در سرزمین امامبارهها: مطالعۀ انسانشناختی فرهنگی اسلامی و تشیع مردمی در هند: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن ها ' به 'نها ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
فصل پنجم: سیاستهای هویت و تحولات مسلمانان درهند | فصل پنجم: سیاستهای هویت و تحولات مسلمانان درهند | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
سرزمین هند موزهای زنده از تاریخ تمدن ایران است. رابطۀ عمیق و خاصی که دو تمدن ایران و هند در طول تاریخ داشتهاند را به ندرت میتوان میان دو منطقۀ مشابه دیگر یافت. این رابطه، فراتر از یک هم جواری جغرافیایی، مجموعهای از ارتباطات فرهنگی و تمدنی بوده که بسیاری از ویژگیها و تحولات طرفین را تحت تأثیر قرار داده است. حضور فرهنگ هندی در بسیاری از عرصههای فرهنگ مادی و غیرمادی جامعۀ ایرانی بخشی از این ارتباط بوده و تأثیری که ایران بر سرزمین هند از دورههای تمدن هخامنشی و حتی تمدنهای ماقبل آریایی فلات ایران داشته، سبب شده است نوعی خویشاوندی عمیق فرهنگ بین این دو حوزۀ تمدنی شکل بگیرد. حتی طی یک دورۀ هشتصد ساله، ایرانیان مهاجر بخش بسیار مهمی از تمدن اسلامی هند را تحت سیطرۀ نفوذ خودشان داشتهاند و زبان فارسی، زبان اصلی نخبگان سیاسی و فرهنگی و فکری هند بوده است. این این وضعیت به معنای سیطرۀ تام فرهنگ و زبان فارسی در هند نیست، بلکه بیانگر اهمیت و قابلیتهای زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی است. مهم تر از همه بیانگر قابلیتهای بسیار بالای فرهنگ هندوستان است که برای توسعۀ خودش، به راحتی به شیوههای خلاقانهای عناصر فرهنگی (زبان، مذهب، هنر و. ..) را از سایر سرزمینها میگیرد و در یک صورت بندی نوین، الگوهای خاص خودش را برای رشد فرهنگی ایجاد میکند. | سرزمین هند موزهای زنده از تاریخ تمدن ایران است. رابطۀ عمیق و خاصی که دو تمدن ایران و هند در طول تاریخ داشتهاند را به ندرت میتوان میان دو منطقۀ مشابه دیگر یافت. این رابطه، فراتر از یک هم جواری جغرافیایی، مجموعهای از ارتباطات فرهنگی و تمدنی بوده که بسیاری از ویژگیها و تحولات طرفین را تحت تأثیر قرار داده است. حضور فرهنگ هندی در بسیاری از عرصههای فرهنگ مادی و غیرمادی جامعۀ ایرانی بخشی از این ارتباط بوده و تأثیری که ایران بر سرزمین هند از دورههای تمدن هخامنشی و حتی تمدنهای ماقبل آریایی فلات ایران داشته، سبب شده است نوعی خویشاوندی عمیق فرهنگ بین این دو حوزۀ تمدنی شکل بگیرد. حتی طی یک دورۀ هشتصد ساله، ایرانیان مهاجر بخش بسیار مهمی از تمدن اسلامی هند را تحت سیطرۀ نفوذ خودشان داشتهاند و زبان فارسی، زبان اصلی نخبگان سیاسی و فرهنگی و فکری هند بوده است. این این وضعیت به معنای سیطرۀ تام فرهنگ و زبان فارسی در هند نیست، بلکه بیانگر اهمیت و قابلیتهای زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی است. مهم تر از همه بیانگر قابلیتهای بسیار بالای فرهنگ هندوستان است که برای توسعۀ خودش، به راحتی به شیوههای خلاقانهای عناصر فرهنگی (زبان، مذهب، هنر و...) را از سایر سرزمینها میگیرد و در یک صورت بندی نوین، الگوهای خاص خودش را برای رشد فرهنگی ایجاد میکند. | ||
موضوع بخشهای مختلف این کتاب، فرهنگ اسلامی با تأکید بر شیعیان در سرزمین هند است. بررسی محدود این فرهنگ به خوبی، بیانگر تعامل سنتهای اسلامی ایران با سنتهای مذهبی و فرهنگی هندی در شکل دادن به اسلام و به خصوص تشیع هندی است. نویسنده در کتاب حاضر از یک سو تلاش کرده منطق فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی در هند را ذیل ایدۀ اسلام هندی مورد بررسی قرار دهد و خاص بودن و تمایز آن را با سیر حوزههای تمدنی در جهان اسلام نشان دهد و از سوی دیگر در مطالعۀ فرهنگی شیعی سعی نموده با بررسی عمیق در میان شیعیان لاکنو، این فرهنگ شیعی هندی را به عنوان بخشی کلیدی از همان فرهنگ اسلام هندی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده و نشان دهد که تمدن هندی نسخۀ خاص خودش از فرهنگ اسلامی و شیعی را ایجاد کرده است؛ و این کار را به طوری شگفت انگیز و ظریف، به شیوهای خاص انجام داده که او را از سرنوشت و سرگذشت اسلام و تشیع در ایران و عراق و مصرو ترکیه و... متمایز ساخته است. مبنای این مطالعات بیش از هرچیز مبتنی بر تجربههای میدانی نویسنده از مناطق مختلف اسلامی / شیعی هند است. <ref> [https://www.historylib.com/books/2751 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | موضوع بخشهای مختلف این کتاب، فرهنگ اسلامی با تأکید بر شیعیان در سرزمین هند است. بررسی محدود این فرهنگ به