۱۰۵٬۸۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'اصطلاحات (ابهام زدایی)' به 'اصطلاحات (ابهامزدایی)') |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR03358J1.jpg | |||
| عنوان =موسوعة مصطلحات علم الکلام الإسلامي | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| | |||
| | |||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| | | پدیدآوران = | ||
[[دغیم، سمیح]] (نویسنده) | |||
|زبان | |زبان | ||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 200/2 /د7 م85 | |||
|کد کنگره | | موضوع = | ||
زبان عربی - اصطلاحها و تعبیرها | |||
|موضوع | |||
کلام - اصطلاحها و تعبیرها | کلام - اصطلاحها و تعبیرها | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| | | ناشر = | ||
مکتبة لبنان ناشرون | |||
|مکان نشر | | مکان نشر =بیروت - لبنان | ||
| سال نشر = 1998 م | |||
|سال نشر | |||
'''موسوعة مصطلحات علم الكلام الإسلامي'''، فرهنگنامهاى در علم كلام اسلامى، تأليف آقاى دكتر سميح دغيم است. | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03358AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =2 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03358 | |||
| کتابخوان همراه نور =03358 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر|اصطلاحات (ابهامزدایی)}} | |||
'''موسوعة مصطلحات علم الكلام الإسلامي'''، فرهنگنامهاى در علم كلام اسلامى، تأليف آقاى دكتر سميح دغيم است. نویسنده محترم هدف خود را عرضه علم كلام اسلامى در قالب فرهنگنامه با استناد به آثار كلامى دو فرقه اشعريه و معتزله دانسته است. هر چند اين فرهنگنامه به گفته مؤلف محترم آن، از ويژگىهايى؛ همچون تنوع منابع، انتخاب موضوعات اساسى و اصلى و ارائه تعاريف عمده درباره هر اصطلاح برخوردار است، ضعفهايى نيز دارد كه برخى از آنها بدين قرارند: غفلت از آثار مهم مذاهب مختلف، عدم جامعيت در قياس با اصطلاحات كلام اسلامى، بهكارگيرى غير اصطلاح به جاى اصطلاح، عدم ارجاع اصطلاحات مرتبط با يكديگر، فقدان نظم منطقى متون، تكرار متن، و مطالب بىارتباط. | |||
نویسنده محترم در مقدمه به تاريخ علم كلام اسلامى و تطورات آن اشارهاى گذرا كرده و هدف خود را عرضه علم كلام اسلامى در قالب فرهنگنامه دانسته است؛ فرهنگنامهاى كه به شكلى جامع مهمترين اصطلاحات اين علم را در دورههاى مختلف و با استناد به آثار كلامى دو فرقه اشعريه و معتزله شامل مىشود. وى سپس روش تحقيق و تأليف اين فرهنگنامه را بيان كرده است كه نكات برجسته آن از اين قرارند: | |||
# انتخاب موضوعات اساسى و اصلى و حذف موضوعات استطرادى و مرتبط به علوم ديگر همچون فقه و اصول فقه؛ | # انتخاب موضوعات اساسى و اصلى و حذف موضوعات استطرادى و مرتبط به علوم ديگر همچون فقه و اصول فقه؛ | ||
خط ۴۷: | خط ۳۶: | ||
# كاربرد لفظ مفرد و نكره به منزله اصطلاح در اغلب مواضع، و تثنيه، جمع، فعل و عبارات مركب در موارد لازم؛ همچون مقدوران، مقدورات، قَدَر، قدَّر، تقضّى القدرة وقتَ مقدورها، تعلق القادر بمقدوره و حاجة الى القدرة؛ | # كاربرد لفظ مفرد و نكره به منزله اصطلاح در اغلب مواضع، و تثنيه، جمع، فعل و عبارات مركب در موارد لازم؛ همچون مقدوران، مقدورات، قَدَر، قدَّر، تقضّى القدرة وقتَ مقدورها، تعلق القادر بمقدوره و حاجة الى القدرة؛ | ||
# تنظيم اصطلاحات بر اساس حروف الفبا؛ | # تنظيم اصطلاحات بر اساس حروف الفبا؛ | ||
# اسناد جملات به | # اسناد جملات به نویسنده و كتاب به صورت رمز؛ مانند (ب، ف، 248، 2) كه حرف (ب) به البغدادى، (ف) به كتاب [[الفرق بين الفرق و بيان فرقة الناجية منهم|الفرق بين الفرق]]، عدد (248) به صفحه، و (2) به سطر آن اشارت دارد؛ | ||
# استفاده از آثار علماى كلامى از حسن بصرى (110ق) تا قاسم بن محمد بن على (1029ق). | # استفاده از آثار علماى كلامى از حسن بصرى (110ق) تا قاسم بن محمد بن على (1029ق). | ||
خط ۵۶: | خط ۴۵: | ||
براى شناسايى و استخراج اصطلاحات اين فرهنگنامه و تأليف آن، از آثار علماى كلام اسلامى از حسن بصرى (110 ق) تا قاسم بن محمد بن على (1029ق) استفاده شده است. هر چند منابع اين موسوعه تنوع خوبى دارد، بسيارى از آثار مهم مذاهب مختلف مغفول واقع شدهاند؛ همچون المواقف في علم الكلام (ايجى) و شرح آن (جرجانى)، شرح المقاصد ([[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]])، الاعتقادات في دين الاماميه ([[شيخ صدوق]])، اوائل المقالات ([[شيخ مفيد]])، الذخيره في علم الكلام ([[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]])، الاقتصاد الهادى الى سبيل الرشاد ([[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]])، المنقذ من التقليد (حمصى رازى)، قواعد المرام في علم الكلام ([[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]])، [[كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد]] ([[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]) و [[شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام (انتشارات مؤسسة الإمام الصادق)|شوارق الالهام]] (لاهيجى). | براى شناسايى و استخراج اصطلاحات اين فرهنگنامه و تأليف آن، از آثار علماى كلام اسلامى از حسن بصرى (110 ق) تا قاسم بن محمد بن على (1029ق) استفاده شده است. هر چند منابع اين موسوعه تنوع خوبى دارد، بسيارى از آثار مهم مذاهب مختلف مغفول واقع شدهاند؛ همچون المواقف في علم الكلام (ايجى) و شرح آن (جرجانى)، شرح المقاصد ([[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]])، الاعتقادات في دين الاماميه ([[شيخ صدوق]])، اوائل المقالات ([[شيخ مفيد]])، الذخيره في علم الكلام ([[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]])، الاقتصاد الهادى الى سبيل الرشاد ([[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]])، المنقذ من التقليد (حمصى رازى)، قواعد المرام في علم الكلام ([[ابن میثم، میثم بن علی|ابن ميثم بحرانى]])، [[كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد]] ([[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]) و [[شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام (انتشارات مؤسسة الإمام الصادق)|شوارق الالهام]] (لاهيجى). | ||
اين امر از سويى موجب عدم جامعيت فرهنگنامه در قياس با مجموع اصطلاحات مهم كلامى شده است؛ زيرا برخى از اصطلاحات صرفاً در اين منابع وجود دارند؛ و از سوى ديگر باعث شده است، ديدگاه مذاهب كلامى در مواردى از منظر منابع مذاهب ديگر بيان شود؛ براى مثال ديدگاه اماميه در مسئلة «بداء» به نقل از منابعى چون الانتصار (خياط) و [[مقالات الإسلاميين و اختلاف المصلين|مقالات | اين امر از سويى موجب عدم جامعيت فرهنگنامه در قياس با مجموع اصطلاحات مهم كلامى شده است؛ زيرا برخى از اصطلاحات صرفاً در اين منابع وجود دارند؛ و از سوى ديگر باعث شده است، ديدگاه مذاهب كلامى در مواردى از منظر منابع مذاهب ديگر بيان شود؛ براى مثال ديدگاه اماميه در مسئلة «بداء» به نقل از منابعى چون الانتصار (خياط) و [[مقالات الإسلاميين و اختلاف المصلين|مقالات الاسلامىين]] (اشعرى) طرح گرديده است نه از منابع معتبر مذهب اماميه. | ||
