۱۱۸٬۶۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = تمیم بن معز | نامهای دیگر = | لقب = | تخلص = | نسب = | نام پدر = خلیفه المعز لدین الله | ولادت = 337ق/948م | محل تولد = مهدیه | کشور تولد = تونس | محل زند...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تاثیر' به 'تأثیر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| کد مؤلف = | | کد مؤلف = AUTHORCODE68295AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
تَمیمِ بْنِ مُعِزّ(337-374ق/ 948-985م)، شاعر و فرزند خلیفۀ فاطمی. | '''تَمیمِ بْنِ مُعِزّ''' (337-374ق/ 948-985م)، شاعر و فرزند خلیفۀ فاطمی. | ||
== | ==زندگینامه== | ||
وی در مهدیۀ تونس به دنیا آمد، دوران کودکی را در شهر زادگاهش و دوران نوجوانی را در منصوریه درکنار جدش منصور گذراند. پدرش خلیفه المعز لدین الله نیز شعر میسرود و ارجوزهای از وی در بحر رمل به نام «ذاتُ الدُّرَر» باقی مانده است؛ نیز ثعالبی اشعار برادرش را نقل کرده است. | وی در مهدیۀ تونس به دنیا آمد، دوران کودکی را در شهر زادگاهش و دوران نوجوانی را در منصوریه درکنار جدش منصور گذراند. پدرش خلیفه المعز لدین الله نیز شعر میسرود و ارجوزهای از وی در بحر رمل به نام «ذاتُ الدُّرَر» باقی مانده است؛ نیز ثعالبی اشعار برادرش را نقل کرده است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
علاوه بر فضای ادبی خاندان، دوستی وی با خاندان الرَّسّی که به شعر و شاعری شهرت داشتند، در پرورش ذوق او بیتأثیر نبوده است. تمیم با آنکه فرزند ارشد بود، به ولایتعهدی انتخاب نشد. پدر پس از فتح مصر و استقرار در قاهره، فرزند جوانتر خود عبدالله و پس از مرگ زودهنگام او، نزار را با لقب العزیز به جانشینی برگزید که در 363ق/974م (یا 365ق) بر تخت خلافت تکیه زد. معروفترین نظر دربارۀ محرومیت او از خلافت، همانا گرایش به فساد و تظاهر به آن است. | علاوه بر فضای ادبی خاندان، دوستی وی با خاندان الرَّسّی که به شعر و شاعری شهرت داشتند، در پرورش ذوق او بیتأثیر نبوده است. تمیم با آنکه فرزند ارشد بود، به ولایتعهدی انتخاب نشد. پدر پس از فتح مصر و استقرار در قاهره، فرزند جوانتر خود عبدالله و پس از مرگ زودهنگام او، نزار را با لقب العزیز به جانشینی برگزید که در 363ق/974م (یا 365ق) بر تخت خلافت تکیه زد. معروفترین نظر دربارۀ محرومیت او از خلافت، همانا گرایش به فساد و تظاهر به آن است. | ||
محرومیت او به هر علت که بوده باشد | محرومیت او به هر علت که بوده باشد ـ خواه فساد اخلاقی، خواه کشاکشهای خانوادگی وخواه عقیمی او ـ از تمیم شاعری ناامید و کینخواه ساخت. خشم وکینتوزی و نومیدی او در قصیدهای که در مدح خلیفه العزیز سروده، به نیکی آشکار است. | ||
دربارۀ رابطۀ تمیم با برادرش نظریات گوناگونی ابراز داشتهاند. برخی از دوستی العزیز با تمیم سخن گفتهاند، برخی معتقدند که همۀ مدایحی که تمیم برای برادر سروده، از سر نفاق بوده، و او خود را بر خلافت، شایستهتر میپنداشته است. ابن ابّار اعتقاد دارد که دوستی دو برادر، راستین بوده، و همۀ مدایح تمیم از سر صداقت سروده شده است؛ وی حتى برای تبریک خلافت، با پای برهنه نزد برادر جوان رفته است. با اینهمه، سخنان طعنهآمیز تمیم موجب شد که العزیز وی را به رمله و عینالشمس تبعید کند. اما تمیم حتى در تبعید، مدیحه میسراید، و برای برادر اظهار دلتنگی میکند. | دربارۀ رابطۀ تمیم با برادرش نظریات گوناگونی ابراز داشتهاند. برخی از دوستی العزیز با تمیم سخن گفتهاند، برخی معتقدند که همۀ مدایحی که تمیم برای برادر سروده، از سر نفاق بوده، و او خود را بر خلافت، شایستهتر میپنداشته است. [[ابن ابار، محمد بن عبدالله|ابن ابّار]] اعتقاد دارد که دوستی دو برادر، راستین بوده، و همۀ مدایح تمیم از سر صداقت سروده شده است؛ وی حتى برای تبریک خلافت، با پای برهنه نزد برادر جوان رفته است. با اینهمه، سخنان طعنهآمیز تمیم موجب شد که العزیز وی را به رمله و عینالشمس تبعید کند. اما تمیم حتى در تبعید، مدیحه میسراید، و برای برادر اظهار دلتنگی میکند. | ||
==شباهت به ابن معتز عباسی== | ==شباهت به ابن معتز عباسی== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
وی به یمن ثروت خود توانست همهگونه ابزار خوشگذرانی را در قاهره فراهم آورد. کهینی هنگام بحث دربارۀ جشنهای بسیار متعدد مصر به بسیاری از آنها اشاره کرده، چون: نوروز، مهرجان(= ایرانی)، غطاس، میلاد، شعانین(مسیحی مصری) که تمیم به مناسبت هریک از این عیدها در ساحل و یا روی نیل، مجلسهایی شگفت برپا میداشت. | وی به یمن ثروت خود توانست همهگونه ابزار خوشگذرانی را در قاهره فراهم آورد. کهینی هنگام بحث دربارۀ جشنهای بسیار متعدد مصر به بسیاری از آنها اشاره کرده، چون: نوروز، مهرجان(= ایرانی)، غطاس، میلاد، شعانین(مسیحی مصری) که تمیم به مناسبت هریک از این عیدها در ساحل و یا روی نیل، مجلسهایی شگفت برپا میداشت. | ||
== | ==تأثیر ابونواس بر وی== | ||
تمیم با چنان شیوۀ زندگی، ناچار با دیوان ابونواس مأنوس بوده است و حتى برخی از عبارات وی را میتوان در دیوان تمیم بازیافت. تأثیر ابونواس عمدتاً در شعر بادگانی او پدیدار است: وی هنگام وصف باده، دیگر نه دلنگران خلیفه و یا دولتمردان است و نه دلنگران مردان دین. در همین اشعار است که هرزهگرایی شاعر آشکار میشود و میتوان از آنجا، به علت عزل او از ولایتعهدی پی برد. اما سرانجام او نیز مانند ابونواس، باور میکند که بخشندگی خداوند باری از همۀ تباهیهای او بیشتر است و ناچار شامل او نیز خواهد شد. از اینجا شعر او شامل نوعی «زهدیات» نیز میشود که باز به ابونواس شبیهترش میسازد. بدینسان میتوان گفت که وی، تنها در دو سال آخر عمر شعر زاهدانه سروده است، نه بیشتر. | تمیم با چنان شیوۀ زندگی، ناچار با دیوان ابونواس مأنوس بوده است و حتى برخی از عبارات وی را میتوان در دیوان تمیم بازیافت. تأثیر ابونواس عمدتاً در شعر بادگانی او پدیدار است: وی هنگام وصف باده، دیگر نه دلنگران خلیفه و یا دولتمردان است و نه دلنگران مردان دین. در همین اشعار است که هرزهگرایی شاعر آشکار میشود و میتوان از آنجا، به علت عزل او از ولایتعهدی پی برد. اما سرانجام او نیز مانند ابونواس، باور میکند که بخشندگی خداوند باری از همۀ تباهیهای او بیشتر است و ناچار شامل او نیز خواهد شد. از اینجا شعر او شامل نوعی «زهدیات» نیز میشود که باز به ابونواس شبیهترش میسازد. بدینسان میتوان گفت که وی، تنها در دو سال آخر عمر شعر زاهدانه سروده است، نه بیشتر. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
شمس، مریم، | شمس، مریم، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال چاپ 1378 | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[ديوان تميم المعز لدين الله الفاطمي]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات جدید(بهمن) باقی زاده]] | |||
[[رده: | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1402]] |