۱۱۸٬۶۹۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآورندگان | | پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد ]] (نويسنده) | [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد]] (نويسنده) | ||
[[میرعابدینی، ابوطالب]] (محقق) | [[میرعابدینی، ابوطالب]] (محقق) | ||
|زبان | |زبان | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
''' دیوان پیرجمال اردستانی'''، نوشته [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال اردستانی]] (879-816ق) عارف، شاعر، مفسر، سیاح و به قول خود عاشقی غریب و ناآرام، مؤسس سلسله جمالیه از چهارده خانواده صوفیان ایرانی است. این دیوان مجموعه اشعاری را در قالب قطعات کوتاه در نعت پیامبر (ص) و خاندان او، قصاید، مستزاد، ترکیببند، ترجیعبند، غزلیات، مقطعات، رباعیات، مفردات و فهلویات دربردارد. [[میرعابدینی، ابوطالب|سید ابوطالب میرعابدینی]] پژوهش دیوان را انجام داده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه پنج</ref> | ''' دیوان پیرجمال اردستانی'''، نوشته [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال اردستانی]] (879-816ق) عارف، شاعر، مفسر، سیاح و به قول خود عاشقی غریب و ناآرام، مؤسس سلسله جمالیه از چهارده خانواده صوفیان ایرانی است. این دیوان مجموعه اشعاری را در قالب قطعات کوتاه در نعت پیامبر(ص) و خاندان او، قصاید، مستزاد، ترکیببند، ترجیعبند، غزلیات، مقطعات، رباعیات، مفردات و فهلویات دربردارد. [[میرعابدینی، ابوطالب|سید ابوطالب میرعابدینی]] پژوهش دیوان را انجام داده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه پنج</ref> | ||
ادبیاتی که در دوره تیموری در تصوف به رشته تحریر درآمد، روایتگر نوعی عرفان شگفتانگیزی است که از تاریخی بسیار دور در ایران رواج داشته است. این عرفان به سبب تلاشهایی که در جهت پنهان ساختن آن در قالب آثار مذهبی انجام میگرفت، بخوبی درک نشده است. شاید بتوان آثار [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال اردستانی]] را جلوهای از این نوع ادبیات دانست که با تحرک در تشیع غالیون و توجه به آداب و رسوم قلندری و تکیه بر اخبار و احادیث توانسته است آثار گوناگونی را به وجود آورد.<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>با توجه به نسبت [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] به سلسله سهروردیه و از سویی به [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدین عراقی]] و از طرفی اشاره به شیوه [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و توجه به [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، هوای قلندری در آثارش رنگ و بوی خاص دارد و حرکت در جریان غالیون شیعه، سبک اشعارش را از ذوق و شوق و عشق و جوشش محمدی رنگین کرده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات يازدهم و دوازدهم</ref> | ادبیاتی که در دوره تیموری در تصوف به رشته تحریر درآمد، روایتگر نوعی عرفان شگفتانگیزی است که از تاریخی بسیار دور در ایران رواج داشته است. این عرفان به سبب تلاشهایی که در جهت پنهان ساختن آن در قالب آثار مذهبی انجام میگرفت، بخوبی درک نشده است. شاید بتوان آثار [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال اردستانی]] را جلوهای از این نوع ادبیات دانست که با تحرک در تشیع غالیون و توجه به آداب و رسوم قلندری و تکیه بر اخبار و احادیث توانسته است آثار گوناگونی را به وجود آورد.<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>با توجه به نسبت [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]] به سلسله سهروردیه و از سویی به [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدین عراقی]] و از طرفی اشاره به شیوه [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و توجه به [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، هوای قلندری در آثارش رنگ و بوی خاص دارد و حرکت در جریان غالیون شیعه، سبک اشعارش را از ذوق و شوق و عشق و جوشش محمدی رنگین کرده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات يازدهم و دوازدهم</ref> | ||
[[زرینکوب، عبدالحسین|زرینکوب]] در باره سبک [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیر جمال]] میگوید: بعد از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] سراینده دیگری در شعر تعلیمی صوفیانه که با رسایل متعدد عارفانه شهرت و قبولی یافته است، پیرجمال اردستانی است. بعضی از مؤلفان خاطرنشان کردهاند که از جهت کثرت آثار در بین اهل حال، جز عطار هیچکس به پای او نمیرسد. اینکه سلسلهای به نام خود او منسوب است، نشان میدهد که آنچه در باب حالات و مقامات صوفیه میگوید، از تجارب شخصی خالی نیست. ...آنچه در آثار وی در آن ایام تا حدی تازگی دارد، غیر از تمایلات شیعی، این است که در آنها غالباً نظم و نثر را به هم درآمیخته است. آنچه در مثنویهای او دیده میشود، جز تعلیم محتاطانهای از تصوف اهل صحو نیست. در مثنویهای پیرجمال گاه ذوق و شوق و درد [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] جلوه دارد اما نه آن لطف و طراوت که در کلام [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] است. ...در طرز ذکری که از [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] در آثارش دیده میشود، تشیع را گاه رنگی از عقاید غلات میدهد.<ref>ر.ک: همان، صفحه بيستويك</ref> | [[زرینکوب، عبدالحسین|زرینکوب]] در باره سبک [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیر جمال]] میگوید: بعد از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] سراینده دیگری در شعر تعلیمی صوفیانه که با رسایل متعدد عارفانه شهرت و قبولی یافته است، پیرجمال اردستانی است. بعضی از مؤلفان خاطرنشان کردهاند که از جهت کثرت آثار در بین اهل حال، جز عطار هیچکس به پای او نمیرسد. اینکه سلسلهای به نام خود او منسوب است، نشان میدهد که آنچه در باب حالات و مقامات صوفیه میگوید، از تجارب شخصی خالی نیست....آنچه در آثار وی در آن ایام تا حدی تازگی دارد، غیر از تمایلات شیعی، این است که در آنها غالباً نظم و نثر را به هم درآمیخته است. آنچه در مثنویهای او دیده میشود، جز تعلیم محتاطانهای از تصوف اهل صحو نیست. در مثنویهای پیرجمال گاه ذوق و شوق و درد [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] جلوه دارد اما نه آن لطف و طراوت که در کلام [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] است....در طرز ذکری که از [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] در آثارش دیده میشود، تشیع را گاه رنگی از عقاید غلات میدهد.<ref>ر.ک: همان، صفحه بيستويك</ref> | ||
پیرجمال با توجه به دلبستگی به آثار مولانا خاصه مثنوی، بیشتر منظومههایش از نظر وزن و سبک به مثنوی معنوی اقتدا شده است، اما به عطار هم توجه خاص داشته است و گوید: | پیرجمال با توجه به دلبستگی به آثار مولانا خاصه مثنوی، بیشتر منظومههایش از نظر وزن و سبک به مثنوی معنوی اقتدا شده است، اما به عطار هم توجه خاص داشته است و گوید: | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
او به شیوه [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، اوحدی، کاتبی نیز توجه داشته است. قصیده را به سبک [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، غزل را به شیوه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و رباعیات را به ارادت [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|بابا افضل]] سروده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بيستوسه</ref>نمونهای از ارادت او به [[امام علی علیهالسلام|امیر مؤمنان (ع)]] در این رباعی جلوه کرده است: | او به شیوه [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، اوحدی، کاتبی نیز توجه داشته است. قصیده را به سبک [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، غزل را به شیوه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و رباعیات را به ارادت [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|بابا افضل]] سروده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بيستوسه</ref>نمونهای از ارادت او به [[امام علی علیهالسلام|امیر مؤمنان(ع)]] در این رباعی جلوه کرده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
* {{ب|'' یار هویدای قدیمی علی است ''|2='' دامن او گیر که شاه غنی است ''}} | * {{ب|'' یار هویدای قدیمی علی است ''|2='' دامن او گیر که شاه غنی است ''}} | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در اینجا برای آشنایی با سبک و ذائقه شعری [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]]، نمونههایی از آغاز هر یک از قالبهای شعری آورده میشود؛ | در اینجا برای آشنایی با سبک و ذائقه شعری [[جمالی اردستانی، جمالالدین محمد|پیرجمال]]، نمونههایی از آغاز هر یک از قالبهای شعری آورده میشود؛ | ||
قطعات کوتاه در نعت پیامبر (ص) و خاندان او: | قطعات کوتاه در نعت پیامبر(ص) و خاندان او: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ای ماه هفتم آسمان تو از کجا ما از کجا''|2=''وی سرو باغ دلبران تو از کجا ما از کجا''}} | {{ب|''ای ماه هفتم آسمان تو از کجا ما از کجا''|2=''وی سرو باغ دلبران تو از کجا ما از کجا''}} | ||
{{ب|''گفتی که یارت میشوم گُلهای خارت میشوم''|2=''من شرمسارت میشوم تو از کجا ما از کجا ...''<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>}} | {{ب|''گفتی که یارت میشوم گُلهای خارت میشوم''|2=''من شرمسارت میشوم تو از کجا ما از کجا...''<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
به این رباعیات، مجموعه دیگری ضمیمه شده است که با عنوان «میزان الحقایق» (به کوشش محمود مدبری) چاپ شده است. این مجموعه با این رباعی آغاز میشود: | به این رباعیات، مجموعه دیگری ضمیمه شده است که با عنوان «میزان الحقایق» (به کوشش [[مدبری، محمود|محمود مدبری]]) چاپ شده است. این مجموعه با این رباعی آغاز میشود: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''صورتشکنا ستمگرا طرّارا''|2='' پُر کن پُر کن قدح بده صهبا را''}} | {{ب|''صورتشکنا ستمگرا طرّارا''|2='' پُر کن پُر کن قدح بده صهبا را''}} |