خوبی، بیانگر تعامل سنتهای اسلامی ایران با سنتهای مذهبی و فرهنگی هندی در شکل دادن به اسلام و به خصوص تشیع هندی است. نویسنده در کتاب حاضر از یک سو تلاش کرده منطق فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی در هند را ذیل ایدۀ اسلام هندی مورد بررسی قرار دهد و خاص بودن و تمایز آن را با سیر حوزههای تمدنی در جهان اسلام نشان دهد و از سوی دیگر در مطالعۀ فرهنگی شیعی سعی نموده با بررسی عمیق در میان شیعیان لاکنو، این فرهنگ شیعی هندی را به عنوان بخشی کلیدی از همان فرهنگ اسلام هندی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده و نشان دهد که تمدن هندی نسخۀ خاص خودش از فرهنگ اسلامی و شیعی را ایجاد کرده است؛ و این کار را به طوری شگفت انگیز و ظریف، به شیوهای خاص انجام داده که او را از سرنوشت و سرگذشت اسلام و تشیع در ایران و عراق و مصرو ترکیه و... متمایز ساخته است. مبنای این مطالعات بیش از هرچیز مبتنی بر تجربههای میدانی نویسنده از مناطق مختلف اسلامی / شیعی هند است. <ref> [https://www.historylib.com/books/2751 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۶
در سرزمین امامبارهها: مطالعۀ انسانشناختی فرهنگی اسلامی و تشیع مردمی در هند | |
---|---|
پدیدآوران | رحمانی، جبار (نویسنده) |
ناشر | نشر آرما |
مکان نشر | اصفهان |
سال نشر | ۱۴۰۱ش |
شابک | 2-17-8679-600-978 |
کد کنگره | |
در سرزمین امامبارهها: مطالعۀ انسانشناختی فرهنگی اسلامی و تشیع مردمی در هند تألیف جبار رحمانی؛ موضوع بخشهای مختلف این کتاب، فرهنگ اسلامی با تأکید بر شیعیان در سرزمین هند است.
ساختار
مطالب در پنج فصل طبقه بندی شده است:
فصل اول: اسلام هندی؛ نگاهی به تمدن اسلامی در هند
فصل دوم: تمدن اسلامی هند؛ شکوفایی صورتهای سمبلیک اسلام هندی
فصل سوم: تشیع هندی؛ تاریخ و فرهنگ مسلمانان شیعه در هند
فصل چهارم: آیینهای رمضان و شعبان درمیان شیعیان هند
فصل پنجم: سیاستهای هویت و تحولات مسلمانان درهند
گزارش کتاب
سرزمین هند موزهای زنده از تاریخ تمدن ایران است. رابطۀ عمیق و خاصی که دو تمدن ایران و هند در طول تاریخ داشتهاند را به ندرت میتوان میان دو منطقۀ مشابه دیگر یافت. این رابطه، فراتر از یک هم جواری جغرافیایی، مجموعهای از ارتباطات فرهنگی و تمدنی بوده که بسیاری از ویژگیها و تحولات طرفین را تحت تأثیر قرار داده است. حضور فرهنگ هندی در بسیاری از عرصههای فرهنگ مادی و غیرمادی جامعۀ ایرانی بخشی از این ارتباط بوده و تأثیری که ایران بر سرزمین هند از دورههای تمدن هخامنشی و حتی تمدنهای ماقبل آریایی فلات ایران داشته، سبب شده است نوعی خویشاوندی عمیق فرهنگ بین این دو حوزۀ تمدنی شکل بگیرد. حتی طی یک دورۀ هشتصد ساله، ایرانیان مهاجر بخش بسیار مهمی از تمدن اسلامی هند را تحت سیطرۀ نفوذ خودشان داشتهاند و زبان فارسی، زبان اصلی نخبگان سیاسی و فرهنگی و فکری هند بوده است. این این وضعیت به معنای سیطرۀ تام فرهنگ و زبان فارسی در هند نیست، بلکه بیانگر اهمیت و قابلیتهای زبان و فرهنگ فارسی و ایرانی است. مهم تر از همه بیانگر قابلیتهای بسیار بالای فرهنگ هندوستان است که برای توسعۀ خودش، به راحتی به شیوههای خلاقانهای عناصر فرهنگی (زبان، مذهب، هنر و...) را از سایر سرزمینها میگیرد و در یک صورت بندی نوین، الگوهای خاص خودش را برای رشد فرهنگی ایجاد میکند.
موضوع بخشهای مختلف این کتاب، فرهنگ اسلامی با تأکید بر شیعیان در سرزمین هند است. بررسی محدود این فرهنگ به خوبی، بیانگر تعامل سنتهای اسلامی ایران با سنتهای مذهبی و فرهنگی هندی در شکل دادن به اسلام و به خصوص تشیع هندی است. نویسنده در کتاب حاضر از یک سو تلاش کرده منطق فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی در هند را ذیل ایدۀ اسلام هندی مورد بررسی قرار دهد و خاص بودن و تمایز آن را با سیر حوزههای تمدنی در جهان اسلام نشان دهد و از سوی دیگر در مطالعۀ فرهنگی شیعی سعی نموده با بررسی عمیق در میان شیعیان لاکنو، این فرهنگ شیعی هندی را به عنوان بخشی کلیدی از همان فرهنگ اسلام هندی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده و نشان دهد که تمدن هندی نسخۀ خاص خودش از فرهنگ اسلامی و شیعی را ایجاد کرده است؛ و این کار را به طوری شگفت انگیز و ظریف، به شیوهای خاص انجام داده که او را از سرنوشت و سرگذشت اسلام و تشیع در ایران و عراق و مصرو ترکیه و... متمایز ساخته است. مبنای این مطالعات بیش از هرچیز مبتنی بر تجربههای میدانی نویسنده از مناطق مختلف اسلامی / شیعی هند است. [۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران