۱۴۴٬۷۴۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
چنانكه از نسبت او پیداست، زادگاهش شهر المریه، در جنوب اسپانیا بر ساحل مدیترانه بوده است. اینكه برخى او را، مرینى منسوب به بنى مرین از فرمانروایان مغرب دانستهاند، از نظر برخى از محققان با تردید تلقى شده است. تاریخ تولد او به درستى دانسته نیست و سالهای 724 و 734ق كه بعضى از خاورشناسان به عنوان سال تولد او نوشتهاند با قراین موجود در منابع شرح حال ابن خاتمه سازگار نیست. | چنانكه از نسبت او پیداست، زادگاهش شهر المریه، در جنوب اسپانیا بر ساحل مدیترانه بوده است. اینكه برخى او را، مرینى منسوب به بنى مرین از فرمانروایان مغرب دانستهاند، از نظر برخى از محققان با تردید تلقى شده است. تاریخ تولد او به درستى دانسته نیست و سالهای 724 و 734ق كه بعضى از خاورشناسان به عنوان سال تولد او نوشتهاند با قراین موجود در منابع شرح حال ابن خاتمه سازگار نیست. | ||
ابن خاتمه بیشتر عمر خود را در زادگاهش المریه گذراند. ادبیات را از استادان نامبردار روزگار خود فراگرفت تا خود استاد شاگردانى صاحبنام شد. او به تعلیم ادب و لغت در مسجد جامع المریه و بعدها در مدرسه یوسفیه غرناطه اشتغال داشت و به نوشتن عقدنامه و اسناد معاملات و مانند آن و نیز نوشتن نامهها از جانب امرای شهر مىپرداخت. خوشبیان، خوشرو و خوشرفتار بود. او در جمعآوری اشعار دیگران مىكوشید و خود شعر بسیار مىسرود. او ظاهراً عنوان و منصبى از حكومت وقت نگرفت، با اینهمه روابط خوبى با امرای بنىاحمر یا بنىنَصر غرناطه(629 -897ق/ 1231-1492م) و وزیر نامى آنان لسانالدین ابن خطیب داشت و گاه به درخواست فرمانروایان به الحمراء در غرناطه مىرفت و با رجال زمان یا دوستانش دیدار مىكرد. نامههایى كه از او مانده است، حاكى از روابط خوب او با بزرگان عصر خویش است. | ابن خاتمه بیشتر عمر خود را در زادگاهش المریه گذراند. ادبیات را از استادان نامبردار روزگار خود فراگرفت تا خود استاد شاگردانى صاحبنام شد. او به تعلیم ادب و لغت در مسجد جامع المریه و بعدها در مدرسه یوسفیه غرناطه اشتغال داشت و به نوشتن عقدنامه و اسناد معاملات و مانند آن و نیز نوشتن نامهها از جانب امرای شهر مىپرداخت. خوشبیان، خوشرو و خوشرفتار بود. او در جمعآوری اشعار دیگران مىكوشید و خود شعر بسیار مىسرود. او ظاهراً عنوان و منصبى از حكومت وقت نگرفت، با اینهمه روابط خوبى با امرای بنىاحمر یا [[بنىنَصر غرناطه]](629 -897ق/ 1231-1492م) و وزیر نامى آنان لسانالدین ابن خطیب داشت و گاه به درخواست فرمانروایان به الحمراء در غرناطه مىرفت و با رجال زمان یا دوستانش دیدار مىكرد. نامههایى كه از او مانده است، حاكى از روابط خوب او با بزرگان عصر خویش است. | ||
ابن خطیب، از شاگردان و نزدیكان ابن خاتمه، وی را بسیار ستوده و از او به عنوان یكى از نیكان اندلس یاد كرده است. وی با آنكه در طب و تاریخ تصنیفاتى دارد، اما به علت شهرت ابن خطیب، كه مأخذ اغلب شرححالنویسان در مورد حمله ابن خاتمه بوده است، و تأكید او بر نامهها و شعرهای صاحب ترجمه و نیز از آنجا كه از میان آثار ابن خاتمه فقط نوشتههای ادبى او منتشر شده است، معروفیتش بیشتر به سبب جنبه شاعری و نویسندگى اوست. نامههای وی از دوگونه اخوانى و دیوانى است. در انواع شعر، قریحه خود را آزموده است. شعر او غالباً معمولى و صنایع لفظى و معنوی در آن فراوان است. تقلید از آثار سخنوران معروف عرب در شعر او آشكار است و با اینهمه، بیانى سالم و استوار دارد. ابن خاتمه به اقتضای زمان موشّحات بسیاری سروده است. | ابن خطیب، از شاگردان و نزدیكان ابن خاتمه، وی را بسیار ستوده و از او به عنوان یكى از نیكان اندلس یاد كرده است. وی با آنكه در طب و تاریخ تصنیفاتى دارد، اما به علت شهرت ابن خطیب، كه مأخذ اغلب شرححالنویسان در مورد حمله ابن خاتمه بوده است، و تأكید او بر نامهها و شعرهای صاحب ترجمه و نیز از آنجا كه از میان آثار ابن خاتمه فقط نوشتههای ادبى او منتشر شده است، معروفیتش بیشتر به سبب جنبه شاعری و نویسندگى اوست. نامههای وی از دوگونه اخوانى و دیوانى است. در انواع شعر، قریحه خود را آزموده است. شعر او غالباً معمولى و صنایع لفظى و معنوی در آن فراوان است. تقلید از آثار سخنوران معروف عرب در شعر او آشكار است و با اینهمه، بیانى سالم و استوار دارد. ابن خاتمه به اقتضای زمان موشّحات بسیاری سروده است. | ||
==اساتید، مشایخ== | ==اساتید، مشایخ== | ||
ابن | [[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن خطیب]]، با نقل از یادداشتى به خط خود ابن خاتمه، استادان او را چنین یاد كرده است: ابوالحسن على بن محمد بن ابىالعیش المریّ، ابواسحاق ابراهیم بن ابىالعاص التّنوخى، محمد بن جابر بن محمد حَسّان الوادی آشى، ابوالبركات ابن الحاج بُلَّفیقى، ابوالقاسم عبدالرحمان بن محمد بن شعیب القیسى المری، قاضى ابوجعفر القرشى ابن فركون، ابوالقاسم محمد بن محمد بن سهل بن مالك، ابوجعفر الاغرّ مقری و دیگران. | ||
ابن لیون و قاضى ابومحمد عبدالله بن محمد بن عبدالملك نیز از مشایخ تعلم و روایت او بودهاند. | ابن لیون و قاضى ابومحمد عبدالله بن محمد بن عبدالملك نیز از مشایخ تعلم و روایت او بودهاند. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
ابن خاتمه شاگردانى مانند ابن | ابن خاتمه شاگردانى مانند [[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن خطیب]]، ابوجعفر احمد بن على بن زَرقاله، محمد بن خاتمه برادرش و [[ابوعبدالله محمد بن محمد بن میمون]] داشته است. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
از ابن خاتمه آثاری در طب و تاریخ و ادب یاد شده است به این شرح: | از ابن خاتمه آثاری در طب و تاریخ و ادب یاد شده است به این شرح: | ||