کیهاننگاری در ایران باستان: بحثها و دیدگاهها: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ کیهان نگاری در ایران باستان: بحثها و دیدگاهها را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به کیهاننگاری در ایران باستان: بحثها و دیدگاهها منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''کیهاننگاری در ایران باستان: بحثها و دیدگاهها''' تألیف آنتونیو | '''کیهاننگاری در ایران باستان: بحثها و دیدگاهها''' تألیف [[پانااینو، آنتونیو|آنتونیو پانااینو]]، ترجمه [[آریانپور، افشین|افشین آریانپور]]؛ در این کتاب کوشیده شده کلیات کیهاننگاری و آسمانشناسی ایرانیان در پیش از اسلام با تمرکز ویژه بر سنتهای آیین زرتشتی و سنتهای اواخر عهد ایران باستان در فضای فرهنگی دوران ساسانیان تشریح شود. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
کیهاننگاری دانشی باستانی است که هدف آن نمایش کیهان و جهان آفرینش با همۀ سیارات و ستارگان آن در قالب یک نقشه است. در یونان باستان فیلسوفان و دانشمندانی مانند افلاطون و ارسطو دیدگاههای خود را دربارۀ زمین، آسمان، سیارات و ستارگان تا حدودی بیان کردهاند و تا چند سده باورهای دانشمندان یونانی بر دانش کیهاننگاری اثرگذار بوده است. دانش کیهاننگاری و کیهانشناسی که امروزه به پیشرفت درخشانی رسیده است، حاصل کوشش و تأمل هزارانسالۀ دانشمندان یونانی، مصری، میانرودانی، ایرانی، عرب و هلندی است. این علم با گردش اطلاعات و ترجمۀ آثار دانشمندانی با ملیتهای گوناگون و زبانهایی متفاوت درنهایت امر به یک سامانۀ یکپارچه و اقیانوسی عظیم از اطلاعات تبدیل شده است. | کیهاننگاری دانشی باستانی است که هدف آن نمایش کیهان و جهان آفرینش با همۀ سیارات و ستارگان آن در قالب یک نقشه است. در یونان باستان فیلسوفان و دانشمندانی مانند [[افلاطون]] و [[ارسطو]] دیدگاههای خود را دربارۀ زمین، آسمان، سیارات و ستارگان تا حدودی بیان کردهاند و تا چند سده باورهای دانشمندان یونانی بر دانش کیهاننگاری اثرگذار بوده است. دانش کیهاننگاری و کیهانشناسی که امروزه به پیشرفت درخشانی رسیده است، حاصل کوشش و تأمل هزارانسالۀ دانشمندان یونانی، مصری، میانرودانی، ایرانی، عرب و هلندی است. این علم با گردش اطلاعات و ترجمۀ آثار دانشمندانی با ملیتهای گوناگون و زبانهایی متفاوت درنهایت امر به یک سامانۀ یکپارچه و اقیانوسی عظیم از اطلاعات تبدیل شده است. | ||
این کتاب حاصل برنامۀ پژوهشی «تجسم آسمان در پیش از سال 1700 میلادی از دیدگاه تاریخ علم» است. این پژوهش در مؤسسۀ ماکس پلانک در برلین با نظارت داگمار شفر و سونیا برنتس به اجرا درآمد. در آغاز قرار بود نتایج این پژوهش در مجلۀ «ان.تی.ام» که در حوزۀ تاریخ علم، فناوری و پزشکی فعالیت میکند، منتشر شود؛ اما به دلیل زیادبودن مطالب، انتشار آن در یک مجله شایسته نبود؛ بنابراین تنها بخش مربوط به سیارات با عنوان «تصویر مفهومی از سیارات در ایران باستان و فرایند اهریمنیشدن آنها: موارد کلی و استثنا در تاریخ علم ایران» در مجلۀ یادشده منتشر شد. هدف از چاپ این مثاله توجه به جنبههای مهم نمادشناسی و نمادنگاری سیارات در ایران و آسیای میانه بود. بعد از چاپ مقاله، تصمیم بر این شده است که کل تحقیق در کتابی مستقل در مجموعه کتابهای ایرانشناسی دانشگاه بولونیا به انتشار برسد. در این کتاب کوشیده شده کلیات کیهاننگاری و آسمانشناسی ایرانیان در پیش از اسلام با تمرکز ویژه بر سنتهای آیین زرتشتی و سنتهای اواخر عهد ایران باستان در فضای فرهنگی دوران ساسانیان تشریح شود. هدف نویسنده در این کتاب مطرحکردن جزئیات و پیچیدگیهای سنتهای ایرانی نظیر تشریح آیین مانوی که دارای انشعاب زبانی متعددی میباشد، نیست؛ ولی بههرحال در کالبد تحقیق به نقش و جایگاه سایر ادیان و فرقهها مانند مزدکیان، بوداییان و مسیحیان به اندازۀ تأثیرشان به عنوان محرکهای تاریخ روشنفکری در اران اشاره شده است. | این کتاب حاصل برنامۀ پژوهشی «تجسم آسمان در پیش از سال 1700 میلادی از دیدگاه تاریخ علم» است. این پژوهش در مؤسسۀ ماکس پلانک در برلین با نظارت داگمار شفر و سونیا برنتس به اجرا درآمد. در آغاز قرار بود نتایج این پژوهش در مجلۀ «ان.تی.ام» که در حوزۀ تاریخ علم، فناوری و پزشکی فعالیت میکند، منتشر شود؛ اما به دلیل زیادبودن مطالب، انتشار آن در یک مجله شایسته نبود؛ بنابراین تنها بخش مربوط به سیارات با عنوان «تصویر مفهومی از سیارات در ایران باستان و فرایند اهریمنیشدن آنها: موارد کلی و استثنا در تاریخ علم ایران» در مجلۀ یادشده منتشر شد. هدف از چاپ این مثاله توجه به جنبههای مهم نمادشناسی و نمادنگاری سیارات در ایران و آسیای میانه بود. بعد از چاپ مقاله، تصمیم بر این شده است که کل تحقیق در کتابی مستقل در مجموعه کتابهای ایرانشناسی دانشگاه بولونیا به انتشار برسد. در این کتاب کوشیده شده کلیات کیهاننگاری و آسمانشناسی ایرانیان در پیش از اسلام با تمرکز ویژه بر سنتهای آیین زرتشتی و سنتهای اواخر عهد ایران باستان در فضای فرهنگی دوران ساسانیان تشریح شود. هدف نویسنده در این کتاب مطرحکردن جزئیات و پیچیدگیهای سنتهای ایرانی نظیر تشریح آیین مانوی که دارای انشعاب زبانی متعددی میباشد، نیست؛ ولی بههرحال در کالبد تحقیق به نقش و جایگاه سایر ادیان و فرقهها مانند مزدکیان، بوداییان و مسیحیان به اندازۀ تأثیرشان به عنوان محرکهای تاریخ روشنفکری در اران اشاره شده است. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در این کتاب به دیدگاههای ایرانیان از دوران ماد و هخامنشی تا سدههای نخستین اسلامی دربارۀ آسمان شب و عمق کیهان پرداخته شده است. پدیدههایی مانند عبور شهابسنگ، بارش شهابی، حرکات سیارات و ستارگان، عبور ستارگان دنبالهدار و آذرگوی برای ایرانیان جذاب و تأملبرانگیز بوده است؛ از اینرو در مجموعه کتابهای مقدس اوستا که بازتابدهندۀ باورهای بسیار کهن آریاییان و بومیان فلات ایران است، به این رخدادها نیز اشاره شده است. در متون دینی ایران باستان اعتقاد رایج بر این اساس بوده است که پدیدههای آسمان به دستور و ارادۀ سپنتهمینو و ایزدان و در مقابل آنان اهریمن و لشکریان پلیدش رخ میدهد. هر یک از سیارات و ستارگان شاخص را به یکی از ایزدان یا دیوان نسبت میدادند و باور داشتند آنها در حال یک نبرد آسمانی با یکدیگر هستند و طبق همین باور اقدام به پیشگویی چگونگی آیندۀ ایران و جهان و طالع نحس یا سعد افراد میکدند. | در این کتاب به دیدگاههای ایرانیان از دوران ماد و هخامنشی تا سدههای نخستین اسلامی دربارۀ آسمان شب و عمق کیهان پرداخته شده است. پدیدههایی مانند عبور شهابسنگ، بارش شهابی، حرکات سیارات و ستارگان، عبور ستارگان دنبالهدار و آذرگوی برای ایرانیان جذاب و تأملبرانگیز بوده است؛ از اینرو در مجموعه کتابهای مقدس اوستا که بازتابدهندۀ باورهای بسیار کهن آریاییان و بومیان فلات ایران است، به این رخدادها نیز اشاره شده است. در متون دینی ایران باستان اعتقاد رایج بر این اساس بوده است که پدیدههای آسمان به دستور و ارادۀ سپنتهمینو و ایزدان و در مقابل آنان اهریمن و لشکریان پلیدش رخ میدهد. هر یک از سیارات و ستارگان شاخص را به یکی از ایزدان یا دیوان نسبت میدادند و باور داشتند آنها در حال یک نبرد آسمانی با یکدیگر هستند و طبق همین باور اقدام به پیشگویی چگونگی آیندۀ ایران و جهان و طالع نحس یا سعد افراد میکدند. | ||
به طور کلی سهم فرهنگ پیش از اسلام ایران در پیشرفت علوم اخترشناسی باستانی چشمگیر و درخشان بوده است. این دستاورد بیشتر به دلیل شالودۀ بینالمللی این دانش در برخی از شاهنشاهیهای بزرگ مانند پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان بوده است. در این دوران زمینۀ مهاجرت افراد و به تبع آن گردش اندیشه و عقاید مهیا شد. پس از فتوحات اسکندر فرایند هلنیشدن فرهنگ این کشورها آغاز شد و در دوران پارتیان نیز نواحی راه ابریشم توسعۀ کلی چندوجهی داشت. اما در دوران حکومت ساسانیان شرایط نوینی برای تبادلات و تأثیرات فرهنگی ایجاد شد که بهناچار مورد پسند | به طور کلی سهم فرهنگ پیش از اسلام ایران در پیشرفت علوم اخترشناسی باستانی چشمگیر و درخشان بوده است. این دستاورد بیشتر به دلیل شالودۀ بینالمللی این دانش در برخی از شاهنشاهیهای بزرگ مانند پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان بوده است. در این دوران زمینۀ مهاجرت افراد و به تبع آن گردش اندیشه و عقاید مهیا شد. پس از فتوحات اسکندر فرایند هلنیشدن فرهنگ این کشورها آغاز شد و در دوران پارتیان نیز نواحی راه ابریشم توسعۀ کلی چندوجهی داشت. اما در دوران حکومت ساسانیان شرایط نوینی برای تبادلات و تأثیرات فرهنگی ایجاد شد که بهناچار مورد پسند گستردهای از ادیان و مذاهب مهاجم نوین مانند مسیحیت، مانوی، بودایی و ... قرار گرفت.<ref> [https://literaturelib.com/books/7110 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۵
کیهاننگاری در ایران باستان | |
---|---|
پدیدآوران | پانااینو، آنتونیو (نویسنده) آریانپور، افشین (مترجم) |
ناشر | طهوری |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 0ـ64ـ5911ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
کیهاننگاری در ایران باستان: بحثها و دیدگاهها تألیف آنتونیو پانااینو، ترجمه افشین آریانپور؛ در این کتاب کوشیده شده کلیات کیهاننگاری و آسمانشناسی ایرانیان در پیش از اسلام با تمرکز ویژه بر سنتهای آیین زرتشتی و سنتهای اواخر عهد ایران باستان در فضای فرهنگی دوران ساسانیان تشریح شود.
گزارش کتاب
کیهاننگاری دانشی باستانی است که هدف آن نمایش کیهان و جهان آفرینش با همۀ سیارات و ستارگان آن در قالب یک نقشه است. در یونان باستان فیلسوفان و دانشمندانی مانند افلاطون و ارسطو دیدگاههای خود را دربارۀ زمین، آسمان، سیارات و ستارگان تا حدودی بیان کردهاند و تا چند سده باورهای دانشمندان یونانی بر دانش کیهاننگاری اثرگذار بوده است. دانش کیهاننگاری و کیهانشناسی که امروزه به پیشرفت درخشانی رسیده است، حاصل کوشش و تأمل هزارانسالۀ دانشمندان یونانی، مصری، میانرودانی، ایرانی، عرب و هلندی است. این علم با گردش اطلاعات و ترجمۀ آثار دانشمندانی با ملیتهای گوناگون و زبانهایی متفاوت درنهایت امر به یک سامانۀ یکپارچه و اقیانوسی عظیم از اطلاعات تبدیل شده است.
این کتاب حاصل برنامۀ پژوهشی «تجسم آسمان در پیش از سال 1700 میلادی از دیدگاه تاریخ علم» است. این پژوهش در مؤسسۀ ماکس پلانک در برلین با نظارت داگمار شفر و سونیا برنتس به اجرا درآمد. در آغاز قرار بود نتایج این پژوهش در مجلۀ «ان.تی.ام» که در حوزۀ تاریخ علم، فناوری و پزشکی فعالیت میکند، منتشر شود؛ اما به دلیل زیادبودن مطالب، انتشار آن در یک مجله شایسته نبود؛ بنابراین تنها بخش مربوط به سیارات با عنوان «تصویر مفهومی از سیارات در ایران باستان و فرایند اهریمنیشدن آنها: موارد کلی و استثنا در تاریخ علم ایران» در مجلۀ یادشده منتشر شد. هدف از چاپ این مثاله توجه به جنبههای مهم نمادشناسی و نمادنگاری سیارات در ایران و آسیای میانه بود. بعد از چاپ مقاله، تصمیم بر این شده است که کل تحقیق در کتابی مستقل در مجموعه کتابهای ایرانشناسی دانشگاه بولونیا به انتشار برسد. در این کتاب کوشیده شده کلیات کیهاننگاری و آسمانشناسی ایرانیان در پیش از اسلام با تمرکز ویژه بر سنتهای آیین زرتشتی و سنتهای اواخر عهد ایران باستان در فضای فرهنگی دوران ساسانیان تشریح شود. هدف نویسنده در این کتاب مطرحکردن جزئیات و پیچیدگیهای سنتهای ایرانی نظیر تشریح آیین مانوی که دارای انشعاب زبانی متعددی میباشد، نیست؛ ولی بههرحال در کالبد تحقیق به نقش و جایگاه سایر ادیان و فرقهها مانند مزدکیان، بوداییان و مسیحیان به اندازۀ تأثیرشان به عنوان محرکهای تاریخ روشنفکری در اران اشاره شده است.
در این کتاب به دیدگاههای ایرانیان از دوران ماد و هخامنشی تا سدههای نخستین اسلامی دربارۀ آسمان شب و عمق کیهان پرداخته شده است. پدیدههایی مانند عبور شهابسنگ، بارش شهابی، حرکات سیارات و ستارگان، عبور ستارگان دنبالهدار و آذرگوی برای ایرانیان جذاب و تأملبرانگیز بوده است؛ از اینرو در مجموعه کتابهای مقدس اوستا که بازتابدهندۀ باورهای بسیار کهن آریاییان و بومیان فلات ایران است، به این رخدادها نیز اشاره شده است. در متون دینی ایران باستان اعتقاد رایج بر این اساس بوده است که پدیدههای آسمان به دستور و ارادۀ سپنتهمینو و ایزدان و در مقابل آنان اهریمن و لشکریان پلیدش رخ میدهد. هر یک از سیارات و ستارگان شاخص را به یکی از ایزدان یا دیوان نسبت میدادند و باور داشتند آنها در حال یک نبرد آسمانی با یکدیگر هستند و طبق همین باور اقدام به پیشگویی چگونگی آیندۀ ایران و جهان و طالع نحس یا سعد افراد میکدند.
به طور کلی سهم فرهنگ پیش از اسلام ایران در پیشرفت علوم اخترشناسی باستانی چشمگیر و درخشان بوده است. این دستاورد بیشتر به دلیل شالودۀ بینالمللی این دانش در برخی از شاهنشاهیهای بزرگ مانند پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان بوده است. در این دوران زمینۀ مهاجرت افراد و به تبع آن گردش اندیشه و عقاید مهیا شد. پس از فتوحات اسکندر فرایند هلنیشدن فرهنگ این کشورها آغاز شد و در دوران پارتیان نیز نواحی راه ابریشم توسعۀ کلی چندوجهی داشت. اما در دوران حکومت ساسانیان شرایط نوینی برای تبادلات و تأثیرات فرهنگی ایجاد شد که بهناچار مورد پسند گستردهای از ادیان و مذاهب مهاجم نوین مانند مسیحیت، مانوی، بودایی و ... قرار گرفت.[۱]
پانويس