۱۴۵٬۹۸۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آداب (ابهام زدایی)' به 'آداب (ابهامزدایی)') |
||
| (۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| آداب (ابهامزدایی)}} | |||
'''کتاب آداب المعلمین'''، اثر [[ابن سحنون، محمد بن عبدالسلام|محمد بن سحنون]]، با تحقیق و تصحیح [[عبدالمولي، محمود|محمود عبدالمولی]]، کتابی است پیرامون تعلیم و تربیت اسلامی کودکان که به زبان عربی و در قرن سوم هجری، نوشته شده است. | '''کتاب آداب المعلمین'''، اثر [[ابن سحنون، محمد بن عبدالسلام|محمد بن سحنون]]، با تحقیق و تصحیح [[عبدالمولي، محمود|محمود عبدالمولی]]، کتابی است پیرامون تعلیم و تربیت اسلامی کودکان که به زبان عربی و در قرن سوم هجری، نوشته شده است. | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در سه باب، تنظیم شده است. | کتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در سه باب، تنظیم شده است. | ||
آرای تربیتی در این کتاب، با | آرای تربیتی در این کتاب، با شیوهای فقهی و بر اساس فقه مالکی و برداشت از احادیث پیامبر)ص(و اصحاب و تابعان و تابعانِ تابعان و تکیه بر قیاس پی ریزی شده است و وظایف واجب یا مستحب معلمان، متعلمان و اولیای نوآموزان، مستند به احادیث و کلمات بزرگان از مذهب مالکی، بیان گردیده است و مسائل تربیتی از دید قضایی حل و فصل شده است. ابن سحنون در فقه و به ویژه در تدوین این کتاب، تحت تأثیر روحیه قضاوت پدرش بوده و این روحیه را در بیان مباحث تربیتی حاکم ساخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 فقیهی، محمد، 1378]</ref> | ||
سراسر این کتاب، نقل از گذشتگان است و مطالب با عناوینی مانند: ما جاء فی تعلیم القرآن، ما جاء فی العدل بین الصبیان و... آغاز میشود و سلسله سند گوینده و صاحب نظر اصلی بیان میگردد. بنابراین، این کتاب تبیینی از آرای تربیتی علمای مالکی مذهب است که مورد توجه و تأیید ابن سحنون بوده است و آرای ابتکاری خود وی محسوب نمیشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | سراسر این کتاب، نقل از گذشتگان است و مطالب با عناوینی مانند: ما جاء فی تعلیم القرآن، ما جاء فی العدل بین الصبیان و... آغاز میشود و سلسله سند گوینده و صاحب نظر اصلی بیان میگردد. بنابراین، این کتاب تبیینی از آرای تربیتی علمای مالکی مذهب است که مورد توجه و تأیید ابن سحنون بوده است و آرای ابتکاری خود وی محسوب نمیشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در آداب المعلمین دیدگاه و نظام ویژهای در تعلیم و تربیت ارائه نشده است. در این کتاب حتی به اهداف آموزشی تصریح نشده است. مباحث آن از انسجام لازم برخوردار نیست و به صورت پراکنده از قبیل: آموزش قرآن، برخی از احکام، اجیر شدن معلم برای آموزش و... مطرح شده است. در این مجموعه کوچک، بیش ازاندازه به مزد معلم و شرایط صحت و عدم صحت اجیر شدن او پرداخته شده و گاهی نیز مطالب تکرار گردیده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | در آداب المعلمین دیدگاه و نظام ویژهای در تعلیم و تربیت ارائه نشده است. در این کتاب حتی به اهداف آموزشی تصریح نشده است. مباحث آن از انسجام لازم برخوردار نیست و به صورت پراکنده از قبیل: آموزش قرآن، برخی از احکام، اجیر شدن معلم برای آموزش و... مطرح شده است. در این مجموعه کوچک، بیش ازاندازه به مزد معلم و شرایط صحت و عدم صحت اجیر شدن او پرداخته شده و گاهی نیز مطالب تکرار گردیده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
شأن معلم از نظر نویسنده، شأن اجیر است و رسالت او به میزان قرارداد مالی بین او و اولیای کودکان است. معلم | شأن معلم از نظر نویسنده، شأن اجیر است و رسالت او به میزان قرارداد مالی بین او و اولیای کودکان است. معلم وظیفهای جز این ندارد و از آنجا که معمولا معلمان به این وظیفه خوب عمل نمیکنند، شهادت آنان در دادگاه مورد قبول نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
