ابن نبیه، علی بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '| کد مؤلف = AUTHORCODE' به '| کد مؤلف =AUTHORCODE')
     
    (۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | نام کامل = ابن نبیه، ابوالحسن کمال‌الدین علی‌ بن ‌محمد
    | نام کامل = ابن نبیه، ابوالحسن کمال‌الدین علی‌ بن ‌محمد
    | نام‌های دیگر =  
    | نام‌های دیگر =  
    | لقب = کمال الدین
    | لقب = کمال‌الدین
    | تخلص =  
    | تخلص =  
    | نسب =  
    | نسب =  
    خط ۲۴: خط ۲۴:
    | مذهب =  
    | مذهب =  
    | پیشه =  
    | پیشه =  
    | منصب = کاتب، رئیس دیوان اوقاف و رسائل، قاضی،
    | منصب = کتابت، ریاست دیوان اوقاف و رسائل، قضاوت،
    | پس از =  
    | پس از =  
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    | اساتید =  
    | اساتید =  
    | مشایخ =  
    | مشایخ =  
    | معاصرین = الملک الاشرف موسی، الناصر لدین الله عباسی
    | معاصرین = الملک الاشرف موسی، الناصر لدین الله عباسی
    | شاگردان =  
    | شاگردان =  
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    | وبگاه =  
    | وبگاه =  
    | امضا =  
    | امضا =  
    | کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE
    | کد مؤلف =AUTHORCODE.....AUTHORCODE
    }}
    }}


    '''ابن ‌نبیه، ابوالحسن کمال‌الدین علی‌ بن ‌محمد''' (ح 559-619ق/1164-1222م)، شاعر، ادیب و کاتب ایوبیان.  
    '''ابن ‌نبیه، ابوالحسن کمال‌الدین علی‌ بن ‌محمد''' (حدود 559-619ق/1164-1222م)، شاعر، ادیب و کاتب ایوبیان.  


    ==زادگاه ==
    ==زادگاه ==
    خط ۴۹: خط ۴۹:


