اربلی، عز‌الدین بن نجاى: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدین' به 'الدین')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴۲: خط ۴۲:
| کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE
| کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|اربلی (ابهام‌زدایی)}}


'''عز‌الدین حسن بن محمد ابن احمد بن نجاى اربلى امامى''' (586- 660 ه ق‌)، فیلسوف امامی قرن هفتم.
'''عز‌الدین حسن بن محمد ابن احمد بن نجاى اربلى امامى''' (586- 660 ه ق‌)، فیلسوف امامی قرن هفتم.
خط ۵۰: خط ۵۱:
همه کسانى که شرح حالش را نوشته‌اند او را در عداد دانشمندان برجسته در علوم عربى و ادبیات و مرجع در علوم اوایل شمرده‌اند.  
همه کسانى که شرح حالش را نوشته‌اند او را در عداد دانشمندان برجسته در علوم عربى و ادبیات و مرجع در علوم اوایل شمرده‌اند.  


سیوطى او را به «فیلسوف نابیناى رافضى» مى‌ستاید ولى ذهبى درباره او چنین مى‌گوید: «در علوم عربى و ادبیات درخشش و برجستگى داشت و در علوم اوایل بر همه مقدم بود. در دمشق مى‌زیست و به مسلمانان و اهل کتاب و فلاسفه درس مى‌داد و احترام فوق‌العاده‌اى در میان مردم داشت، ولى رافضى بود و نماز نمى‌خواند. به علاوه مردى کثیف و زشت بود بود و از نجاسات پرهیز نمى‌کرد. علاوه بر کورى مبتلا به زخمها و دمل‌هایى شد، شعر هم مى‌گفت و در هجو بدزبان بود. عز‌الدین مردى با ذکاوت، هوشیار، خوش‌صحبت بود و نیکو شعر مى‌سرود. چون قاضى شمسالدین، ابن خلکان به دمشق آمد، به دیدن او رفت ولى عز‌الدین اعتنایى به او نکرد. قاضى هم دیگر به نزد او نرفت و او را ترک گفت».  
سیوطى او را به «فیلسوف نابیناى رافضى» مى‌ستاید ولى ذهبى درباره او چنین مى‌گوید: «در علوم عربى و ادبیات درخشش و برجستگى داشت و در علوم اوایل بر همه مقدم بود. در دمشق مى‌زیست و به مسلمانان و اهل کتاب و فلاسفه درس مى‌داد و احترام فوق‌العاده‌اى در میان مردم داشت، ولى رافضى بود و نماز نمى‌خواند. به علاوه مردى کثیف و زشت بود بود و از نجاسات پرهیز نمى‌کرد. علاوه بر کورى مبتلا به زخمها و دمل‌هایى شد، شعر هم مى‌گفت و در هجو بدزبان بود. عز‌الدین مردى با ذکاوت، هوشیار، خوش‌صحبت بود و نیکو شعر مى‌سرود. چون قاضى شمس‌الدین، ابن خلکان به دمشق آمد، به دیدن او رفت ولى عز‌الدین اعتنایى به او نکرد. قاضى هم دیگر به نزد او نرفت و او را ترک گفت».  


ابن شاکر کتبى در مورد او گفته است: «عز‌الدین رؤسا و فرزندان آنها را با بدزبانى‌ خود مورد اهانت قرار مى‌داد، و در نماز خواندن هم کاهل بود. نشان‌هایى در او بود که سستى عقیده او را مى‌نمود و به صراحت على را بر ابو بکر برترى مى‌داد. مردى بسیار خوش‌صحبت و نیکومناظره بود و شعر مى‌سرود و اشعار هجویه او بسیار زننده است. »
ابن شاکر کتبى در مورد او گفته است: «عز‌الدین رؤسا و فرزندان آنها را با بدزبانى‌ خود مورد اهانت قرار مى‌داد، و در نماز خواندن هم کاهل بود. نشان‌هایى در او بود که سستى عقیده او را مى‌نمود و به صراحت على را بر ابو بکر برترى مى‌داد. مردى بسیار خوش‌صحبت و نیکومناظره بود و شعر مى‌سرود و اشعار هجویه او بسیار زننده است.»  


گویند در موقع احتضار این آیه را خواند: «أَ لا یعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللطِیفُ الْخَبِیرُ» «1» سپس گفت «صدق الله و کذب ابن سینا»<ref>نعمه، عبدالله، ص376-377</ref>.
گویند در موقع احتضار این آیه را خواند: «أَ لا یعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللطِیفُ الْخَبِیرُ» «1» سپس گفت «صدق الله و کذب ابن سینا»<ref>نعمه، عبدالله، ص376-377</ref>.
۱٬۱۲۴

ویرایش