۱۹٬۵۴۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'یـ' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - '| کد مؤلف = AUTHORCODE' به '| کد مؤلف =AUTHORCODE') |
||
| (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| ولادت = | | ولادت = | ||
| محل تولد = شیراز | | محل تولد = شیراز | ||
| کشور تولد = | | کشور تولد = | ||
| محل زندگی = | | محل زندگی = | ||
| خط ۴۱: | خط ۴۰: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE.....AUTHORCODE | | کد مؤلف =AUTHORCODE.....AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۲: | ||
==تخصص== | ==تخصص== | ||
آغاز شاعری ابن نصوح را در روزگار ابوسعید بهادرخان ایلخانی (736ق) دانستهاند و به گفته تذکرهنویسان، وی مثنوی مشهور دهنامه خود را به نام غیاثالدین محمد بن رشیدالدین (متوفای | آغاز شاعری ابن نصوح را در روزگار ابوسعید بهادرخان ایلخانی (736ق) دانستهاند و به گفته تذکرهنویسان، وی مثنوی مشهور دهنامه خود را به نام غیاثالدین محمد بن رشیدالدین (متوفای 736ق) وزیر نامور و ادبپرور این سلطان به نظم کشید. ابن نصوح در شاعری خود را شاگرد [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|سلمان ساوجی]] (متوفای 778ق) دانسته و بدین امر افتخار کرده است. وی ظاهراً مدتها در مصاحبت سلمان به سر میبرده است. پس از فروپاشی حکومت ایلخانان و بنیان نهادن حکومت جلایریان به دست شیخ حسن ایلکانی (741-757ق/1340-1356م)، ابن نصوح به دربار جلایریان راه جست و نزد سلاطین این سلسله ارج بسیار یافت. ابن نصوح را باید شاعر عهد جلایریان دانست، زیرا تقریباً تا آخر عمر در خدمت پادشاهان این سلسله و مداح آنان بود، با این همه تنها قصیدهای چند از وی در ستایش سلطان حسین بن شیخ اویس و سلطان احمد جلایر باقی مانده است. ابن نصوح در مرگ سلطان حسین جلایر که در تبریز به دست برادرش احمد کشته شد، مرثیهای مؤثر سروده و عجیب آنکه در انتهای همین مرثیه جلوس احمد را نیز تهنیت گفته است. ابن نصوح غیر از سلاطین جلایری، کمالالدین علی یعنی کمالالدین علی یلغز، وزیر سلاطین جلایری و عبدالرحمن نامی را که ظاهراً از وابستگان دولت ایلکانی بوده، مدح کرده است. همچنین وی قصیدهای در ستایش خواجه غیاثالدین محمد معروف به شیخ کججی (متوفای 778ق/1376م)، از اکابر عرفا و بزرگان تبریز، دارد. ابن نصوح چنانکه از اشعارش بر میآید، بیشتر عمر را در تبریز گذرانده و زمانی که به ناچار در خدمت سلاطین جلایری در بغداد به سر میبرده، همواره اشتیاق فراوان خود را به بازگشت به تبریز اظهار میکرده است. با اینهمه از وی قصیدهای غرّا در ستایش بغداد باقی مانده که در آن بغداد با بهشت مقایسه شده است. | ||
از نظر تقیالدین گرچه شعر ابن نصوح مرتبتی ندارد، اما پیش از این شهرت تمام داشته و مستعدان میپسندیدهاند. به نظر میآید که داوری تقیالدین به مقتضای سلیقه مردمان روزگار وی و رواج سبک هندی | از نظر تقیالدین گرچه شعر ابن نصوح مرتبتی ندارد، اما پیش از این شهرت تمام داشته و مستعدان میپسندیدهاند. به نظر میآید که داوری تقیالدین به مقتضای سلیقه مردمان روزگار وی و رواج سبک هندی ـ که با سبک عراقی معارضه میکرده ـ بوده باشد. به هر حال اگرچه مقدار کمی از قصاید و غزلیات وی باقی مانده، ولی همین اندک نیز نمودار استادی و مهارت او در سرودن قصاید استوار و غزلهای روان است. شیوه او در سخن همان شیوه استادش سلمان است و چون اغلب شاعران سده 8ق، در اشعار وی مضامین عاشقانه و افکار عارفانه درهم آمیخته است. | ||