    ==مناصب==
    ==مناصب==
    ابن ‌نبیه ظاهراً در حدود 30 سالگی و احتمالاً از طریق قاضی فاضل (د 596ق)، وزیر معروف ایوبیان به دربار الملک ‌العادل (د 615ق) در قاهره راه یافت و به مقامهای بلندی، از جمله ریاست دیوان اوقاف جامع ‌المعمور و دیوان خراج و حساب رسید و گویا مدتی نیز منصب قضا را برعهده داشت. وی با قصیده‌هایی که در مدح‌ الملک‌العادل و رجال و اعیان مصر از جمله قاضی اسعد بن ‌ممّاتی و به‌ویژه قاضی فاضل و ابن ‌شاکر وزیر الملک‌ العادل می‌سرود، پایگاه دولتی و اداری خود را استحکام می‌بخشید و زندگی را به دلخواه خود در آرامش و رفاه می گذراند. در 598ق الملک ‌الاشرف موسی (د 635ق) به فرمان پدر از مصر راهی بلاد جزیره شد و شهر رها را به تصرف درآورد و در 600ق موصل را بر قلمرو خویش افزود. احتمالاً ابن ‌نبیه در این احوال همراه الاشرف بوده، خاصه که می‌دانیم چون وی در نصیبین استقرار یافت، ابن ‌نبیه سرپرستی دیوان رسائل او را عهده‌دار شد و کاتب خاص وی گردید. در 609ق که الملک‌ الاشرف مناطق دیگری را متصرف شد و محل اقامت خود را به شهر رَقّه منتقل کرد، ابن ‌نبیه همچنان در نصیبین ماند، زیرا در منابع ما به حضور او در رقه اشاره نرفته است و نیز زمانی که الملک‌ الاشرف پس از مرگ پدر در حلب مستقر گردید، ابن ‌نبیه گاه مدایحی برای وی ارسال می‌داشت. همچنین فتح دمیاط (618ق) را با قصیده‌ای که گویند آخرین سروده اوست، در قلعه نصیبین به الملک‌ الاشرف شادباش گفت. می‌توان گفت، ابن ‌نبیه پس از ترک دیار مصر، مدایح خود را به الملک‌ الاشرف اختصاص داده است. هرچند قصیده‌هایی از او در مدح الناصر لدین اللّه سی و چهارمین خلیفه عباسی، نیز در دست است که البتّه انگیزه سرودن آنها و چگونگی روابط او با خلیفه معلوم نیست.  
    ابن ‌نبیه ظاهراً در حدود 30 سالگی و احتمالاً از طریق قاضی فاضل (زنده در 596ق)، وزیر معروف ایوبیان به دربار الملک ‌العادل (زنده در 615ق) در قاهره راه یافت و به مقامهای بلندی، از جمله ریاست دیوان اوقاف جامع ‌المعمور و دیوان خراج و حساب رسید و گویا مدتی نیز منصب قضا را برعهده داشت. وی با قصیده‌هایی که در مدح‌ الملک‌العادل و رجال و اعیان مصر از جمله قاضی اسعد بن ‌ممّاتی و به‌ویژه قاضی فاضل و ابن ‌شاکر وزیر الملک‌ العادل می‌سرود، پایگاه دولتی و اداری خود را استحکام می‌بخشید و زندگی را به دلخواه خود در آرامش و رفاه می‌گذراند. در 598ق الملک ‌الاشرف موسی (متوفای 635ق) به فرمان پدر از مصر راهی بلاد جزیره شد و شهر رها را به تصرف درآورد و در 600ق موصل را بر قلمرو خویش افزود. احتمالاً ابن ‌نبیه در این احوال همراه الاشرف بوده، خاصه که می‌دانیم چون وی در نصیبین استقرار یافت، ابن ‌نبیه سرپرستی دیوان رسائل او را عهده‌دار شد و کاتب خاص وی گردید. در 609ق که الملک‌ الاشرف مناطق دیگری را متصرف شد و محل اقامت خود را به شهر رَقّه منتقل کرد، ابن ‌نبیه همچنان در نصیبین ماند، زیرا در منابع ما به حضور او در رقه اشاره نرفته است و نیز زمانی که الملک‌ الاشرف پس از مرگ پدر در حلب مستقر گردید، ابن ‌نبیه گاه مدایحی برای وی ارسال می‌داشت. همچنین فتح دمیاط (618ق) را با قصیده‌ای که گویند آخرین سروده اوست، در قلعه نصیبین به الملک‌ الاشرف شادباش گفت. می‌توان گفت، ابن ‌نبیه پس از ترک دیار مصر، مدایح خود را به الملک‌ الاشرف اختصاص داده است. هرچند قصیده‌هایی از او در مدح الناصر لدین اللّه سی و چهارمین خلیفه عباسی، نیز در دست است که البتّه انگیزه سرودن آنها و چگونگی روابط او با خلیفه معلوم نیست.  


    ==ویژگی‌های ادبی==
    ==ویژگی‌های ادبی==
    سروده‌های ابن ‌نبیه نشان از وسعت اطلاع او در ادب و لغت و جز آن دارد.  
    سروده‌های ابن ‌نبیه نشان از وسعت اطلاع او در ادب و لغت و جز آن دارد.  
    شاید بتوان وی را که در شمار نوخاستگان نهاده‌اند، یکی از پیشتازان تجدید حیات شعر و ادب در مصر و شام در عصر ایوبیان به شمار آورد، هرچند شعر او به رغم حلاوتی که دارد، از جزالت و بلاغت چندان برخوردار نیست. وی در بدیهه‌سرایی استاد بوده و لغز نیز می‌سروده است. تفنن‌های دیگر نیز در شعر داشته است، ازجمله آنکه قصیدۀ «مِضمار الخواطر» را که خود آن را بی‌مانند خوانده است، چنان برساخته که حروف نقطه‌دار و بی‌نقطه از آغاز تا انجام، یک در میان قرار گرفته‌اند (این قصیده در دیوان نیامده است) یا آنکه در یک بیت، کلماتی را پشت سر هم آورده که هریک مقلوب کلمه پیشین است.  
    شاید بتوان وی را که در شمار نوخاستگان نهاده‌اند، یکی از پیشتازان تجدید حیات شعر و ادب در مصر و شام در عصر ایوبیان به شمار آورد، هرچند شعر او به رغم حلاوتی که دارد، از جزالت و بلاغت چندان برخوردار نیست. وی در بدیهه‌سرایی استاد بوده و لغز نیز می‌سروده است. تفنن‌های دیگر نیز در شعر داشته است، ازجمله آنکه قصیدۀ «مِضمار الخواطر» را که خود آن را بی‌مانند خوانده است، چنان برساخته که حروف نقطه‌دار و بی‌نقطه از آغاز تا انجام، یک در میان قرار گرفته‌اند (این قصیده در دیوان نیامده است) یا آنکه در یک بیت، کلماتی را پشت سر هم آورده که هریک مقلوب کلمه پیشین است.  
    ابن ‌نبیه کلمات و تعبیرات قرآنی را فراوان و بی‌محابا در اشعارش اقتباس و تضمین می‌کرده و در این کار، راه افراط می‌پیموده است، تا آنجا که بزرگان علم و ادب آن را بر او خرده گرفته‌اند. بدین‌سان، سروده‌های ابن ‌نبیه آکنده از صنعت است و در این باب تکیه وی بر تشبیه، خصوصاً تشبیه بلیغ است. در مدح نیز از افراط و غلوّ پرهیز نکرده است. در اشعار او پاره‌ای کلمات فارسی به کار رفته که برخی از آنها کهن است و برخی دیگر از دوران اسلامی است مثلاً بستان، همیان، دیوان، تاج، ایران، شاه ارمن، که به عنوان لقبی برای الملک ‌الاشرف به کار رفته، نرجس، بهرمان، جلنار، کیوان، دیباج. علاوه بر این، گاه کلماتی به کار برده که شاید تا آن زمان در شعر عربی به کار نرفته باشد: کُلَهْبَند و نیز شکل کاملاً فارسی چوگان به جای صولجان که در میان عربها معروف بوده است یا سوسان به جای سوسن و نیز کلمه‌ی شرپوشه نوعی کلاه، نیز قابل توجه است.  
    ابن ‌نبیه کلمات و تعبیرات قرآنی را فراوان و بی‌محابا در اشعارش اقتباس و تضمین می‌کرده و در این کار، راه افراط می‌پیموده است، تا آنجا که بزرگان علم و ادب آن را بر او خرده گرفته‌اند. بدین‌سان، سروده‌های ابن ‌نبیه آکنده از صنعت است و در این باب تکیه وی بر تشبیه، خصوصاً تشبیه بلیغ است. در مدح نیز از افراط و غلوّ پرهیز نکرده است. در اشعار او پاره‌ای کلمات فارسی به کار رفته که برخی از آنها کهن است و برخی دیگر از دوران اسلامی است مثلاً بستان، همیان، دیوان، تاج، ایران، شاه ارمن، که به عنوان لقبی برای الملک ‌الاشرف به کار رفته، نرجس، بهرمان، جلنار، کیوان، دیباج. علاوه بر این، گاه کلماتی به کار برده که شاید تا آن زمان در شعر عربی به کار نرفته باشد: کُلَهْبَند و نیز شکل کاملاً فارسی چوگان به جای صولجان که در میان عربها معروف بوده است یا سوسان به جای سوسن و نیز کلمه‌ی شرپوشه نوعی کلاه، نیز قابل توجه است.  
    ابن ‌نبیه علاوه بر مدح، در رثاء، غزل و خمریات نیز طبع‌آزمایی کرده است. برخی از اشعار وی چندان شیوا و استوار بود که شاعرانی چون صفدی و ابن ‌نباته مصری را به معارضه با قصیده‌های وی وا می‌داشت. او همواره قصاید خود را به شیوۀ قدما، با نسیب آغاز می‌کرده است. لطافت شعر وی آنچنان است که کارلایل، یکی از قصیده‌های او را به انگلیسی برگردانیده و در «نمونه‌هایی از شعر عرب » آورده است.  
    ابن ‌نبیه علاوه بر مدح، در رثاء، غزل و خمریات نیز طبع‌آزمایی کرده است. برخی از اشعار وی چندان شیوا و استوار بود که شاعرانی چون صفدی و ابن ‌نباته مصری را به معارضه با قصیده‌های وی وا می‌داشت. او همواره قصاید خود را به شیوۀ قدما، با نسیب آغاز می‌کرده است. لطافت شعر وی آنچنان است که کارلایل، یکی از قصیده‌های او را به انگلیسی برگردانیده و در «نمونه‌هایی از شعر عرب» آورده است.  


    ==وفات==
    ==وفات==
    خط ۶۷: خط ۶۹:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    حجت جلالی، عباس ، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.
    [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226042/%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%86%D8%A8%DB%8C%D9%87 حجت جلالی، عباس، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.]


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}


    [[رده:زندگی‌نامه]]  
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:شاعران]]
    [[رده:ادیبان]]  
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1402]]
    [[رده:فاقد کد پدیدآور]]
    [[رده:فاقد کد پدیدآور]]
    [[رده:مقالات نوشته شده فروردین 1402 فاضل گرنه‌زاده]]
    [[رده:مقالات نوشته شده فروردین 1402 فاضل گرنه‌زاده]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۵

    ابن نبیه، علی بن محمد
    NUR00000.jpg
    نام کاملابن نبیه، ابوالحسن کمال‌الدین علی‌ بن ‌محمد
    لقبکمال‌الدین
    نام پدرمحمد
    محل تولدفسطاط
    محل زندگیقاهره
    منصبکتابت، ریاست دیوان اوقاف و رسائل، قضاوت،
    اطلاعات علمی
    معاصرینالملک الاشرف موسی، الناصر لدین الله عباسی
    برخی آثاردیوان شعر

    ابن ‌نبیه، ابوالحسن کمال‌الدین علی‌ بن ‌محمد (حدود 559-619ق/1164-1222م)، شاعر، ادیب و کاتب ایوبیان.

    زادگاه

    وی ظاهراً در فسطاط زاده شد، اما در قاهره نشو نما یافت. ما از دوران کودکی، تحصیلات و استادان او اطلاعی نداریم.

    مناصب

    ابن ‌نبیه ظاهراً در حدود 30 سالگی و احتمالاً از طریق قاضی فاضل (زنده در 596ق)، وزیر معروف ایوبیان به دربار الملک ‌العادل (زنده در 615ق) در قاهره راه یافت و به مقامهای بلندی، از جمله ریاست دیوان اوقاف جامع ‌المعمور و دیوان خراج و حساب رسید و گویا مدتی نیز منصب قضا را برعهده داشت. وی با قصیده‌هایی که در مدح‌ الملک‌العادل و رجال و اعیان مصر از جمله قاضی اسعد بن ‌ممّاتی و به‌ویژه قاضی فاضل و ابن ‌شاکر وزیر الملک‌ العادل می‌سرود، پایگاه دولتی و اداری خود را استحکام می‌بخشید و زندگی را به دلخواه خود در آرامش و رفاه می‌گذراند. در 598ق الملک ‌الاشرف موسی (متوفای 635ق) به فرمان پدر از مصر راهی بلاد جزیره شد و شهر رها را به تصرف درآورد و در 600ق موصل را بر قلمرو خویش افزود. احتمالاً ابن ‌نبیه در این احوال همراه الاشرف بوده، خاصه که می‌دانیم چون وی در نصیبین استقرار یافت، ابن ‌نبیه سرپرستی دیوان رسائل او را عهده‌دار شد و کاتب خاص وی گردید. در 609ق که الملک‌ الاشرف مناطق دیگری را متصرف شد و محل اقامت خود را به شهر رَقّه منتقل کرد، ابن ‌نبیه همچنان در نصیبین ماند، زیرا در منابع ما به حضور او در رقه اشاره نرفته است و نیز زمانی که الملک‌ الاشرف پس از مرگ پدر در حلب مستقر گردید، ابن ‌نبیه گاه مدایحی برای وی ارسال می‌داشت. همچنین فتح دمیاط (618ق) را با قصیده‌ای که گویند آخرین سروده اوست، در قلعه نصیبین به الملک‌ الاشرف شادباش گفت. می‌توان گفت، ابن ‌نبیه پس از ترک دیار مصر، مدایح خود را به الملک‌ الاشرف اختصاص داده است. هرچند قصیده‌هایی از او در مدح الناصر لدین اللّه سی و چهارمین خلیفه عباسی، نیز در دست است که البتّه انگیزه سرودن آنها و چگونگی روابط او با خلیفه معلوم نیست.

    ویژگی‌های ادبی

    سروده‌های ابن ‌نبیه نشان از وسعت اطلاع او در ادب و لغت و جز آن دارد.