ب) اصطلاحات | ب) اصطلاحات | ||
خط ۶۸: | خط ۵۷: | ||
#به كارگيرى غير اصطلاح به جاى اصطلاح | #به كارگيرى غير اصطلاح به جاى اصطلاح | ||
#:در عرف اصطلاح نامهنويسى، افعال و غالب عبارات مركب را اصطلاح نمىدانند؛ ولى در اين فرهنگنامه از فعل و عبارات مركب به منزله اصطلاح استفاده شده است؛ براى مثال فعل «ابتدع» را از عبارت «ان الله عزوجل خلق الاشياء و ابتدعها مخترعا لها لا من شىْْْء و لا على اصل متقدم» (ج 4/1) استخراج كرده است، در حالى كه با وجود اصطلاح «ابتداع» به اين كلمه نيازى نيست. از اين قبيل مىتوان «اتحد» و «اتحاد»، «احدث» و «احداث»، «احبط» و «احباط»، «اخبر» و «اخبار»، «اخترع» و «اختراع»، «اراد» و «اراده»، «استوى» و «استواء» را نام برد. | #:در عرف اصطلاح نامهنويسى، افعال و غالب عبارات مركب را اصطلاح نمىدانند؛ ولى در اين فرهنگنامه از فعل و عبارات مركب به منزله اصطلاح استفاده شده است؛ براى مثال فعل «ابتدع» را از عبارت «ان الله عزوجل خلق الاشياء و ابتدعها مخترعا لها لا من شىْْْء و لا على اصل متقدم» (ج 4/1) استخراج كرده است، در حالى كه با وجود اصطلاح «ابتداع» به اين كلمه نيازى نيست. از اين قبيل مىتوان «اتحد» و «اتحاد»، «احدث» و «احداث»، «احبط» و «احباط»، «اخبر» و «اخبار»، «اخترع» و «اختراع»، «اراد» و «اراده»، «استوى» و «استواء» را نام برد. | ||
#:عبارات مركب نيز غالباً به احكام و مباحث يكى از اصطلاحات اشاره مىكنند و در ذيل اصطلاح مرتبط طرح مىشوند؛ مثلاً عبارت «ابطال كون البقاء معنى» (6/1) از مباحث «بقاء»، عبارت «ارزاق هى لطف فى التكليف» (/1 92) از «احكام ارزاق»، و عبارت «اعتقاد لصحه حدوث الشىء» (153/1) از شرايط تحقق اراده بوده، به ترتيب ذيل اصطلاح «بقاء» (/1 282)، «ارزاق» (/1 92) و «اراده» (1 / 69) مطرح مىشوند. | #:عبارات مركب نيز غالباً ً به احكام و مباحث يكى از اصطلاحات اشاره مىكنند و در ذيل اصطلاح مرتبط طرح مىشوند؛ مثلاً عبارت «ابطال كون البقاء معنى» (6/1) از مباحث «بقاء»، عبارت «ارزاق هى لطف فى التكليف» (/1 92) از «احكام ارزاق»، و عبارت «اعتقاد لصحه حدوث الشىء» (153/1) از شرايط تحقق اراده بوده، به ترتيب ذيل اصطلاح «بقاء» (/1 282)، «ارزاق» (/1 92) و «اراده» (1 / 69) مطرح مىشوند. | ||
#عدم ارجاع اصطلاحات مترادف و اخص به اصطلاح مرجَّح و اعم | #عدم ارجاع اصطلاحات مترادف و اخص به اصطلاح مرجَّح و اعم | ||
#:براى پرهيز از تكرار مطالب، ارجاع اصطلاحات مترادف به اصطلاحِ مرجَّح و اصطلاحات اخص به اصطلاح اعم امرى ضرورى است؛ ولى در اين فرهنگنامه از سيستم ارجاع استفاده نشده و ذيل هر يك از آنها جداگانه، و گاه تكرارى، مطالبى آورده شده است؛ براى نمونه از اصطلاحات مترادف مىتوان به موارد زير اشاره كرد: | #:براى پرهيز از تكرار مطالب، ارجاع اصطلاحات مترادف به اصطلاحِ مرجَّح و اصطلاحات اخص به اصطلاح اعم امرى ضرورى است؛ ولى در اين فرهنگنامه از سيستم ارجاع استفاده نشده و ذيل هر يك از آنها جداگانه، و گاه تكرارى، مطالبى آورده شده است؛ براى نمونه از اصطلاحات مترادف مىتوان به موارد زير اشاره كرد: | ||
خط ۸۵: | خط ۷۴: | ||
#فقدان نظم منطقى | #فقدان نظم منطقى | ||
#:در اين فرهنگنامه، متون براساس ترتيب تاريخى تنظيم شدهاند؛ و اين امر باعث شده است كه مطالب غالباً نظم و دستهبندى منطقى نداشته باشد؛ براى مثال درباره «اباحه» گفته است: «اما مثال الاباحه، فهو كذبح البهائم...» و پس از عبارتى ديگر آورده است: «الاباحه هى تخيير بين الفعل و تركه» (1/1). درباره اصطلاح «ابتداء» گفته است: «... ان ابتداء الخلق في الجنه كان اصلح لهم من ابتدائهم في الدنيا...»، و سپس نوشته است: «الابتداء خلق الشىْْْء اول مره و الاعاده خلقه مره اخرى» (/1 1). | #:در اين فرهنگنامه، متون براساس ترتيب تاريخى تنظيم شدهاند؛ و اين امر باعث شده است كه مطالب غالباً ً نظم و دستهبندى منطقى نداشته باشد؛ براى مثال درباره «اباحه» گفته است: «اما مثال الاباحه، فهو كذبح البهائم...» و پس از عبارتى ديگر آورده است: «الاباحه هى تخيير بين الفعل و تركه» (1/1). درباره اصطلاح «ابتداء» گفته است: «... ان ابتداء الخلق في الجنه كان اصلح لهم من ابتدائهم في الدنيا...»، و سپس نوشته است: «الابتداء خلق الشىْْْء اول مره و الاعاده خلقه مره اخرى» (/1 1). | ||
#:در بحث «احداث» گفته است: «اذ الوجود بعد ان لم يكن هو دليل الايجاد و الاحداث الذى به يُعلم الموجود المحدث»، و سپس آورده است: «حقيقه الخلق و الاحداث هو اخراج الشىْْْء من العدم الى الوجود...» (/1 29). | #:در بحث «احداث» گفته است: «اذ الوجود بعد ان لم يكن هو دليل الايجاد و الاحداث الذى به يُعلم الموجود المحدث»، و سپس آورده است: «حقيقه الخلق و الاحداث هو اخراج الشىْْْء من العدم الى الوجود...» (/1 29). | ||
#:درباره «زمان» گفته است: «اعلم انه كان (الاشعرى) يقول ان الاجل و الحين و الوقت و الزمان مما تتقارب معانيها و ان اجل كل حادث حال حدوثه...»، «كل زمان فنهايته الآن و هو حد الزمانين فهو نهايه الماضى و بعده ابتداء للمستقبل...»، آنگاه به تعريف زمان پرداخته و آورده است: «الزمان انما هو مده بقاء الجوهر ساكنا او متحركا... الزمان المعهود عندنا هو مده وجود الجوهر ساكنا او متحركا او مده وجود العرض فى الجسم» (/1 622). | #:درباره «زمان» گفته است: «اعلم انه كان (الاشعرى) يقول ان الاجل و الحين و الوقت و الزمان مما تتقارب معانيها و ان اجل كل حادث حال حدوثه...»، «كل زمان فنهايته الآن و هو حد الزمانين فهو نهايه الماضى و بعده ابتداء للمستقبل...»، آنگاه به تعريف زمان پرداخته و آورده است: «الزمان انما هو مده بقاء الجوهر ساكنا او متحركا... الزمان المعهود عندنا هو مده وجود الجوهر ساكنا او متحركا او مده وجود العرض فى الجسم» (/1 622). | ||
خط ۹۴: | خط ۸۳: | ||
#:ب) عدم ارجاع اصطلاحات اخص به اصطلاح اعم؛ براى نمونه عبارت «ان اقتضى (العرض) قسمهْْ، فكم، فان اشتركت الاجزاء فى حد فمتصل، ان وجدت معا فمقدار، ذو بعد خط و ذو بعدين سطح، ذو ثلاثه جسم تعليمى و الا فزمان و ان لم تشترك فعدد...» ذيل خط، زمان، سطح، عدد و كم تكرار شده است (/1 545، 622، 634، 774 و 2 / 1095)؛ | #:ب) عدم ارجاع اصطلاحات اخص به اصطلاح اعم؛ براى نمونه عبارت «ان اقتضى (العرض) قسمهْْ، فكم، فان اشتركت الاجزاء فى حد فمتصل، ان وجدت معا فمقدار، ذو بعد خط و ذو بعدين سطح، ذو ثلاثه جسم تعليمى و الا فزمان و ان لم تشترك فعدد...» ذيل خط، زمان، سطح، عدد و كم تكرار شده است (/1 545، 622، 634، 774 و 2 / 1095)؛ | ||
#:ج) مطالب بىارتباط؛ براى مثال ذيل اصطلاح «ابتداء» گفته است: «الابتداء خلق الشىْْْء اول مره و الاعاده خلقه مره اخرى» (1/1)، و همين عبارت براى اصطلاح «اعاده» تكرار شده است (145/1). جملة «والاعاده خلقه مره اخرى» به اصطلاح «ابتداء» و عبارت «الابتداء خلق الشىْْْء اول مرهْْ» به اصطلاح «اعاده» ارتباط ندارد. | #:ج) مطالب بىارتباط؛ براى مثال ذيل اصطلاح «ابتداء» گفته است: «الابتداء خلق الشىْْْء اول مره و الاعاده خلقه مره اخرى» (1/1)، و همين عبارت براى اصطلاح «اعاده» تكرار شده است (145/1). جملة «والاعاده خلقه مره اخرى» به اصطلاح «ابتداء» و عبارت «الابتداء خلق الشىْْْء اول مرهْْ» به اصطلاح «اعاده» ارتباط ندارد. | ||
#:همچنين عبارت «ان اقتضى (العرض) قسمه... و ان لم يقتض شيئاً منهما فكيفيه اما محسوسه او نفسانيه او...» ذيل خط، زمان، سطح، عدد، كم و | #:همچنين عبارت «ان اقتضى (العرض) قسمه... و ان لم يقتض شيئاً منهما فكيفيه اما محسوسه او نفسانيه او...» ذيل خط، زمان، سطح، عدد، كم و کیفیت تكرار شده است (545/1، 622، 634، 774 و 1095 2 و 1103). | ||
#:مطالب بىارتباط افزون بر اين كه سبب تكرار متن در مواردى شده است، خواننده را نيز دچار سردرگمى مىكند؛ مثلاً ذيل اصطلاح «ابتداء» آمده است: «و الاراده المراد» و «كان (الاشعرىْْْ) يقول فى الادراك: ان الله تعالى هو المخترع له فى الابصار عند وجود الضياء و المقابله و لو اراد ان يخلقه مع عدم الضياء و المقابله كان على ذلك قادراً و كان كونه صحيحاً» (2/1). | #:مطالب بىارتباط افزون بر اين كه سبب تكرار متن در مواردى شده است، خواننده را نيز دچار سردرگمى مىكند؛ مثلاً ذيل اصطلاح «ابتداء» آمده است: «و الاراده المراد» و «كان (الاشعرىْْْ) يقول فى الادراك: ان الله تعالى هو المخترع له فى الابصار عند وجود الضياء و المقابله و لو اراد ان يخلقه مع عدم الضياء و المقابله كان على ذلك قادراً و كان كونه صحيحاً» (2/1). | ||
#:همچنين ذيل اصطلاح «خلق» آمده است: «قال (ابراهيم النظام): الخلق من الله سبحانه الذى هو تكوين، هو المكوَّن، و هو الشىْْْء المخلوق و كذلك الابتداء، هو المبتدأ و الاعاده هى المعاد و الاراده من الله سبحانه تكون ايجاداً للشىْْْء و تكون أمراً و هى غيرالمراد كنحو اراده الله للايمان هى أمره به و تكون حكما و اِخباراً و هى غيرالمحكوم و المخبر عنه» (550/1). | #:همچنين ذيل اصطلاح «خلق» آمده است: «قال (ابراهيم النظام): الخلق من الله سبحانه الذى هو تكوين، هو المكوَّن، و هو الشىْْْء المخلوق و كذلك الابتداء، هو المبتدأ و الاعاده هى المعاد و الاراده من الله سبحانه تكون ايجاداً للشىْْْء و تكون أمراً و هى غيرالمراد كنحو اراده الله للايمان هى أمره به و تكون حكما و اِخباراً و هى غيرالمحكوم و المخبر عنه» (550/1). | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۰۴: | ||
{{فرهنگ اصطلاحات}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:کلام و عقاید]] | [[رده:کلام و عقاید]] | ||
[[رده:سازمانها، انجمنها، دائرةالمعارفها، واژهنامهها، مصطلحنامهها، سخنرانیها، تاریخ کلام]] | [[رده:سازمانها، انجمنها، دائرةالمعارفها، واژهنامهها، مصطلحنامهها، سخنرانیها، تاریخ کلام]] |