۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR شرح شکن زلفJ1.jpg | عنوان = شرح شکن زلف | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = مجتبایی، فتحالله (نویسنده) شاهیندژی، شهریار (محقق) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =سخن | مکان نشر =تهران | سال...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مجتبایی، فتحالله ]] (نویسنده) | [[مجتبایی، فتحالله]] (نویسنده) | ||
[[شاهیندژی، شهریار]] (محقق) | [[شاهیندژی، شهریار]] (محقق) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =4ش3م / 5435 PIR | ||
| موضوع = | | موضوع =حافظ، شمس الدين محمد، - 792ق. ديوان - نقد و تفسير | ||
شعر فارسي - قرن 8ق. - تاريخ و نقد | |||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =سخن | | ناشر =سخن | ||
خط ۱۶: | خط ۱۷: | ||
| سال نشر =1401 | | سال نشر =1401 | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE149502AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ = | | چاپ = | ||
| شابک =1ـ092ـ260ـ622ـ978 | | شابک =1ـ092ـ260ـ622ـ978 | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''شرح شکن زلف: بر حواشی دیوان حافظ''' تألیف فتحالله مجتبایی به کوشش شهریار | '''شرح شکن زلف: بر حواشی دیوان حافظ''' تألیف [[مجتبایی، فتحالله|فتحالله مجتبایی]] به کوشش [[شاهیندژی، شهریار|شهریار شاهیندژی]]، این کتاب گزیدههایی است از نکات و ملاحظاتی که در طی سالیان دراز توسط دکتر [[مجتبایی، فتحالله|فتحالله مجتبایی]]، در باب [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و شعر او جمعآوری شدهاست | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
شعر حافظ برخلاف سرودههای دیگر شاعران، یکرویه و یکسویه نیست و در یک یا چند دایرۀ محدود سیر نمیکند. شعر او طیف بسیار گستردهای است که عارف و عامی، دیندار و بیدین و بددین، هر یک را بهنوعی دربر میگیرد و هر کسی در هر مقام و منزلتی از فکر و دانش و ذوق که باشد، به فراخور احوال و تجربههای خود از آن بهرهای میگیرد. شعر حافظ آیینهای است که هر کس خود را و آرزوها و امیدها و غمها و شادیهای خود را در آن میبیند؛ از اینرو از دیرباز تنها و تنها با دیوان اوست که مردمان پارسیزبان فال میگیرند و حتی گاه استخراه میکنند و او را «لسان الغیب» و «کاشف هر راز» گفتهاند؛ و از همینروست که دربارۀ شخصیت روحی و اخلاقی، آرا و افکار و جهانبینی و شعر او بیش از هر شاعر و متفکر دیگری اختلاف نظر بوده و هست. | شعر [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] برخلاف سرودههای دیگر شاعران، یکرویه و یکسویه نیست و در یک یا چند دایرۀ محدود سیر نمیکند. شعر او طیف بسیار گستردهای است که عارف و عامی، دیندار و بیدین و بددین، هر یک را بهنوعی دربر میگیرد و هر کسی در هر مقام و منزلتی از فکر و دانش و ذوق که باشد، به فراخور احوال و تجربههای خود از آن بهرهای میگیرد. شعر حافظ آیینهای است که هر کس خود را و آرزوها و امیدها و غمها و شادیهای خود را در آن میبیند؛ از اینرو از دیرباز تنها و تنها با دیوان اوست که مردمان پارسیزبان فال میگیرند و حتی گاه استخراه میکنند و او را «لسان الغیب» و «کاشف هر راز» گفتهاند؛ و از همینروست که دربارۀ شخصیت روحی و اخلاقی، آرا و افکار و جهانبینی و شعر او بیش از هر شاعر و متفکر دیگری اختلاف نظر بوده و هست. | ||
وی با آ«که به تمامی ظرایف عرفان نظری و رموز سیروسلوک آگاه بود و غزلهای او سرشار از معانی بلند عرفانی و مضامین صوفیانه است، صوفی خانقاهی و اهل ارشاد و دستگیری نبود و به هیچ سلسله و خانقاهی تعلق نداشت. از اینرو برخی از دوستداران شعر او، بهویژه در روزگار کنونی غزلهای او را اشعاری رندانه و کامجویانه در ستایش عاشقی و میخوارگی، در توصیف میخانه و خرابات و در نکوهش شیخ و زاهد دانستهاند. برخی دیگر بر این نظرند که در غزلهای دوران جوانی حافظ، می و عشق و نظربازی به معنای حقیقی و ناظر به عشق و کامجویی و لذات زمینی و جسمانی است؛ ولی در سرودههای دوران پیری او این الفاظ به معنای مجازی و استعاری به کار رفته و مقصود او بیان احوال عرفانی و عشق الهی است. | وی با آ«که به تمامی ظرایف عرفان نظری و رموز سیروسلوک آگاه بود و غزلهای او سرشار از معانی بلند عرفانی و مضامین صوفیانه است، صوفی خانقاهی و اهل ارشاد و دستگیری نبود و به هیچ سلسله و خانقاهی تعلق نداشت. از اینرو برخی از دوستداران شعر او، بهویژه در روزگار کنونی غزلهای او را اشعاری رندانه و کامجویانه در ستایش عاشقی و میخوارگی، در توصیف میخانه و خرابات و در نکوهش شیخ و زاهد دانستهاند. برخی دیگر بر این نظرند که در غزلهای دوران جوانی حافظ، می و عشق و نظربازی به معنای حقیقی و ناظر به عشق و کامجویی و لذات زمینی و جسمانی است؛ ولی در سرودههای دوران پیری او این الفاظ به معنای مجازی و استعاری به کار رفته و مقصود او بیان احوال عرفانی و عشق الهی است. | ||
حافظ با آنکه در تمامی عمر خود هم با دربار سلاطین و درباریان و دیوانیان سروکار داشت، هم با اهل علم و درس و بحث معاشر و مصاحب بود، هم با خانقاهیان زمان خود و راه و رسم آنان را خوب میشناخت، در زمرۀ هیچیک از این گروهها که در اوضاع و احوال اجتماعی آن روزگار صاحب قدرت و مقام و اهمیت بودند قرار نگرفت، اعمار و رفتار هر سه گروه را نکوهش میکرد و اغراض و اهدافشان را پست و حقیر میدانست. دیوان او مملو از کنایههای تلخ و تند به زاهدان و فقیهان و صوفیان فریبکار و متظاهر به صلاح است و حتی سلطان مقتدری چون امیر مبارز را که به دینداری و تشرع سخت تظاهر میکرد و بعضی دیگر از حکام و امیران را از اینگونه کنایههای اعتراضامیز بینصیب نمیگذارد. | [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] با آنکه در تمامی عمر خود هم با دربار سلاطین و درباریان و دیوانیان سروکار داشت، هم با اهل علم و درس و بحث معاشر و مصاحب بود، هم با خانقاهیان زمان خود و راه و رسم آنان را خوب میشناخت، در زمرۀ هیچیک از این گروهها که در اوضاع و احوال اجتماعی آن روزگار صاحب قدرت و مقام و اهمیت بودند قرار نگرفت، اعمار و رفتار هر سه گروه را نکوهش میکرد و اغراض و اهدافشان را پست و حقیر میدانست. دیوان او مملو از کنایههای تلخ و تند به زاهدان و فقیهان و صوفیان فریبکار و متظاهر به صلاح است و حتی سلطان مقتدری چون امیر مبارز را که به دینداری و تشرع سخت تظاهر میکرد و بعضی دیگر از حکام و امیران را از اینگونه کنایههای اعتراضامیز بینصیب نمیگذارد. | ||
آنچه در این مجموعه گِرد آمده، گزیدههایی است از نکات و ملاحظاتی که در طی سالیان دراز توسط دکتر فتحالله | آنچه در این مجموعه گِرد آمده، گزیدههایی است از نکات و ملاحظاتی که در طی سالیان دراز توسط دکتر [[مجتبایی، فتحالله|فتحالله مجتبایی]]، در باب [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و شعر او جمعآوری شدهاست. [[مجتبایی، فتحالله|دکتر مجتبایی]] این یادداشتها را ـ که در سالهای گذشته نوشته شدهاند ـ از صورت اجمالی درآورده و با اندکی بسط و تفصیل، گزارشوار یا بعضاً به صورت مقاله، به انضمام گزیدههای دیگر که بعضی به اختصار و بعضی با تفصیل و توضیح بیشتر است، به چاپ رساندهاست. | ||
در بخشهای نخست کتاب به زندگی حافظ و ارتباط او با خسرو، رکنالدین صائن | در بخشهای نخست کتاب به زندگی حافظ و ارتباط او با [[خسرو، رکنالدین صائن هروی]]، [[امیرمعزی، محمد بن عبدالملک|امیر معزی]] و گفتگوی او با اقبال پرداخته شده است و نیز دربارۀ مهرپرستی [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] نکاتی بیان شده است؛ سپس نویسنده در شش بخش با عنوان «بر حواشی دیوان حافظ» نکاتی از شعر حافظ را بررسی کرده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/6218 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۲: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | |||
[[رده:مقالات(مرداد) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(مرداد) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1403]] |