۱۴۴٬۹۱۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
ابن حداد از جمله شاگردان و اصحاب [[سحنون، عبدالسلام بن سعید|سحنون بن سعید]] (د 240ق/ 854م) از بزرگان مالكى در مغرب بود و آنگاه كه ابوالحسن كوفى به طرابلس آمد، به نزد وی شتافت و از او استماع حدیث كرد. | ابن حداد از جمله شاگردان و اصحاب [[سحنون، عبدالسلام بن سعید|سحنون بن سعید]] (د 240ق/ 854م) از بزرگان مالكى در مغرب بود و آنگاه كه ابوالحسن كوفى به طرابلس آمد، به نزد وی شتافت و از او استماع حدیث كرد. | ||
==ویژگی علمی== | ==ویژگی علمی== | ||
ابن حداد در فقه و كلام متبحّر بود و در جدل و مناظره و دفاع از معتقدات خود و ردّ فرقههای مخالف، دستى توانا داشت. وی علاوه بر این از علمای نحو و لغت نیز به شمار آمده است. گر چه خود گفته است شاعر نیست، ولى شعر نیكو مىسروده و مثلاً اشعاری در رثای فرزند و برادرزاده خود پرداخته است و ذهبى، دو بیت از اشعار او را نقل كرده است. وی از فقهای مالكى بود و بر اساس نظر، قیاس و اجتهاد عمل مىكرد، تقلید را نكوهش كرده، آن را ناشى از نقص عقل و پستى همت مردمان مىدانسته است. به روش اهل سنت و جماعت سخت پایبند بود و به اشاعره تمایل داشت و با مذهب اعتزال مخالفت مىورزید. محمد بن | ابن حداد در فقه و كلام متبحّر بود و در جدل و مناظره و دفاع از معتقدات خود و ردّ فرقههای مخالف، دستى توانا داشت. وی علاوه بر این از علمای نحو و لغت نیز به شمار آمده است. گر چه خود گفته است شاعر نیست، ولى شعر نیكو مىسروده و مثلاً اشعاری در رثای فرزند و برادرزاده خود پرداخته است و ذهبى، دو بیت از اشعار او را نقل كرده است. وی از فقهای مالكى بود و بر اساس نظر، قیاس و اجتهاد عمل مىكرد، تقلید را نكوهش كرده، آن را ناشى از نقص عقل و پستى همت مردمان مىدانسته است. به روش اهل سنت و جماعت سخت پایبند بود و به اشاعره تمایل داشت و با مذهب اعتزال مخالفت مىورزید. [[محمد بن كلاعى]]، ردّی بر كتاب او كه در پاسخ معتقدان به خلق قرآن بوده، نوشته است. از اینجا معلوم مىشود كه ابن حداد در مسأله قِدم یا حدوث كلام خدا بر مذهب اشاعره بوده است. نیز مناظرهای كه میان او و سلیمان فراء معتزلى درباره مكان خدا رخ داد؛ قرینهایست بر اینكه او همانند اشاعره، خدای متعال را در مكانى معین مىدانسته است، هر چند كه در پاسخ فراء به جدل متوسل مىشود و پاسخى صریح نمىدهد. نكته دیگری كه در تأیید اعتقاد ابن حدّاد مىتوان آورد، آن است كه علمای عراقى، شاگردان خود را بر آن مىداشتند تا با سؤالات خود او را بیازارند. مىدانیم كه این علما در آن وقت، غالباً اهل عدل و تنزیه و بر عقیده معتزله بودند. | ||
ابن حداد راوی و عالمى مطلع و پارسا بود. | ابن حداد راوی و عالمى مطلع و پارسا بود. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||