۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'قابوس نامه' به 'قابوسنامه') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[عوفی، محمد بن محمد]] (نویسنده) | [[عوفی، محمد بن محمد]] (نویسنده) | ||
[[ | [[امیری فیروزکوهی، امیربانو (مصفا)]]:مصحح | ||
| ناشر = پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگى | | ناشر = پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگى | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| تعداد جلد = 4 | | تعداد جلد = 4 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10801 | ||
| کد کنگره = PIR 5262 /ج9 | | کد کنگره = PIR 5262 /ج9 | ||
| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE10801AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE10801AUTOMATIONCODE | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
'''جوامع الحكايات و لوامع الروايات'''، اثر [[عوفی، محمد بن محمد|سدیدالدین محمود عوفی]]، بزرگترین اثر قرن هفتم هجری ایران است که مشتمل بر معارف اسلامی و فرهنگ ایرانی و سندی از تاریخ تمدن و ادبیات و علوم انسانی است. این کتاب توسط [[ | '''جوامع الحكايات و لوامع الروايات'''، اثر [[عوفی، محمد بن محمد|سدیدالدین محمود عوفی]]، بزرگترین اثر قرن هفتم هجری ایران است که مشتمل بر معارف اسلامی و فرهنگ ایرانی و سندی از تاریخ تمدن و ادبیات و علوم انسانی است. این کتاب توسط [[امیری فیروزکوهی، امیربانو (مصفا)|امیربانو مصفا (کریمی)]] و مظاهر مصفا تصحیح و به نام متن انتقادی جوامع الحكايات و لوامع الروايات منتشر شده است. | ||
نکتههای اخلاقی، اجتماعی، دینی، تاریخی در این کتاب فراوان است. عوفی در داستانهای این کتاب از رفتار اجتماعی و تعدی و تجاوز پادشاهان و امیران و حاکمان و بعضی از مدعیان شریعت و طریقت انتقاد کرده است. این کتاب یکی از متنهای معتبر فارسی است و یک دوره تاریخ از آغاز آفرینش تا پایان دوره خلفای عباسی را در بر میگیرد. | نکتههای اخلاقی، اجتماعی، دینی، تاریخی در این کتاب فراوان است. عوفی در داستانهای این کتاب از رفتار اجتماعی و تعدی و تجاوز پادشاهان و امیران و حاکمان و بعضی از مدعیان شریعت و طریقت انتقاد کرده است. این کتاب یکی از متنهای معتبر فارسی است و یک دوره تاریخ از آغاز آفرینش تا پایان دوره خلفای عباسی را در بر میگیرد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
جوامع الحكايات (پایان تألیف، حدود 630)، در واقع دائرةالمعارف کلانی است مشحون از | جوامع الحكايات (پایان تألیف، حدود 630)، در واقع دائرةالمعارف کلانی است مشحون از مطالب بدیع و جذّاب در زمینههای گوناگون: تاریخ و اخلاق، مذهب، شعر، ادب و جز آن. نثر کتاب هم نثری است روان و هنرمندانه و دلنشین. بلی گاه در موارد معدود شیوهای تکلّفآمیز دارد<ref>خوانساری، محمد، ص80</ref> | ||
نمونههایی از حکایات کتاب: | نمونههایی از حکایات کتاب: | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
برقعى شمشیر برو راند و کارگر آمد و از دنیا رحلت کرد. برقعى پشیمان شد و دانست که غرض او عفت بوده است تا بر نفس او زنا نرود و جمله از آن حرکت پشیمان شدند و بدان دختر آفرین کردند»<ref>ر.ک: همان، ج3، قسمت دوم، ص680-681</ref> | برقعى شمشیر برو راند و کارگر آمد و از دنیا رحلت کرد. برقعى پشیمان شد و دانست که غرض او عفت بوده است تا بر نفس او زنا نرود و جمله از آن حرکت پشیمان شدند و بدان دختر آفرین کردند»<ref>ر.ک: همان، ج3، قسمت دوم، ص680-681</ref> | ||
