی از احادیث شیعه را هم بیان کرده، از باب تأکید مطلب اخبار اهل سنت است. | |||
در ابتدای کتاب مقدمه مفصلی که حاوی زندگینامه نویسنده و برخی مباحث دیگر است به قلم علی بن موسی حائری نوشته شده است. | |||
در ابتدای کتاب مقدمه مفصلی که حاوی | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در ابتدای متن کتاب به حمد و ثنای الهی میپردازد و پس از ذکر آیه «وَ مِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» ﴿ اعراف: ١٨١﴾ میگوید: خداوند این افراد را با آیه شریفه «لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» ﴿ بقره: ١٢٤﴾ مشخص کرده است. وی سپس با ذکر آیه تطهیر «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» ﴿احزاب: ٣٣ ﴾ یادآور میشود که خداوند متعال، | نویسنده در ابتدای متن کتاب به حمد و ثنای الهی میپردازد و پس از ذکر آیه «وَ مِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» ﴿ اعراف: ١٨١﴾ میگوید: خداوند این افراد را با آیه شریفه «لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» ﴿ بقره: ١٢٤﴾ مشخص کرده است. وی سپس با ذکر آیه تطهیر «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» ﴿احزاب: ٣٣ ﴾ یادآور میشود که خداوند متعال، اهلبیت معصومین(ع) را از میان امت اسلام، برگزیده است. | ||
[[احسائی، علینقی بن احمد|احسائی]] سپس با عبارت «و بعد فیقول المحتاج الی عفو ربه الکریم [[احسائی، علینقی بن احمد|علینقی بن احمد بن زینالدین الاحسائی]]» میگوید: چون تعصب عامه (اهل سنت) و انکارشان در فضائل آل محمد(ص) و لجبازیشان در احتجاج و شگفتیشان در این لجبازی را دیدم و حتی مشاهده کردم که در این امر تا جایی پیش رفتهاند که روایات مشهور و متواتر نزد خودشان را هم کنار نهادهاند. از طرفی هم دیدم جاهلان از دو فریق در تاریکیهای و لبه پرتگاهها ایستادهاند و دوست ندارند حرف حق را شنیده و به راه بیایند (به تعبیر نویسنده: لا یهتدون سبیلا و لا یعرفون من الحق دلیلا) و هرکدام از روی لجاجت گوش خود را گرفتهاند و حرف دیگری را نمیشنوند، ثابت بر اعتقادات خودشانند و بر یقین (جهل مرکب) خودشان اصرار دارند؛ چون این امور را دیدم، بر خودم واجب دانستم که از میان احادیثشان، آنچه در میان اوراق پراکنده شده را جمع آورم و آنچه از روایاتی که حجت واضحه بر خاص و عام آنان از اختصاص حق به آل محمد و شیعه آنان دارد و اهل نفاق این روایات را متشتت کردهاند، تألیف نمایم. در این کتاب براهین قاطعی برای منصفین وجود دارد که کفایتشان میکند در اینکه بر خصم خود با اقوال خودشان، احتجاج کنند و از طریقه خودشان آنان را محکوم نمایند و اگر هم احیاناً روایاتی افزون بر روایات مخالفین وجود دارد از این باب است که اجماع بر ثبوت این ادعا حاصل شود و اتفاق بر تحقیق مدعا را نشان دهیم و ازاینروست که گاهی روایاتی از اخبار | [[احسائی، علینقی بن احمد|احسائی]] سپس با عبارت «و بعد فیقول المحتاج الی عفو ربه الکریم [[احسائی، علینقی بن احمد|علینقی بن احمد بن زینالدین الاحسائی]]» میگوید: چون تعصب عامه (اهل سنت) و انکارشان در فضائل آل محمد(ص) و لجبازیشان در احتجاج و شگفتیشان در این لجبازی را دیدم و حتی مشاهده کردم که در این امر تا جایی پیش رفتهاند که روایات مشهور و متواتر نزد خودشان را هم کنار نهادهاند. از طرفی هم دیدم جاهلان از دو فریق در تاریکیهای و لبه پرتگاهها ایستادهاند و دوست ندارند حرف حق را شنیده و به راه بیایند (به تعبیر نویسنده: لا یهتدون سبیلا و لا یعرفون من الحق دلیلا) و هرکدام از روی لجاجت گوش خود را گرفتهاند و حرف دیگری را نمیشنوند، ثابت بر اعتقادات خودشانند و بر یقین (جهل مرکب) خودشان اصرار دارند؛ چون این امور را دیدم، بر خودم واجب دانستم که از میان احادیثشان، آنچه در میان اوراق پراکنده شده را جمع آورم و آنچه از روایاتی که حجت واضحه بر خاص و عام آنان از اختصاص حق به آل محمد و شیعه آنان دارد و اهل نفاق این روایات را متشتت کردهاند، تألیف نمایم. در این کتاب براهین قاطعی برای منصفین وجود دارد که کفایتشان میکند در اینکه بر خصم خود با اقوال خودشان، احتجاج کنند و از طریقه خودشان آنان را محکوم نمایند و اگر هم احیاناً روایاتی افزون بر روایات مخالفین وجود دارد از این باب است که اجماع بر ثبوت این ادعا حاصل شود و اتفاق بر تحقیق مدعا را نشان دهیم و ازاینروست که گاهی روایاتی از اخبار اهلبیت(ع) را که به لحاظ مضمون و محتوا با روایات مخالفین از اهل سنت سازگار بوده را به جهت تأیید مطالب آنان و نشان دادن اجماع مسلمین بر این امر، ذکر کردهایم. نویسنده پس از بیان این امور میگوید این کتاب را «نهج المحجه» نام نهادم و بر یک مقدمه و ده فصل و یک خاتمه مرتبش کردم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص73-74</ref> | ||
محتوای مطالب کتاب سرشار از فضائل | محتوای مطالب کتاب سرشار از فضائل اهلبیت(ع) خاصه [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است و قضایای گوناگون در مورد آن حضرت در این اثر توضیح داده شده است. البته به لحاظ حجم مطالب، قضایای مربوط به امیر مؤمنان در جلد اول کتاب حجم بیشتری به خود اختصاص داده است و در جلد دوم درباره سایر اهلبیت(ع) و ابوطالب و... هم مطلب داریم. بهعنوانمثال هشت ویژگی از [[امام على(ع)|امیر مؤمنان علی(ع)]] اینگونه ذکر شده است: | ||
اول ایمان او به الله تعالی؛ ایمان کاملی که خود آن حضرت(ع) با عبارت «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا» از آن یاد کردهاند و این در حالی است که ابراهیم(ع) که افضل انبیای اولوالعزم است از خداوند خواست که شهود عیانی برای او فراهم کند تا به وعده الهی اطمینان حاصل نماید. همچنین موسی(ع) از کوه طور که بازگشت و دید قومش توسط سامری گمراه شدهاند، عنان از کف داد و چهار عدد از الواح را از روی عصبانیت شکست درحالیکه [[امام على(ع)|علی(ع)]] به سلیم بن قیس فرمود: لم اکن بما صنوا حین عاینته باعلم منی به و لا اشد یقینا به منی قبل ذلک بل انا بقول رسولالله(ص) اشد یقینا لما عاینت و شاهدت... یعنی اعتماد من به قول پیامبر خدا(ص) بیش از آن چیزی است که با دو چشمم میبینم. | اول ایمان او به الله تعالی؛ ایمان کاملی که خود آن حضرت(ع) با عبارت «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا» از آن یاد کردهاند و این در حالی است که ابراهیم(ع) که افضل انبیای اولوالعزم است از خداوند خواست که شهود عیانی برای او فراهم کند تا به وعده الهی اطمینان حاصل نماید. همچنین موسی(ع) از کوه طور که بازگشت و دید قومش توسط سامری گمراه شدهاند، عنان از کف داد و چهار عدد از الواح را از روی عصبانیت شکست درحالیکه [[امام على(ع)|علی(ع)]] به سلیم بن قیس فرمود: لم اکن بما صنوا حین عاینته باعلم منی به و لا اشد یقینا به منی قبل ذلک بل انا بقول رسولالله(ص) اشد یقینا لما عاینت و شاهدت... یعنی اعتماد من به قول پیامبر خدا(ص) بیش از آن چیزی است که با دو چشمم میبینم. |