زبان‌های ایرانی نو در آسیای مرکزی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURزبان‌های ایرانی نو در آسیای مرکزیJ1.jpg | عنوان =زبان‌های ایرانی نو در آسیای مرکزی | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اُرانسکی، یوسف میخانیلوویچ (نویسنده) میراحمدی، مریم (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگر...» ایجاد کرد)
    (بدون تفاوت)

    نسخهٔ ‏۱۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۴

    زبان‌های ایرانی نو در آسیای مرکزی
    زبان‌های ایرانی نو در آسیای مرکزی
    پدیدآوراناُرانسکی، یوسف میخانیلوویچ (نویسنده) میراحمدی، مریم (مترجم)
    ناشرطهوری
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک0ـ19ـ5911ـ600ـ978
    کد کنگره

    زبان‌های ایرانی نو در آسیای مرکزی تألیف ی.م. اُرانسکی، ترجمه دکتر مریم میراحمدی؛ محدودۀ جغرافیایی زبان‌های ایرانی از مرزهای غربی ترکستان چین شروع می‌شود و تا سواحل شرقی دریای سیاه تداوم می‌یابد و منطقۀ جغرافیایی وسیعی را فرا می‌گیرد که نویسنده در این کتاب فقط زبان‌های ایرانی نو، آن هم در محدودۀ آسیای مرکزی را در نظر داشته است و به دلیلی که بخشی از زبان‌های ایرانی نو، هنوز در ناحیۀ قفقاز و ماورای قفقاز تکلم می‌شود، به بررسی آنها نیز پرداخته است.

    ساختار

    کتاب در دو فصل به نگارش درآمده است.

    گزارش کتاب

    گسترۀ جغرافیایی فرهنگ ایرانی به مرزهای سیاسی کشورها در طول تاریخ، محدود نمی‌شده است و از دامنه‌های غربی کوه‌های هندوکش، ترکستان چین، بلندی‌های پامیر در هیمالیا، دشت‌های سرسبز منطقۀ دریاچۀ آرال، فلات ایران، شمال غرب و جنوب دریای خزر، سرزمین‌های شرقی دریای سیاه، بخش‌هایی از شرق آناطولی، قسمت‌های شمالی و غرب افغانستان و اراضی غرب رودخانۀ سند را فرا می‌گرفته است. در این محدودۀ وسیع، اقوام و قبایل مختلفی زندگی می‌کردند که حیات فرهنگی آنان، گاه با سیاست‌های منطقه‌ای و گاه بدون دخالت حاکمان غالب، مسیر خود را طی می‌کرد.

    اقوام ایرانی متعددی در سرزمین‌های شرقی ایران زندگی می‌کردند که اکنون بخش بزرگی از منطقۀ آسیای مرکزی را شامل می‌شود؛ جایی که دو رودخانۀ «وهرود» و «ارنگ» و کرانه‌های شاخه‌های فرعی آن، شاهد شکوه و افول تمدن‌های مختلف بوده است. با تمرکز قبایل آریایی‌زبان در آسیای مرکزی و مهاجرت بخشی از آنان به سرزمین هند و ایران، خویشاوندی فرهنگی و زبانی در سراسر منطقه به وجود آمد و در قرون متمادی، این تشابهات فرهنگی مانند باورها، عقاید و زبان آنان در سرزمین‌ها و تمدن‌های دیگر متجلی شد.

    سابقۀ تاریخی زبان‌های ایرانی ناحیۀ آسیای مرکزی که نقش عمده‌ای را در تداوم فرهنگی این منطقه ایفا می‌کند، به اختصار چنین است: زبان‌های ایرانی که بخشی از زبان‌های هندوآریایی را شامل می‌شود، از گروه زبان‌های هندواروپایی در محدودۀ زمانی هزارۀ دوم قبل از میلاد، از شاخه‌های هندی جدا شد و به صورت زبانی مستقل، تغییر و گسترش یافت. محققان ایرانی به طور کلی این زبان‌ها را به سه دورۀ قراردادی بر اساس ساخت زبان و نه همیشه موقعیت جغرافیایی تقسیم کرده‌اند: زبان‌های ایرانی باستان شامل گروه شرقی و غربی با دو شاخه؛ زبان‌های ایرانی میانه از قرن چهارم و سوم قبل از میلاد تا قرن هشتم و نهم میلادی؛ زبان‌های ایرانی نو از قرن هشتم و نهم میلادی تا عصر حاضر.

    محدودۀ جغرافیایی زبان‌های ایرانی از مرزهای غربی ترکستان چین شروع می‌شود و تا سواحل شرقی دریای سیاه تداوم می‌یابد و منطقۀ جغرافیایی وسیعی را فرا می‌گیرد که نویسنده در این کتاب فقط زبان‌های ایرانی نو، آن هم در محدودۀ آسیای مرکزی را در نظر داشته است و به دلیلی که بخشی از زبان‌های ایرانی نو، هنوز در ناحیۀ قفقاز و ماورای قفقاز تکلم می‌شود، به بررسی آنها نیز پرداخته است.

    زبان تاجیکی در بخش نخست ابتدا بررسی شده است. این زبان شاخه‌ای از زبان‌های ایرانی نو محسوب می‌شود و در نواحی جنوب شرقی آسیای مرکزی و کشور تاجیکستان تمرکز بیشتری دارد. تاجیکی‌زبانان قرن‌ها از الفبای عربی استفاده می‌کردند؛ اما از سال 1928 میلادی، الفبای عربی به لاتین و سپس در سال 1939 میلادی به الفبای سیریلی تغییر یافت. برای تلفظ صحیح‌تر تاجیکی، به این خط سیریلی هم چند آوای تاجیکی اضافه شد.

    زبان‌های پامیری در منطقۀ گستردۀ پامیر، نواحی کوهستانی، دامنه‌ها و دره‌های بخش غربی کوه‌های پامیر و ناحیۀ کوهستانی بدخشان و دره‌های صعب‌العبور و منفرد و پراکنده و امارت‌های قدیمی که حکومت‌های محلی را شکل می‌دادند، وجود دارد. این زبان بر اساس تقسیم‌بندی نویسنده به گروه‌های اصلی و فرعی ذیل تقسیم می‌شود: گروه فرعی شُغنی ـ روشنی؛ زبان یَزغلامی؛ زبان اشکاشمی؛ زبان وخی. این گروه‌های زبانی از دیدگاه ارانسکی به مثابۀ «زبان» تلقی شده‌اند؛ در حالی که برخی از محققان آنها را «لهجه» محسوب کرده‌اند. این زبان‌ها در بخش دوم فصل نخست بررسی شده است.

    زبان یغنابی در بخش سوم فصل نخست بررسی شده است. محل اسکان یغنابی‌زبانان، دامنه‌های جنوبی جبال حصار، درۀ ورزآب و روستای خرنگان و طاق‌آب و دهکده‌های عینی، زیدی تا حوالی شهر دوشنبه در غرب تاجیکستان است. این زبان دارای دو لهجۀ اصلی غربی و شرقی و گویش‌های متعدد است. این زبان از زبان سغدی باستانی نشئت گرفته که می‌توان آن را لهجۀ جدیدی از زبان سغدی دانست.

    در بخش پایانی فصل نخست دربارۀ زبان بلوچی بررسی شده است. زبان بلوچی مدنظر ارانسکی در ناحیۀ آسیای مرکزی، متکلمان بلوچی سرزمین ترکمنستان را شامل می‌شود. لهجۀ بلوچی ترکمنستان با بلوچی دیگر نواحی متفاوت است و بیشتر به لهجۀ «پنج گور» مکران پاکستان شباهت دارد.

    در فصل دوم کتاب نویسنده به بررسی زبان‌های ایرانی قفقاز و ماورای قفقاز در شمال و جنوب کوه‌های قفقاز و در سرزمین‌های اوستیای شمالی، اوستیای جنوبی در گرجستان، بخشی از جمهوری آذربایجان و دیگر نواحی پرداخته است. بارزترین زبان ایرانی نو در این نواحی، زبان آسی است. زبان‌های کردی، تاتی و تالشی دیگر زبان‌هایی هستند که در این بخش مورد بررسی قرار گرفته‌‌اند. [۱]


    پانويس

    1. ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها