وامبری، آرمین: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'تاثیر' به 'تأثیر')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    خط ۴۵: خط ۴۵:


    == تحصیلات ==
    == تحصیلات ==
    به خاطر اشتیاق زایدالوصفى که به مطالعه در علم زبان‌شناسى داشت، در این وادى گام گذاشت و توانایى خویش را با تسلط کامل به چند زبان رایج و زنده دنیا به دیگران نشان داد. او با پشتکار و همت فراوان به شناخت انواع زبان‌هاى اروپایى و آسیایى و ریشه‌یابى واژگان و لغات مصطلح در آن‌ها پرداخت و به تاثیر شگرف ادبیات شرق و غرب در یکدیگر به خوبى واقف شد. در سایه همین جدیت و کنکاش، به مرحله‌اى رسید که در سن بیست سالگى چندین زبان مهم اروپایى را به خوبى در حد تدریس در دانشگاه‌ها و مراکز علمى معتبر مى‌دانست؛ اما عشق به جهان‌گردى به خاطر یافتن وجوه مشترک بین زبان مادرى و لهجه‌هاى ترک تاتار و همچنین آشنایى با بلاد و ممالک دیگر، سرنوشت او را به گونه دیگر رقم زد. او نخست چند سالى را با اقامت در قسطنطنیه و زندگى در میان خانواده‌هاى ترک به آموزش شیوه‌هاى زندگى آنان پرداخت و توانست در مدت کوتاهى چنان خود را با شرایط اجتماعى و رفتارى آنان عجین نماید که تفاوت چندانى به چشم نیاید. همین استعداد او در تغییر رفتار و گفتارش در قالب یک ترک حقیقى و به بیان واضحتر افندى بود که کلید رهایى و نجات او در سرزمینى شد که براى جهانگردان و محققینى چون او بکر و ناشناخته مى‌نمود و مسلما هول‌انگیزترین حوادث و پیشامدها را با خود به همراه داشت. او سپس تصمیم گرفت سفرى به آسیاى میانه نماید. بدین منظور از راه استانبول به خوى؛ تبریز؛ زنجان؛ قزوین و تهران آمد و پس از اقامتى طولانى با لباس مبدل درویشى به قم؛ کاشان؛ اصفهان و شیراز مسافرت نمود سپس از سیر و سیاحت در مازندران و سواحل جنوبى دریاى خزر، مشهد و هرات، به آسیاى میانه رفت و در پایان سفر خویش در سال 1864م به شرح مشاهدات ویافته‌هاى خویش در طول اقامت در آسیاى میانه پرداخت که با استقبال مستشرقین و محققین عرصه تاریخ همراه گردید.
    به خاطر اشتیاق زایدالوصفى که به مطالعه در علم زبان‌شناسى داشت، در این وادى گام گذاشت و توانایى خویش را با تسلط کامل به چند زبان رایج و زنده دنیا به دیگران نشان داد. او با پشتکار و همت فراوان به شناخت انواع زبان‌هاى اروپایى و آسیایى و ریشه‌یابى واژگان و لغات مصطلح در آن‌ها پرداخت و به تأثیر شگرف ادبیات شرق و غرب در یکدیگر به خوبى واقف شد. در سایه همین جدیت و کنکاش، به مرحله‌اى رسید که در سن بیست سالگى چندین زبان مهم اروپایى را به خوبى در حد تدریس در دانشگاه‌ها و مراکز علمى معتبر مى‌دانست؛ اما عشق به جهان‌گردى به خاطر یافتن وجوه مشترک بین زبان مادرى و لهجه‌هاى ترک تاتار و همچنین آشنایى با بلاد و ممالک دیگر، سرنوشت او را به گونه دیگر رقم زد. او نخست چند سالى را با اقامت در قسطنطنیه و زندگى در میان خانواده‌هاى ترک به آموزش شیوه‌هاى زندگى آنان پرداخت و توانست در مدت کوتاهى چنان خود را با شرایط اجتماعى و رفتارى آنان عجین نماید که تفاوت چندانى به چشم نیاید. همین استعداد او در تغییر رفتار و گفتارش در قالب یک ترک حقیقى و به بیان واضحتر افندى بود که کلید رهایى و نجات او در سرزمینى شد که براى جهانگردان و محققینى چون او بکر و ناشناخته مى‌نمود و مسلما هول‌انگیزترین حوادث و پیشامدها را با خود به همراه داشت. او سپس تصمیم گرفت سفرى به آسیاى میانه نماید. بدین منظور از راه استانبول به خوى؛ تبریز؛ زنجان؛ قزوین و تهران آمد و پس از اقامتى طولانى با لباس مبدل درویشى به قم؛ کاشان؛ اصفهان و شیراز مسافرت نمود سپس از سیر و سیاحت در مازندران و سواحل جنوبى دریاى خزر، مشهد و هرات، به آسیاى میانه رفت و در پایان سفر خویش در سال 1864م به شرح مشاهدات ویافته‌هاى خویش در طول اقامت در آسیاى میانه پرداخت که با استقبال مستشرقین و محققین عرصه تاریخ همراه گردید.


