لب‌خوانی رؤیاهای جهان: قرائتی متن‌شناسانه از شعر ایران و جهان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURلب‌خوانی رؤیاهای جهانJ1.jpg | عنوان =لب‌خوانی رؤیاهای جهان | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = قیصری، جلیل (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =سولار | مکان نشر =تهران | سال نشر =1400 | ک...» ایجاد کرد)
    (بدون تفاوت)

    نسخهٔ ‏۱۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۴

    لب‌خوانی رؤیاهای جهان
    لب‌خوانی رؤیاهای جهان: قرائتی متن‌شناسانه از شعر ایران و جهان
    پدیدآورانقیصری، جلیل (نویسنده)
    ناشرسولار
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    چاپاول
    شابک3ـ63ـ6398ـ622ـ978
    کد کنگره

    لب‌خوانی رؤیاهای جهان: قرائتی متن‌شناسانه از شعر ایران و جهان تألیف جلیل قیصری، این کتاب دربرگیرندۀ مجموعۀ مقالاتی است در تأویل و تبیین متن‌شناسانۀ آثار تعدادی از شاعران برجستۀ ایران و جهان. در گزینش شعرها مؤلف دقت و حدت وافری به خرج داده تا مخاطب خود را با سویه‌های متنوعی از شعر آشنا سازد.

    ساختار

    کتاب در دو بخش تدوین شده است: بخش نخست به قرائت شعر ایران می‌پر دازد؛ از نیما و شاملو و اخوان گرفته تا بیژن جلالی و شمس لنگرودی و بیژن نجدی و دیگران؛ و در بخش دوم نظر به قرائت شعر جهان می‌دوزد. شاعرانى نظير والاس استيونس، سيلويا پلات، پابلو نرودا، اميلى دیکنسون، رافائل آلبرتی، لو ئیز گلوك و ... و جوه افتراق و اشتراکی بسیاری ميان شاعران اين مجموعه وجود دارد، اما مؤلف توانسته با يافتن خط و ربطی جمعی، یعنی همانا وجه انسانى و اسطورهاى شعر - كه آن را خصلت شعر می‌داند - به تفسیر شعرها بپردازد.

    گزارش کتاب

    گفته‌اند و می‌گویند که جهانی‌ترین آثار ادبی، بومی‌ترین آن است (منظور از بوم، سرزمین‌های گونه‌گون و زبان و فرهنگ مربوط به آن است) از جانبی ترجمه را به این شَوَند که همه سویه‌های ذهنی و زبانی یک متن را نمی‌تواند منتقل کند، خائن خوانده‌اند. ناهمشوندی این دو گفته را چگونه می‌شود توجیه کرد؟ آیا بدون کاریاری علمی و فرهنگی از طریق ترجمه، جهان به جزایری فراموش و اقیانوسی مبدل نخواهد شد؟ دنیای بدون هنرهای کلامی و شعر و داستان و اسطوره و فلسفه و روان‌شناسی و جامعه‌شناسی چگونه دنیایی خواهد شد؟ در سپهر ادبی حتی پندار دنیای بدون رمان‌های داستایفسکی، تولستوی، فاکنر، همینگوی، وولف و بورخس و شعرهای گوته، نرودا، حکمت، پلات، ریتسوس، لورکا، شاملو، فروغ و ... انسان را به حیرات وامی‌دارد. به نگاه نویسندۀ این کتاب به شوند همانندی نیازهای اولیه انسان و آرمان‌ها و اسطوره‌های مشترک و ... آثار ادبی می‌توانند ترجمه و تأویل شوند و اگر برجسته و مهادین باشند و خوب واگردانی شوند، بخش بزرگی از ذهن و زبان خود را منتقل می‌کنند و به همین شوندهاست که می‌توان به تأویل و تفسیر این آفرینه‌ها پرداخت؛ چراکه در این آثار لایه‌های مشترک زیستی و آرمانی و اسطوره‌ای و روانی و ... وجود دارد و خواننده را به تجربه‌های زیستی و آرمان‌های امیدخیز و لذت زیبایی‌شناسانه و درد و شادی مشترک می‌رساند. نویسنده با این پنداشت به خوانش و تفسیر و تأویل برخی از آفریده‌های شعری مهادین ایران و جهان در این کتاب پرداخته است.

    این کتاب دربرگیرندۀ مجموعۀ مقالاتی است در تأویل و تبیین متن‌شناسانۀ آثار تعدادی از شاعران برجستۀ ایران و جهان. در گزینش شعرها مؤلف دقت و حدت وافری به خرج داده تا مخاطب خود را با سویه‌های متنوعی از شعر آشنا سازد. کتاب در دو بخش تدوین یافته است؛ بخش نخست به قرائت شعر ایران می‌پردازد؛ از نیما و شاملو گرفته تا بیژن جلالی و شمس لنگرودی و بیژن نجدی و دیگران. در بخش دوم نظر به قرائت شعر جهان انداخته شده است؛ شاعرانی نظیر والاس استیونس، سیلویا پلات، پابلو نرودا، امیلی دیکنسون، رافائل آلبرتی، لوئیز گلوک و ... .

    وجوه افتراق و اشتراک بسیاری میان شاعران این مجموعه وجود دارد؛ اما نویسنده توانسته با یافتن خط و ربط جمعی، یعنی همان وجه انسانی و اسطوره‌ای شعر که آن را خصلت شعر می‌داند، به تفسیر شعرها بپردازد. بی‌تردید نگاهی از این دست به شعرها، مخاطب را به لایه‌های پنهان بیشتری از آثار رهنمون می‌سازد و چراغ راهی است در شناخت یک اثر ادبی از رهگذار تأویل‌پذیری و قرائت متن‌شناسانه.

    در این کتاب دربارۀ شعر «مرگ مسیح» شاملو می‌خوانیم: «مسیح این شعر به اسطوره‌های قربانی و گیاهی میان‌رودانی شباهت دارد که در پیام مرگ برای رهایی متجلی شده‌اند؛ مانند دموزی، آدونیس و سیاوش. اما اسطوره‌های گیاهی ـ نباتی و بعد انسان‌های قربانی برخاسته از این آیین، چه در دورۀ مادرسالاری و چه در دورۀ پدرشاهی، با میل خود به مسلخ می‌رفتند و در راه خون‌فشانی برای باروری زمین و بقای نسل خویش و آینده خدایان از مرگ استقبال و بدان افتخار می‌کردند. مسیح این شعر اما در هیئت پیامبری برای پاک‌کردن گناه انسان به مسلخ می‌رود؛ انسان شقه‌شفه‌شده امروز هم هست که بی‌گناه، به تهمت و گناه و سکوت نزدیکان و خانیگان به صلیب می‌رود».(ص 25)[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها