۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ اشراق' به 'شيخ اشراق') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد جلال الدين آشتيانى' به 'سيد جلال الدين آشتيانى ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
كربن را بايد فيلسوف و مفسر حكمت معنوى شيعه ناميد. مطالعات او در آثار عرفانى، لطف و جذبه وصفناپذيرى به آثارش بخشيده است. كربن خود در اين باره مىگويد: پرورش من از آغاز فلسفى بود. به همين دليل، نه به معناى دقيق كلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانى هستم و نه مستشرق؛ فيلسوفى رهروام به هر ديارى كه راهبرم شوند. اگر چه در اين سير و سلوك از فرايبورگ، تهران و اصفهان سر درآوردهام؛ اما اين شهرها از نظر من، مدينههاى تمثيلىاند؛ منازلى نمادين از راه و سفرى هميشگى و پايدار. (سخنان ايراد شده در سمينار پيرامون آثار هانرى كربن، انجمن ايران شناسى فرانسه در ايران، ص18) | كربن را بايد فيلسوف و مفسر حكمت معنوى شيعه ناميد. مطالعات او در آثار عرفانى، لطف و جذبه وصفناپذيرى به آثارش بخشيده است. كربن خود در اين باره مىگويد: پرورش من از آغاز فلسفى بود. به همين دليل، نه به معناى دقيق كلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانى هستم و نه مستشرق؛ فيلسوفى رهروام به هر ديارى كه راهبرم شوند. اگر چه در اين سير و سلوك از فرايبورگ، تهران و اصفهان سر درآوردهام؛ اما اين شهرها از نظر من، مدينههاى تمثيلىاند؛ منازلى نمادين از راه و سفرى هميشگى و پايدار. (سخنان ايراد شده در سمينار پيرامون آثار هانرى كربن، انجمن ايران شناسى فرانسه در ايران، ص18) | ||
وى مدت 25 سال به ايران آمد و با متفكرينى هچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، سيد جلال الدين | وى مدت 25 سال به ايران آمد و با متفكرينى هچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]] ، مهدى الهى قمشهاى، سيد كاظم عصار و سيد حسين نصر به گفتگو درباره فلسفه اسلامى، به خصوص حكمت صدرايى پرداخت. | ||
وى وقتى آوازه عرفان و فلسفه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را شنيد، شيفته عظمت علمى، كمالات معنوى و فضايل اين حكيم وارسته گرديد. از اين رو وقتى كه به منظور شناخت تشيع، سالى چند ماه از پاريس به ايران مىآمد و در اين سرزمين به پژوهش در مورد مذهب شيعه مىپرداخت، توسط برخى از اساتيد دانشگاه، از محضر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تقاضا نمود كه به وى كمك كند. آن فيلسوف عالى مقام كه از فعاليتهاى علمى و اشتياق معنوى اين محقق با خبر بود، خواستهاش را اجابت كرد و با وجود كهن سالى و ضعف مزاج، هر دو هفته يك بار از قم به تهران مىآمد تا در جلسهاى علمى به سؤالات كربن پاسخ دهد و معارف و حقايق گرانبهاى تشيع را در اختيار او و عدهاى از استادان دانشگاه قرار دهد و بدين وسيله شناخت صحيح شيعه، براى جهان غرب، توسط هانرى كربن هموار گرديد. | وى وقتى آوازه عرفان و فلسفه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را شنيد، شيفته عظمت علمى، كمالات معنوى و فضايل اين حكيم وارسته گرديد. از اين رو وقتى كه به منظور شناخت تشيع، سالى چند ماه از پاريس به ايران مىآمد و در اين سرزمين به پژوهش در مورد مذهب شيعه مىپرداخت، توسط برخى از اساتيد دانشگاه، از محضر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] تقاضا نمود كه به وى كمك كند. آن فيلسوف عالى مقام كه از فعاليتهاى علمى و اشتياق معنوى اين محقق با خبر بود، خواستهاش را اجابت كرد و با وجود كهن سالى و ضعف مزاج، هر دو هفته يك بار از قم به تهران مىآمد تا در جلسهاى علمى به سؤالات كربن پاسخ دهد و معارف و حقايق گرانبهاى تشيع را در اختيار او و عدهاى از استادان دانشگاه قرار دهد و بدين وسيله شناخت صحيح شيعه، براى جهان غرب، توسط هانرى كربن هموار گرديد. |
ویرایش