    == وفات ==
    == وفات ==

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۱

    وامبری، آرمین
    نام وامبری، آرمین
    نام‌های دیگر وامبری، آرمینیوس

    ومبری، آرمینیوس

    ب‍ام‍ب‍رگ‍ر، ه‍رم‍ان‌

    چومبری

    نام پدر
    متولد 19 مارس 1832م
    محل تولد روستای دوناسرداهلى مجارستان
    رحلت 15 سپتامبر 1913م
    اساتید
    برخی آثار زندگی و سفرهای وامبری، دنباله سیاحت درویشی دروغین

    سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه

    کد مؤلف AUTHORCODE04119AUTHORCODE

    آرمین وامبرى (1832-1913م)،  با نام اصلی هرمان وامبِرگر، جهانگرد، خاورشناس مجارستانی 

    ولادت

    آرمین یا آرمینیوس وامبری در 19 مارس 1832م در یکى از دهکده‌هاى کرانه رود دانوب به نام دوناسرداهلى در مجارستان در یک خانواده فقیر یهودی به دنیا آمد. چندى بعد از تولدش، از نعمت داشتن پدر محروم گردید، به طورى که دوران کودکى او با تنگدستى سپرى گشت؛ لیکن چون از هوش و استعداد فراوانى برخوردار بود، توانست در تلاش براى زندگى موفق باشد.

    تحصیلات

    به خاطر اشتیاق زایدالوصفى که به مطالعه در علم زبان‌شناسى داشت، در این وادى گام گذاشت و توانایى خویش را با تسلط کامل به چند زبان رایج و زنده دنیا به دیگران نشان داد. او با پشتکار و همت فراوان به شناخت انواع زبان‌هاى اروپایى و آسیایى و ریشه‌یابى واژگان و لغات مصطلح در آن‌ها پرداخت و به تأثیر شگرف ادبیات شرق و غرب در یکدیگر به خوبى واقف شد. در سایه همین جدیت و کنکاش، به مرحله‌اى رسید که در سن بیست سالگى چندین زبان مهم اروپایى را به خوبى در حد تدریس در دانشگاه‌ها و مراکز علمى معتبر مى‌دانست؛ اما عشق به جهان‌گردى به خاطر یافتن وجوه مشترک بین زبان مادرى و لهجه‌هاى ترک تاتار و همچنین آشنایى با بلاد و ممالک دیگر، سرنوشت او را به گونه دیگر رقم زد. او نخست چند سالى را با اقامت در قسطنطنیه و زندگى در میان خانواده‌هاى ترک به آموزش شیوه‌هاى زندگى آنان پرداخت و توانست در مدت کوتاهى چنان خود را با شرایط اجتماعى و رفتارى آنان عجین نماید که تفاوت چندانى به چشم نیاید. همین استعداد او در تغییر رفتار و گفتارش در قالب یک ترک حقیقى و به بیان واضحتر افندى بود که کلید رهایى و نجات او در سرزمینى شد که براى جهانگردان و محققینى چون او بکر و ناشناخته مى‌نمود و مسلما هول‌انگیزترین حوادث و پیشامدها را با خود به همراه داشت. او سپس تصمیم گرفت سفرى به آسیاى میانه نماید. بدین منظور از راه استانبول به خوى؛ تبریز؛ زنجان؛ قزوین و تهران آمد و پس از اقامتى طولانى با لباس مبدل درویشى به قم؛ کاشان؛ اصفهان و شیراز مسافرت نمود سپس از سیر و سیاحت در مازندران و سواحل جنوبى دریاى خزر، مشهد و هرات، به آسیاى میانه رفت و در پایان سفر خویش در سال 1864م به شرح مشاهدات ویافته‌هاى خویش در طول اقامت در آسیاى میانه پرداخت که با استقبال مستشرقین و محققین عرصه تاریخ همراه گردید.

    وفات

    وامبرى یک سال قبل از جنگ جهانى اول در سن 81 سالگى پس از عمرى تحقیق و تعلیم در 15 سپتامبر 1913م در بوداپست بدرود حیات گفت و در قبرستان کریشی به خاک سپرده شد.

    آثار

    1. مسافرت‌هایى در آسیاى مرکزى.
    2. درویش دروغین.
    3. سیاحت‌هاى من و حوادث در ایران.
    4. تاریخ بخارا از قدیمترین ایان تا عصر حاضر.
    5. مسافرت در آسیاى وسطى از تهران به سوى بیابان‌هاى ترکستان، از سواحل خزر به سوى خیوه، بخارا، سمرقند.
    6. فرهنگ اشتقاقى زبانهاى ترکى و تاتارى.
    7. فرهنگ جیبى آلمانى به ترکى.
    8. اسلام در قرن نوزدهم، یک مطالعه تاریخى از نظر تمدن و فرهنگ.
    9. طرحى از آسیاى وسطى.
    10. آداب و رسوم در ممالک مشرق زمین.
    11. زندگی‌نامه آرمینیوس وامبرى و حوادث آن.
    12. سیاحتهاى من و خاطراتم در ایران.
    13. زبان ترکمن‌ها، مندرج در اساس فقه اللغه.

    وابسته‌ها