طبقهبندى منظم از بعضى منابع نشان میدهد که [[عوفی، محمد بن محمد|عوفى]] از چنین آثارى براى بیان مطالب واقعى استفاده کرده است؛ مثلاًدرباره تاریخ خلفا، تاریخچه (وقایع سالیانه) الطبرى پیوسته مورد استفاده وى قرار گرفته است. در باب پادشاهان قدیم ایران از غرر الثعالبى، شاهنامه فردوسى، تاریخ ملوک عجم (محتملا از خداینامه ابن مقفع) بهره گرفته است. مطالب مربوط به طاهریان، صفاریان و سامانیان مأخوذ از تاریخ ولات خراسان السلامى است. درباره غزنویان از سه منبع معتبر؛ یعنى تاریخ ناصرى، تاریخ یمینى العتبى و خلق الإنسان بیانالحق نیشابورى و براى آل بویه از تاریخ تاجى یا تاریخ دیالمه و جهت گزارشهاى مربوط به ایلکخانیه ماوراءالنهر از تاریخ ترکستان مجدالدین بن عدنان السرخکتى استفاده کرده است، ولى متأسفانه سه اثر اخیر از بین رفته است. در خصوص سیاست و اداره از [[سير الملوك (سیاستنامه)|سیاستنامه]] [[نظامالملک، حسن بن علی|خواجه نظامالملک]] و [[ | طبقهبندى منظم از بعضى منابع نشان میدهد که [[عوفی، محمد بن محمد|عوفى]] از چنین آثارى براى بیان مطالب واقعى استفاده کرده است؛ مثلاًدرباره تاریخ خلفا، تاریخچه (وقایع سالیانه) الطبرى پیوسته مورد استفاده وى قرار گرفته است. در باب پادشاهان قدیم ایران از غرر الثعالبى، شاهنامه فردوسى، تاریخ ملوک عجم (محتملا از خداینامه ابن مقفع) بهره گرفته است. مطالب مربوط به طاهریان، صفاریان و سامانیان مأخوذ از تاریخ ولات خراسان السلامى است. درباره غزنویان از سه منبع معتبر؛ یعنى تاریخ ناصرى، تاریخ یمینى العتبى و خلق الإنسان بیانالحق نیشابورى و براى آل بویه از تاریخ تاجى یا تاریخ دیالمه و جهت گزارشهاى مربوط به ایلکخانیه ماوراءالنهر از تاریخ ترکستان مجدالدین بن عدنان السرخکتى استفاده کرده است، ولى متأسفانه سه اثر اخیر از بین رفته است. در خصوص سیاست و اداره از [[سير الملوك (سیاستنامه)|سیاستنامه]] [[نظامالملک، حسن بن علی|خواجه نظامالملک]] و [[قابوسنامه|قابوسنامه]] [[عنصرالمعالی، کیکاوس بن اسکندر|عنصرالمعالى]] استفاده شده است. مطالب راجع به پیغمبر اکرم(ص) و صحابه و زندگى اولیا و بزرگان مذهب از [[السير و المغازي|کتاب المغازي]] [[ابن اسحاق، محمد|محمد بن اسحاق]]، [[ربيع الأبرار و نصوص الأخبار|ربيع الأبرار]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، [[الرسالة القشيرية|رساله القشيريه]] [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|قشیرى]]، [[أسرار التوحيد في مقامات الشيخ أبي سعيد|أسرار التوحيد]] [[محمد بن منور]]، تاریخ مشایخ خراسان، روضات العلماء، سير الصالحين و قصص الأنبیاء، به ترتیب تقدم و تأخر گرفته شده است. | ||
حکایات در باب شخصیتهاى معروف دیگر که خود قسمت مهمى از این کتاب را تشکیل میدهد از آثار گوناگون به دست آمده است؛ بهعنوان مثال در باب شعرا از يتيمة الدهر ثعالبى، در باب زنان از سندبادنامه، بختیارنامه و کلیله و دمنه و در مورد معمرین از الشباب و الشيب المرزبانى که بعدها از میان رفته است استفاده شده است. در دو باب مربوط به صفات پسندیده و مذموم که شامل مطالب تاریخى بیشمارى است، از منابع متعددى استفاده کرده است. درباره داستانهاى ماجراجویانه و مخاطرهآمیز از فرج بعد الشدة التنوخى مایه گرفته. اطلاعات کیهانشناسى، نژادشناسى و آثار و رسوم باستانى از کتابهاى مسالک و ممالک که متعددند برداشته شده است و مشکل است که بگوییم از کدام اثر یا آثار بهخصوص استفاده شده است. در فصل تاریخ طبیعى و خواص فیزیکى اشیاء از [[كتاب الحيوان|کتاب الحيوان]] [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و کتاب شرف الزمان طاهر المروزى و رسالاتى که از علماى یونانى چون [[ارسطو]]، [[جالینوس]]، بطلمیوس و ذیمقراطیس ترجمه شده، بهرهمند شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ج3، قسمت اول، صفحه پنجاه - پنجاهویک</ref> | حکایات در باب شخصیتهاى معروف دیگر که خود قسمت مهمى از این کتاب را تشکیل میدهد از آثار گوناگون به دست آمده است؛ بهعنوان مثال در باب شعرا از يتيمة الدهر ثعالبى، در باب زنان از سندبادنامه، بختیارنامه و کلیله و دمنه و در مورد معمرین از الشباب و الشيب المرزبانى که بعدها از میان رفته است استفاده شده است. در دو باب مربوط به صفات پسندیده و مذموم که شامل مطالب تاریخى بیشمارى است، از منابع متعددى استفاده کرده است. درباره داستانهاى ماجراجویانه و مخاطرهآمیز از فرج بعد الشدة التنوخى مایه گرفته. اطلاعات کیهانشناسى، نژادشناسى و آثار و رسوم باستانى از کتابهاى مسالک و ممالک که متعددند برداشته شده است و مشکل است که بگوییم از کدام اثر یا آثار بهخصوص استفاده شده است. در فصل تاریخ طبیعى و خواص فیزیکى اشیاء از [[كتاب الحيوان|کتاب الحيوان]] [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و کتاب شرف الزمان طاهر المروزى و رسالاتى که از علماى یونانى چون [[ارسطو]]، [[جالینوس]]، بطلمیوس و ذیمقراطیس ترجمه شده، بهرهمند شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ج3، قسمت اول، صفحه پنجاه - پنجاهویک</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
سعى فراوان [[عوفی، محمد بن محمد|عوفى]] در حفظ و نگهدارى عادات و رسوم گذشته و نقل درست آنها وى را نسبت به وقایع روز بیاعتنا کرده است؛ بهطوری که از حوادث عصرى چیزى از جوامع الحكايات به دست نمىآید. ضمنا عدم ذکر سنوات در حکایات تاریخى هم یکى از نواقص عمده این مجموعه است. گذشته از این، نوعى بىترتیبى در حکایات ملاحظه مىشود. در بعضى موارد هم در صحت و سندیت مطالب تردید کرده است و ازاینرو پارهاى تناقضات و اشتباهات در حکایات راه یافته. صرف نظر از این عیب، در هر باب حکایات متعددى که داراى حقایق تاریخى است به رشته تحریر درآمده است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتونه</ref> | سعى فراوان [[عوفی، محمد بن محمد|عوفى]] در حفظ و نگهدارى عادات و رسوم گذشته و نقل درست آنها وى را نسبت به وقایع روز بیاعتنا کرده است؛ بهطوری که از حوادث عصرى چیزى از جوامع الحكايات به دست نمىآید. ضمنا عدم ذکر سنوات در حکایات تاریخى هم یکى از نواقص عمده این مجموعه است. گذشته از این، نوعى بىترتیبى در حکایات ملاحظه مىشود. در بعضى موارد هم در صحت و سندیت مطالب تردید کرده است و ازاینرو پارهاى تناقضات و اشتباهات در حکایات راه یافته. صرف نظر از این عیب، در هر باب حکایات متعددى که داراى حقایق تاریخى است به رشته تحریر درآمده است<ref>ر.ک: همان، صفحه شصتونه</ref> | ||
لغات مستعمل در این کتاب معمولا از لغات رایج و مصطلح است. نظرى به لغتنامه در آخر این کتاب گفته ما را تأیید مىکند و احیاناً پنج درصد آن که امروز غریب | لغات مستعمل در این کتاب معمولا از لغات رایج و مصطلح است. نظرى به لغتنامه در آخر این کتاب گفته ما را تأیید مىکند و احیاناً پنج درصد آن که امروز غریب مىنماید مسلما در آن روزگاران غریب و نادر نبوده است. مؤلف که از اولاد عبدالرحمن بن عوف از مشاهیر صحابه حضرت رسول اکرم(ص) و از حنفىمذهبان دیندارى است که تحصیل علم دین کرده و اجازه روایت حدیث به دست آورده و شغلش در همه عمر قیام به وعظ و تذکیر بوده است، در این کتاب به درج آیات و احادیث و اخبار فراوان مبادرت کرده و تلمیحات و اشارت متعددى به قرآن و تواریخ اسلام دارد. | ||
قریب هزار و ششصد و پنجاه بیت شعر در این کتاب دیده مىشود که بیشتر ساخته طبع مؤلف و پارهاى هم متعلق به شعراى عرب و ایرانى است که غالباً در مقدمه و خاتمه و ضمن حکایات بهمناسبتى آورده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتاد</ref> | قریب هزار و ششصد و پنجاه بیت شعر در این کتاب دیده مىشود که بیشتر ساخته طبع مؤلف و پارهاى هم متعلق به شعراى عرب و ایرانى است که غالباً در مقدمه و خاتمه و ضمن حکایات بهمناسبتى آورده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتاد</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | ||