کاظم‌زاده ایرانشهر، حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    |شاگردان =  
    |شاگردان =  
    |اجازه اجتهاد از =
    |اجازه اجتهاد از =
    |آثار=  
    |آثار={{فهرست جعبه عمودی | [[آرمان ایرانشهر: گزیده‌ای از مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر]] | [[منتخب مکالمات کنفوسیوس]] | [[4 اثر ارزنده از تألیفات ایرانشهر]]}} 
    |سبک نوشتاری =
    |سبک نوشتاری =
    |وبگاه رسمی =  
    |وبگاه رسمی =  
    |امضا  =  
    |امضا  =  
    |کد مؤلف =AUTHORCODE80918AUTHORCODE}}
    |کد مؤلف =AUTHORCODE80918AUTHORCODE}}
    '''حسین کاظم‌زاده ایرانشهر''' (1262 ـ 1340)؛ نویسنده، مترجم، روزنامه‌نگار، سیاستمدار، از چهره‌های مشروطیت، از نظریه‌پردازان آموزش و پرورش، ناشر مجله ایرانشهر  
    '''حسین کاظم‌زاده ایرانشهر''' (1262 ـ 1340ش)؛ نویسنده، مترجم، روزنامه‌نگار، سیاستمدار، از چهره‌های مشروطیت، از نظریه‌پردازان آموزش و پرورش، ناشر مجله ایرانشهر  


    ==ولادت==
    ==ولادت==
    خط ۵۵: خط ۵۵:


    سالهای حضور کاظم‌زاده در عثمانی(١٩١١-١٩٠۵م) با نهضت مشروطه ایران مقارن بود. او نیز چون دیگر ایرانیان روشنفکر حامی این نهضت بود و کارهایی در این زمینه انجام داد؛ از جمله اینکه «انجمن برادران ایرانی» را به همراه چند تن از دوستانش تشكيل داد تا جوانان
    سالهای حضور کاظم‌زاده در عثمانی(١٩١١-١٩٠۵م) با نهضت مشروطه ایران مقارن بود. او نیز چون دیگر ایرانیان روشنفکر حامی این نهضت بود و کارهایی در این زمینه انجام داد؛ از جمله اینکه «انجمن برادران ایرانی» را به همراه چند تن از دوستانش تشكيل داد تا جوانان
    ایرانی مقیم اسلامبول را به حمایت از مشروطيت برانگیزد؛ با روزنامۀ سروش، كه در دورۀ استبداد صغیر مدتی به سردبیری دهخدا در اسلامبول چاب می‌شد، همکاری داشت و همچنین رسالهای به ترکی در معرفی وستايش مشروطۀ ايران نوشت.
    ایرانی مقیم اسلامبول را به حمایت از مشروطيت برانگیزد؛ با روزنامۀ سروش، كه در دورۀ استبداد صغیر مدتی به سردبیری [[دهخدا، علی‌اکبر|دهخدا]] در اسلامبول چاب می‌شد، همکاری داشت و همچنین رسالهای به ترکی در معرفی وستايش مشروطۀ ايران نوشت.


    در سال ١٩١١م کاظم‌زاده به اروپای غربی مهاجرت کرد. ابتدا به بلژیک رفت و مدتی به تحصیل علوم سیاسی در دانشکاہ لوون مشغول شد. پس از یک سال از آنجا روانۀ فرانسه شد. در پاریس در کنار شرکت در کلاسهای آزاد کولو دوفرانس' با چهره‌های علمی و ادبی زیادی آشنا شد. در آن زمان برخی از ایرانیان صاحب‌نام همچون علامه محمد قزوينی و ابراهيم پورداود در پاريس سكونت داشتند و همنشینی با آنها گشایندۀ بابی تازه در زندگی کاظم‌زاده بود. قزوینی او را به ادوارد براون معرفی و سفارش کرد و براون وی را برای تدریس و پژوهش به دانشگاه کمبریج دعوت نمود. کاظم‌زاده به مدت دو سال (از ١٩١٣ تا ١٩١٥م) در انگلستان زندگی و کار کرد".
    در سال ١٩١١م کاظم‌زاده به اروپای غربی مهاجرت کرد. ابتدا به بلژیک رفت و مدتی به تحصیل علوم سیاسی در دانشکاہ لوون مشغول شد. پس از یک سال از آنجا روانۀ فرانسه شد. در پاریس در کنار شرکت در کلاسهای آزاد کولو دوفرانس' با چهره‌های علمی و ادبی زیادی آشنا شد. در آن زمان برخی از ایرانیان صاحب‌نام همچون [[قزوینی، محمد|علامه محمد قزوينی]] و [[پورداود، ابراهیم|ابراهيم پورداود]] در پاريس سكونت داشتند و همنشینی با آنها گشایندۀ بابی تازه در زندگی کاظم‌زاده بود. قزوینی او را به ادوارد براون معرفی و سفارش کرد و براون وی را برای تدریس و پژوهش به دانشگاه کمبریج دعوت نمود. کاظم‌زاده به مدت دو سال (از ١٩١٣ تا ١٩١٥م) در انگلستان زندگی و کار کرد".


