آذربرزیننامه: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURآذربرزیننامهJ1.jpg | عنوان =آذربرزیننامه | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = سراینده ناشناس (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =ققنوس | مکان نشر =تهران | سال نشر =1400 | کد اتوماسیون =...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۰
آذربرزیننامه | |
---|---|
پدیدآوران | سراینده ناشناس (نویسنده) |
ناشر | ققنوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 3ـ0362ـ04ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
آذربرزیننامه سرایندهای ناشناس (احتمالا سرودهشده در قرن دهم)، این کتاب منظومهای است پهلوانی به تقلید از شاهنامۀ فردوسی دربارۀ سرگذشت آذربرزین پسر زال از آغاز تولد تا مرگ بهمن.
گزارش کتاب
آذربرزین فرزند فرامرز و نبیرۀ رستم زال، یکی از بزرگترین پهلوانان ادب پهلوانی ایران است. ضبط این نام در منظومههای پهلوانی به صورت برزینآذر و آدربرزین هم آمده است و در روایات عامیانه هم به گونۀ آزربرزین، عادلبرزین، ارزل و برزل و گاه برزین دیده میشود. آذربرزین ترکیبی از دو واژۀ آذر به معنای آتش و برزین به معنای بزرگ، ارجمند و بلندپایه است؛ بنابراین آذربرزین در لغت به معنای «آتش بزرگ و بلندپایه» است.
با وجود قدمت و اصالت داستانهای آذربرزین، سرگذشت این قهرمان تنها در دو منظومۀ «بهمننامه» و «آذر برزیننامه» آمده است. در منظومههای متأخر به استثنای چند اشارۀ کوتاه، نکتۀ چندانی دربارۀ این قهرمان نیامده است. دلیل اصلی شمار اندک روایات این است که او واپسین پهلوان از خاندان رستم است و اغلب دیده میشود که سیر روایات پهلوانی ایران به آذربرزین خاتمه مییابد و از سایر پهلوانان خاندان او نیز دیگر یاد نمیشود.
در متون برجایماندۀ پیش از اسلام نشانی از آذربرزین نیست و مطابق بررسیها، نخستین بار در «مجمل التواریخ والقصص» است که به داستانهای او اشاره میشود. در این کتاب ساختار روایاتی که دربارۀ آذربرزین آمده است، تفاوت چندانی با بهمننامه ندارد؛ اما در روایتهای دیگر تفاوتهای اندکی با آن منظومه دارد که شاید متأثر از اختلاف منابع آنهاست.
«آذربرزیننامه» منظومهای است پهلوانی به تقلید از شاهنامۀ فردوسی دربارۀ سرگذشت آذربرزین پسر زال از آغاز تولد تا مرگ بهمن. در دستنویسی از شاهنامه که در کتابخانۀ بریتانیا نگهداری میشود، دو منظومۀ «بهمننامه» و «آذربرزیننامه» نیز کتابت شده است. در سرنویس بخش منظومۀ اخیر چنین آمده است: «آغاز داستان آذربرزین، پور زال زر که از دختر شاه صور کشمیری است و این یک قسم آذربرزیننامه است».
«آذربرزیننامه» در شمار آن دسته منظومههای کمتر شناختهشده است و تاکنون پژوهش درخور توجهی دربارۀ آن انجام نگرفته است؛ یکی از دلایل این امر، شمار اندک دستنویسهای آن است.
در متن کوتاه «آذربرزیننامه» به گوینده و سدۀ سرایش آن اشارهای نشده است. زندهیاد دکتر صفا نیز چون به دستنویسی از این منظومه دسترسی نداشته، دربارۀ گوینده و سدۀ سرایش آن چیزی ننوشته است. با این حال، نویسندگان برخی دانشنامهها این منظومه را اثر دیگری از سرایندۀ «بهمننامه» دانسته و شاعر آن را ایرانشاه ابی الخیر یا جمالی مهریجردی احتمال دادهاند. گفتنی است در دو دستنویس برلین نامی از سرایندۀ این منظومه دیده نمیشود و احتمالاً در دستنویس بریتانیا نیز وضع همینگونه است. مصحح این کتاب حدس میزند این منظومه به دلیل کوتاهی روایت و شمار اندک ابیات، از همان آغاز منظومۀ مستقلی نبوده است، بلکه به احتمال بسیار کاتب یکی از دستنویسهای شاهنامه که به دلیل غرور ملی خود نخواسته بوده کشندۀ فرامرز بدون قصاص از دنیا برود، این منظومه را سروده است. او نخست داستان لشکرکشی بهمن به زابل و کشتن فرامرز را که سرودۀ فردوسی بوده، حذف کرده و به جای آن برگزیدهای از بهمننامه آورده و سپس داستان پیدایش آذربرزین و کشتن بهمن را بر اساس یکی از روایتهای شفاهی مشهور زمان خود به نظم درآورده و آن را جایگزین روایت مرگ طبیعی بهمن کرده است.
دربارۀ سدۀ سرایش نیز به دلیل کوتاهی آن نمیتوان شواهد چندانی به دست آورد؛ اما با توجه به قراینی مانند سستی برخی ابیات منظومه، منشأ شفاهی روایات آن، بهکارگیری شماری واژههای عربی که در منظومههای قدیم دیده نمیشود و وجود برخی واژهها که رنگوبوی عرفانی دارد، مانند تعالی، عطا، یقین، توکل، توحید و حقیقت که مشابه آن در «جهانگیرنامه» نیز دیده میشود، میتوان احتمال داد سدۀ سرایش این منظومه متقدمتر از قرن دهم نیست.
«آذربرزیننامه» نیز مانند دیگر متون پهلوانی بعد از شاهنامه، از اثر سترگ فردوسی تأثیر پذیرفته است. این منظومه در بحر متقارب سروده شده و شماری از واژههای شاهنامه نیز در آن وارد شده است. این تصحیح بر اساس دو دستنویس موجود در کتابخانۀ برلین صورت گرفته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات