فرهنگ واژههای عربیشده از زبانهای غیر عربی به روش الفبایی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
[[رده:مقالات(تیر) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(تیر) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]] | [[رده:مقالات بازبینی نشده2]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] |
نسخهٔ ۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۱۷
فرهنگ واژههای عربیشده از زبانهای غیر عربی به روش الفبایی | |
---|---|
پدیدآوران | جوالیقی، موهوب بن احمد (نویسنده) طبیبیان، سید حمید (مترجم) |
ناشر | امیرکبیر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۱ش |
شابک | 6ـ2087ـ00ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
فرهنگ واژههای عربیشده از زبانهای غیر عربی به روش الفبایی برگردان از «المعرب من الکلام الأعجمي علي حروف المعجم» تألیف ابومنصور موهوب بن احمد جوالیقی (متوفی 539ق)، ترجمه سید حمید طبیبیان؛ کتاب «المُعَرَّب» از بزرگترین فرهنگها در زمینۀ شناخت واژههای دخیل در زبان عربی و کهنترینهای آن است که به وسیلۀ جوالیقی فراهم شده است. جوالیقی 732 واژه را در این فرهنگ گردآوری کرده است و بیشتر این واژهها را از فرهنگهای «جمهرة اللغة»، «تهذیب اللغة» و «ادب الکاتب» ابنقتیبه گرفته است.
ساختار
پس از پیشگفتار مترجم و مصحح، روش یادکرد منابع آمده است، سپس فصلهای سه گانه کتاب آمده است.
گزارش کتاب
جوالیقی موهوب بن ابوطاهر احمد بن محمد خضر مکنی به ابومنصور و مشهور به جوالیقی از دانشمندان و لغویان بزرگ است. وی علوم خود را از شیخ ابوزکریا خطیب تبریزی فرا گرفت و در علم نحو دارای مذاهب ویژه گردید. او به سال 466 قمری زاده شد و در سال 539 درگذشت و در «باب حرب» به خاک سپرده شد.
کتاب «المُعَرَّب» از بزرگترین فرهنگها در زمینۀ شناخت واژههای دخیل در زبان عربی و کهنترینهای آن است که به وسیلۀ جوالیقی فراهم شده است. جوالیقی 732 واژه را در این فرهنگ گردآوری کرده است و بیشتر این واژهها را از فرهنگهای «جمهرة اللغة»، «تهذیب اللغة» و «ادب الکاتب» ابنقتیبه گرفته است. این کتاب به سال 1867 به کوشش ادوارد زخاو در لیپزیک و به سال 1942 به کوشش احمد محمد شاکر در مصر منتشر شده است.
وامواژهها از زبانهای غیرعربی از دیرباز در زبان عربی راه یافت و این از مهمترین پدیدههای زبانیای بود که دانشمندان واژهشناس به آن گرایشی هرچه تمامتر یافتند و فرهنگنویسانی همچون ابندرید، ازهری، جوهری، صنعانی و دیگران آنها را در کتابهای خود آوردند و وامواژهبودن آنها را آشکار یادآوری کردند و به زبانهایی از این واژهها از آنها گرفته شده اشاره نمودند و اصل برخی از آنها را از زبانهای اصلی خود آوردهاند. فرهنگنویسان و واژهنویسان این گروه از واژهها را از سویی بررسی کردند و برای شناخت آنها قواعد ساختند و در راه سازگارکردنشان با ساختمان گفتاری تازیان قوانین درست کردند. این واژهها در فرهنگهای بسیاری پراکنده بود. ابومنصور جوالیقی در آغاز سدۀ ششم هجری شمار چشمگیری از آنها را در کتاب خود با عنوان «المعرب من الکلام الاعجمی» گنجانید.
بیشترین وامواژهها در زبان عربی از زبا نفارسی است. این وامواژهها چندان بسیار است که واژۀ فارسی نزد واژهشناسان با واژۀ «اعجمی» مترادف شده است. زبان یونانی، زبان لاتینی، زبان سریانی، عبری، حبشی و هندی دیگر زبانهایی هستند که واژههایی از آنها در زبان عربی راه یافتهاند.
به طور کلی این اثر کتابی است که در آن از واژههای عربیشدهای یاد شده است که در زبان تازی، قرآن کریم و سخنان پیامبر (ص)، صحابه و تابعین و در چکامهها و گزارشهای تازیان آمده است تا با این کتاب وامواژهها از واژههای سرۀ عربی بازشناخته شوند. در شناخت این واژهها سودی ارزنده نهفته است؛ زیرا با این کار از واژههای مشتق و ساختهشده از ریشۀ عربی پاسداری میشود تا چیزی از زبان عربی در زبانهای دیگر و از زبانهای دیگر در زبان عربی درنیاید. وامواژهها چون در اصل خود عربی نبودهاند، آنها را غیرعربی دانستهاند؛ اما پس از عربیگردانیدنشان عربی شدهاند؛ بنابراین وامواژههای عربیشده در حال حاضر عربی، اما در اصل خود عجمیاند.[۱]
پانويس