==مذهب== | ==مذهب== | ||
| خط ۶۲: | خط ۶۱: | ||
[[تقیالدین کاشی، محمد بن علی|تقیالدین کاشی]] درگذشت ابن نصوح را در 793ق در تبریز گزارش کرده است (ص 254، سطر 21). مسلم است که ا بن نصوح تا 788ق/1386م زنده بوده، زیرا در تحریری از مثنوی دهنامه خود، این تاریخ را ذکر کرده است. در همین سال امیر تیمور تبریز را فتح کرد و این در حالی بود که سلطان احمد جلایر که یارای مقاومت نداشت، قبلاً به بغداد گریخته بود. ظاهراً بعد از فرار احمد بود که ا بن نصوح در چند سال آخر عمر گوشه عزلت گزید و به زهد و سلوک روی آورد. چناکه خود در دهنامه گوید: | [[تقیالدین کاشی، محمد بن علی|تقیالدین کاشی]] درگذشت ابن نصوح را در 793ق در تبریز گزارش کرده است (ص 254، سطر 21). مسلم است که ا بن نصوح تا 788ق/1386م زنده بوده، زیرا در تحریری از مثنوی دهنامه خود، این تاریخ را ذکر کرده است. در همین سال امیر تیمور تبریز را فتح کرد و این در حالی بود که سلطان احمد جلایر که یارای مقاومت نداشت، قبلاً به بغداد گریخته بود. ظاهراً بعد از فرار احمد بود که ا بن نصوح در چند سال آخر عمر گوشه عزلت گزید و به زهد و سلوک روی آورد. چناکه خود در دهنامه گوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''چو شهر خویش را پرفتنه دیدم''|2='' به کنج انزوا عزلت گزیدم''}} | {{ب|''چو شهر خویش را پرفتنه دیدم''|2='' به کنج انزوا عزلت گزیدم''}} | ||
| خط ۶۸: | خط ۶۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
اما تقیالدین کاشی کنارهگیری ابن نصوح از ملازمت دربار و عزلت گزیدن او را پس از مرگ سلطان احمد جلایر دانسته است که باتوجه به اینکه سلطان احمد (متوفای | اما تقیالدین کاشی کنارهگیری ابن نصوح از ملازمت دربار و عزلت گزیدن او را پس از مرگ سلطان احمد جلایر دانسته است که باتوجه به اینکه سلطان احمد (متوفای 813ق) 20 سال پس از مرگ ابن نصوح زنده بوده است، این سخن درست به نظر نمیرسد. برخی از معاصران نیز در اینباره دچار اشتباه شدهاند. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
#دیوان شعر | #دیوان شعر | ||
#:دیوان ابن نصوح را تقیالدین کاشی در دست داشته و به نوشته او دیوان شعر وی، شامل قصیده و غزل و انواع دیگر شعر، قریب 000‘4 بیت بوده و در عراق و فارس یافت میشده است. تقیالدین به ذکر چند قصیده و اندکی از غزلیات وی | #:دیوان ابن نصوح را تقیالدین کاشی در دست داشته و به نوشته او دیوان شعر وی، شامل قصیده و غزل و انواع دیگر شعر، قریب 000‘4 بیت بوده و در عراق و فارس یافت میشده است. تقیالدین به ذکر چند قصیده و اندکی از غزلیات وی ـ مجموعاً حدود 000‘1 بیت ـ بسنده کرده است (ص 254-270). | ||
#محبتنامه | #محبتنامه | ||