ابن سحنون پیش از آنکه رسالت معلمی را ناشی از تعهد دینی و ملی معلم بداند، به امر اقتصادی وابسته میسازد و چنین ترسیم میکند که میزان مسئولیت معلم را مال و ثروت اولیای دانش آموزان و اجازه آنان تعیین میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ابن سحنون پیش از آنکه رسالت معلمی را ناشی از تعهد دینی و ملی معلم بداند، به امر اقتصادی وابسته میسازد و چنین ترسیم میکند که میزان مسئولیت معلم را مال و ثروت اولیای دانش آموزان و اجازه آنان تعیین میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
کتاب آداب المعلمین گرچه با هدف فلسفه تعلیم و تربیت نمیتواند مطالعه شود، ولی لازم است به علل زیر مورد توجه قرار گیرد: | کتاب آداب المعلمین گرچه با هدف فلسفه تعلیم و تربیت نمیتواند مطالعه شود، ولی لازم است به علل زیر مورد توجه قرار گیرد: | ||
#اولین تألیف موجود مسلمانان درباره تعلیم و تربیت است، به | #اولین تألیف موجود مسلمانان درباره تعلیم و تربیت است، به گونهای که در این مهم فتح بابیبه حساب میآمده است و در مطرح کردن مباحث بعدی تعلیم و تربیت اسلامی تأثیر داشته است. برای نمونه، «قابسی» بیشترین استفاده را از ابن سحنون در تألیف «الرسالة المفصلة لأحوال المعلمین و المتعلمین» کرده است. او در بسیاری از موارد، از کتاب ابن سحنون حرف به حرف نقل کرده است و در بعضی از موارد هم با تصرفی در عبارت، همان معنا را در کتاب خویش آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
#این کتاب بازتاب وضع فرهنگ و برنامه آموزشی زمان ابن سحنون، مواد درسی، دروس ضروری و اختیاری و وضع مدارس در قیروان است و تاریخ مطمئنی از اوضاع تربیت، نوع ارتباط معلم و مربی با متعلم و متربی در مغرب محسوب میشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | #این کتاب بازتاب وضع فرهنگ و برنامه آموزشی زمان ابن سحنون، مواد درسی، دروس ضروری و اختیاری و وضع مدارس در قیروان است و تاریخ مطمئنی از اوضاع تربیت، نوع ارتباط معلم و مربی با متعلم و متربی در مغرب محسوب میشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
3. نوع نگرش فقهی علمای مالکی در آن زمان به مسائل تعلیم و تربیت، منابع مورد توجه آنان و چگونگی برداشت تربیتی آنها از منابع به دست میآید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | 3. نوع نگرش فقهی علمای مالکی در آن زمان به مسائل تعلیم و تربیت، منابع مورد توجه آنان و چگونگی برداشت تربیتی آنها از منابع به دست میآید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
گرچه انتساب کتاب به [[ابن سحنون، محمد بن عبدالسلام|محمد بن سحنون]] مشهور است، ولی باید توجه داشت که اصل کتاب را ابن سحنون از پدرش نقل کرده است؛ شاهد مطلب آنکه در اول کتاب جمله | گرچه انتساب کتاب به [[ابن سحنون، محمد بن عبدالسلام|محمد بن سحنون]] مشهور است، ولی باید توجه داشت که اصل کتاب را ابن سحنون از پدرش نقل کرده است؛ شاهد مطلب آنکه در اول کتاب جمله «حدثني أبی سحنون...» و در آخر کتاب هم جمله «کمل کتاب آداب المعلمین [[ابن سحنون، محمد بن عبدالسلام|محمد بن سحنون]] عن أبیه» آمده و نیز در خود کتاب «قال سحنون و یا حدثني سحنون» ذکر شده است. ابن سحنون علاوه بر نقل کتاب «آداب المعلمین»، سؤالات خود از پدر و پاسخهای او را نیز آورده است و همچنین به نقل برخی از قضاوتهای او که پسر در آنها حضور داشته، پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 ر.ک: همان]</ref> | ||
در کلمات ابن سحنون، هدف از تعلیم و تربیت، به صورت برجسته مطرح نگردیده است. اهداف مورد نظر وی را میتوان از لابه لای مطالب کتابش به دست آورد و به صورت زیر بیان کرد: | در کلمات ابن سحنون، هدف از تعلیم و تربیت، به صورت برجسته مطرح نگردیده است. اهداف مورد نظر وی را میتوان از لابه لای مطالب کتابش به دست آورد و به صورت زیر بیان کرد: | ||
#باید فرزندان جامعه که یادگیری برای آنان میسور میباشد، مهارت خواندن و نوشتن را پیدا کنند تا به تدریج جامعه از امی بودن نجات یابد و بافرهنگ و متمدن گردد و این امری است که مطلوب عقل و شرع است و از مسائل ضروری جامعه بشمار میآید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | #باید فرزندان جامعه که یادگیری برای آنان میسور میباشد، مهارت خواندن و نوشتن را پیدا کنند تا به تدریج جامعه از امی بودن نجات یابد و بافرهنگ و متمدن گردد و این امری است که مطلوب عقل و شرع است و از مسائل ضروری جامعه بشمار میآید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
#یادگیری قرآن و آشنا شدن با آن؛ زیرا با تعلیم قرآن میتوان از قوانین الهی در زندگی دنیوی استفاده کرد و با | #یادگیری قرآن و آشنا شدن با آن؛ زیرا با تعلیم قرآن میتوان از قوانین الهی در زندگی دنیوی استفاده کرد و با بهرهمندی از رحمت الهی، راه ترقی و کمال را پیدا نمود و به سوی هدف غایی رهسپار شد<ref>همان</ref> | ||
#باید به دانش آموزان آداب و سخن دینی آموخت و آنان را بر اساس فرهنگ دینی تربیت کرد و با تقویت گرایشهای معنوی، به ویژه گرایش خداپرستی و عادت دادن به دعا و نماز و... آنان را به دین و آداب دینی متعهد ساخت و همراه با ارشاد و هدایت به سوی خوبیها، مستمرا از آنان مراقبت کرد تا به انحراف عملی گرفتار نگردند. | #باید به دانش آموزان آداب و سخن دینی آموخت و آنان را بر اساس فرهنگ دینی تربیت کرد و با تقویت گرایشهای معنوی، به ویژه گرایش خداپرستی و عادت دادن به دعا و نماز و... آنان را به دین و آداب دینی متعهد ساخت و همراه با ارشاد و هدایت به سوی خوبیها، مستمرا از آنان مراقبت کرد تا به انحراف عملی گرفتار نگردند. | ||
| خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
ب)- نمازهای یومیه و ارکان و واجبات و آداب و شرایط آن را اعم از تکبیر، قرائت، رکوع، سجود، تشهد و... آموزش دهد و در هفت سالگی به اجرای آنها امر کند و همچنین مسئولیت معلم ایجاب میکند دانش آموزانی را که ده ساله شده و هنوز نمازخوان نشدهاند، تأدیب نماید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ب)- نمازهای یومیه و ارکان و واجبات و آداب و شرایط آن را اعم از تکبیر، قرائت، رکوع، سجود، تشهد و... آموزش دهد و در هفت سالگی به اجرای آنها امر کند و همچنین مسئولیت معلم ایجاب میکند دانش آموزانی را که ده ساله شده و هنوز نمازخوان نشدهاند، تأدیب نماید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
ج)- معلم باید شناخت و آگاهیهای لازم را درباره خدای متعال از همان دوران کودکی به دانش آموزان خود یاد بدهد و آنان را با عظمت و | ج)- معلم باید شناخت و آگاهیهای لازم را درباره خدای متعال از همان دوران کودکی به دانش آموزان خود یاد بدهد و آنان را با عظمت و کبریاییاش آشنا سازد و دعا و راز و نیاز با او را تعلیم داده، سعی کند آنان با خدا ارتباط برقرار سازند و او را با عظمت یاد نمایند و به وی عشق بورزند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/717/152 همان]</ref> | ||
در پایان میتوان چنین گفت که از بررسی کتاب و آرای تربیتی نویسنده آن، به این نتیجه میرسیم که در قرن سوم هجری، تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی به شیوه فقهی وجود داشته است و اصول و روشهای تعلیم و تربیت را از فقه به دست میآوردهاند و برنامه ریزی آموزشی و تعیین مواد درسی ضروری و اختیاری برای تحصیل کودکان با اهداف سوادآموزی، یادگیری قرآن و آموختن آداب و سنن دینی انجام میشده است. تعلیم و تربیت، وظیفه اولیا و معلمان بوده و اقتصاد و قراردادهای شخصی، نقش مؤثری داشته و دولت در این زمینه سرمایه گذاری نمیکرده است. | در پایان میتوان چنین گفت که از بررسی کتاب و آرای تربیتی نویسنده آن، به این نتیجه میرسیم که در قرن سوم هجری، تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی به شیوه فقهی وجود داشته است و اصول و روشهای تعلیم و تربیت را از فقه به دست میآوردهاند و برنامه ریزی آموزشی و تعیین مواد درسی ضروری و اختیاری برای تحصیل کودکان با اهداف سوادآموزی، یادگیری قرآن و آموختن آداب و سنن دینی انجام میشده است. تعلیم و تربیت، وظیفه اولیا و معلمان بوده و اقتصاد و قراردادهای شخصی، نقش مؤثری داشته و دولت در این زمینه سرمایه گذاری نمیکرده است. | ||