غصۀ نان، اکسیر جان: برگزیدۀ بهترین قصه‌های عطار: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURغصۀ نان، اکسیر جانJ1.jpg | عنوان =غصۀ نان، اکسیر جان: برگزیدۀ بهترین قصه‌های عطار | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = محبتی، مهدی (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =بنگاه ترجمه و نشر...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۸: خط ۸:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =PIR ۵۱۲۱/ع۶غ۶‏
    | موضوع =
    | موضوع =شعر فا‌رسی‌ -- قرن‌ ۶ق‌.,oetryB Persian -- century th21,منظومه‌ها‌ی عرفا‌نی‌ فا‌رسی‌ -- قرن‌ ۶ق‌,*Persian ,stories verse Mystical -- century th12
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه  
    | ناشر =بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه  
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''غصۀ نان، اکسیر جان: برگزیدۀ بهترین قصه‌های عطار''' تألیف مهدی محبتی، در این کتاب 317 قصه از «تذکرة الاولیاء» همراه با شرح واژگان دشوار آمده است. در پایان نیز مختصری در شرح‌حال عارفان و اولیایی که قصه‌هایشان در این کتاب آمده است، برگرفته از تصحیح استاد شفیعی کدکنی به طور خلاصه آورده شده است.
    '''غصۀ نان، اکسیر جان: برگزیدۀ بهترین قصه‌های عطار''' تألیف [[محبتی، مهدی|مهدی محبتی]]، در این کتاب 317 قصه از «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» همراه با شرح واژگان دشوار آمده است. در پایان نیز مختصری در شرح‌حال عارفان و اولیایی که قصه‌هایشان در این کتاب آمده است، برگرفته از تصحیح استاد [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفیعی کدکنی]] به طور خلاصه آورده شده است.


    ==گزارش کتاب==
    ==گزارش کتاب==
    از هر منظری که به ادبیات عرفانی و مبانی آن به‌مثابه یک سنت یکپارچۀ هنری و ادبی در زبان فارسی بنگریم و در پی تحلیل کارکردهای اجتماعی، فکری، فرهنگی و ادبی آن باشیم، عطار را وجودی خاص و متمایز می‌بینیم.
    از هر منظری که به ادبیات عرفانی و مبانی آن به‌مثابه یک سنت یکپارچۀ هنری و ادبی در زبان فارسی بنگریم و در پی تحلیل کارکردهای اجتماعی، فکری، فرهنگی و ادبی آن باشیم، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] را وجودی خاص و متمایز می‌بینیم.


    هیچ شاعری در سرتاسر ادبیات کلاسیک فارسی به اندازۀ او قصۀ ممتاز نیافریده است. قصه برای عطار، بیان عقاید در قالب روایت نیست؛ همۀ هستی عینی و ذهنی اوست که صرفاً از طریق عطار روایت نمی‌شوند، بلکه دقیقاً و عمیقاً عطار را هم در همۀ ابعاد و اجزا روایت می‌کنند. او به این باور رسیده بود که همۀ گزاره‌های ذهنی، زبانی و اعتقادی ما دربارۀ عالم فقط روایت‌های ماست و حتی جهان هم در معقول‌ترین قالب خویش، باز نوعی روایت است.
    هیچ شاعری در سرتاسر ادبیات کلاسیک فارسی به اندازۀ او قصۀ ممتاز نیافریده است. قصه برای [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، بیان عقاید در قالب روایت نیست؛ همۀ هستی عینی و ذهنی اوست که صرفاً از طریق [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] روایت نمی‌شوند، بلکه دقیقاً و عمیقاً عطار را هم در همۀ ابعاد و اجزا روایت می‌کنند. او به این باور رسیده بود که همۀ گزاره‌های ذهنی، زبانی و اعتقادی ما دربارۀ عالم فقط روایت‌های ماست و حتی جهان هم در معقول‌ترین قالب خویش، باز نوعی روایت است.


    عطار بر خلاف اندیشمندی چون غزالی، روح و جان قرآن را در قصه‌های آن می‌بیند. جانی که زندگانی می‌بخشد. غزالی بر آن بود که قصه در مراتب پنج‌گانۀ معنایی و معنوی قرآن، رتبۀ نازل پنجم و درواقع آخر را دارد و چون پوست و پوسته‌ای است فرعی که طریقیت دارد و در فهم قرآن و نه موضوعیت و در هر سورت، امری است ثانوی و زائد بر جوهرۀ قرآن که می‌توانست به گونه‌ای دیگر باشد؛ حال آنکه عطار قصه را مغز و روح قرآن می‌داند و گویا حق با عطار است.
    [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] بر خلاف اندیشمندی چون غزالی، روح و جان قرآن را در قصه‌های آن می‌بیند. جانی که زندگانی می‌بخشد. [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] بر آن بود که قصه در مراتب پنج‌گانۀ معنایی و معنوی قرآن، رتبۀ نازل پنجم و درواقع آخر را دارد و چون پوست و پوسته‌ای است فرعی که طریقیت دارد و در فهم قرآن و نه موضوعیت و در هر سورت، امری است ثانوی و زائد بر جوهرۀ قرآن که می‌توانست به گونه‌ای دیگر باشد؛ حال آنکه [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] قصه را مغز و روح قرآن می‌داند و گویا حق با عطار است.


    عطار در قصه‌های خود به طیف وسیعی از مسائل فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، روحی و روانی می‌پردازد که در کمتر جایی از پهنۀ بزرگ ادب فارسی می‌توان آنها را دید یا نشانی از آنها را جست؛ آن هم به شکل و شمایلی دلنشین و هنرمندانه که هم لذت برد، هم دگرگون شد و هم در خاطر نگه داشت.
    [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] در قصه‌های خود به طیف وسیعی از مسائل فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، روحی و روانی می‌پردازد که در کمتر جایی از پهنۀ بزرگ ادب فارسی می‌توان آنها را دید یا نشانی از آنها را جست؛ آن هم به شکل و شمایلی دلنشین و هنرمندانه که هم لذت برد، هم دگرگون شد و هم در خاطر نگه داشت.


    قصه‌های عطار پیمانه نیست؛ یعنی واقعاً نمی‌توان قصه‌ها را همچون پیمانه دانست که دارای «دانۀ معنا» هستند و مرد معنا باید دانه را بگیرد و به پیمانه ننگرد؛ چراکه چنان مدعایی نه با واقعیت کارکردی و وجودی قصه‌های عطار هماهنگ و هم‌راستاست و نه با وجود واقعی عطار و گفته‌های او؛ چون عطار در سرتاسر آثارش هیچ مرز و حدی میان قصه و معنا و برعکس نمی‌نهد و قصه‌هایش را همۀ داشته‌ها و نفس بودنش می‌داند و با تأسی به قرآن گفته‌هایش را احسن القصص می‌خواند.
    قصه‌های [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] پیمانه نیست؛ یعنی واقعاً نمی‌توان قصه‌ها را همچون پیمانه دانست که دارای «دانۀ معنا» هستند و مرد معنا باید دانه را بگیرد و به پیمانه ننگرد؛ چراکه چنان مدعایی نه با واقعیت کارکردی و وجودی قصه‌های [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] هماهنگ و هم‌راستاست و نه با وجود واقعی عطار و گفته‌های او؛ چون [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] در سرتاسر آثارش هیچ مرز و حدی میان قصه و معنا و برعکس نمی‌نهد و قصه‌هایش را همۀ داشته‌ها و نفس بودنش می‌داند و با تأسی به قرآن گفته‌هایش را احسن القصص می‌خواند.


    در این کتاب 317 قصه از «تذکرة الاولیاء» همراه با شرح واژگان دشوار آمده است. در پایان نیز مختصری در شرح‌حال عارفان و اولیایی که قصه‌هایشان در این کتاب آمده است، برگرفته از تصحیح استاد شفیعی کدکنی به طور خلاصه آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7056 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>
    در این کتاب 317 قصه از «[[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]]» همراه با شرح واژگان دشوار آمده است. در پایان نیز مختصری در شرح‌حال عارفان و اولیایی که قصه‌هایشان در این کتاب آمده است، برگرفته از تصحیح استاد [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفیعی کدکنی]] به طور خلاصه آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7056 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    خط ۵۱: خط ۵۱:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، زبان و ادبیات]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
    [[رده:مقالات(تیر) باقی زاده]]
    [[رده:مقالات(تیر) باقی زاده]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 تیر 1403]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۲۹

