قصاید ولایی سروش اصفهانی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURقصاید ولایی سروش اصفهانیJ1.jpg | عنوان =صاید ولایی سروش اصفهانی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = سروش اصفهانی، محمدعلی بن قنبرعلی (نویسنده) مرادی، مریم (مقدمه و شرح) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع =...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۵
صاید ولایی سروش اصفهانی | |
---|---|
پدیدآوران | سروش اصفهانی، محمدعلی بن قنبرعلی (نویسنده) مرادی، مریم (مقدمه و شرح) |
کد کنگره | |
قصاید ولایی سروش اصفهانی تألیف سروش اصفهانی، مقدمه، گزینش و شرح ابیات دکتر مریم مرادی، آنچه در این کتاب شرح و تحلیل شده، قصایدی است که سروش در مدح حضرت رسول و اهل بیت (ع) سروده است؛ یعنی شمس المناقب. مهمترین وجوه تفکر دینی سروش، تصاویری است که از معصومین بهویژه حضرت امیرالمؤمنین (ع) و جایگاه امام در نظام خلقت عرضه میکند.
ساختار
کتاب از چهار بخش قصاید نبوی، قصاید علوی، قصاید مهدوی، سایر اهلبیت(ع) تشکیل شده است.
گزارش کتاب
یکی از تنومندترین و ارجمندترین شاخههای ادبیات فارسی، ادبیات شیعی است؛ میراثی عظیم از نظم و نثر در مدح و مرثیۀ اهل بیت (ع) و مجموعهای سترگ از معارف شیعی. میرزا محمدعلی مشهور به سروش اصفهانی از بزرگان عرصۀ شعر و ادب دورۀ قاجار و از شاعران شیعی است. او در سال 1228 قمری در قریهای نزدیک اصفهان به دنیا آمد. خانوادۀ او از طبقۀ مردم عادی و ضعیف اجتماع بودند که از طریق کشاورزی روزگار میگذراندند. سروش در سال 1243 در پانزدهسالگی و پس از مرگ پدر، به عنف و غضب برادرانش از خانۀ پدری بیرون آمد و به شهر اصفهان و محضر حجتالاسلام محمدباقر شفتی بیدآبادی راه یافت و از توجه ویژۀ او برخوردار شد. اطرافیان این توجه را برنتابیدند و در بدنامکردن او کوشیدند. شاعر جوان اتهامات آنان را برنتابید و سرانجام در سال 1247 عازم تهران شد و با مدح عباسمیرزا به دربار قاجار راه یافت. او مدت کمی در تهران ماند و سپس به همران محمدمحسن میرزا سلطانی که از نزدیکان عباسمیرزا بود، به تبریز سفر کرد و چندی از ندیمان وی بود. او امرای آذربایجان از جمله قهرمانمیرزا و محمدخان زنگنه امیرنظام را مدح میگفت تا اینکه در سال 1251 قمری که ناصرالدین شاه به ولیعهدی در آذربایجان استقرار یافت، به دربار او راه یافت و در هنگام سلطنت وی (1264) به تهران بازگشت و از خاصان دستگاه او شد و از شاه خطاب «خان» و «شمس الشعراء» گرفت. سروش حدود 57 سال عمر کرد و قسمتی از دورۀ فتحعلیشاه و تمام دورۀ محمدشاه و 21 سال از دورۀ ناصرالدین شاه را درک کرد. پایان زندگی او را تاریخ 1285 قمری ذکر کردهاند.
آثار سروش عبارتند از: دیوان قصاید و غزلیات و قطعات و مسمطات سروش که حدود سیزده هزار بیت است؛ مثنوی اردیبهشت (حدود 9200 بیت) در احوال حضرت رسول و شرح غزوههای امیرالمؤمنین و اهل بیت (ع)؛ مثنوی روضة الاسرار (دارای 8811 بیت) در مقتل و مراثی حضرت سیدالشهداء (ع)؛ شمس المناقب (حدود دو هزار بیت) از قصاید سروش است در مدایح و مناقب پیامبر اکرم و ائمه (ع)؛ شصت بند در مرثیۀ عاشورا؛ قسمتی از اشعار فارسی کتاب الف لیلة؛ مثنویای در تاریخ دولت قاجار تا زمان ناصرالدین شاه که نسخهای از آن در دست نیست.
افعال و صفاتی که سروش در وصف اهل بیت (ع) ذکر میکند، در چند بخش قابل طرح است: الف) افعال و صفاتی که مخصوص خداست و به اذن الهی انسان کامل نیز به آن دست مییابد؛ ب) خویشکاری و کارویژههایی که ملک مقرب الهی عهدهدار آن است؛ ج) بیان تصاویر و مضامینی دربارۀ اهل بیت (ع) که به باورهای کلامی شاعر مربوط است؛ د) تأویلهای ولایی از اشارات قرآنی که مربوط به اهل بیت (ع) است؛ هـ) فضایل انسانی اهل بیت (ع) مانند شجاعت، عدالت، سخاوت و امثال آن.
سروش در سبک شعری پیرو شاعران کهن بهویژه فرخی سیستانی و امیر معزی است. اغلب اشعار او چونان سایر شعرای عصر خویش، در مدح سلاطین و شاهزادگان سروده شده است. کاربرد واژگان کهن مانند ایدون، ایدر، ابا، ابر و آوردن دو حرف اضافه برای یک متمم، ابدال، تخفیف و ... از ویژگیهای لفظی شعر سروش است که زبان او را هرچه بیشتر به شعر خراسانی نزدیک میکند. شعر منقبتی سروش از نظر زبانی و ادبی تفاوتی با سایر قصاید مدحی او ندارد؛ اما به لحاظ محتوا دارای تفکرات عمیق و خاصی است که بر پشتوانۀ غنی و استوار فرهنگ و گفتمان شیعی استوار است.
آنچه در این کتاب شرح و تحلیل شده، قصایدی است که سروش در مدح حضرت رسول و اهل بیت (ع) سروده است؛ یعنی شمس المناقب. مهمترین وجوه تفکر دینی سروش، تصاویری است که از معصومین بهویژه حضرت امیرالمؤمنین (ع) و جایگاه امام در نظام خلقت عرضه میکند.
«شمس المناقب» حدود دو هزار بیت در منقبت حضرت رسول (ص) و حضرت علی (ع) و دیگر ائمۀ شیعه (ع) است. بیش از نیمی از مناقب در مدح امیرالمؤمنین (ع) است که نشان از ارادت شاعر به مولای متقیان دارد. از 68 قصیدهای که در این مجموعه گردآوری شده، 39 قصیده در مدح حضرت علی (ع)، 16 قصیده در مدح حضرت رسول اکرم (ص)، پنج قصیده در مدح امام زمان (عج) و چهار قصیده در مدح حضرت معصومه (س) است و برای حضرات امام رضا، امام باقر و امام سجاد (ع) هر کدام یک قصیده سروده شده و قصیدهای نیز به طور مشترک به امام موسی کاظم و امام جواد (ع) اختصاص یافته است.
در این گزیده، اشعار سروش اصفهانی که در مدح و منقبت اهل بیت (ع) سروده، با رویکردی ادبی و روایی شرح و تبیین شده است؛ به این ترتیب که ابتدا اشعار منقبتی سروش از دیوان او به تصحیح محمدجعفر محجوب گزینش شده است. سروش در مجموع هفتاد قصیدۀ منقبتی دار که از این میان دو قصیده به دلیل اینکه ارزش منقبتی نداشت و صرفاً عنوان آن به امیرالمؤمنین اختصاص یافته بود، از این مجموعه حذف شده است.
در شرح ابیات افزون بر توضیح ابیاتی که دارای دشواری بودهاند، چه به لحاظ واژه و چه به جهت معنای کلی، سعی بر آن بوده که منشأ دینی تفکر شاعر نیز شناسایی شود تا معلوم گردد کدام مضمون ساختۀ خود سروش بوده و کدام مضمون از مأثورات و روایات به شعر راه یافته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات