سرخسی، احمد بن طیب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبد اللّه' به 'عبداللّه'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه | عنوان = احمد بن طیب سرخسى | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابوالعباس احمد بن محمد بن مروان بن طیب سرخسى | نام‌های دیگر = | لقب = | تخلص = | نسب = | نام پدر = | ولادت = | محل تولد = | کشور تولد = | محل ز...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'عبد اللّه' به 'عبداللّه')
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۳: خط ۴۳:
}}
}}


'''ابوالعباس احمد بن محمد بن مروان بن طیب سرخسى''' (؟- 286هـ ق‌) معروف به «ابن الفرائقى»، یکى از فلاسفه قرن سوم هجرى و از برجسته‌ترین شاگردان فیلسوف کندى.
'''ابوالعباس احمد بن محمد بن مروان بن طیب سرخسى''' (؟- 286ه ق‌) معروف به «ابن الفرائقى»، یکى از فلاسفه قرن سوم هجرى و از برجسته‌ترین شاگردان فیلسوف کندى.


معلومات و اطلاعات و فرهنگ عمومى او بسیار متنوع بود زیرا او به فلسفه و ریاضیات و نجوم و طب و موسیقى و منطق و همچنین به شیمى و جغرافیا و تاریخ و حدیث و ادب و علم شریعت مى‌پرداخت. قفطى در مورد او مى‌گوید «احمد بن طیب یکى از متفننان در علوم فلسفى و نیز در بسیارى از علوم قدما و عرب بود و نیز مردى بسیار خوش‌فهم و خوش‌قریحه و خوش‌بیان و بلیغ بود و تألیفات و تصنیفات نیکویى داشت.  
معلومات و اطلاعات و فرهنگ عمومى او بسیار متنوع بود زیرا او به فلسفه و ریاضیات و نجوم و طب و موسیقى و منطق و همچنین به شیمى و جغرافیا و تاریخ و حدیث و ادب و علم شریعت مى‌پرداخت. قفطى در مورد او مى‌گوید «احمد بن طیب یکى از متفننان در علوم فلسفى و نیز در بسیارى از علوم قدما و عرب بود و نیز مردى بسیار خوش‌فهم و خوش‌قریحه و خوش‌بیان و بلیغ بود و تألیفات و تصنیفات نیکویى داشت.  


تألیفات گران‌بهایى در موسیقى و منطق و علوم دیگر دارد که با عباراتى شیرین و در کمال اختصار نوشته شده است. »  
تألیفات گران‌بهایى در موسیقى و منطق و علوم دیگر دارد که با عباراتى شیرین و در کمال اختصار نوشته شده است.»


==وفات==
==وفات==
او نخست معلم المعتضد، خلیفه عباسى بود، سپس ندیم او و از نزدیکان او شد. معتضد اسرار خود را به او مى‌گفت و با او در امور مملکت مشورت مى‌کرد.  
او نخست معلم المعتضد، خلیفه عباسى بود، سپس ندیم او و از نزدیکان او شد. معتضد اسرار خود را به او مى‌گفت و با او در امور مملکت مشورت مى‌کرد.  


وى با آنکه معلم و ندیم و مستشار معتضد بود، دیرى نپایید که به دستور معتضد کشته شد (محرم 286 هجرى). علت این امر افشاى سرى بود که به قاسم بن عبد اللّه وزیر و بدر غلام او ارتباط داشت و قاسم با حیله و تزویر به راز مزبور دست‌یافت و در نتیجه معتضد او را به آن دو نفر سپرد و آنها، هم اموال او را مصادره کردند و هم او را به زندان و سیاه‌چال انداختند.  
وى با آنکه معلم و ندیم و مستشار معتضد بود، دیرى نپایید که به دستور معتضد کشته شد (محرم 286 هجرى). علت این امر افشاى سرى بود که به قاسم بن عبداللّه وزیر و بدر غلام او ارتباط داشت و قاسم با حیله و تزویر به راز مزبور دست‌یافت و در نتیجه معتضد او را به آن دو نفر سپرد و آنها، هم اموال او را مصادره کردند و هم او را به زندان و سیاه‌چال انداختند.  


چون معتضد به قصد فتح «آمد» و جنگ با احمد بن عیسى بن شیخ بیرون شد جمعى از خوارج و گروهى از دیگر زندانیان از سیه‌چالها گریختند، مونس فحل که رئیس پلیس و جانشین معتضد در اداره پایتخت بود آنها را مجددا دستگیر کرد و به زندان افکند. احمد جزء فراریان از زندان نبود و ازاین‌رو امیدوار بود که همین عمل مایه نجات او شود ولى این کار منجر به کشته شدن او شد چون معتضد به قاسم وزیر دستور داد تا صورتى از نام‌هاى اشخاصى را که باید کشته شوند تهیه کند و بحضور بیاورد تا از فکر آنها آسوده‌خاطر شود.  
چون معتضد به قصد فتح «آمد» و جنگ با احمد بن عیسى بن شیخ بیرون شد جمعى از خوارج و گروهى از دیگر زندانیان از سیه‌چالها گریختند، مونس فحل که رئیس پلیس و جانشین معتضد در اداره پایتخت بود آنها را مجددا دستگیر کرد و به زندان افکند. احمد جزء فراریان از زندان نبود و ازاین‌رو امیدوار بود که همین عمل مایه نجات او شود ولى این کار منجر به کشته شدن او شد چون معتضد به قاسم وزیر دستور داد تا صورتى از نام‌هاى اشخاصى را که باید کشته شوند تهیه کند و بحضور بیاورد تا از فکر آنها آسوده‌خاطر شود.  
خط ۶۴: خط ۶۴:


==مذهب==
==مذهب==
استاد احمد فهمى محمد در تعلیقه خود بر ملل و نحل مى‌گوید احمد بن طیب همان کسى است که معتضد را واداشت تا معاویه را بر منبرها دشنام گوید و به تمامى شهرها بخش‌نامه‌یى بفرستد و در آن بخشنامه چنین آمده است که کسى را اختلاف نیست که آیه وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ درباره بنى امیه نازل شده است. همچنین در حدیث مشهور آمده است که معاویه در تابوتى از آتش در پایین‌ترین قسمت از جهنم قرار گرفته است و همى فریاد مى‌کشد یا حنان یا منان، و در پاسخ او گفته مى‌شود: «اکنون توبه مى‌کنى با آنکه در گذشته نافرمانى مى‌کردى و از مفسدان بودى. » استاد احمد فهمى در دنباله این مطلب، مى‌نویسد «این حدیث ساختگى و مجعول است. اگر احمد بن طیب، خود آن را جعل نکرده‌ نگردانیدیم خوابى که ترا نمودیم مگر آزمایشى مردم را و آن درخت نکوهیده در قرآن و مى‌ترسانیم ایشان را (ولى) این ترساندن نمى‌افزاید مگر سرکشى بزرگ ایشان را. »
استاد احمد فهمى محمد در تعلیقه خود بر ملل و نحل مى‌گوید احمد بن طیب همان کسى است که معتضد را واداشت تا معاویه را بر منبرها دشنام گوید و به تمامى شهرها بخش‌نامه‌یى بفرستد و در آن بخشنامه چنین آمده است که کسى را اختلاف نیست که آیه وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ درباره بنى امیه نازل شده است. همچنین در حدیث مشهور آمده است که معاویه در تابوتى از آتش در پایین‌ترین قسمت از جهنم قرار گرفته است و همى فریاد مى‌کشد یا حنان یا منان، و در پاسخ او گفته مى‌شود: «اکنون توبه مى‌کنى با آنکه در گذشته نافرمانى مى‌کردى و از مفسدان بودى.» استاد احمد فهمى در دنباله این مطلب، مى‌نویسد «این حدیث ساختگى و مجعول است. اگر احمد بن طیب، خود آن را جعل نکرده‌ نگردانیدیم خوابى که ترا نمودیم مگر آزمایشى مردم را و آن درخت نکوهیده در قرآن و مى‌ترسانیم ایشان را (ولى) این ترساندن نمى‌افزاید مگر سرکشى بزرگ ایشان را.»  


در تفسیر این آیه گفته‌اند: پیامبر (ص) در خواب چنان دید که جمعى از بوزینگان بر منبرش بالا مى‌روند و مردم را از اسلام به کفر برمى‌گردانند. سخت دلگیر شد پس جبرئیل آن حضرت را آگاه کرد که این اشاره است به بنى امیه و بوزینگان آنان هستند که محراب و منبر تو را غصب مى‌کنند و هزار ماه در تصرف خواهند داشت.  
در تفسیر این آیه گفته‌اند: پیامبر(ص) در خواب چنان دید که جمعى از بوزینگان بر منبرش بالا مى‌روند و مردم را از اسلام به کفر برمى‌گردانند. سخت دلگیر شد پس جبرئیل آن حضرت را آگاه کرد که این اشاره است به بنى امیه و بوزینگان آنان هستند که محراب و منبر تو را غصب مى‌کنند و هزار ماه در تصرف خواهند داشت.  