    غصۀ نان، اکسیر جان: برگزیدۀ بهترین قصه‌های عطار
    غصۀ نان، اکسیر جان: برگزیدۀ بهترین قصه‌های عطار
    پدیدآورانمحبتی، مهدی (نویسنده)
    ناشربنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲
    شابک1ـ861ـ253ـ600ـ978
    موضوعشعر فا‌رسی‌ -- قرن‌ ۶ق‌.,oetryB Persian -- century th21,منظومه‌ها‌ی عرفا‌نی‌ فا‌رسی‌ -- قرن‌ ۶ق‌,*Persian ,stories verse Mystical -- century th12
    کد کنگره
    PIR ۵۱۲۱/ع۶غ۶‏

    غصۀ نان، اکسیر جان: برگزیدۀ بهترین قصه‌های عطار تألیف مهدی محبتی، در این کتاب 317 قصه از «تذکرة الاولیاء» همراه با شرح واژگان دشوار آمده است. در پایان نیز مختصری در شرح‌حال عارفان و اولیایی که قصه‌هایشان در این کتاب آمده است، برگرفته از تصحیح استاد شفیعی کدکنی به طور خلاصه آورده شده است.

    گزارش کتاب

    از هر منظری که به ادبیات عرفانی و مبانی آن به‌مثابه یک سنت یکپارچۀ هنری و ادبی در زبان فارسی بنگریم و در پی تحلیل کارکردهای اجتماعی، فکری، فرهنگی و ادبی آن باشیم، عطار را وجودی خاص و متمایز می‌بینیم.

    هیچ شاعری در سرتاسر ادبیات کلاسیک فارسی به اندازۀ او قصۀ ممتاز نیافریده است. قصه برای عطار، بیان عقاید در قالب روایت نیست؛ همۀ هستی عینی و ذهنی اوست که صرفاً از طریق عطار روایت نمی‌شوند، بلکه دقیقاً و عمیقاً عطار را هم در همۀ ابعاد و اجزا روایت می‌کنند. او به این باور رسیده بود که همۀ گزاره‌های ذهنی، زبانی و اعتقادی ما دربارۀ عالم فقط روایت‌های ماست و حتی جهان هم در معقول‌ترین قالب خویش، باز نوعی روایت است.

    عطار بر خلاف اندیشمندی چون غزالی، روح و جان قرآن را در قصه‌های آن می‌بیند. جانی که زندگانی می‌بخشد. غزالی بر آن بود که قصه در مراتب پنج‌گانۀ معنایی و معنوی قرآن، رتبۀ نازل پنجم و درواقع آخر را دارد و چون پوست و پوسته‌ای است فرعی که طریقیت دارد و در فهم قرآن و نه موضوعیت و در هر سورت، امری است ثانوی و زائد بر جوهرۀ قرآن که می‌توانست به گونه‌ای دیگر باشد؛ حال آنکه عطار قصه را مغز و روح قرآن می‌داند و گویا حق با عطار است.

    عطار در قصه‌های خود به طیف وسیعی از مسائل فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، روحی و روانی می‌پردازد که در کمتر جایی از پهنۀ بزرگ ادب فارسی می‌توان آنها را دید یا نشانی از آنها را جست؛ آن هم به شکل و شمایلی دلنشین و هنرمندانه که هم لذت برد، هم دگرگون شد و هم در خاطر نگه داشت.

    قصه‌های عطار پیمانه نیست؛ یعنی واقعاً نمی‌توان قصه‌ها را همچون پیمانه دانست که دارای «دانۀ معنا» هستند و مرد معنا باید دانه را بگیرد و به پیمانه ننگرد؛ چراکه چنان مدعایی نه با واقعیت کارکردی و وجودی قصه‌های عطار هماهنگ و هم‌راستاست و نه با وجود واقعی عطار و گفته‌های او؛ چون عطار در سرتاسر آثارش هیچ مرز و حدی میان قصه و معنا و برعکس نمی‌نهد و قصه‌هایش را همۀ داشته‌ها و نفس بودنش می‌داند و با تأسی به قرآن گفته‌هایش را احسن القصص می‌خواند.

    در این کتاب 317 قصه از «تذکرة الاولیاء» همراه با شرح واژگان دشوار آمده است. در پایان نیز مختصری در شرح‌حال عارفان و اولیایی که قصه‌هایشان در این کتاب آمده است، برگرفته از تصحیح استاد شفیعی کدکنی به طور خلاصه آورده شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها