۱۰۷٬۱۵۳
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = گازرگاهی، کمالالدین حسین | تصویر = NUR103537.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = | نامهای دیگر = | لقب = | تخلص = | نسب = | نام پدر = | ولادت = | محل تولد = | کشور تولد = | محل زندگی = | رحل...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
گازرگاهی از جمله شاعران صوفیمسلکی است که در هرات، در دستگاه امیر علیشیر نوایی (906-844ق) وزیر دانشمند سلطان حسین بایقرا، زندگی آسوده و راحتی داشته است<ref>ر.ک: طباطبایی مجد، غلامرضا، ص7</ref>. | گازرگاهی از جمله شاعران صوفیمسلکی است که در هرات، در دستگاه [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر نوایی]] (906-844ق) وزیر دانشمند سلطان حسین بایقرا، زندگی آسوده و راحتی داشته است<ref>ر.ک: طباطبایی مجد، غلامرضا، ص7</ref>. | ||
==مؤلف در آثار دیگران== | ==مؤلف در آثار دیگران== | ||
خواندمیر در ترجمه حال وی مینویسد: «امیر کمالالدین حسین، پدرش مولانا شهابالدین اسماعیل طبسی الاصل بود و مادرش در سلک بنات سادات نیشابور انتظام داشت و آن جناب از فنون علوم متداوله محظوظ و بهرهمند بود و در علم جفر و تصوف دعوی مهارت مینمود و به نظم اشعار کماهی مشغول میگردید و در ابداع مؤلفات لوازم فصاحت بهجا میآورد و در ایام سلطنت سلطان یعقوبمیرزا از ولایت طبس به آذربایجان چندگاه در ظل تربیت آن پادشاه عالیجاه گذرانیده، چون از آن مملکت به هرات آمد خاقان منصور امور شیخی و تولیت موقوفات مزار مقرب حضرت باری خواجه عبدالله انصاری را به آن جناب تفویض گردانید. در سنه اربع و تسعمائة (904ق) منصب صدارت و پرسیدن مهم دادخواهان را نیز به رأی صوابنمای او تفویض فرمود... شرح منازل السائرين و مجالس العشاق در سلک مؤلفات امیر کمالالدین حسین انتظام دارد...»<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمیر]] در ترجمه حال وی مینویسد: «امیر کمالالدین حسین، پدرش مولانا شهابالدین اسماعیل طبسی الاصل بود و مادرش در سلک بنات سادات نیشابور انتظام داشت و آن جناب از فنون علوم متداوله محظوظ و بهرهمند بود و در علم جفر و تصوف دعوی مهارت مینمود و به نظم اشعار کماهی مشغول میگردید و در ابداع مؤلفات لوازم فصاحت بهجا میآورد و در ایام سلطنت سلطان یعقوبمیرزا از ولایت طبس به آذربایجان چندگاه در ظل تربیت آن پادشاه عالیجاه گذرانیده، چون از آن مملکت به هرات آمد خاقان منصور امور شیخی و تولیت موقوفات مزار مقرب حضرت باری [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصاری]] را به آن جناب تفویض گردانید. در سنه اربع و تسعمائة (904ق) منصب صدارت و پرسیدن مهم دادخواهان را نیز به رأی صوابنمای او تفویض فرمود... [[شرح منازل السائرين (ابهام زدایی)|شرح منازل السائرين]] و [[مجالس العشاق]] در سلک مؤلفات امیر کمالالدین حسین انتظام دارد...»<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
==استادان== | ==استادان== | ||
گازرگاهی شاگرد مکتب جامی است و در جایجای کتاب از اشعار و آثار جامی و نیز عطار، عراقی، حافظ، قاسم | گازرگاهی شاگرد مکتب جامی است و در جایجای کتاب از اشعار و آثار جامی و نیز [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|عراقی]]، [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، [[قاسم الانوار]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[شبستری، محمود|شبستری]] استفاده میکند، اما بیش از آنکه بر نظریه وحدت وجودی [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] (و در واقع [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]) تأکید داشته باشد، نظرش به اندیشه عارفانه - شاعرانه مکتب [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] معطوف است و آنجا که قضایای حسن و عشق و حزن را بهتفصیل مینگارد، گویی نوشتههای خواجه احمد غزالی را میخوانیم<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
وی در زیر چتر حمایت امیر علیشیر | وی در زیر چتر حمایت [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر نوایی]]، شرحی بر کتاب «منازل السائرين» [[انصاری، عبدالله بن محمد|شیخ عبدالله انصاری]] و رسالهای چند در تصوف نوشته و در سال 908ق، از تألیف «مجالس العشاق» فارغ شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
«مجالس العشاق» که کتاب معروف اوست را نمیتوان از جهت تاریخ - به معنای وقایعنگاری - مورد بررسی قرار داد و بر آن ارزش و اعتباری قائل شد؛ تنها وجهی که میشود بر آن داد، این است که نویسنده سعی کرده ضمن سود بردن از شایعات سائره در باب آثار ادبی، چاشنی زیباشناختی را بر آن بیفزاید<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>. | «مجالس العشاق» که کتاب معروف اوست را نمیتوان از جهت تاریخ - به معنای وقایعنگاری - مورد بررسی قرار داد و بر آن ارزش و اعتباری قائل شد؛ تنها وجهی که میشود بر آن داد، این است که نویسنده سعی کرده ضمن سود بردن از شایعات سائره در باب آثار ادبی، چاشنی زیباشناختی را بر آن بیفزاید<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>. | ||