دشتکی، منصور بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'غیاث الدین' به 'غیاث‌الدین')
     
    (۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00774.jpg|بندانگشتی|دشتکی، منصور بن محمد]]
    [[پرونده:NUR00774.jpg|بندانگشتی|دشتکی، منصور بن محمد]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|دشتکی، منصور بن محمد
    ! نام!! data-type="authorName" |دشتکی، منصور بن محمد
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| غیاث‌الدین منصور دشتکی
    | data-type="authorOtherNames" | غیاث‌الدین منصور دشتکی


    دشتکی، غیاث‌الدین منصور
    دشتکی، غیاث‌الدین منصور
    خط ۱۵: خط ۱۵:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |محمد
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |866ق (1416م / 840ش)
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |محله دشتك شيراز
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|948 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |948 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |پدرش محمد دشتکی
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[اشراق هياکل النور]]
    |-class='articleCode'
     
    [[تحفة الفتی في تفسیر سورة هل أتی]]
     
    [[دوازده رساله در پارادوکس دروغگو]]
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف  
    |کد مؤلف  
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE774AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00774AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''غياث‌الدين منصور بن محمد دشتكى''' (866- حدود948)، ملقب به خاتم‌الحكماء و غياث‌الحكماء در ادبيات، منطق، كلام، فلسفه، تفسير، فقه، اصول، طب، رياضيات، هيئت، نجوم، عرفان، اخلاق، داروشناسى، جواهرشناسى و حتى علوم غريبه صاحب‌نظر بود و در همه اين زمينه‌ها تأليفاتى عميق به‌جا گذاشته است؛ لذا به او معلم ثالث نيز گفته مى‌شود.


    '''غياث‌الدين منصور بن محمد دشتكى'''، ملقب به خاتم‌الحكماء و غياث‌الحكماء در ادبيات، منطق، كلام، فلسفه، تفسير، فقه، اصول، طب، رياضيات، هيئت، نجوم، عرفان، اخلاق، داروشناسى، جواهرشناسى و حتى علوم غريبه صاحب‌نظر بود و در همه اين زمينه‌ها تأليفاتى عميق به‌جا گذاشته است؛ لذا به او معلم ثالث نيز گفته مى‌شود.
    == ولادت ==
    امير غياث‌الدين منصور در سال 866ق (1416م / 840ش)، در محله دشتك شيراز - محله لب آب كنونى - متولد شد.


    امير غياث‌الدين منصور در سال 866ق (1416م / 840ش)، در محله دشتك شيراز - محله لب آب كنونى - متولد شد و در خدمت پدر بزرگوار خود به تحصيل علوم پرداخت.
    == تحصیلات ==
     
    در خدمت پدر بزرگوار خود به تحصيل علوم پرداخت.
    درباره سال وفات وى اتفاق نظر وجود ندارد. مرحوم مدرس بين سال‌هاى 940، 948 و 949 مردد است. ديگران تاريخ وفات وى را 948 و 949 ثبت كرده‌اند.


    امير غياث‌الدين در يكى از بحرانى‌ترين دوره‌هاى سياسى تاريخ زندگى مى‌كرد. او در زمان خود، حكومت سنى‌مذهب تيموريان را تجربه كرده بود و به همين سبب، عنصر تقيه در آثار دوره جوانى او ظهورى واضح دارد.
    امير غياث‌الدين در يكى از بحرانى‌ترين دوره‌هاى سياسى تاريخ زندگى مى‌كرد. او در زمان خود، حكومت سنى‌مذهب تيموريان را تجربه كرده بود و به همين سبب، عنصر تقيه در آثار دوره جوانى او ظهورى واضح دارد.
    خط ۴۸: خط ۵۳:
    ايران كه پس از حمله مغول و تيمور تازه مى‌خواست روى آرامش به خود ببيند، بار ديگر دستخوش هرج و مرج ويرانگرى‌هاى جانشينان تيمور و خان‌هاى محلى ترك‌نژاد قرار گرفت. در سال 903 سلطان مراد پسر سلطان يعقوب به سلطنت رسيد و ميان او و مردم فارس اختلافاتى درگرفت. قاسم‌بيگ به تصور اينكه محرك واقعى مردم، امير صدرالدين محمد دشتكى - پدر غياث‌الدين - است، فرمان داد تا عده‌اى از تركمانان بايندرى به منزل او ريختند و خانه‌اش را غارت كردند و امير صدرالدين را به قتل رساندند. زخم اين غارت و قتل، دل فرزند ارشد را مجروح ساخت.
    ايران كه پس از حمله مغول و تيمور تازه مى‌خواست روى آرامش به خود ببيند، بار ديگر دستخوش هرج و مرج ويرانگرى‌هاى جانشينان تيمور و خان‌هاى محلى ترك‌نژاد قرار گرفت. در سال 903 سلطان مراد پسر سلطان يعقوب به سلطنت رسيد و ميان او و مردم فارس اختلافاتى درگرفت. قاسم‌بيگ به تصور اينكه محرك واقعى مردم، امير صدرالدين محمد دشتكى - پدر غياث‌الدين - است، فرمان داد تا عده‌اى از تركمانان بايندرى به منزل او ريختند و خانه‌اش را غارت كردند و امير صدرالدين را به قتل رساندند. زخم اين غارت و قتل، دل فرزند ارشد را مجروح ساخت.


    پس از فوت شاه اسماعيل صفوى در سال 930 و به سلطنت رسيدن بهادرخان، غياث‌الدين به‌منظور مشاركت در مقام صدارت به دربار تبريز دعوت شد. وى ابتدا اين دعوت را پذيرفت، ولى پس از آنكه از نزديك با جلال‌الدين استرآبادى برخورد كرد، نتوانست ديدگاه‌هاى وى را تحمل كند و به شيراز بازگشت.
    پس از فوت شاه اسماعيل صفوى در سال 930 و به سلطنت رسيدن بهادرخان، غياث‌الدين به‌منظور مشاركت در مقام صدارت به دربار تبريز دعوت شد. وى ابتدا اين دعوت را پذيرفت، ولى پس از آنكه از نزدیک با جلال‌الدين استرآبادى برخورد كرد، نتوانست ديدگاه‌هاى وى را تحمل كند و به شيراز بازگشت.


    سرانجام در سال 936ق، مجددا از سوى بهادرخان شاه طهماسب كه تقريبا شانزده ساله بود، به دربار دعوت شد تا اين بار مستقلا مقام صدارت را عهده‌دار باشد، غياث‌الدين نيز اين سمت را پذيرفت و تا سال 938 (به مدت 2 سال) متصدى اين مقام بود.
    سرانجام در سال 936ق، مجددا از سوى بهادرخان شاه طهماسب كه تقريبا شانزده ساله بود، به دربار دعوت شد تا اين بار مستقلا مقام صدارت را عهده‌دار باشد، غياث‌الدين نيز اين سمت را پذيرفت و تا سال 938 (به مدت 2 سال) متصدى اين مقام بود.
    خط ۵۴: خط ۵۹:
    غياث‌الدين منصور در سال 938 در سن 72 سالگى از مقام صدارت استعفا داد و تبريز را ترك گفت و به شيراز بازگشت و در مدت 10 يا 11 سال در مدرسه منصوريه كه پدرش آن را بنا كرده بود، به تدريس و تربيت شاگرد پرداخت. حاصل اين تلاش، شاگردانى هستند كه هريك آثار علمى باارزشى از خود بر جا گذاشته و در زمان خود چهره‌اى بارز و درخشان داشتند؛ افرادى چون:
    غياث‌الدين منصور در سال 938 در سن 72 سالگى از مقام صدارت استعفا داد و تبريز را ترك گفت و به شيراز بازگشت و در مدت 10 يا 11 سال در مدرسه منصوريه كه پدرش آن را بنا كرده بود، به تدريس و تربيت شاگرد پرداخت. حاصل اين تلاش، شاگردانى هستند كه هريك آثار علمى باارزشى از خود بر جا گذاشته و در زمان خود چهره‌اى بارز و درخشان داشتند؛ افرادى چون:


    1. مصلح‌الدين لارى؛
    {{ستون-شروع|2}}
     
    # مصلح‌الدين لارى؛
    2. تقى‌الدين ابوالخير محمد بن محمد فارسى؛
    # تقى‌الدين ابوالخير محمد بن محمد فارسى؛
     
    # وجيه‌الدين سليمان القارى الفارسى؛
    3. وجيه‌الدين سليمان القارى الفارسى؛
    # شيخ شهاب‌الدين على دانيالى فسوى؛
     
    # فخرالدين محمد بن حسين استرآبادى؛
    4. شيخ شهاب‌الدين على دانيالى فسوى؛
    # كمال‌الدين حسين بن شرف‌الدين عبدالحق اردبيلى؛
     
    # شيخ احمد جمال‌الدين خلخالى؛
    5. فخرالدين محمد بن حسين استرآبادى؛
    # مير قوام‌الدين شيرازى؛
     
    # شيخ نصرالبيان انصارى؛
    6. كمال‌الدين حسين بن شرف‌الدين عبدالحق اردبيلى؛
    # مولى محمد نصرالله معمائى؛
     
    # ميرزا شرف جهان قزوينى؛
    7. شيخ احمد جمال‌الدين خلخالى؛
    # ميرزا قاسم گنابادى، شاعر و متخلص به قاسمى؛
     
    # كمال‌الدين حسين ضميرى اصفهانى، شاعر و معاصر شاه طهماسب؛
    8. مير قوام‌الدين شيرازى؛
    # مقصود كاشانى، شاعر و صاحب ديوان.
     
    {{پایان}}
    9. شيخ نصرالبيان انصارى؛
    == وفات ==
     
    درباره سال وفات وى اتفاق نظر وجود ندارد. مرحوم مدرس بين سال‌هاى 940، 948 و 949 مردد است. ديگران تاريخ وفات وى را 948 و 949 ثبت كرده‌اند.
    10. مولى محمد نصرالله معمائى؛
     
    11. ميرزا شرف جهان قزوينى؛
     
    12. ميرزا قاسم گنابادى، شاعر و متخلص به قاسمى؛
     
    13. كمال‌الدين حسين ضميرى اصفهانى، شاعر و معاصر شاه طهماسب؛
     
    14. مقصود كاشانى، شاعر و صاحب ديوان.


    == آثار==
    == آثار==
    خط ۸۷: خط ۸۳:
    الف) آداب و اخلاق:
    الف) آداب و اخلاق:


    1. آداب البحث و المناظرة، شرح كتاب آداب البحث قاضى عضدالدين ايجى؛
    # آداب البحث و المناظرة، شرح كتاب آداب البحث قاضى عضدالدين ايجى؛
     
    # اخلاق منصورى؛
    2. اخلاق منصورى؛
    # التصوف و الأخلاق؛
     
    # الحكمة العملية؛
    3. التصوف و الأخلاق؛
    # رياض الرضوان.
     
    4. الحكمة العملية؛
     
    5. رياض الرضوان.


    ب) عرفان:
    ب) عرفان:
     
    # رسالة في السير و السلوك؛
    1. رسالة في السير و السلوك؛
    # مقالات العارفين؛
     
    # تراب الحقائق.
    2. مقالات العارفين؛
     
    3. تراب الحقائق.


    ج) قرائت و تفسير قرآن:
    ج) قرائت و تفسير قرآن:


    1. آداب قرائة القرآن؛
    {{ستون-شروع|2}}
     
    # آداب قرائة القرآن؛
    2. تحفة الفتى في تفسير هل أتى يا تفسير سوره الإنسان؛
    # تحفة الفتى في تفسير هل أتى يا تفسير سوره الإنسان؛
     
    # تفسير آيه سبحان الذي أسرى؛
    3. تفسير آيه سبحان الذي أسرى؛
    # التهليلية در تفسير كلمه توحيد (لا إله إلا الله)؛
     
    # الحاشية على أوائل الكشاف؛
    4. التهليلية در تفسير كلمه توحيد (لا إله إلا الله)؛
    # مطلع العرفان كه ظاهرا مجموعه رسائل قرآنى اوست؛
     
    # شرح الصحيفة الكاملة.
    5. الحاشية على أوائل الكشاف؛
    {{پایان}}
     
    و بسيارى ديگر كه مى‌توان آنها را تحت عناوينى همچون رياضيات (حساب و هندسه)، هيئت (نجوم)، طب و پزشکى، منطق، فلسفه و كلام، و معانى و بيان جاى داد.
    6. مطلع العرفان كه ظاهرا مجموعه رسائل قرآنى اوست؛
     
    7. شرح الصحيفة الكاملة.
     
    و بسيارى ديگر كه مى‌توان آنها را تحت عناوينى همچون رياضيات (حساب و هندسه)، هيئت (نجوم)، طب و پزشكى، منطق، فلسفه و كلام، و معانى و بيان جاى داد.


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/80512 ر.ک. پايگاه حوزه]




    برگرفته از پايگاه حوزه دات نت در تاريخ 16 تيرماه 1392 به آدرس: http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/80512.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[اشراق هياکل النور]]


    == وابسته‌ها ==
    [[تحفة الفتی في تفسیر سورة هل أتی]]  
    [[اشراق هیاکل النور]]  


    [[تحفة الفتی في تفسیر سورة هل أتی]]  
    [[السفير في الهيئة: رساله‌ای مختصر در هیئت بطلمیوسی و اشکالات آن]]  


    [[دوازده رساله در پارادوکس دروغگو]]  
    [[دوازده رساله در پارادوکس دروغگو]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۸

    دشتکی، منصور بن محمد
    نام دشتکی، منصور بن محمد
    نام‎های دیگر غیاث‌الدین منصور دشتکی

    دشتکی، غیاث‌الدین منصور

    غیاث الحکما

    دشتکی شیرازی، غیاث‌الدین منصور بن محمد

    نام پدر محمد
    متولد 866ق (1416م / 840ش)
    محل تولد محله دشتك شيراز
    رحلت 948 ق
    اساتید پدرش محمد دشتکی
    برخی آثار اشراق هياکل النور

    تحفة الفتی في تفسیر سورة هل أتی

    دوازده رساله در پارادوکس دروغگو

    کد مؤلف AUTHORCODE00774AUTHORCODE

    غياث‌الدين منصور بن محمد دشتكى (866- حدود948)، ملقب به خاتم‌الحكماء و غياث‌الحكماء در ادبيات، منطق، كلام، فلسفه، تفسير، فقه، اصول، طب، رياضيات، هيئت، نجوم، عرفان، اخلاق، داروشناسى، جواهرشناسى و حتى علوم غريبه صاحب‌نظر بود و در همه اين زمينه‌ها تأليفاتى عميق به‌جا گذاشته است؛ لذا به او معلم ثالث نيز گفته مى‌شود.

    ولادت

    امير غياث‌الدين منصور در سال 866ق (1416م / 840ش)، در محله دشتك شيراز - محله لب آب كنونى - متولد شد.

    تحصیلات

    در خدمت پدر بزرگوار خود به تحصيل علوم پرداخت.

    امير غياث‌الدين در يكى از بحرانى‌ترين دوره‌هاى سياسى تاريخ زندگى مى‌كرد. او در زمان خود، حكومت سنى‌مذهب تيموريان را تجربه كرده بود و به همين سبب، عنصر تقيه در آثار دوره جوانى او ظهورى واضح دارد.

    ايران كه پس از حمله مغول و تيمور تازه مى‌خواست روى آرامش به خود ببيند، بار ديگر دستخوش هرج و مرج ويرانگرى‌هاى جانشينان تيمور و خان‌هاى محلى ترك‌نژاد قرار گرفت. در سال 903 سلطان مراد پسر سلطان يعقوب به سلطنت رسيد و ميان او و مردم فارس اختلافاتى درگرفت. قاسم‌بيگ به تصور اينكه محرك واقعى مردم، امير صدرالدين محمد دشتكى - پدر غياث‌الدين - است، فرمان داد تا عده‌اى از تركمانان بايندرى به منزل او ريختند و خانه‌اش را غارت كردند و امير صدرالدين را به قتل رساندند. زخم اين غارت و قتل، دل فرزند ارشد را مجروح ساخت.

    پس از فوت شاه اسماعيل صفوى در سال 930 و به سلطنت رسيدن بهادرخان، غياث‌الدين به‌منظور مشاركت در مقام صدارت به دربار تبريز دعوت شد. وى ابتدا اين دعوت را پذيرفت، ولى پس از آنكه از نزدیک با جلال‌الدين استرآبادى برخورد كرد، نتوانست ديدگاه‌هاى وى را تحمل كند و به شيراز بازگشت.

    سرانجام در سال 936ق، مجددا از سوى بهادرخان شاه طهماسب كه تقريبا شانزده ساله بود، به دربار دعوت شد تا اين بار مستقلا مقام صدارت را عهده‌دار باشد، غياث‌الدين نيز اين سمت را پذيرفت و تا سال 938 (به مدت 2 سال) متصدى اين مقام بود.

    غياث‌الدين منصور در سال 938 در سن 72 سالگى از مقام صدارت استعفا داد و تبريز را ترك گفت و به شيراز بازگشت و در مدت 10 يا 11 سال در مدرسه منصوريه كه پدرش آن را بنا كرده بود، به تدريس و تربيت شاگرد پرداخت. حاصل اين تلاش، شاگردانى هستند كه هريك آثار علمى باارزشى از خود بر جا گذاشته و در زمان خود چهره‌اى بارز و درخشان داشتند؛ افرادى چون:

    1. مصلح‌الدين لارى؛
    2. تقى‌الدين ابوالخير محمد بن محمد فارسى؛
    3. وجيه‌الدين سليمان القارى الفارسى؛
    4. شيخ شهاب‌الدين على دانيالى فسوى؛
    5. فخرالدين محمد بن حسين استرآبادى؛
    6. كمال‌الدين حسين بن شرف‌الدين عبدالحق اردبيلى؛
    7. شيخ احمد جمال‌الدين خلخالى؛
    8. مير قوام‌الدين شيرازى؛
    9. شيخ نصرالبيان انصارى؛
    10. مولى محمد نصرالله معمائى؛
    11. ميرزا شرف جهان قزوينى؛
    12. ميرزا قاسم گنابادى، شاعر و متخلص به قاسمى؛
    13. كمال‌الدين حسين ضميرى اصفهانى، شاعر و معاصر شاه طهماسب؛
    14. مقصود كاشانى، شاعر و صاحب ديوان.

    وفات

    درباره سال وفات وى اتفاق نظر وجود ندارد. مرحوم مدرس بين سال‌هاى 940، 948 و 949 مردد است. ديگران تاريخ وفات وى را 948 و 949 ثبت كرده‌اند.

    آثار

    الف) آداب و اخلاق:

    1. آداب البحث و المناظرة، شرح كتاب آداب البحث قاضى عضدالدين ايجى؛
    2. اخلاق منصورى؛
    3. التصوف و الأخلاق؛
    4. الحكمة العملية؛
    5. رياض الرضوان.

    ب) عرفان:

    1. رسالة في السير و السلوك؛
    2. مقالات العارفين؛
    3. تراب الحقائق.

    ج) قرائت و تفسير قرآن:

    1. آداب قرائة القرآن؛
    2. تحفة الفتى في تفسير هل أتى يا تفسير سوره الإنسان؛
    3. تفسير آيه سبحان الذي أسرى؛
    4. التهليلية در تفسير كلمه توحيد (لا إله إلا الله)؛
    5. الحاشية على أوائل الكشاف؛
    6. مطلع العرفان كه ظاهرا مجموعه رسائل قرآنى اوست؛
    7. شرح الصحيفة الكاملة.

    و بسيارى ديگر كه مى‌توان آنها را تحت عناوينى همچون رياضيات (حساب و هندسه)، هيئت (نجوم)، طب و پزشکى، منطق، فلسفه و كلام، و معانى و بيان جاى داد.

    منابع مقاله

    ر.ک. پايگاه حوزه


    وابسته‌ها