#:ابن نصوح غیر از دیوان، مثنوی مشهوری به نام محبتنامه یا دهنامه، از نوع دهنامههای سدۀ 8ق دارد که به بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف سروده شده است. موضوع محبتنامه وصف حالات عاشق و معشوق و عشق است که در نامههای متعددی (دهنامه) به وسیله واسطههایی مانند باد، نسیم صبحگه، شانه، آینه و جز آنها بین عاشق و معشوق رد و بدل میگردد. در میان مثنوی گهگاه غزلیات شورانگیزی نیز به مناسبت آمده است. زبان محبتنامه روان و خوب و روی هم رفته از نظر ادبی مجموعه باارزشی است. از محبتنامه نسخههای متعددی وجود دارد. همانگونه که گفته شد، ابن نصوح به نوشته تذکرهنویسان، این منظومه را در روزگار سلطان ابوسعید و به نام وزیرش غیاثالدین محمد، فرزند خواجه رشیدالدین تألیف کرده بود، اما در نسخههایی از این منظومه که در فهرستها شناسانده شده و به ویژه در نسخه نسبتاً کامل محبتنامه که به شمارۀ 14/4925 در کتابخانه ملی ملک موجود است، نام این وزیر دیده نمیشود، بلکه در ابتدای نسخه مذکور از جمالالدین علی بوالعز ستایش شده که باید همان جمالالدین علی یلغزی (یا بلغری) از وزرای سلاطین جلایری باشد. نسخه دیگری از محبتنامه با نام دهنامه با آغاز و انجامی غیر از آنچه در نسخ یاد شده آمده، وجود دارد که در آن نام ابن نصوح و محبتنامه و تاریخ پایان تألیف آن به روشنی ذکر شده است. | #:ابن نصوح غیر از دیوان، مثنوی مشهوری به نام محبتنامه یا دهنامه، از نوع دهنامههای سدۀ 8ق دارد که به بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف سروده شده است. موضوع محبتنامه وصف حالات عاشق و معشوق و عشق است که در نامههای متعددی (دهنامه) به وسیله واسطههایی مانند باد، نسیم صبحگه، شانه، آینه و جز آنها بین عاشق و معشوق رد و بدل میگردد. در میان مثنوی گهگاه غزلیات شورانگیزی نیز به مناسبت آمده است. زبان محبتنامه روان و خوب و روی هم رفته از نظر ادبی مجموعه باارزشی است. از محبتنامه نسخههای متعددی وجود دارد. همانگونه که گفته شد، ابن نصوح به نوشته تذکرهنویسان، این منظومه را در روزگار سلطان ابوسعید و به نام وزیرش غیاثالدین محمد، فرزند خواجه رشیدالدین تألیف کرده بود، اما در نسخههایی از این منظومه که در فهرستها شناسانده شده و به ویژه در نسخه نسبتاً کامل محبتنامه که به شمارۀ 14/4925 در کتابخانه ملی ملک موجود است، نام این وزیر دیده نمیشود، بلکه در ابتدای نسخه مذکور از جمالالدین علی بوالعز ستایش شده که باید همان جمالالدین علی یلغزی (یا بلغری) از وزرای سلاطین جلایری باشد. نسخه دیگری از محبتنامه با نام دهنامه با آغاز و انجامی غیر از آنچه در نسخ یاد شده آمده، وجود دارد که در آن نام ابن نصوح و محبتنامه و تاریخ پایان تألیف آن به روشنی ذکر شده است. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ز هجرت حا و فا و ذال رفته''|2=''مه | {{ب|''ز هجرت حا و فا و ذال رفته''|2=''مه شوّال را آغاز هفته''}} | ||
{{ب|''شب عشاق را شمع صبوح است''|2=''محبتنامه ابن نصوح است''}} | {{ب|''شب عشاق را شمع صبوح است''|2=''محبتنامه ابن نصوح است''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
| خط ۸۷: | خط ۸۵: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
[https://www.cgie.org.ir/fa/article/226056/%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%86%D8%B5%D9%88%D8%AD عبد علی، محمد، | [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226056/%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%86%D8%B5%D9%88%D8%AD عبد علی، محمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.] | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
ویرایش