    در سال ١٩١۵م، سید حسن تقی‌زاده به پیشنهاد و حمایت دولت آلمان کمیتۀ مڵیون را در برلین تشکیل داد تا به حمایت تبلیغاتی و عملی از آلمان در جنگ جهانی اول بپردازد. نیت او و دیگر اعضای این کمیته در واقع مقابله با سیاستهای استعماری روسیه و بریتانیا در قبال ایران بود و حمایت از آلمان را گامی در این مسیر می‌دانستند.   
    در سال ١٩١۵م، [[تقی‌زاده، حسن|سید حسن تقی‌زاده]] به پیشنهاد و حمایت دولت آلمان کمیتۀ مڵیون را در برلین تشکیل داد تا به حمایت تبلیغاتی و عملی از آلمان در جنگ جهانی اول بپردازد. نیت او و دیگر اعضای این کمیته در واقع مقابله با سیاستهای استعماری روسیه و بریتانیا در قبال ایران بود و حمایت از آلمان را گامی در این مسیر می‌دانستند.   


    کاظم‌زاده در سال 1917 با وجود ناامنی‌های ناشی از جنگ، از مسیر بالکان به آلمان بازگشت. از این زمان دورۀ پرباری در زندگی او آغاز شد که بیشتر شامل کارهای فرهنگی و علمی بود. در این‌ سال‌ها با مجلۀ کاوه به مدیریت تقی‌زاده همکاری می‌کرد و همچنین عضو و نخستین سخنران انجمنی بود که نامدارانی چون تقی‌زاده، قزوینی و جمالزاده برای انجام مباحثات علمی و ادبی در برلین تشکیل داده بودند. او در سال 1919 کتابفروشی ایرانشهر را در برلین بنا نهاد که بعدتر در قالب مؤسسۀ انتشاراتی آثاری نیز منتشر کرد و همچنین محفلی برای گردآمدن ایرانیان تحصیل‌کردۀ مقیم آلمان بود. از جمله آثاری که در سلسلۀ انتشارات منتشر کرد، افزون بر کتاب‌های خودش، می‌توان به این موارد اشاره کرد: شرح حال ابن مقفع از عباس اقبال، هفتادودو ملت از میرزا آقاخان کرمانی، جیجک علیشاه از ذبیح بهروز و فواید گیاهخواری از صادق هدایت. همچنین از سال 1922 مجلۀ ماهانۀ «ایرانشهر» را به مدت چهار سال منتشر کرد که دربرگیرندۀ مقالات او و هم‌فکرانش بود.
    کاظم‌زاده در سال 1917 با وجود ناامنی‌های ناشی از جنگ، از مسیر بالکان به آلمان بازگشت. از این زمان دورۀ پرباری در زندگی او آغاز شد که بیشتر شامل کارهای فرهنگی و علمی بود. در این‌ سال‌ها با مجلۀ کاوه به مدیریت [[تقی‌زاده، حسن|تقی‌زاده]] همکاری می‌کرد و همچنین عضو و نخستین سخنران انجمنی بود که نامدارانی چون [[تقی‌زاده، حسن|تقی‌زاده]]، [[قزوینی، محمد|قزوینی]] و [[جمال‌زاده، سید محمدعلی|جمال‌زاده]] برای انجام مباحثات علمی و ادبی در برلین تشکیل داده بودند. او در سال 1919 کتابفروشی ایرانشهر را در برلین بنا نهاد که بعدتر در قالب مؤسسۀ انتشاراتی آثاری نیز منتشر کرد و همچنین محفلی برای گردآمدن ایرانیان تحصیل‌کردۀ مقیم آلمان بود. از جمله آثاری که در سلسلۀ انتشارات منتشر کرد، افزون بر کتاب‌های خودش، می‌توان به این موارد اشاره کرد: شرح حال ابن مقفع از [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]]، هفتادودو ملت از میرزا آقاخان کرمانی، جیجک علیشاه از ذبیح بهروز و فواید گیاهخواری از [[صادق هدایت]]. همچنین از سال 1922 مجلۀ ماهانۀ «ایرانشهر» را به مدت چهار سال منتشر کرد که دربرگیرندۀ مقالات او و هم‌فکرانش بود.


    او در سال 1936 به سوئیس مهاجرت کرد تا از جنگ‌افروزی آتی نازی‌های آلمان در امان بماند. دوران اقامت در دهکدۀ دگرسهایم سوئیس آخرین مرحله از حیات ایرانشهر بود که با مراحل پیشین تفاوت داشت؛ چراکه زندگی‌اش وقف مکتبی عرفانی شد که خود پایه نهاده بود. او مکتب «عرفان باطنی» را در چارچوب آموزه‌های تئوسوفیسم و همچنین تحت تأثیر دانسته‌هایش از عرفان ایرانی پی افکند که در آن زمان طرفداران قابل توجهی هم در سوئیس و آلمان یافت. سالیان پایانی عمر ایرانشهر چنین گذشت: مرشد طریقتی تازه در هیئت پیرمردی با ریشی انبوه که در دهکده‌ای در سوئیس از غوغای جهان کناره گرفته است.<ref> ر.ک: مقیمی‌زاده، محمدمهدی، ص11</ref>  
    او در سال 1936 به سوئیس مهاجرت کرد تا از جنگ‌افروزی آتی نازی‌های آلمان در امان بماند. دوران اقامت در دهکدۀ دگرسهایم سوئیس آخرین مرحله از حیات ایرانشهر بود که با مراحل پیشین تفاوت داشت؛ چراکه زندگی‌اش وقف مکتبی عرفانی شد که خود پایه نهاده بود. او مکتب «عرفان باطنی» را در چارچوب آموزه‌های تئوسوفیسم و همچنین تحت تأثیر دانسته‌هایش از عرفان ایرانی پی افکند که در آن زمان طرفداران قابل توجهی هم در سوئیس و آلمان یافت. سالیان پایانی عمر ایرانشهر چنین گذشت: مرشد طریقتی تازه در هیئت پیرمردی با ریشی انبوه که در دهکده‌ای در سوئیس از غوغای جهان کناره گرفته است.<ref> ر.ک: مقیمی‌زاده، محمدمهدی، ص11</ref>  
    خط ۸۷: خط ۸۷:
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}


    [[آرمان ایرانشهر: گزیده‌ای از مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر]]


    [[منتخب مکالمات کنفوسیوس]]
    [[4 اثر ارزنده از تألیفات ایرانشهر]]
    [[مکالمات]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مقالات(مرداد) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(مرداد) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1403]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۴۴

    کاظم‌زاده ایرانشهر، حسین
    NUR80918.jpg
    نام کاملحسین کاظم‌زاده ایرانشهر
    نام پدرحاج میرزا کاظم
    ولادت20 دی 1262ش برابر با 11 ربیع‌الاول 1301ق
    محل تولدتبریز
    رحلت27 اسفند 1340ش
    مدفنسوئیس
    اطلاعات علمی
    برخی آثار

    حسین کاظم‌زاده ایرانشهر (1262 ـ 1340ش)؛ نویسنده، مترجم، روزنامه‌نگار، سیاستمدار، از چهره‌های مشروطیت، از نظریه‌پردازان آموزش و پرورش، ناشر مجله ایرانشهر

    ولادت

    در 20 دی 1262ش برابر با 11 ربیع‌الاول 1301ق در تبریز دیده به جهان گشود. پدرش حاج میرزا کاظم از پزشکان نامدار دوره خود بود.[۱] دوران کودکی بسیار سختی را گذراند؛ چراکه مادرش را در چهارسالگی و پدرش را در هفت‌سالگی از دست داد. برادرش زین‌العابدین‌خان تربیت او را بر عهده گرفت که خود همچون پدر طبابت می‌کرد و از رجال سرشناس تبریز بود.[۲]

    تحصیلات

    سواد اولیه را به شیوۀ مرسوم زمانه ابتدا در مکتب ملانصیر و سپس مکتب ملاعلی واعظ فراگرفت و در مکتب رشدیه ادامه داد. پس از آن وارد مدرسۀ کمال شد که میرزا حسین‌خان کمال آن را به سیاق مدارس جدید در تبریز بنا نهاده بود. به دلیل سابقۀ تحصیلات مکتبی و نیز استعدادی که داشت، پس از مدتی کوتاه در کنار تحصیل به معلمی در همان مدرسه پرداخت؛ مدتی بعد دفتر حسابداری و سپس سرپرستی کتابخانۀ مدرسه را نیز به او سپردند. نخستین تجربۀ او در روزنامه‌نگاری هم در همین مدرسه بود که در تهیۀ مطالب برای نشریۀ مدرسه مشارکت داشت. در این مقطع از زندگی، باب آشنایی او با تمدن غرب و تحولات جهان گشوده شد. ظاهراً مدرسۀ کمال کتابخانۀ نسبتاً پرباری داشت و همچنین یکی از مراکز توزیع نشریات داخلی و خارجی در تبریز بود؛ بنابراین او خوانندۀ نشریات فارسی‌زبان چاپ داخل و خارج همچون تربیت، ثریا، حبل المتین، اقدام و حکمت و نشریات عربی مانند الهلال و نیز نشریات ترکی چاپ عثمانی شد. او که در مدرسه زبان فرانسه را هم آموخته بود، به مطالعۀ نشریات و کتاب‌های فرانسوی موجود در کتابخانه نیز می‌پرداخت.

    کاظم‌زاده در ١٩٠۴م به تشویق میرزاحسین خان کمال در سفر به قفقاز با او همراه شد، از آنجا به شهر باطوم (باتومی گرجستان) رفت و مدتی ساکن این شھر بود. در این مدت او به برخی از ایرانیان باطوم که سواد فارسی نداشتند، خواندن و نوشتن می‌آموخت. هدف اصلی کاظم‌زاده از این سفر تحصيل پزشكی دراسلامبول بود؛ حوزه‌ای که پدر و برادرش به طور سنتی بدان اشتغال داشتند.

    سرانجام او به این شهر رسید. اما به دلیل قانون تازه‌ای که تحصیل خارجی‌ها را در این رشته منع می‌کرد، نتوانست به خواسته خود دست یابد. با وجود این، در اسلامبول اقامت گزید و به کار پرداخت.[۳]

    سالهای حضور کاظم‌زاده در عثمانی(١٩١١-١٩٠۵م) با نهضت مشروطه ایران مقارن بود. او نیز چون دیگر ایرانیان روشنفکر حامی این نهضت بود و کارهایی در این زمینه انجام داد؛ از جمله اینکه «انجمن برادران ایرانی» را به همراه چند تن از دوستانش تشكيل داد تا جوانان ایرانی مقیم اسلامبول را به حمایت از مشروطيت برانگیزد؛ با روزنامۀ سروش، كه در دورۀ استبداد صغیر مدتی به سردبیری دهخدا در اسلامبول چاب می‌شد، همکاری داشت و همچنین رسالهای به ترکی در معرفی وستايش مشروطۀ ايران نوشت.

    در سال ١٩١١م کاظم‌زاده به اروپای غربی مهاجرت کرد. ابتدا به بلژیک رفت و مدتی به تحصیل علوم سیاسی در دانشکاہ لوون مشغول شد. پس از یک سال از آنجا روانۀ فرانسه شد. در پاریس در کنار شرکت در کلاسهای آزاد کولو دوفرانس' با چهره‌های علمی و ادبی زیادی آشنا شد. در آن زمان برخی از ایرانیان صاحب‌نام همچون علامه محمد قزوينی و ابراهيم پورداود در پاريس سكونت داشتند و همنشینی با آنها گشایندۀ بابی تازه در زندگی کاظم‌زاده بود. قزوینی او را به ادوارد براون معرفی و سفارش کرد و براون وی را برای تدریس و پژوهش به دانشگاه کمبریج دعوت نمود. کاظم‌زاده به مدت دو سال (از ١٩١٣ تا ١٩١٥م) در انگلستان زندگی و کار کرد".

    در سال ١٩١۵م، سید حسن تقی‌زاده به پیشنهاد و حمایت دولت آلمان کمیتۀ مڵیون را در برلین تشکیل داد تا به حمایت تبلیغاتی و عملی از آلمان در جنگ جهانی اول بپردازد. نیت او و دیگر اعضای این کمیته در واقع مقابله با سیاستهای استعماری روسیه و بریتانیا در قبال ایران بود و حمایت از آلمان را گامی در این مسیر می‌دانستند.

    کاظم‌زاده در سال 1917 با وجود ناامنی‌های ناشی از جنگ، از مسیر بالکان به آلمان بازگشت. از این زمان دورۀ پرباری در زندگی او آغاز شد که بیشتر شامل کارهای فرهنگی و علمی بود. در این‌ سال‌ها با مجلۀ کاوه به مدیریت تقی‌زاده همکاری می‌کرد و همچنین عضو و نخستین سخنران انجمنی بود که نامدارانی چون تقی‌زاده، قزوینی و جمال‌زاده برای انجام مباحثات علمی و ادبی در برلین تشکیل داده بودند. او در سال 1919 کتابفروشی ایرانشهر را در برلین بنا نهاد که بعدتر در قالب مؤسسۀ انتشاراتی آثاری نیز منتشر کرد و همچنین محفلی برای گردآمدن ایرانیان تحصیل‌کردۀ مقیم آلمان بود. از جمله آثاری که در سلسلۀ انتشارات منتشر کرد، افزون بر کتاب‌های خودش، می‌توان به این موارد اشاره کرد: شرح حال ابن مقفع از عباس اقبال، هفتادودو ملت از میرزا آقاخان کرمانی، جیجک علیشاه از ذبیح بهروز و فواید گیاهخواری از صادق هدایت. همچنین از سال 1922 مجلۀ ماهانۀ «ایرانشهر» را به مدت چهار سال منتشر کرد که دربرگیرندۀ مقالات او و هم‌فکرانش بود.

    او در سال 1936 به سوئیس مهاجرت کرد تا از جنگ‌افروزی آتی نازی‌های آلمان در امان بماند. دوران اقامت در دهکدۀ دگرسهایم سوئیس آخرین مرحله از حیات ایرانشهر بود که با مراحل پیشین تفاوت داشت؛ چراکه زندگی‌اش وقف مکتبی عرفانی شد که خود پایه نهاده بود. او مکتب «عرفان باطنی» را در چارچوب آموزه‌های تئوسوفیسم و همچنین تحت تأثیر دانسته‌هایش از عرفان ایرانی پی افکند که در آن زمان طرفداران قابل توجهی هم در سوئیس و آلمان یافت. سالیان پایانی عمر ایرانشهر چنین گذشت: مرشد طریقتی تازه در هیئت پیرمردی با ریشی انبوه که در دهکده‌ای در سوئیس از غوغای جهان کناره گرفته است.[۴]

    وفات

    او سرانجام در 27 اسفند 1340ش در سوئیس درگذشت و همان‌جا به خاک سپرده شد.[۵]

    آثار

    مکالمات

    راه راست برای صلح در میان ملتها

    شرح حال و آثار سید جمال الدین اسد آبادی (مقدمه)[۶]

    پانويس

    1. ر.ک: درباره حسین کاظم زاده
    2. ر.ک: مقیمی‌زاده، محمدمهدی، ص7
    3. ر.ک: مقیمی‌زاده، محمدمهدی، ص8-9
    4. ر.ک: مقیمی‌زاده، محمدمهدی، ص11
    5. ر.ک: یادی از حسین کاظم‌زاده ایرانشهر
    6. ر.ک: بنیاد محقق طباطبایی


    منابع مقاله

    1. درباره حسین کاظم‌زاده، خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
    2. مقیمی‌زاده، محمدمهدی، پیشگفتار، آرمان ایرانشهر: گزیده‌ای از مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر، تألیف حسین کاظم‌زاده ایرانشهر، تهران، جهان کتاب، 1401
    3. بنیاد محقق طباطبایی
    4. یادی از حسین کاظم‌زاده ایرانشهر، خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ۶ دی ۱۳۹۲

    وابسته‌ها