    شاید بتوان وی را که در شمار نوخاستگان نهاده‌اند، یکی از پیشتازان تجدید حیات شعر و ادب در مصر و شام در عصر ایوبیان به شمار آورد، هرچند شعر او به رغم حلاوتی که دارد، از جزالت و بلاغت چندان برخوردار نیست. وی در بدیهه‌سرایی استاد بوده و لغز نیز می‌سروده است. تفنن‌های دیگر نیز در شعر داشته است، ازجمله آنکه قصیدۀ «مِضمار الخواطر» را که خود آن را بی‌مانند خوانده است، چنان برساخته که حروف نقطه‌دار و بی‌نقطه از آغاز تا انجام، یک در میان قرار گرفته‌اند (این قصیده در دیوان نیامده است) یا آنکه در یک بیت، کلماتی را پشت سر هم آورده که هریک مقلوب کلمه پیشین است.

    ابن ‌نبیه کلمات و تعبیرات قرآنی را فراوان و بی‌محابا در اشعارش اقتباس و تضمین می‌کرده و در این کار، راه افراط می‌پیموده است، تا آنجا که بزرگان علم و ادب آن را بر او خرده گرفته‌اند. بدین‌سان، سروده‌های ابن ‌نبیه آکنده از صنعت است و در این باب تکیه وی بر تشبیه، خصوصاً تشبیه بلیغ است. در مدح نیز از افراط و غلوّ پرهیز نکرده است. در اشعار او پاره‌ای کلمات فارسی به کار رفته که برخی از آنها کهن است و برخی دیگر از دوران اسلامی است مثلاً بستان، همیان، دیوان، تاج، ایران، شاه ارمن، که به عنوان لقبی برای الملک ‌الاشرف به کار رفته، نرجس، بهرمان، جلنار، کیوان، دیباج. علاوه بر این، گاه کلماتی به کار برده که شاید تا آن زمان در شعر عربی به کار نرفته باشد: کُلَهْبَند و نیز شکل کاملاً فارسی چوگان به جای صولجان که در میان عربها معروف بوده است یا سوسان به جای سوسن و نیز کلمه‌ی شرپوشه نوعی کلاه، نیز قابل توجه است. ابن ‌نبیه علاوه بر مدح، در رثاء، غزل و خمریات نیز طبع‌آزمایی کرده است. برخی از اشعار وی چندان شیوا و استوار بود که شاعرانی چون صفدی و ابن ‌نباته مصری را به معارضه با قصیده‌های وی وا می‌داشت. او همواره قصاید خود را به شیوۀ قدما، با نسیب آغاز می‌کرده است. لطافت شعر وی آنچنان است که کارلایل، یکی از قصیده‌های او را به انگلیسی برگردانیده و در «نمونه‌هایی از شعر عرب» آورده است.

    وفات

    به هر حال، ابن ‌نبیه تا پایان عمر در ظل حمایت ایوبیان در نهایت عزت و حرمت زیست و چون وفات یافت، الملک‌الاشرف از درگذشت شاعر سخت اندوهناک شد و یکی از شاعران نیز شعری در رثای وی سرود.

    آثار

    تنها اثر بر جای مانده از ابن ‌نبیه دیوان شعر اوست. به گمان صفدی، شاعر از ناب‌ترین اشعار خود گلچینی فراهم ساخته بوده است. دیوانی که اینک در دست داریم، احتمالاً دیوان جمع‌آوری شده خود وی و شامل همه آثار او نیست. بیشتر اشعار موجود را مدایحی تشکیل می‌دهند که برحسب نام ممدوح، «خلیفیات»، «عادلیات»، «اشرفیات» خوانده شده‌اند. دیوان ابن ‌نبیه نخستین‌بار در قاهره (1280ق) به کوش عبداللّه پاشا فکری چاپ سنگی شده، سپس در بیروت (1299ق) و در قاهره (1313 و 1315ق) به کوشش همو به چاپ رسیده است. نسخه چاپ بیروت علاوه بر دو موشح، حدود 1570 بیت از سروده‌های ابن ‌نبیه را که در قالب قصیده، قطعه، دو بیت و تک بیت سروده شده است، دربردارد. عمر محمد اسعد نیز دیوان ابن ‌نبیه را با مقدمه و تعلیقات خویش در دمشق (1389ق/1969م) در 527 صفحه به چاپ رسانید که عیناً در بیروت (1969-1970م) تجدید چاپ گردید[۱].

    پانویس

    1. حجت جلالی، عباس، ج5، ص 33-34

    منابع مقاله

    حجت جلالی، عباس، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها