کلیات قاسم انوار: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR103863J1.jpg | عنوان = کلیات قاسم انوار | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ق‍اس‍م‌ ان‍وار، ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ص‍ی‍ر (نويسنده) نفیسی، سعید (مصحح) نفیسی، سعید ( مقدمه نويس) |زبان | زبان = فارسی | کد کن...» ایجاد کرد)
     
     
    (۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۷: خط ۷:
    [[ق‍اس‍م‌ ان‍وار، ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ص‍ی‍ر]] (نويسنده)
    [[ق‍اس‍م‌ ان‍وار، ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ص‍ی‍ر]] (نويسنده)
    [[نفیسی، سعید ]] (مصحح)
    [[نفیسی، سعید ]] (مصحح)
    [[نفیسی، سعید]] ( مقدمه نويس)
    [[نفیسی، سعید]] (مقدمه‌نويس)
    |زبان
    |زبان
    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    '''کلیات قاسم انوار'''، مجموعه آثار منظوم و منثور علی بن نصیر بن هارون بن ابوالقاسم حسینی تبریزی، ملقب به قاسم انوار و متخلص به قاسمی (757- 837ق) است که با تصحیح و مقدمه سعید نفیسی منتشر شده است.
    '''کلیات قاسم انوار'''، مجموعه آثار منظوم و منثور [[ق‍اس‍م‌ ان‍وار، ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ص‍ی‍ر|علی بن نصیر بن هارون بن ابوالقاسم حسینی تبریزی]]، ملقب به [[ق‍اس‍م‌ ان‍وار، ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ص‍ی‍ر|قاسم انوار]] و متخلص به قاسمی (757- 837ق) است که با تصحیح و مقدمه [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] منتشر شده است.


    نفیسی معتقد است که قاسم انوار را نمی‌توان جز سرایندگان پایه اول و دوم زبان فارسی قرار داد و در میان سخن‌سرایان تصوف نیز پایه نخستین را ندارد. در سخن او، آن لطف کلام و زیبایی الفاظ و خوش آهنگی که شعر فارسی را در سراسر جهان معروف کرده، نیست؛ اما جای شک نیست که وی مانند مولانا جلال‌الدین، در بند لفظ نبوده و در پی معنی گشته است و مقصود وی از شاعری، بیان کردن افکار بلند حکیمانه و عارفانه‌ای است که داشته است و به همین جهت است که سخن وی در میان سرایندگان فارسی‌زبان، به غزل‌های جلال‌الدین بیش از دیگران ماننده است<ref>مقدمه، صفحه صدوهفت</ref>.
    [[نفیسی، سعید|نفیسی]] معتقد است که [[ق‍اس‍م‌ ان‍وار، ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ص‍ی‍ر|قاسم انوار]] را نمی‌توان جز سرایندگان پایه اول و دوم زبان فارسی قرار داد و در میان سخن‌سرایان تصوف نیز پایه نخستین را ندارد. در سخن او، آن لطف کلام و زیبایی الفاظ و خوش آهنگی که شعر فارسی را در سراسر جهان معروف کرده، نیست؛ اما جای شک نیست که وی مانند [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]]، در بند لفظ نبوده و در پی معنی گشته است و مقصود وی از شاعری، بیان کردن افکار بلند حکیمانه و عارفانه‌ای است که داشته است و به همین جهت است که سخن وی در میان سرایندگان فارسی‌زبان، به غزل‌های [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدین]] بیش از دیگران ماننده است<ref>مقدمه، صفحه صدوهفت</ref>.


    غزل و مثنوی او، تقریبا در عرض یکدیگر است و گاهی مثنویات او را می‌توان بر غزلیاتش، ترجیح داد. اما اینکه دولتشاه در «تذکرة الشعراء» سخن وی را به شعر حافظ تشبیه کرده است، به‌هیچ‌وجه درست نیست و هیچ یک از خصایص شعر حافظ را نمی‌توان در سخنان او یافت. تنها گاهی به وزن و قافیه و ردیف غزلیات حافظ، غزل سروده است<ref>همان، صفحه صدوهشت</ref>.
    غزل و مثنوی او، تقریبا در عرض یکدیگر است و گاهی مثنویات او را می‌توان بر غزلیاتش، ترجیح داد. اما اینکه دولتشاه در «تذکرة الشعراء» سخن وی را به شعر [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] تشبیه کرده است، به‌هیچ‌وجه درست نیست و هیچ یک از خصایص شعر حافظ را نمی‌توان در سخنان او یافت. تنها گاهی به وزن و قافیه و ردیف غزلیات حافظ، غزل سروده است<ref>همان، صفحه صدوهشت</ref>.


    خاصیت عمده شعر او مانند مولانا جلال‌الدین، این است که مشحون و مملو از آیات قرآن و بیشتر از سخنان و تعبیرات بزرگان تصوف است و از بسیاری از ایشان، در شعر خود، یاد کرده است. پیداست که وی مردی حکیم و آشنا به معارف اسلامی بوده است و در ادب و حکمت و فقه نیز دست داشته و از دانایان روزگار خود به‌شمار می‌رفته است<ref>همان</ref>.
    خاصیت عمده شعر او مانند [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]]، این است که مشحون و مملو از آیات قرآن و بیشتر از سخنان و تعبیرات بزرگان تصوف است و از بسیاری از ایشان، در شعر خود، یاد کرده است. پیداست که وی مردی حکیم و آشنا به معارف اسلامی بوده است و در ادب و حکمت و فقه نیز دست داشته و از دانایان روزگار خود به‌شمار می‌رفته است<ref>همان</ref>.


    در متن این نسخه از کتاب آنچه به نظم و نثر فارسی از وی مانده، چاپ شده است. این مجلد، شامل دیوان غزلیات و ترجیع‌بند و مراثی و مقطعات و ملمعات به زبان گیلک و زبان ترکی آذربایجان و رباعیات است. پس از آن، مثنویات کوتاه وی به اوزان مختلف و سه مثنوی مستقل: بیان واقعه دیدن امیر تیمور، صد مقام در اصطلاح صوفیه یا رساله عدد مقامات و انیس العارفین و سپس دو رساله نثر آمده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    در متن این نسخه از کتاب آنچه به نظم و نثر فارسی از وی مانده، چاپ شده است. این مجلد، شامل دیوان غزلیات و ترجیع‌بند و مراثی و مقطعات و ملمعات به زبان گیلک و زبان ترکی آذربایجان و رباعیات است. پس از آن، مثنویات کوتاه وی به اوزان مختلف و سه مثنوی مستقل: بیان واقعه دیدن امیر تیمور، صد مقام در اصطلاح صوفیه یا رساله عدد مقامات و انیس العارفین و سپس دو رساله نثر آمده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
    خط ۴۸: خط ۴۸:
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]


    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
     
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
     
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
     
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
     
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 تیر 1403]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ تیر 1403 توسط عباس مکرمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ تیر 1403 توسط عباس مکرمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ تیر 1403 توسط سید محمد رضا موسوی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ تیر 1403 توسط سید محمد رضا موسوی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۳

    کلیات قاسم انوار
    کلیات قاسم انوار
    پدیدآورانق‍اس‍م‌ ان‍وار، ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ص‍ی‍ر (نويسنده)

    نفیسی، سعید (مصحح)

    نفیسی، سعید (مقدمه‌نويس)
    ناشرکتابخانه سنايی
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1337ش
    چاپ1
    موضوعشعر فارسی - قرن 9ق. - شعر عرفانی - قرن 9ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    کلیات قاسم انوار، مجموعه آثار منظوم و منثور علی بن نصیر بن هارون بن ابوالقاسم حسینی تبریزی، ملقب به قاسم انوار و متخلص به قاسمی (757- 837ق) است که با تصحیح و مقدمه سعید نفیسی منتشر شده است.

    نفیسی معتقد است که قاسم انوار را نمی‌توان جز سرایندگان پایه اول و دوم زبان فارسی قرار داد و در میان سخن‌سرایان تصوف نیز پایه نخستین را ندارد. در سخن او، آن لطف کلام و زیبایی الفاظ و خوش آهنگی که شعر فارسی را در سراسر جهان معروف کرده، نیست؛ اما جای شک نیست که وی مانند مولانا جلال‌الدین، در بند لفظ نبوده و در پی معنی گشته است و مقصود وی از شاعری، بیان کردن افکار بلند حکیمانه و عارفانه‌ای است که داشته است و به همین جهت است که سخن وی در میان سرایندگان فارسی‌زبان، به غزل‌های جلال‌الدین بیش از دیگران ماننده است[۱].

    غزل و مثنوی او، تقریبا در عرض یکدیگر است و گاهی مثنویات او را می‌توان بر غزلیاتش، ترجیح داد. اما اینکه دولتشاه در «تذکرة الشعراء» سخن وی را به شعر حافظ تشبیه کرده است، به‌هیچ‌وجه درست نیست و هیچ یک از خصایص شعر حافظ را نمی‌توان در سخنان او یافت. تنها گاهی به وزن و قافیه و ردیف غزلیات حافظ، غزل سروده است[۲].

    خاصیت عمده شعر او مانند مولانا جلال‌الدین، این است که مشحون و مملو از آیات قرآن و بیشتر از سخنان و تعبیرات بزرگان تصوف است و از بسیاری از ایشان، در شعر خود، یاد کرده است. پیداست که وی مردی حکیم و آشنا به معارف اسلامی بوده است و در ادب و حکمت و فقه نیز دست داشته و از دانایان روزگار خود به‌شمار می‌رفته است[۳].

    در متن این نسخه از کتاب آنچه به نظم و نثر فارسی از وی مانده، چاپ شده است. این مجلد، شامل دیوان غزلیات و ترجیع‌بند و مراثی و مقطعات و ملمعات به زبان گیلک و زبان ترکی آذربایجان و رباعیات است. پس از آن، مثنویات کوتاه وی به اوزان مختلف و سه مثنوی مستقل: بیان واقعه دیدن امیر تیمور، صد مقام در اصطلاح صوفیه یا رساله عدد مقامات و انیس العارفین و سپس دو رساله نثر آمده است[۴].

    پانویس

    1. مقدمه، صفحه صدوهفت
    2. همان، صفحه صدوهشت
    3. همان
    4. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.


    وابسته‌ها