در تبیان و مجمع البیان به روایت از امام محمد باقر (ع) شجره ملعونه، به «بنى امیه» تفسیر شده ولى بعض اهل سنت خواب را به فتح مکه تفسیر کرده و شجره ملعونه را درخت زقوم گفته‌اند که در آتش مى‌روید اما بعض دیگر چون امام ثعلبى و امام فخر رازى و طبرى و قرطبى و حاکم نیشابورى و سیوطى و ابن ابى حاتم و خطیب بغدادى و ابن مردویه و مقریزى و بیهقى و شوکانى و آلوسى از مفسران و علماى اهل سنت، - و نه به تعبیر استاد احمد فهمى، یکى دیگر از رافضیان: - از ابن عباس (معروف به حبر امت) و دیگران روایت کرده‌اند که مراد از شجره ملعونه در قرآن «بنى امیه» هستند و موضوع خواب را نیز به تمامى آورده‌اند. ویراستار باشد قطعا یکى دیگر از رافضیان آن را جعل کرده است. »  
در تبیان و مجمع البیان به روایت از امام محمد باقر(ع) شجره ملعونه، به «بنى امیه» تفسیر شده ولى بعض اهل سنت خواب را به فتح مکه تفسیر کرده و شجره ملعونه را درخت زقوم گفته‌اند که در آتش مى‌روید اما بعض دیگر چون امام ثعلبى و امام فخر رازى و طبرى و قرطبى و حاکم نیشابورى و سیوطى و ابن ابى حاتم و خطیب بغدادى و ابن مردویه و مقریزى و بیهقى و شوکانى و آلوسى از مفسران و علماى اهل سنت، - و نه به تعبیر استاد احمد فهمى، یکى دیگر از رافضیان: - از ابن عباس (معروف به حبر امت) و دیگران روایت کرده‌اند که مراد از شجره ملعونه در قرآن «بنى امیه» هستند و موضوع خواب را نیز به تمامى آورده‌اند. ویراستار باشد قطعا یکى دیگر از رافضیان آن را جعل کرده است.»


از مجموع این مطالب مى‌توان دریافت که سرخسى شیعه بوده و آنچه به معتضد گفته است ناشى از روح تشیع اوست. همچنان‌که احمد فهمى نیز این نکته را دریافته است و شاید شیعه بودن او نیز در اثر تلقین و عقیده استادش کندى بوده است. همچنین سخت محتمل است که نامه‌اى که معتضد در آن دستور لعن معاویه را صادر کرد و مى‌خواست آن را به پایتختهاى ممالک اسلامى بخشنامه کند از انشاى همین ابن طیب باشد زیرا روابط او با معتضد بسیار صمیمانه بود و مثل دو دوست بودند. به علاوه شارحان حال او همگى به بلاغت او، و آنکه در نحو و شعر یگانه بود اشاره کرده‌اند، همچنین در شرح حال او نوشته‌اند که به سماع حدیث پرداخت و احادیثى نیز از او روایت شده است. این نامه معتضد نامه‌اى مفصل است که ابن ابى الحدید در جلد سوم شرح نهج البلاغة، صفحه 442- 445 به اختصار از تاریخ طبرى نقل کرده است.  
از مجموع این مطالب مى‌توان دریافت که سرخسى شیعه بوده و آنچه به معتضد گفته است ناشى از روح تشیع اوست. همچنان‌که احمد فهمى نیز این نکته را دریافته است و شاید شیعه بودن او نیز در اثر تلقین و عقیده استادش کندى بوده است. همچنین سخت محتمل است که نامه‌اى که معتضد در آن دستور لعن معاویه را صادر کرد و مى‌خواست آن را به پایتختهاى ممالک اسلامى بخشنامه کند از انشاى همین ابن طیب باشد زیرا روابط او با معتضد بسیار صمیمانه بود و مثل دو دوست بودند. به علاوه شارحان حال او همگى به بلاغت او، و آنکه در نحو و شعر یگانه بود اشاره کرده‌اند، همچنین در شرح حال او نوشته‌اند که به سماع حدیث پرداخت و احادیثى نیز از او روایت شده است. این نامه معتضد نامه‌اى مفصل است که ابن ابى الحدید در جلد سوم شرح نهج البلاغة، صفحه 442- 445 به اختصار از تاریخ طبرى نقل کرده است.  
خط ۹۵: خط ۹۵:
# المسائل.  
# المسائل.  
# فضائل بغداد و اخبارها.  
# فضائل بغداد و اخبارها.  
# الطبیخ، این کتاب را برحسب روزها و ماههاى سال براى معتضد عباسى نوشته است.  
# الطبیخ، این کتاب را برحسب روزها و ماه‌هاى سال براى معتضد عباسى نوشته است.  
# زاد المسافر و خدمة الملوک.  
# زاد المسافر و خدمة الملوک.  
# مقاله‌اى بنام مقالة من ادب الملوک.  
# مقاله‌اى بنام مقالة من ادب الملوک.  
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ترجمه جعفر غضبان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى‏، جاپ یکم، 1367ش.
نعمه، عبدالله، فلاسفه شیعه، ترجمه جعفر غضبان، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى‌‏، جاپ یکم، 1367ش.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==