۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آقا ضياء الدين عراقى' به 'آقا ضياء الدين عراقى ') |
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله بروجردى' به 'آیتالله بروجردى ') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==مرجعيت:== | ==مرجعيت:== | ||
آیتالله خوانسارى بعد از رهايى از اسارت به زادگاهش خوانسار بازگشت. پس از آن، آوازه حوزه نوبنياد سلطان آباد اراك، در او شيفتگى نخستين را زنده ساخت و از همين رو در حوزه سلطان آباد به احترام آیتالله حائرى در درسشان شركت جست و خود نيز جداگانه به تدريس فقه، اصول و حكمت پرداخت. ديرى نگذشت كه او توجه آیتالله حائرى را به خود برانگيخت. آقاى خوانسارى در سلك ياران نزديك و مشاوران برجسته (هيأت استفتايى) آیتالله حائرى قرار گرفت. وى در پى اين نزديكيها نقش برجستهاى در شكل گيرى حوزه علميه قم ايفا كرد و مشوقى در هجرت آیتالله حائرى به قم بود. در سال 1315 ش حوزه قم در ماتم از دست دادن بنيانگذارش به سوگ نشست. در آن موقعيت خطير آیتالله صدر و آیتالله حجت و همچنين آیتالله خوانسارى كه سه تن از شاگردان و ياران برجسته آیتالله حائرى بودند، براى تصدى مسؤوليت حوزه و عهدهدارى رهبرى دينى مردم مورد توجه قرار گرفتند. در اين ميان آیتالله خوانسارى با شايستگىهاى فراوان اخلاقى و علمى كه داشت پيشگام نگشت، اما شيخ محمد صدوقى و شيخ مجتبى عراقى و تنى چند از دوستانشان در پاگيرى مرجعيت ايشان تلاش ورزيدند. درس خارج براى ايشان تدارك گرديد و قرار شد ادامه درس استادش حائرى را بگويد. رفته رفته اين شخصيت برجسته مورد اقبال جامعه ايرانى قرار گرفت و با طرح جواز رجوع در مسائل احتياطى به ايشان از طرف آیتالله [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى ]]دامنه مرجعيت او گسترش يافت. اما با اين همه او، آیتالله صدر و آیتالله حجت براى حاكم نمودن وحدت رهبرى دينى مردم و زدودن شائبههاى تفرقه، آیتالله بروجردى را به قم خواندند و با اصرار زياد او را بر اين مسند نشاندند. | آیتالله خوانسارى بعد از رهايى از اسارت به زادگاهش خوانسار بازگشت. پس از آن، آوازه حوزه نوبنياد سلطان آباد اراك، در او شيفتگى نخستين را زنده ساخت و از همين رو در حوزه سلطان آباد به احترام آیتالله حائرى در درسشان شركت جست و خود نيز جداگانه به تدريس فقه، اصول و حكمت پرداخت. ديرى نگذشت كه او توجه آیتالله حائرى را به خود برانگيخت. آقاى خوانسارى در سلك ياران نزديك و مشاوران برجسته (هيأت استفتايى) آیتالله حائرى قرار گرفت. وى در پى اين نزديكيها نقش برجستهاى در شكل گيرى حوزه علميه قم ايفا كرد و مشوقى در هجرت آیتالله حائرى به قم بود. در سال 1315 ش حوزه قم در ماتم از دست دادن بنيانگذارش به سوگ نشست. در آن موقعيت خطير آیتالله صدر و آیتالله حجت و همچنين آیتالله خوانسارى كه سه تن از شاگردان و ياران برجسته آیتالله حائرى بودند، براى تصدى مسؤوليت حوزه و عهدهدارى رهبرى دينى مردم مورد توجه قرار گرفتند. در اين ميان آیتالله خوانسارى با شايستگىهاى فراوان اخلاقى و علمى كه داشت پيشگام نگشت، اما شيخ محمد صدوقى و شيخ مجتبى عراقى و تنى چند از دوستانشان در پاگيرى مرجعيت ايشان تلاش ورزيدند. درس خارج براى ايشان تدارك گرديد و قرار شد ادامه درس استادش حائرى را بگويد. رفته رفته اين شخصيت برجسته مورد اقبال جامعه ايرانى قرار گرفت و با طرح جواز رجوع در مسائل احتياطى به ايشان از طرف آیتالله [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى ]]دامنه مرجعيت او گسترش يافت. اما با اين همه او، آیتالله صدر و آیتالله حجت براى حاكم نمودن وحدت رهبرى دينى مردم و زدودن شائبههاى تفرقه، [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] را به قم خواندند و با اصرار زياد او را بر اين مسند نشاندند. | ||
سالهاى طولانى تدريس آیتالله خوانسارى كه از حوزه نجف آغاز گشت، جمع زيادى از آموختگان فضل با او همراه شدند. در سالهاى آخر تدريس هم درس خارج او چنان با عمق و دقت طرح مى شد كه تنها شايستگانى چند ياراى حضور در آن را يافتند. آثار علمى ايشان غير از آن رسالههاى فتوايى كه نظريات فقهى ايشان را در بر داشت، تقريرات درسهاى خارجى بود كه شاگردانش جمع آورى كرده بودند. از آن جمله درس طهارت ايشان بود كه به همت شاگرد برجستهاش آیتالله [[اراکی، محمد علی|محمد على اراكى]] و درس صلاة كه از سوى شاگرد فرزانه ديگرشان آقا مجتبى عراقى نگارش يافت. | سالهاى طولانى تدريس آیتالله خوانسارى كه از حوزه نجف آغاز گشت، جمع زيادى از آموختگان فضل با او همراه شدند. در سالهاى آخر تدريس هم درس خارج او چنان با عمق و دقت طرح مى شد كه تنها شايستگانى چند ياراى حضور در آن را يافتند. آثار علمى ايشان غير از آن رسالههاى فتوايى كه نظريات فقهى ايشان را در بر داشت، تقريرات درسهاى خارجى بود كه شاگردانش جمع آورى كرده بودند. از آن جمله درس طهارت ايشان بود كه به همت شاگرد برجستهاش آیتالله [[اراکی، محمد علی|محمد على اراكى]] و درس صلاة كه از سوى شاگرد فرزانه ديگرشان آقا مجتبى عراقى نگارش يافت. | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
سال 1331 ش علما و مردم شهر همدان كه از حال نامساعد آیتالله خوانسارى با خبر بودند، از او خواستند تابستان را در هواى ييلاقى همدان سپرى كند. با قبول اين درخواست، آیتالله خوانسارى با همراهانش آیتالله اراكى، آیتالله آخوند ملاعلى همدانى، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] و فرزند بزرگشان سيد محمد باقر، مؤلف محترم آقاى مجتبى عراقى راهى آنجا گرديد. | سال 1331 ش علما و مردم شهر همدان كه از حال نامساعد آیتالله خوانسارى با خبر بودند، از او خواستند تابستان را در هواى ييلاقى همدان سپرى كند. با قبول اين درخواست، آیتالله خوانسارى با همراهانش آیتالله اراكى، آیتالله آخوند ملاعلى همدانى، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] و فرزند بزرگشان سيد محمد باقر، مؤلف محترم آقاى مجتبى عراقى راهى آنجا گرديد. | ||
آیتالله خوانسارى در استقبالى پرشور وارد شهر شد. در پى اغتنام از انفاس قدسى او مردم شهر از وى تقاضاى اقامه جماعت در مسجد جامع كردند. در يكى از آن روزها كه او براى برپايى نماز به مسجد مى رفت، در بين راه دچار حمله قلبى گشت و سرانجام نزديكيهاى ظهر هفتم ذيحجه 1371ق به احرام جانان در آمد و لبيك گويان به سراى او شتافت. و چنين شد كه رؤياى آیتالله بروجردى نيز تعبير گشت. او در شب فوت آن مرحوم در عالم رؤيا مىبيند كه سيد بزرگوار [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] علم الهدى از دنيا رفته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. وىاز مشاهده اين رؤيا بسيار متاسف و اندوهناك مىگردد و با اضطراب و وحشت از خواب بيدار مىشود و انتظار وقوع حادثهاى را مىكشد كه ناگاه تلفنى به بيت او اطلاع مىدهند كه مرحوم آیتالله سيد محمد تقى خوانسارى در همدان به رحمت ايزدى پيوسته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. مرحوم آیتالله بروجردى عمومعلماى اعلام و محصلين و طلاب حوزه علميه قم را براى استقبال و تشييع جنازه آن مرحوم آماده و به استقبال اعزام مىدهند و خود نيز به استقبال و تشييع مىشتابد و با عظمت و احترام خاصى در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام نازل مىنمايند ودفنش مىكنند. | آیتالله خوانسارى در استقبالى پرشور وارد شهر شد. در پى اغتنام از انفاس قدسى او مردم شهر از وى تقاضاى اقامه جماعت در مسجد جامع كردند. در يكى از آن روزها كه او براى برپايى نماز به مسجد مى رفت، در بين راه دچار حمله قلبى گشت و سرانجام نزديكيهاى ظهر هفتم ذيحجه 1371ق به احرام جانان در آمد و لبيك گويان به سراى او شتافت. و چنين شد كه رؤياى [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] نيز تعبير گشت. او در شب فوت آن مرحوم در عالم رؤيا مىبيند كه سيد بزرگوار [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] علم الهدى از دنيا رفته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. وىاز مشاهده اين رؤيا بسيار متاسف و اندوهناك مىگردد و با اضطراب و وحشت از خواب بيدار مىشود و انتظار وقوع حادثهاى را مىكشد كه ناگاه تلفنى به بيت او اطلاع مىدهند كه مرحوم آیتالله سيد محمد تقى خوانسارى در همدان به رحمت ايزدى پيوسته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. مرحوم [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] عمومعلماى اعلام و محصلين و طلاب حوزه علميه قم را براى استقبال و تشييع جنازه آن مرحوم آماده و به استقبال اعزام مىدهند و خود نيز به استقبال و تشييع مىشتابد و با عظمت و احترام خاصى در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام نازل مىنمايند ودفنش مىكنند. | ||
==منابع == | ==منابع == |
ویرایش